اختلالات رفتاری یا اصطلاح لاتین آن Behavioral disorder، به صورت کلی به رفتارهایی گفته میشود که مشاهدهکننده انتظار انجام آنها را ندارد. به گونهای برایش آزاردهنده میباشد که آرزوی توقف این رفتارها را میکند. اختلالات رفتاری به شامل رفتارهای گسترده افراطی و انحرافی میشود. این موضوع موجب انجام اعمال تهاجمی یا برانگیختگیهای ناگهانی میگردد.در دوران کودکی اختلالات رفتاری خود را در قالب رفتارهایی نظیر سرکشیها و نافرمانیهای معمولی نشان میدهد. این افراد در هنگام ناراحتی و دعوا، رفتارهای پرخاشگرانهتری از خود نشان میدهند. بسته به شدت این اختلالات رفتاری، میزان این پرخاشگریها متفاوت است.
البته خبر خوب این است که برخی از پژوهشها نشان میدهد که افرادی که این اختلالات رفتاری را در بزرگسالی مشکلشان برطرف میگردد.
اختلالات رفتاری در کودکان و همچنین در نوجوانان عمدتا به صورت رفتارهای خلاف عرف اجتماعی و بعضا غیراخلاقی حتی در حد اعمال جنایی ظاهر میشود.
این رفتارها شامل فرار از مدرسه، تخریب و یا حتی انحرافات جنسی میتواند خود را نشان دهد. این افراد به آنچه بد و زشت یا ممنوع است تمایلی افراطی و بیمارگونه دارند. همچنین به علت داشتن علاقه جنون آمیز از اذیت، آتش سوزی، آزار و آسیب حیوانات و کودکان کم سال لذت میبرند.
ادامه مطلب ...
بیت، کودک با اختلالات رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نامناسب است که شرکت او در کلاس درس، باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همکلاسان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند.
اصطلاح اختلالات رفتاری، بدون آنکه تعریف شود، تقریبا 85 سال پیش، وارد فرهنگ علم روانشناسی شده است. از آن هنگام معلمان، پزشکان، روانشناسان و افراد دیگری که با مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان در ارتباط هستند از این اصطلاح برای بیان مقصود خویش استفاده کردهاند. اما تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد، ارائه نشده است.ردز و پال، معتقدند که تعریف اختلال رفتاری به لحاظ انفجار ایدهها و تعدد نظرات فراوانی که توسط متخصصین رشتههای گوناگون علوم انسانی در این مورد مطرح میباشد، روشنی و صراحت خود را از دست داده است.بیت، کودک با اختلالات رفتاری را کودکی میداند که رفتارهایش به اندازهای نامناسب است که شرکت او در کلاس درس، باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همکلاسان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند.
کرک، رفتاری را انحرافی یا هنجاری میداند که ضمن نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم باشد و گستره آن شامل رفتارهای بیشفعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشهگیرانه است. ویژگی اینگونه رفتارها این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب کودک با محیط دارد، ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران و استفاده آنان از شرایط به وجود میآورد.
ادامه مطلب ...
درشرایط فعلی درصد بالایی ازوالدین فاقد آموزش های سازمان یافته صلاحیت تخصصی برای برخورد با معضلات وناهنجاری رفتاری کودکان اعم ازپرخاشگری، بی قراری، تنبلی، کمرویی، دزدی و... هستند.
لکن قدرت بسیارزیاد آنان ازوالد بودن ووابستگی های عاطفی، روانی، فرهنگی وقانونی شان با کودک ناشی می شود. ازسوی دیگرتردیدی نیست( بر اساس مشاهدات تجربی درمراکزمشاوره) که والدین نقش مهمی درایجاد وحتی حفظ وتداوم مشکلات کودکشان دارند. در واقع غالبا تعاملات عاطفی ونزدیک بین والدین وکودکان به عنوان مانع اصلی درشیوه های تغییرواصلاح رفتار ظاهر می شود. ضمن اینکه عمده والدینی که به لحاظ مشکلات خاص رفتاری فرزندشان به مراکزمشاوره وروان شناختی مراجعه می کنند به طورتلویحی دیدگاه فوق را پذیرفته واقدام به کمک گرفتن ازافراد متخصص درروان شناسی ومشاوره کودک می نماید. نکته جالب ودرخورتوجه این است که درحال حاضردرجامعه ما نیزبحث روان شناسی کودک وشیوه های علمی تعلیم وتربیت وچگونگی بهره مندی ازاصول ومبانی علوم رفتاری جزء دغدغه های اصلی خانوادهها محسوب شده وبسیارجدی تلقی می شود.با این وجود گسترش روزبه روزآماروارقام بزهکاری ها، سرقت، پرخاشگری وسایررفتارهای نامتعارف درکودکان ونوجوانان بیانگرروند روبه رشداین معضلات رفتاریست و این امرباعث شده تا بسیاری ازوالدین با هیجانات ودلهره های خاص( اضطراب) باوسواس به کنترل تعاملات فرزندشان با محیط اجتماعی اقدام نموده که اساس تعالیم رفتاری که توام با استرس وفشارهای روانی باشد یکی ازاین عوامل مهم ایجاد تعارض وناکامی درکودکان وتخریب روانی خانواده ها محسوب می شود ودرواقع بنیان خانواده را سست ونابسامان می کند.
1. بدگویی ازدیگران ( حتی اعضای خانوادهااعم ازبرادریا خواهر) این ویژگی بیشتردرباره دوستان اومصداق دارد تا بدین روش بتواند شرایط وزمینه تنبیه را برای آنها ایجاد نموده وازاین رفتارها لذت ببرد. این کودک ازتمایلات دیگرآزاری ( یا سادیستیک ) بهره می برد.
2.دراکثر مواقع تظاهربه مظلومیت نموده وخود را بی گناه جلوه می دهد وبه محض اینکه دیگرازاوغافل شوند دردسرایجاد می کند.
3. معمولااز گوشه چشم رفتارمعلم، مربی وگاه والدین را زیرنظردارