همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

عواملی که باعث اضطراب میشوند

اضطراب یک بیماری روحی و روانی است که می‌تواند احساس نگرانی، ترس و یا تنش ایجاد کند. اینکه چه چیزی موجب اضطراب و اختلالات اضطرابی می‌شود موضوع بسیار پیچیده‌ای است. اما طبق تحقیقات و نظر کارشناسان، ترکیبی از عواملی، چون ژنتیک و دلایل محیطی این میان نقش دارند.
فقط در ایالات متحده آمریکا 40 میلیون نفر اختلال اضطرابی دارند. اینکه چه چیزی موجب اضطراب و اختلالات اضطرابی می‌‌شود موضوع بسیار پیچیده‌ای است. اما طبق تحقیقات و نظر کارشناسان، ترکیبی از عواملی چون ژنتیک و دلایل محیطی این میان نقش دارند. اما چیزی که واضح است اینکه، برخی از تجربیات، هیجانات و یا اتفاقات می‌توانند علائم اضطرابی ایجاد کنند یا علا‌ئم موجود را بدتر کنند.عوامل اضطراب برانگیز برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد اما بسیاری از این عوامل در میان افرادی که اختلال اضطرابی دارند مشترکند، مثلا افکار منفی، مشکلات مالی، قرار گرفتن در میان جمع، اختلافات و بگومگوها و استرس. بیشتر افراد چندین عامل اضطراب برانگیز دارند اما برای عده‌ای حملات اضطرابی می‌تواند هیچ دلیلی نداشته باشد.
به همین علت باید عوامل اضطراب برانگیز شناسایی شوند تا بتوان آنها را کنترل کرد. ادامه‌ی مطلب را بخوانید تا در مورد عوامل اضطراب برانگیزی که شاید اطلاعی درموردشان نداشته باشید بیشتر بدانید.
 1.بیماری
تشخیص بیماریهایی که بیشتر نگران کننده‌اند مانند سرطان یا یک بیماری مزمن می‌تواند اضطراب ایجاد کند یا اضطراب موجود را تشدید کند. این نوع عامل اضطراب برانگیز بسیار قدرتمند است زیرا احساسات فردی را فورا برانگیخته می‌کند.
2. دارو
یک سری از داروهای پیشخوان داروخانه‌ها می‌توانند علائم اضطرابی ایجاد کنند زیرا عناصر فعال موجود در این داروها می‌تواند احساس ناراحتی و ناخوشی به شما بدهد. این احساسات می‌توانند افکاری در ذهن شما بوجود بیاورند که منجر به افزایش علا‌ئم اضطراب شوند. این داروها شامل: قرص‌های جلوگیری از بارداری، داروهای ضد احتقان و ضد سرفه و داروهای کاهش وزن می‌شوند.
3. کافئین
خیلی از افراد عادت دارند صبح‌ها قهوه بنوشند اما این عادت می‌تواند اضطراب ایجاد کند یا علائم آن را بدتر کند. طبق مطالعه‌ای در سال 2012، افرادی که دچار اختلال پانیک و اختلال اضطراب اجتماعی هستند به طور خاص نسبت به تاثیرات اضطراب آور کافئین حساس‌ترند.
4. غذا نخوردن
وقتی غذا نمی‌خورید قند خون شما افت می‌کند و این اتفاق می‌تواند باعث لرزش دستها و سر و صدای شکم شود و البته مضطرب‌تان کند! داشتن رژیم غذایی متعادل به دلایل زیادی اهمیت دارد که حتما بیشتر آنها را می‌دانید؛ تامین انرژی مورد نیاز بدن و رساندن مواد مغذی به آن. اگر روزی وقت نداشتید وعده‌ی غذایی‌تان را آماده کنید، حتما اسنک‌های سالم بخورید تا جلوی افت قند خون‌، احساس اضطراب و آشفتگی و دلهره‌تان را بگیرید. یادتان نرود که غذا تاثیر مستقیم بر حس و حال‌تان دارد.
5. علت‌های شخصی
علت‌های شخصی اضطراب برانگیز ممکن است به سختی شناسایی شوند اما یک روان درمانگر حرفه‌ای می‌تواند کمک‌تان کند آنها را پیدا کنید. اضطراب شما ممکن است با یک بو، یک مکان و یا حتی با یک آهنگ شروع شود. این انگیزه‌های شخصی به طور خودآگاه یا ناخودآگاه، یک خاطره‌ی بد یا یک حادثه‌ی ناخوشایند را به یادتان می‌آورند. آنهایی که اختلال اضطرابی بعد از حادثه دارند مکررا از طریق عوامل محیطی دچار اضطراب می‌شوند. تشخیص انگیزه‌های شخصی اضطراب برانگیز ممکن است زمان زیادی ببرد اما مهم است که یاد بگیرید بر آنها غلبه کنید.
نکاتی برای شناسایی عوامل اضطراب برانگیز
اگر بتوانید انگیزه‌های اضطرابی خود را بشناسید و بفهمید می‌توانید با تمرین بر آنها غلبه کنید. شما می‌توانید استراتژیهای خاصی برای کنترل این عوامل فرا بگیرید.
. یادداشت کنید. هر وقت اضطراب‌تان قابل توجه شد بنویسید که فکر می‌کنید چه چیزی عامل اضطراب‌تان است.
. از درمانگر کمک بگیرید. شناسایی بعضی از انگیزه‌های اضطرابی ممکن است سخت باشد اما یک روان درمانگر برای این کار آموزش دیده و می‌تواند به شما کمک کند. گفتگو درمانی یا سایر درمانها می‌توانند مفید باشند.
. با خودتان روراست باشید. اضطراب می‌تواند افکار منفی ایجاد کند و باعث شود خودتان را بی‌اهمیت تلقی کنید. این اتفاق شناسایی عوامل اضطراب برانگیز را دشوارتر می‌کند زیرا واکنش‌های اضطرابی مانع می‌شوند. نسبت به خودتان صبور و مهربان و روراست باشید تا بتوانید چیزهایی را که متعلق به گذشته‌اند و بر امروزتان اثر گذاشته‌اند پیدا کنید.
علائم اضطراب
شایع‌ترین علائم اضطراب شامل: نگرانی غیر قابل کنترل، ترس، تنش عضلانی، ضربان قلب تند، مشکل در حرف زدن و بیخوابی، مشکل در تمرکز، ناراحتی جسمی، مور مور شدن، بیقراری، احساس خشم و حساس شدن می‌شود.
اگر به مدت 6 ماه یا بیشتر به طور مکرر این علائم را داشتید ممکن است دچار اختلال اضطراب فراگیر (GAD) باشید. سایر انواع اختلالات اضطرابی می‌توانند علائمی متفاوت با GAD داشته باشند. مثلا در مورد اختلال پانیک علائمی چون تپش قلب، تعریق، رعشه، لرزش و احساس بسته شدن راه گلو رایج هستند.

روش های کاهش اضطراب

امروزه با وجود زندگی های مدرن، همچنان امکان این وجود دارد که هر فردی دچار احساس اظطراب و استرس شود.ما نیز در این مقاله قصد داریم با بیان نکاتی آسان شما را به مبارزه با اظطراب و استرس فرا بخوانیم.

چیزهایی که باید بدانید:

اضطراب در لفظ به معنی ،ترس قبل از رویدادی در آینده دور یا نزدیک است . گاهی آینده را برای خود ترسناک پیش بینی می‌کنیم که ممکن است حقیقت نداشته باشد. در زندگی امروزی، علایم فیزیکی،روحی و روانی اضطراب می‌تواند باعث افزایش ضربان قلب، کاهش تمرکز بر روی کار و تحصیل، اختلال خواب و مشکل در برقراری ارتباط با اطرافیان باشد. اضطراب پاسخی فیزیکی و روانی نسبت به خطر احتمالی است. دلایل مختلفی می‌تواند باعث ایجاد اضطراب در  هر فرد باشد. اگر احساس می‌کنید که اضطراب و استرس شدیدی شما را محاصره کرده، بهتر است به یک متخصص مراجعه نمایید. شما می توانید با دانستن نکاتی ساده اظطراب خود را مدیریت کنید.اما اگر اضطراب تان موقتی و خفیف است، با انجام نکات زیر می توانید در کوتاه ترین مدت ممکن آرامش خود را به دست آورید.

خواب کافی

کم خوابی می‌تواند باعث ایجاد مشکلات جدی شود. این مشکلات می تواند سلامت جسمی و روحی تان را به مخاطره بیندازد و موجب ایجاد حس اظطراب و ترس در شما گردد که این امر خود باعث ایجاد اختلال خواب در فرد می گردد. اگر در موقع خواب اظطراب دارید و نمی توانید بخوابید، سعی کنید برنامه‌ای را برای خود تنظیم کنید که باعث کاهش اضطراب و افزایش خواب شما شود.

توصیه:خواندن کتاب مورد علاقه تان – گوش دادن به موسیقی های آرامش بخش – دیدن عکس های آلبوم های قدیمی -بافتن شالی گرم برای زمستان سرد و …

به همه چیز  همه کس لبخند بزنید

مان پیش نمی‌رود ولی چه بهتر است که همچنان لبخند بزنیم. بر اساس تحقیقات انجام شده خندیدن و  لبخند زدن می‌تواند باعث کاهش  علایم اضطراب و افسردگی شود.

توصیه: خواندن لطیفه های خنده دار – لبخند زدن به خود در آینه – مکالمه کوتاه دوستانه – دیدن فیلم های کمدی و …

ذهن و افکارتان سر و سامان دهید

به هم ریختگی افکار و ذهن باعث ایجاد آشفتگی جسمی و روانی  می‌شود. مشکلات کاری،افتصادی و خانوادگی می‌تواند باعث ایجاد اضطراب و استرس در هر فردی گردد و شما را دچار مشکلات جدی تری نماید.

توصیه: بهتر است چند دقیقه زمان بگذارید و میز کار ، اتاق یا خانه خود را مرتب کنید و  تمام چیز هایی که دیگر به دردتان نمی خورد را دور بیندازید .عادت کنید که همیشه محیط اطرافاتان را مرتب نگه داریدزیرا  این امر موجب می‌شود آرامش  خاطر بیشتری داشته باشید و از تشویش و اظطراب  به دور باشید.

قدردان باشید

ابراز شکر و قدردانی به داشته های خود موجب کاهش اضطراب شما می گردد. بنابراین بیان تشکر می‌تواند نتیجه بسیار مثبتی روی روح و روان شما داشته باشد.

توصیه:به جای حسرت خوردن برای نداشته های خود، یک لیست از داشته های خود بگیرید  و بخاطر داشتن تک تک آنها قدردان و شاکر باشید.

تغذیه صحیح

اضطراب بدن شما را ضعیف کند و موجب تغییر در اشتهای شما می شود که ممکن است شما را تشویق به خوردن بیش از حد مواد قندی یا نمکی بکند. اما اگر شما طبق یک رژیم غذایی درست و صحیح از منابع غذایی مناسب و مفید استفاده کنید می توانید کم تر در دچار استرس و اظطراب شوید.

تحقیقات به عمل آمده نشان می‌دهد که ویتامین B برای داشتن یک ذهن سالم موثر است. امگا ۳ نیز می‌تواند به کاهش علایم اضطراب و استرس کمک کند. همچنین کربوهیدرات‌های سبوس دار نیز سطح سروتونین را افزایش و باعث ایجاد آرامش بیشتر می شود.مصرف مواد غذایی از قبیل غذاهای آماده، منجمد شده و فست فود ها می‌تواند باعث افزایش اضطراب و استرس شود.

توصیه: خوردن غذاهایی که حاوی  مقادیری از مواد مغذی همچون ویتامین B مانند ( تخم مرغ،نخود،خرما،جگر و …)امگا ۳ مانند ( ماهی،سویا،جوانه گندم،گردو ) کربوهیدارت‌های سبوس دار( نان جو) است می‌تواند به مراتب مفیدتر باشد.

تنفس صحیح و منظم

یک راه مفید برای غلبه بر درد، تنفس صحیح و منطم است. همچنین باعث کاهش اضطراب و افزایش کنترل فرد در برابر پیشامد های بعدی می باشد. نفس های کوتاه وکم عمق میزان اضطراب را افزایش می دهد در صورتی که تنفس عمیق و آگاهانه باعث کاهش اضطراب می‌شود.

توصیه: ما در اینجا قصد داریم طریقه تنفس صحیح را به شما یاد بدهیم.

تنفس غلط:اغلب افراد از قسمت سینه (قسمت بالای قفسه سینه) تنفس می کنند. در این روش، قدرت ماهیچه ای بیشتر از تنفس عمیق و آزادی است که از قسمت شکم و دیافراگم انجام می شود، افرادی از قفسه سینه می کنند،در هر دقیقه تعداد نفس های بیشتر و اکسیژن کمتری دریافت کرده و مواد زائد کمتری دفع می کنند.

تنفس صحیح: تنفس شکمی،که همان تنفس عمیق و صحیح می باشد. در این نوع تنفس شکم به سمت جلو، به طرف پهلوها و حتی به سمت ستون مهره ها منبسط می شود. حرکتهای ناشی از تنفس را میتوان از پایین تا حدود لگن و از بالا در قسمت نوک ریه ها حس کرد. اگر بخواهیم به طور ساده توضیح دهیم اینگونه است که با هر بار دم شکم به جلو و با هر بازدم شکم به عقب کشیده می شود. تنفس شکمی، تاثیر آرامش بخشی به همراه دارد و علاوه بر تعداد کمتر دم و بازدم با هر بار تنفس اکسیژن بیشتری جذب و مواد زائد بیشتری دفع می شود. از طرفی با این نوع تنفس،هربار انرژی بیشتری وارد بدن خود می کنیم.

یادگیری تکنیک‌های مدیتیشن

مدیتیشن می تواند به ما در افزایش آرامش کمک کند. داشنمندان نیز دریافته‌اند که مدیتیشن می‌تواند مقدار ماده خاکستری در مغز را افزایش دهد و باعث آرامش در فرد شود و نقش مثبتی در کاهش اضطراب و استرس دارد. همچنین به فرد کمک می‌کند تا ذهن و مغز خود را به خوبی درک کند. دانستن الگوهای فکری در مغز برای ایجاد اندیشه مثبت بسیار مؤثر است.

توصیه: می توانید هر روز در یک زمان مشخص محیطی را برای خود فراهم کنید و در آنجا ساعتی را به مدیتیشن بپردازید و یا در یک کلاس یوگا ثبت نام کنید.

تابلویی از آرزو ها و آینده تان درست کنید

اگر تصورتان از آینده ای که پیش رو دارید برای تان ترسناک است، وقت را از دست ندهید و دست به کار شوید. بعضی اوقات با تعیین اهداف مشخص می‌توان از نگرانی‌هاو دلواپسی های موجود کاست و تمرکز بیشتری بر روی کاری در حال انجام آن هستیم  بگذاریم.

توصیه:برای خود چند ساعت زمان بگذارید و یک تابلوی چشم انداز درستکنید. سعی کنید در این تابلو در مورد برنامه و احتمالاتی که در آینده نزدیک قابل وقوع است  صحبت کنید. افرادی که نوشتن از نوشتن خوششان نمی آید می‌توانند از عکس،نسخه های آنلاین یا یادداشت موبایل خود استفاده کنند.

بازی کنید!

به راستی که کودکان دارای توانایی ذاتی برای بازی کردن هستند. آن‌ها هیچ بویی از استرس و اظطراب ندارند.  برای اغلب ما زمانی پیش می آید که کار سخت می‌شود  و باید فشار عصبی شدیدی را تحمل کنیم . پس چه بهتر است که سعی کنیم زمانی را به تفریح و بازی اختصاص دهیم.

توصیه: با یک کودک بازی کنید، از او مراقبت کنید و  تا می توانید هم پای او بچگی کنید و در دنیای کودکی او غرق شوید.

 سکوت کنید

زمانی را به خود اختصاص دهید و در آن به کلی سکوت کنید. در این مدت تماس خود را با دنیای مجازی قطع کنید و به دور از تکنولوژی و الکتریسیته در آرامش باشید. صدای زیاد سطح استرس و اضطراب شما را افزایش می دهد.

زمان مشخصی را به نگرانی هایتان اختصاص دهید 

هنگامی که مشکلات بر شما غلبه می کنند،بهتر است زمانی را برای فکر کردن به آنها اختصاص دهید. وقتی افکار منفی و نگرانی ها به سمت شما هجوم می‌آورند سعی کنید کمی خودتان را کنترل کنید و زمانی را برای تمرکز و فکر کردن برای خود مشخص کنید.

توصیه: ۲۰ دقیقه به خود زمان دهید. در این مدت به تمامی موارد فکر کنید، نتایج را بررسی کنید و بعد از ۲۰ دقیقه آن را رها کنید و دیگر برگشتی به افکار قبی خود نداشته باشید. می توانید برای فراموش کردن موقت با دوستان خود حرف بزنید یا بازی دلخواه خود را انجام دهید و یا ساده ترین راه، خواندن یا زمزمه کردن آهنگ مورد علاقه تان.

با برنامه ریزی پیش بروید

با برنامه ریزی برای روزهای آتی خود می توانید از اظطراب و استرس احتمالی جلوگیری کنید. یک برنامه یا فهرستی دقیق از کارهایی که باید انجام دهید تهیه کنید و سعی کنید . بهتر است این لیست را در گوشی همراه خود داشته باشید و بعد از انجام هر کدام  آن را تیک کنید .

توصیه: همیشه در برنامه ریزی هایتان جایی برای کارهایی که باعث ایجاد انگیزه و افزایش خلاقیت شما می شوند کنار بگذارید. حال به جای اینکه هر روز ۱۰ دقیقه از زمان خود را برای پیدا کردن دسته کلید و جوراب های خود صرف کنید، عادت کنید که جای مشخصی را برای وسایل تان تعیین کنید.

مثبت اندیش باشید

زمانی که اظطراب و استرس تمام ذهن و افکارتان را فرا می گیرد،کمی صبور باشید و آرامش خود را حفظ کنید. همچنین مثبت اندیش باشید.

توصیه: به چیزهایی فکر کنید که از آنها لذت می برید. سعی کنید به افکار منفی دامن نزنید و بر روی احساسات مثبت تمرکز نمایید.

استشمام رایحه های مطبوع و آرمش بخش

سعی کنید از روغن‌ و اسانس های طبیعی آرامش بخش استفاده کنید.ریحان، رازیانه و بابونه انتخاب‌های بسیار مناسبی هستند. خاصیت این مواد به بدن شما کمک می‌کند تا  آرامش بیشتری داشته باشد.

توصیه: استفاده از عود و شمع های معطر بر طبق صلیغه شخصی،استحمام با محصولات آرایشی بهداشتی طبیعی همراه با اسانس lavender یا همان اسطوخودوس.

کمی اجتماعی باشید

افرادی که به نسبت از حمایت‌های اجتماعی  بیشتری برخوردارند، کمتر در برابر احساس استرس و اضطراب قرار خواهند گرفت. شاید به این دلیل که اجتماعی بودن موجب تحریک تولید بیشتر هورمون اکسی توسین می شود.این هورمون دارای اثر ضد اضطرابی است.بنابراین زمانی که ذهن و افکارتان تان با مشکل روبرو شد، سعی کنید با دوستان خود وارد صحبت شوید.

توصیه: صبح های زود برای پیاده روی و نرمش به پارک بروید و با افراد دیگر همراه شوید- یک بار در هفته قرار دوستانه ای بگذارید و با هم به بحث و گفتگو بنشینید- سعی کنید وعده های غذایی تان را در کنار خانواده میل کنید- در تورهای گردشگری گروهی ثبت نام کنید.

در پایان

در یک دنیای ایده‌آل،می‌توانیم افکاری را که تولید استرس و اضطراب می‌کنند را برای همیشه از خود دور نگه داریم. اما ما انسان هستیم و نگران بودن در مورد مسائل مختلف غیر قابل انکار است. بنابراین زمانی که احساس اضطراب می‌کنید، جایگزین های بسیاری وجود دارد که می‌تواند افکار و حال تان را عوض کند و آرامش بیشتری به شما بخشد. اگر موارد گفته شدهبرایتان کارساز نبود،به شما توصیه می کنیم که حتماً با یک روانشناس مشاوره کنید.

اضطراب یا دلشوره چیست؟

اضطراب یا تشویش یا دلشوره عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و نگرانی با منشأ ناشناخته، که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. وقوع مجدد موقعیت‌هایی که قبلاً استرس زا بوده‌اند یا طی آن‌ها به فرد آسیب رسیده‌است باعث اضطراب در افراد می‌شود. همهٔ انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل‌ساز است. تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌درآمد و افراد میان‌سال و سال‌خورده نسبت به بقیه افراد بیشتر دیده می‌شود.
تنیدگی (استرس) یا اضطراب
استرس و اضطراب در لغت جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشان‌حال شدن، یکدیگر را با چیزی زدن، به هم واکوفتن، آشفتگی، بی‌تابی، ناآرامی است؛ این‌ها کلماتی هستند که در زندگی روزمرّه، برای توصیف حالات، احساسات و هیجانات می‌شوند. به‌طور مثال: هنگام سخنرانی در برابر جمع، هنگام امتحان، به خاطر مشکلات مالی، به دلیل تاُخیر سر یک قرار و …. امّا هنگامی که از این دو کلمه استفاده می‌کنیم، توجّه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم؛ به عنوان مثال: هنگام سخن گفتن از مشکلات روانیِ شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق‌تر بود و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد. در روان‌شناسی، اضطراب مرحلهٔ پیشرفتهٔ استرس مزمن است و هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در می‌آید که مثلاً برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن شخصی به اهدافش شود و همچنین مواقعی که انجام کارهای روزانه و عادّی مختل شوند.
اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به‌طور مکرّر رخ دهد، همچنین اگر دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحلهٔ مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدّتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند، در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیب‌پذیر می‌شود.
علل اضطراب
به‌طور کلی علل اضطراب به چهار
عامل زیر برمی‌گردد:
عوامل زیست شناختی و جسمانی:
در افراد مضطرب، میزان بعضی از هورمون‌های موجود در خون غیرعادی است؛ بنابراین هر آنچه که باعث اختلال در سیستم هورمونی شود، برای بدن خطر محسوب می‌شود. بارداری، کم‌کاری یا پرکاری تیروئید، پایین بودن قند خون، وجود غده‌ای در غدد فوق‌کلیوی غده آدرنال که هورمون اپی‌نفرین تولید می‌کند و بی‌نظمی ضربان‌های قلب از این عوامل هستند.
عوامل محیطی و اجتماعی:
عوامل اجتماعی و ارتباطی بسیاری باعث به‌وجود آمدن اضطراب در افراد می‌شود، مانند مشکلات خانوادگی، احساس جدایی و طردشدگی،... از عوامل محیطی می‌توان تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره را، همچون زلزله، بیماری، مرگ یکی از نزدیکان،... نام برد.
عوامل ژنتیکی و ارثی:
یکی از مهم‌ترین عوامل اضطراب ژنتیک است و احتمال اضطراب در فرزندان افراد مضطرب بسیار بالا است. البته الگو قرار دادن رفتار پدر و مادر و یادگیری و تکرار کارهای آنان نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد (عامل اجتماعی)، ولی تحقیقات و بررسی‌های انجام‌شده بر روی حیوانات و دوقلوهایی که با هم یا جدا از هم زندگی می‌کنند و از والدین مضطرب به دنیا آمده‌اند، نشان می‌دهند که عوامل ژنتیکی نیز بسیار مؤثرند. با این وجود باور نمی‌رود که ژن به خصوصی در این مورد نقش داشته باشد، بلکه ترکیب بعضی از ژن‌ها چنین پیامدی را به دنبال دارد. طبق آخرین تحقیقات به نظر می‌رسد که عوامل ژنتیکی در بعضی انواع اضطراب مانند اختلال هراس و ترس از مکان‌های باز نقش زیادی دارد.
اضطراب مرضی :
در ابتدا فروید، ۱۹۲۶ اضطراب را واکنشی به تراکم تنشهای غریزی در نظر گرفت. در این منظر اضطراب گرایش سیستم عصبی به کاهش، یا حداقل ثابت نگاه داشتن کمیتت هیجان غرایز متراکم شده‌است. نظریه اول فروید در خصوص اضطراب بر مبنای مفهوم‌سازی کاهش-تنش در انگیزش استوار است که در آن انگیزه در جهت کاهش یا تخلیه تنش‌های غریزی عمل می‌کند و اضطراب محصول این تنش است. فروید، ۱۹۲۶ بعدها در خصوص ارتباط مستقیم بین اضطراب و تنش متراکم حاصل از غرایز ارضا نشده تردید کرد. وی با انتشار بازداری، نشانه مرضی و اضطراب، مفهوم‌سازی جدید خود را را به میان آورد. بر این اساس، اضطراب علامت خطری به من در خصوص احتمال قریب‌الوقوع یک ضربه تجربه آسیب زا است. ضربه، بر اساس نظر فروید، «جدایی از موضوع عشق یا عشق موضوع است».
عوامل جانبی مؤثر در ابتلا به اضطراب
طبق گفته‌های بعضی از متخصصان، تغذیه نادرست نیز در ابتلا به اضطراب نقش دارد. کمبود بعضی از اسید آمینه، منیزیم، اسید فولیک و ویتامین ب۱۲، باعث تسریع در ابتلا به آن می‌شوند.
استفاده از مواد مخدر و داروهای روان‌گردان
برخی از ضایعه‌های مغزی (که باعث ایجاد علایمی شبیه به علایم اختلال وسواس می‌شوند)
انواع اختلالات اضطرابی
به‌طور کلی اختلالات اضطرابی شش نوع هستند که هر کس می‌تواند به یک یا چند نوع از آن دچار شود.
اختلال اضطراب فراگیر
این حالت در افرادی دیده می‌شود که به‌طور مداوم نگران وقوع اتفاقی هستند. موضوع این نگرانی‌ها می‌تواند بسیار متنوع باشد: نگرانی از بیمار شدن فرزندان، نگرانی از مرگ یکی از آشنایان، نگرانی از ته‌گرفتن غذا،... این حالت به مرحلهٔ مقاومت استرس شباهت دارد و خطر چندانی ندارد.از علایم آن می‌توان تپش قلب، بی‌قراری، خستگی، بی‌خوابی، تنگی نفس، اختلال در تمرکز و حافظه را نام برد.
اختلال هراس
این افراد دچار حملات اضطرابی ناگهانی می‌شوند که معمولاً چند دقیقه یا گاهی بیشتر به طول می‌انجامد. این حملات بسیار اتفاقی، و طوری رخ می‌دهند که عامل تحریک‌کنندهٔ اصلی مشخص نیست. افراد مبتلا به این نوع اضطراب اغلب جوان هستند.
احساس تنگی و فشردگی در قفسهٔ سینه، تپش شدید قلب، عرق کردن، لرزش، گیجی، احساس از دست‌دادن تعادل،... از علایم آن هستند؛ ولی این علایم آنقدر گسترده هستند که افراد فکر می‌کنند دچار سکتهٔ قلبی شده‌اند و می‌ترسند که بمیرند.
ترس‌های ساده یا اختصاصی
ترس‌های خاص شایع‌ترین نوع ترس مرضی است که طی آن فرد از مواجهه با بعضی موقعیت‌ها، فعالیت‌ها یا اشیاء اجتناب می‌کند، مانند بعضی از حیوانات (عنکبوت، موش، مارمولک،...)، بلندی، دریا، خون، مرگ،... هر چیزی می‌تواند باعث این نوع اضطراب (که خطر خاصی به دنبال ندارد) بشود. ترس از مکان‌های بسته، ترس از اجتماع و ترس از مکانهای باز (که افراد مبتلا به آن از حضور در فضای باز و پرازدحام و شلوغ و خروج از محیط منزل خودداری می‌کنند. این اختلال معمولاً در نوجوانی شروع می‌شود، ولی سابقهٔ آن می‌تواند به دوران کودکی و تجربهٔ اضطراب جدایی در آن زمان برگردد) از این نوع اضطراب هستند.
اختلال اضطراب اجتماعی
نوشتار اصلی: اضطراب اجتماعی
این نوع ترس در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می‌شود و ترس و شرمساری از اشتباه کردن، صحبت کردن در جمع، غذا خوردن، سرخ شدن یا لرزش صدا و… در برابر جمع است و و با خجالت ساده تفاوت دارد. این حالت اضطراب مانع شناخت افراد جدید می‌شود و فرد را به انزوا و گوشه‌گیری می‌کشاند.
اختلال وسواس
نوشتار اصلی: اختلال وسواسی جبری
در این حالت فرد افکار یا اعمالی را برخلاف میل خود تکرار می‌کند. این بیماری می‌تواند به صورت وسواس فکری یا وسواس عملی یا هر دو در فرد ظاهر شود. در وسواس فکری، فرد قادر نیست فکر، احساس یا عقیده‌ای تکراری و مزاحم را از ذهن خود بیرون کند. افکار وسواسی می‌توانند بسیار ناراحت‌کننده، وحشت‌آور یا وحشیانه باشد. افکار وسواسی می‌توانند باعث شوند که فرد به سمت عادات وسواسی گرایش پیدا کند، یعنی عمل یا اعمالی را به‌طور مکرر انجام دهد (وسواس عملی). مانند شستن مکرر دست‌ها، بالا کشیدن بینی،... اعمال وسواسی هیچ‌گونه توجیه منطقی ندارند.
اختلال تنش‌زای پس از رویداد
اختلال تنش‌زای پس از رویداد را به نام سندرم موج انفجار نیز می‌شناسند. این حالت مربوط می‌شود به حادثه‌ای (از قبیل جنگ، تصادفات شدید، سوانح طبیعی،...) که با استرس شدید هیجانی همراه است و شدت آن می‌تواند به هر کسی آسیب برساند. یک‌دوم افرادی که دچار چنین استرس شدیدی می‌شوند علایم مربوط به آن را (مانند خوابهای تکراری، خاطراتی مبهم ولی فراگیرنده، از دست رفتن تعادل و پرخاشگری شدید،...) پس از گذشت حدود سه ماه از دست می‌دهند. هرچه اقدام‌های لازم برای درمان زودتر انجام گیرد، احتمال ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمتر می‌شود. در صورتی که این حالت بیش از چند ماه طول بکشد، احتمال این که تا آخر عمر با فرد باقی بماند بسیار زیاد می‌شود.
اضطراب در کودکان و نوجوانان 
تشخیص اضطراب و درمان آن در کودکان و نوجوانان بسیار مهم است، چون شخصیت آنان طی این دوره شکل می‌گیرد. بسیاری از کودکان زمانی که در شرایط جدیدی قرار می‌گیرند، دچار اضطراب می‌شوند و واکنش‌های متعددی را از خود بروز می‌دهند (لکنت زبان، آویزان شدن به پدر و مادر، خجالتی شدن، جویدن ناخن، ...). وظیفهٔ والدین در این موقعیت این است که با او با صبر و حوصله برخورد کنند و به او اعتماد به نفس لازم را برای مواجهه با آن شرایط بدهند. تشویق والدین در ارتباط بر قرار کردن فرزندان با محیط خارج از خانه و افراد غیر فامیل بسیار مؤثر است. بسیاری از والدین از این احساس فرزندشان تا روزی که به مشکل برخورند (مثل اولین روز مدرسه) بی‌اطلاع هستند. یکی از شایع‌ترین دلایل دل درد و حالت تهوع که در کودکان دبستانی دیده می‌شود، ترس و اضطراب آن‌ها از مدرسه است. نگرانی پدر و مادر (از ورود تازهٔ کودک به مدرسه، وضعیت درسی او و …) باعث انتقال آن به فرزند می‌شود و اضطراب او را افزایش می‌دهد. از اختلالات اضطرابی شایع در کودکان می‌توان اضطراب اجتماعی، ترس از مدرسه، اضطراب امتحان و اضطراب جدایی را نام برد.
با بزرگ شدن کودک و پا گذاشتن به دوران نوجوانی ممکن است اختلالات اضطرابی جدیدی در او پدید آید. در این زمینه می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:
اضطراب ناشی از پذیرفته نشدن از جانب همسالان
نوجوانان در این مرحله از زندگی خویش به شدت به همسالان خود گرایش دارند و به دنبال برقراری ارتباط و دوستی با آنان هستند. والدین باید نیاز طبیعی مورد توجه همسالان قرار گرفتن فرزندشان را درک کنند و برای دوستان او احترام قائل باشند. همچنین حفظ اعتبار و شخصیت نوجوان در مقابل همسالان بسیار مهم است. ترس از برقرار کردن روابط عاطفی و اجتماعی و سرزنش‌های والدین در انتخاب دوستان به دلیل متفاوت بودن فرهنگ و آداب و رسوم و ارزش‌های خانواده‌ها، باعث اضطراب در نوجوان می‌شود. برای جلوگیری از پنهان‌کاری، پدر و مادر باید در زمان مناسب و با منطق و ملایمت او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرت‌ها کنند.
تغییرات جسمی
نگرانی و اضطراب در این مورد می‌تواند ناشی از دیررسی یا زودرسی بلوغ، احساس خجالت، ناآگاهی یا ترس از شرایط جدید و ناتوانی در تطابق دادن رفتار خود با این شرایط باشد. برای جلوگیری از اضطراب، پدر و مادر یا مربیان باید به‌طور مناسب و شایسته، نوجوان را (قبل از پیدایش علایم ثانویهٔ بلوغ) در جریان مسائل مربوط به تغییرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند.
بروز رفتارهای پرخاشگرانه
مخالفت با افراد مختلف در خانه یا خارج از آن، از خصوصیات بعضی از نوجوانان است که ممکن است با پرخاشگری کلامی یا غیر از آن همراه باشد. عدم توانایی کنترل این رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب در بسیاری از نوجوانان می‌شود. برای جلوگیری از این حالت، تربیت مناسب والدین، مقاوم ساختن فرزند در برابر سختی‌ها از دوران کودکی و ایجاد امنیت روانی می‌تواند مؤثر واقع شود. امر و نهی‌های غیراصولی و محدودیتهای بی‌مورد در کسب استقلال و آزادی، باعث تحریک عصبانیت و خشم‌های کنترل نشده در نوجوانان می‌شود. والدین باید به نوجوان بیاموزند که به هنگام خشم، منطقی برخورد کند و بدون توهین و تحقیر دیگران عواطف خود را بیان کند. همچنین باید به او بفهمانند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدی نتیجه رفتار خود او با دیگران است.
ترس از مستقل شدن
یکی از عمومی‌ترین نیازهای نوجوانان داشتن استقلال و آزادی است. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان باعث اضطراب می‌شود. از جمله مشکلاتی که طی دستیابی به استقلال در نوجوانان دیده می‌شود، تضاد و دوگانگی است. یعنی نوجوانان با این که می‌خواهند و می‌دانند که باید مستقل شوند، از استقلال می‌ترسند. ناآگاهی از وضعیت پس از استقلال، یکی از دلایل اصلی این امر است. برای جلوگیری از ابتلا به اضطراب و دوگانگی، والدین باید به نوجوان اعتماد به نفس و جرأٔت تجربه کردن دهند و برای او امنیت روانی فراهم کنند. دادن مسئولیت و فرصت به نوجوان و اجازهٔ اظهار نظر و تصمیم دربارهٔ امور مربوط به خود، بدون تنبیه و تحقیر او به خاطر اشتباهاتش، باعث می‌شود تا او از خطاهایش عبرت بگیرد، راه‌های مختلف زندگی را بیاموزد و برای مستقل شدن آماده شود.
راه‌های پیشگیری از اضطراب
برای جلوگیری از اضطراب راه‌های مختلفی وجود دارند. می‌توان موارد زیر را مثال زد:
رژیم غذایی سالم
استفاده از غذاهای متنوع و حاوی انواع مواد لازم به میزان متعادل در حفظ سلامت بدن نقش اساسی دارد.
فعالیت بدنی به‌طور منظم
ورزش کردن به خصوص به‌طور منظم یکی از راه‌های پیشگیری و درمان اضطراب است. پیاده‌روی تند و سریع به مدت ۴۰ دقیقه میزان اضطراب را به‌طور متوسط تا ۱۴٪ کاهش می‌دهد. به علاوه، ورزش کردن باعث بالا رفتن کارایی دستگاه تنفسی و گردش خون، حفظ تعادل وزن و شادابی فرد می‌شود. ورزش‌هایی نیز چون یوگا باعث افزایش آرامش می‌شوند و در جلوگیری از اضطراب بسیار مفیدند.
افزایش اعتماد به نفس
اعتماد به نفس بالا باعث می‌شود تا بدن بتواند از حداکثر از نیروی خود برای مقابله با استرس استفاده کند.
عدم گوشه نشینی و اجتماعی بودن
هنگامی که افراد دچار فشار روانی می‌شوند، به‌طور غریزی از صحنه عمل و اجتماع کنار کشیده و به گوشه‌ای پناه می‌برند، در حالی که گوشه‌گیری باعث تشدید استرس می‌شود. ارتباط با افراد و دوستان، به خصوص کودکان که می‌توانند فرد را به خنده وادارند، باعث از یاد رفتن نگرانی حتی برای مدتی کوتاه می‌شود.
حمایت اجتماعی
وجود حمایت اجتماعی در زندگی هر فرد باعث می‌شود تا او در مقابل بحران‌های زندگی برای دفاع از خود سپری داشته باشد که به آن تکیه کند. حمایت اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد به نفس را افزایش می‌دهد و فرد را در مقابل استرس و فشار روانی مقاوم تر می‌سازد.
اندیشیدن به زمان حال
اندیشیدن به زمان حال و کنار گذاشتن رؤیاها و آرزوها برای موقعیت‌های مناسب تر آرامش ذهنی را افزایش می‌دهد. همچنین مشغول کردن ذهن به کاری که در حال انجام است و فکر نکردن به زمینه‌های اضطراب‌زای آن بسیار مؤثر است.
کسب اطلاعات در مورد شرایط تنش زا
بی اطلاعی از موقعیت فشارآور باعث استرس و اضطراب بیشتری در افراد می‌شود. کسب آگاهی و اطلاع از شرایط و مواردی فرد که با آن‌ها مواجه خواهد شد سبب می‌شود که کمتر دچار نگرانی و دلواپسی شود. به‌طور مثال در جریان گذاشتن بیماران از نحوهٔ عمل و دردهای پس از آن باعث می‌شود تا آنان کمتر دچار اضطراب شوند.
خندیدن
خنده از سالمترین راه‌های جلوگیری از فشار روانی است. به هنگام خنده هورمونی ضد درد (که باعث احساس خوشی و سلامتی در شخص می‌شود) در مغز آزاد می‌شود و میزان هورمونهای استرس زا در خون پایین می‌آید.
ابراز هیجان بر روی کاغذ
نوشتن سادهٔ هیجانات و احساسات بر روی کاغذ موجب تسکین فشارهای روانی ناشی از رویدادهایی چون از دست دادن شغل، مشکلات خانوادگی و … می‌شود.
بعضی از موارد اضطراب اصولاً بیماری نیستند و بدون نیاز به پزشک می‌تواند درمان شود. به این موارد، اضطراب طبیعی می‌گویند که طی آن اضطراب به خوبی توسط بیمار کنترل و برطرف می‌شود (مثل اضطراب ناشی از امتحان). اضطراب طبیعی می‌تواند با روشهایی از قبیل حمام گرفتن به مدت طولانی، تنفس عمیق، صحبت کردن با شخصی مورد اعتماد، استراحت در یک اتاق تاریک و … تحت کنترل درآید.مراجعه به پزشک زمانی ضروری می‌شود که خود درمانی فرد جواب ندهد، یا فرد دچار هراس بیش از حد یا علایمی جدید و غیرقابل توجیه شود. در آن صورت پزشک درمان دارویی یا درمان غیر دارویی (روش‌های کلاسیک) را به او پیشنهاد می‌کند. از داروهایی که امروزه برای درمان اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرند می‌توان فلوکستین (پروزاک)، داروهایی از خانوادهٔ بنزودیازپینها (برای مدت کوتاه)، سرترالین و … را مثال زد. درمانهای دارویی گاه در برخی بیماران دارای عوارضی هستند. از بین درمانهای غیردارویی می‌توان تن‌آرامی (مدیتیشن), حساسیت زدایی، توقف تفکر، سرمشق دهی (بیوفیدبک) و… را مثال زد. در این روش‌ها به بیمار آموزش داده می‌شود که بدن خود را برای مقابلهٔ مؤثر و مستقیم با عوامل تنش‌زا آماده کند.

اختلالات بی نظمی خلق اخلالگر

طغیان­های خشم مکرر و شدید که به صورت کلامی (مثل غیظ­های کلامی) و/ یا رفتاری آشکار می­شوند(مثل پرخاشگری جسمانی به افراد یا اموال) که از نظر شدت یا مدت خیلی بی­تناسب با موقعیت یا تحریک است.

طغیان­های خشم به طور متوسط، سه بار یا بیشتر در هفته روی می­دهند.

خلق مابین طغیان­های خشم در بخش عمده­ای از روز، به طور مداوم تحریک­پذیر، و برای دیگران (مثل والدین، معلمان، همسالان) قابل مشاهده است.

خلق مابین طغیان­های خشم در بخش عمده­ای از روز، به طور مداوم تحریک­پذیر، و برای دیگران(مثل والدین، معلمان، همسالان) قابل مشاهده است.

ملاک­های A-D به مدت ۱۲ ماه یا بیشتر وجود داشته­اند. فرد در طول این مدت، دوره­ای نداشته است که ۳ ماه پیاپی یا بیشتر بدون تمام نشانه­ها در ملاک­های A-D ادامه یافته باشد.

ملاک­های A و D حداقل در دو یا سه موقعیت وجود دارند(یعنی، در خانه، در مدرسه، با همسالان) و حداقل در یکی از این موقعیت­ها شدید هستند.

این تشخیص نباید برای اولین بار قبل از ۶ سالگی یا بعد از ۱۸ سالگی داده شود.

بنابر سابقه یا مشاهده، سن به هنگام شروع ملاک­های A-E ، قبل از ۱۰ سالگی است.

هرگز دوره مجزایی وجود نداشته است که بیش از ۱ روز ادامه یافته باشد و در طول آن ملاک­های کامل نشانه، به جز مدت، برای دوره مانیک یا هیپومانیک برآورده شده باشند.

توجه: خلق بالای متناسب با رشد، مثل خلقی که در زمینه رویدادی بسیار مثبت یا انتظار کشیدن آن روی می­دهد، نباید به عنوان نشانه مانی یا هیپومانی درنظر گرفته شود.

این رفتارها منحصراً در طول دوره اختلال افسردگی اساسی روی نمی­دهند و با بیماری جسمانی دیگر(مثل اختلال طیف اوتیسم، اختلال استرس پس از آسیب، اختلال اضراب جدایی، اختلال افسردگی اساسی مداوم (افسرده­خویی) بهتر توجیه نمی­شوند.

توجه: این اختلال نمی­تواند همراه با اختلال لجبازی و نافرمانی، اختلال انفجاری متناوب، یا اختلال دوقطبی وجود داشته باشد، هرچند می­تواند همراه با اختلالات دیگر، از جمله اختلال افسردگی اساسی، اختلال کاستی توجه/بیش­فعالی، اختلال سلوک، و اختلالات مصرف مواد، وجود داشته باشد. در مورد افرادی که نشانه­های آنها ملاک­های اختلال بی­نظمی خلق و اختلال لجبازی و نافرمانی را برآورده می­کنند، فقط باید تشخیص اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر داده شود. اگر فردی تا به حال دوره مانیک یا هیپومانیک را تجربه کرده باشد، تشخیص اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر نباید برای او داده شود.

این نشانه­ها ناشی از تأثیرات فیزیولوژیکی مواد یا بیماری جسمانی یا عصبی دیگر نیستند.

ویژگی­های تشخیصی

ویژگی اصلی اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر، تحریک­پذیری مزمن، شدید و مداوم است. این تحریک­پذیری شدید دو جلوه بالینی برجسته دارد، که اولین جلوه آن طغیان­های خشم مکرر است. این طغیان­ها معمولاً در پاسخ به ناکامی روی می­دهند و می­توانند کلامی یا رفتاری باشند(دومی به شکل پرخاشگری علیه اموال، خود یا دیگران است). آنها باید به طور مکرر(یعنی، به طور متوسط هفته­ای سه بار یا بیشتر)(ملاکC) ظرف حداقل ۱ سال و دست­کم در دو موقعیت روی دهند( ملاک­های E و F)، مثلاً در خانه و در مدرسه، و باید متناوب با رشد باشند (ملاک B). دومین جلوه تحریک­پذیری شدید، از خلق مزمن که به طور مداوم تحریک­پذیر است و مابین طغیان­های خشم شدید وجود دارد، تشکیل می­شود. این خلق تحریک­پذیر یا عصبانی باید شاخص کودک باشد، در بخش عمده­ای از روز، تقریباً هر روز، وجود داشته باشد و برای دیگران در محیط کودک محسوس باشد(ملاک D).جلوه بالینی اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر باید به دقت از جلوه بیماری­های مرتبط دیگر، مخصوصاً اختلال دوقطبی کودک متمایز شود. در واقع، اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر برای پرداختن به نگرانی قابل ملاحظه در مورد طبقه­بندی مناسب و درمان کودکان که تحریک­پذیری مزمن و مداوم نشان می­دهند در برابر کودکانی که اختلال دوقطبی کلاسیک (یعنی دوره­ای) را آشکار می­سازند، به DSM-5 افزوده شده است.

شماری از پژوهشگران، تحریک­پذیری شدید، غیردوره­ای را به صورت شاخص اختلال دوقطبی در کودکان در نظر می­گیرند، اما DSM-IV و DSM-5 ایجاب می­کنند که کودکان و بزرگسالان باید دوره­های مجزای مانی و هیپومانی داشته باشند تا برای تشخیص اختلال دوقطبی نوع I واجد شرایط باشند. در طول چند دهه آخر قرن بیستم، این نظر پژوهشگران که تحریک­پذیری شدید، غیردوره­ای، جلوه­ای از مانی کودکی است، همزمان بود با افزایش ناگهانی میزان تشخیص اختلال دوقطبی که متخصصان بالینی برای بیماران کودک خود تعیین کردند. به نظر می­رسد که این افزایش ناگهانی در شیوع ناشی از آن باشد که متخصصان بالینی، حداقل دوجلوه بالینی را در طبقه­ای واحد ترکیب کردند. یعنی، هم جلوه­های کلاسیک، دوره­ای مانی و هم جلوه­های غیردوره­ای تحریک­پذیری شدید، اختلال دوقطبی در کودکان نامیده شدند. در DSM-5، تشخیصی را در بر نداشت که برای کودکانی تعیین شده باشد و نشانه­های شاخص آنها از تحریک­پذیری بسیارشدید و غیردوره­ای تشکیل شده باشند، در حالی که DSM-5، با منظور کردن اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر، طبقه مجزایی را برای این­گونه جلوه­ها تأمین می­کند.

شکل­ گیری و روند

شروع اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر باید قبل از ۱۰ سالگی باشد، و این تشخیص نباید در مورد کودکانی که سن رشدی کمتر از ۶ سال دارند، داده شود. معلوم نیست که آیا این بیماری فقط به این صورت محدود شده به سن وجود دارد یا نه. چون نشانه­های اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر احتمالاً با افزایش سن کودکان تغییر می­کنند، استفاده از این تشخیص باید به گروه­های سنی مشابه با گروه­هایی محدود شود که اعتبار آن تعیین شده است ( ۷ تا ۱۸ ساله). تقریباً نیمی از کودکان مبتلا به تحریک­پذیری شدید، مزمن، جلوه بالینی خواهند داشت که همچنان ملاک­های این اختلال را ۱ سال بعد برآورده می­کند. میزان تغییر از تحریک­پذیری شدید، غیردوره­ای، به اختلال دوقطبی، بسیار پایین است. در عوض، کودکان مبتلا به تحریک­پذیری مزمن، در بزرگسالی در معرض خطر ابتلا به اختلال­های افسردگی یک­قطبی و / یا اختلالات اضطرابی قرار دارند.

متغیرهای مربوط به سن نیز اختلال کلاسیک و اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر را متمایز می­کنند. میزان اختلال دوقطبی عموماً قبل از نوجوانی خیلی پایین(۱٫/.>)، همراه با افزایش یکنواخت تا اوایل بزرگسالی است (میزان شیوع ۱ تا ۲ درصد). اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر قبل از نوجوانی شایع­تر از اختلال دوقطبی است و هنگامی که کودکان به بزرگسالی انتقال می­یابند، نشانه­های این اختلال عموماً کمتر شایع می­شوند.

عوامل خطر و پیش ­آگهی

خلق و خویی. کودکان مبتلا به تحریک­پذیری مزمن معمولاً سوابق روان­پزشکی پیچیده­ای دارند. در این کودکان، سابقه نسبتاً قابل ملاحظه تحریک­پذیری مزمن شایع است، که معمولاً قبل از اینکه ملاک­های کامل برای این نشانگان برآورده شده باشند، آشکار می­شوند. این گونه جلوه­های پیش­تشخیصی، ممکن است برای تشخیص اختلال لجبازی و نافرمانی واجد شرایط باشند. خیلی از کودکان مبتلا به اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر، نشانه­هایی دارند که ملاک­های اختلال کاستی توجه/بیش­فعالی (ADHD) و اختلال اضطرابی را نیز برآورده می­کنند، به طوری که چنین تشخیص­هایی اغلب از همان سنین نسبتاً اولیه وجود دارند. در برخی کودکان، ملاک­های اختلال افسردگی اساسی نیز ممکن است برآورده شوند.

ژنتیکی و فیزیولوژیکی. در رابطه با انباشت و وراثت خانوادگی، توصیه شده است کودکانی که تحریک­پذیری مزمن، غیردوره­ای را آشکار می­سازند، می­توانند براساس خطر خانوادگی خود، از کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی متمایز شوند. با این حال، این دو گروه از نظر میزان خانوادگی اختلالات اضطرابی، اختلالات افسردگی یک­قطبی، یا سوءمصرف مواد، تفاوت ندارند. کودکان مبتلا به اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر در مقایسه با کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی یا بیماری­های روانی دیگر، شباهت­ها و تفاوت­هایی را در کمبودهای پردازش اطلاعات آشکار می­سازند. برای مثال، کمبودها در نامیدن هیجان چهره، به علاوه تصمیم­گیری مشوش و کنترل شناختی، در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی و کودکانی که به طور مزمن تحریک­پذیرند، و همین­طور در کودکان مبتلا به برخی از بیماری­های روان­پزشکی دیگر، وجود دارند. شواهدی نیز برای کژکاری ویژه اختلال وجود دارد، مثلاً در طول تکالیفی که آماده­سازی توجه را در پاسخ به محرک­های هیجانی ارزیابی می­کنند، که علایم منحصر به فرد کژکاری را در کودکان مبتلا به تحریک­پذیری مزمن ثابت کرده­اند.

موضوعات تشخیصی مرتبط با جنسیت

کودکان مبتلا به ویژگی­های اختلال بی­نظمی اخلالگر که به کلینیک­ها ارجاع می­شوند، عمدتاً پسر هستند. در بین نمونه­های جامعه، به نظر می­رسد که برتری پسرها تأیید شده است. این تفاوت در میزان شیوع بین پسرها و دخترها، اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر را از اختلال دوقطبی که شیوع جنسیت برابر دارد، متمایز می­کند.

خطرخودکشی

به طور کلی، شواهدی که رفتار خودکشی­گرا و پرخاشگری را ثابت می­کنند، و همین طور پیامدهای کارکردی شدید دیگر، در اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر باید هنگام ارزیابی کودکان مبتلا به تحریک­پذیری مزمن، مورد توجه قرار گیرند.

پیامدهای کارکردی اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر

تحریک­پذیری شدید، مزمن، به صورتی که در اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر دیده می­شود، با اختلال محسوس در روابط کودک با اعضای خانواده و همسالان و در عملکرد تحصیلی، ارتباط دارد. این کودکان به خاطر اینکه ناکامی را خیلی کم تحمل می­کنند، عموماً مشکل پیشرفت در مدرسه دارند؛ آنها اغلب قادر نیستند در فعالیت­هایی شرکت کنند که کودکان سالم معمولاً از آنها لذت می­برند؛ زندگی خانوادگی آنها به خاطر طغیان­ها و تحریک­پذیری آنها، به شدت مختل است؛ و در شروع کردن روابط دوستی و ادامه دادن آن مشکل دارند. به طور کلی، سطوح کارکردی در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی و اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر برابر است. هر دو بیماری، اختلال شدیدی را در زندگی افراد مبتلا و خانواده آنها ایجاد می­کنند. در اختلال بی­نظمی خلق اخلالگر و اختلال دوقطبی کردن، رفتار خطرناک، اندیشه­پردازی خودکشی یا دست­زدن به خودکشی، پرخاشگری شدید، و بستری شدن روان­پزشکی شایع هستند.

تست خودشناسی اختلالات دو قطبی همراه با پاسخ

اختلال دوقطبی یکی از اختلالاتی است که بسیار با مشکلات دیگری چون افسردگی اشتباه گرفته می‌شود و تست اختلال دوقطبی احتمال ابتلای شما به این اختلال را بررسی می‌کند. در این مقاله پس از آشنایی با این اختلال و علائم آن، یک تست روانشناسی خواهید زد که به شما می‌گوید باید به روانشناس مراجعه کنید یا خیر.

  اختلال دوقطبی نوعی اختلال خلقی است که با عنوان اختلال افسردگی-شیدایی نیز شناخته می‌شود. مبتلایان به این اختلال روحیات و اخلاقیات باثباتی ندارند و دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. این بیماری معمولا اواخر دوران نوجوانی یا اویل دوران بزرگسالی خودش را نشان می‌دهد و انواع مختلفی هم دارد. تفاوت در انواع این بیماری، وجود دوره شیدایی یا طول این حالت است.

بعضی از نشانه‌های این اختلال عبارتند از:

عدم توانایی برای تمرکز، حواس‌پرتی

کاهش نیاز به خواب

اعتقادات غیرواقعی درمورد توانمندی‌ها و قدرت فرد

قضاوت ضعیف

بی‌قراری، افزایش انرژی و میزان فعالیت

خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ‌بینی

تحریک‌پذیری مفرط

صحبت کردن بی‌وقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد (۵ امتیاز)

ولخرجی یا خساست

رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته‌است

افزایش تمایلات جنسی

نشان دادن حرکات و تصمیم‌های ضد و نقیض از خود

سوء‌مصرف دارو‌ها و مواد مخدر، الکل و دارو‌های محرک

رفتار‌های اغواگرانه، مداخله‌جویانه و پرخاشگرانه

تشخیص اختلال دوقطبی

تشخیص این اختلال به کمک تست‌ها، آزمایش و مهمتر از همه بررسی بالینی روانشناس یا روانپزشک انجام می‌شود. انجام دادن تست‌ها بصورت آنلاین و خودسرانه نمی‌تواند خیلی کمک زیادی به شخص کند. تنها تست آزمایشگاهی که امروزه به نام تست تشخیص اختلال دوقطبی وجود دارد، آزمایشی است که با استفاده از بزاق دهان دو جهش ژنتیکی در ژنی به نام GRK۳ را بررسی می‌کند. اما همین آزمایش هم هنوز قطعیت کافی ندارد.

در واقع تشخیص این اختلال بستگی به علائم بالینی، تاریخچه بیمار و زمینه خانوادگی وی دارد. با این حال انجام تست اختلال دوقطبی که در ادامه می‌آید خالی از لطف نیست. 

تست اختلال دوقطبی

انجام این تست روانشناسی به شما کمک می‌کند که شناخت بهتری از حالات خود دست پیدا کرده و در صورت نیاز برای تشخیص دقیق‌تر به متخصص مراجعه کنید.

در صورتیکه امتیاز شما در محدوده خطر بود حتما به یک روانشناس مراجعه کنید تا علایم شما با دقت بیشتری بررسی شود. پس با دقت عبارات زیر را بخوانید و خودتان را درمورد میزان تکرار شدن این حالات قضاوت کنید:

  • ۱- بعضی وقت‌ها خیلی بیشتر یا تند‌تر از حد معمول صحبت می‌کنم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۲- در مواقعی پیش می‌آید که من خیلی فعال‌تر و پرکارتر از معمول باشم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۳- من دچار حالاتی می‌شوم که در آن حرکاتم خیلی تند می‌شود یا بسیار تحریک‌پذیر می‌شوم.

الف- هرگز (۰ امتیاز)

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۴- مواقعی پیش می‌آید که من دو حس متضاد هیجان و افسردگی را با هم دارم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز)

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۵- گاهی (۲ امتیاز) خیلی بیشتر از حد معمول به داشتن رابطه جنسی علاقه‌مند هستم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز)

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۶- دامنه اعتماد به نفس من از بسیار با اعتماد به نفس تا کاملا بدون اعتماد به نفس تغییر می‌کند.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۷- در عملکرد کمی یا کیفی کاری من تغییرات زیادی در مواقع مختلف وجود دارد.

الف- هرگز (۰ امتیاز)

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۸- بدون هیچ دلیل واضحی برخی اوقات خیلی عصبانی یا متخاصم می‌شوم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۹- گاهی (۲ امتیاز) بسیار کند ذهن و گاهی (۲ امتیاز) بسیار خلاق می‌شوم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز)

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۱۰- بعضی اوقات بسیار علاقه‌مند به معاشرات با مردم هستم، ولی در مواقع دیگر دوست دارم خودم با افکارم تنها باشم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۱۱- گاهی (۲ امتیاز) بسیار خوش بین هستم، ولی در دیگر اوقات به شدت بد‌بین می‌شوم.

الف- هرگز (۰ امتیاز) 

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز) 

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

  • ۱۲- گاهی بیش از حد غمگین و گریان هستم، ولی بعضی وقت‌ها هم بسیار می‌خندم و شوخ طبعی می‌کنم.

الف- هرگز (۰ امتیاز)

ب- فقط کمی (۱ امتیاز) 

ج- گاهی (۲ امتیاز) 

د- متوسط (۳ امتیاز)

ه- تقریبا زیاد (۴ امتیاز) 

و- خیلی زیاد (۵ امتیاز)

نتایج تست اختلال دوقطبی

اگر جمع امتیازات شما:

۰ تا ۹ امتیاز باشد، شما مشکل دوقطبی ندارید.

۱۰ تا ۱۵ امتیاز باشد، ممکن است کمی دچار افسردگی باشید، ولی اختلال دو قطبی ندارید.

۱۶ تا ۲۴ امتیاز باشد، ممکن است دچار اختلال دوقطبی خفیف یا افسردگی باشید.

۲۵ تا ۳۵ امتیاز باشد، اختلال دو قطبی محتمل‌ است.

۳۶ تا ۵۰ امتیاز باشد، علایم اختلال دو قطبی متوسط تا شدید دارید؛

و اگر امتیاز شما بالاتر از ۵۱ باشد احتمال دارد دچار نوع جدی و شدید اختلال دوقطبی باشید.

سخن آخر

با وجود اینکه در این نوشته برای شما تستی ارائه شده است، اما فراموش نکنید برای درمان اختلال دوقطبی، نیاز است ابتدا به بررسی بالینی علائم پرداخته شود. چون حتی برخی از بیماری‌های غیر روانی مثل اختلال تیروئید، لوپوس، ایدز و سایر عفونت‌ها مثل سیفلیس هم علائم و نشانه‌هایی مشابه آنچه در اختلال دوقطبی وجود دارد را از خود نشان می‌دهند. این تست از سایت psychcentral ترجمه شده و شما می‌توانید تست‌های دیگری که در این سایت برای شناسایی اختلال دوقطبی هستند را هم انجام دهید. ولی هیچ‌کدام جای بررسی یک روانپزشک باتجربه را نمی‌گیرد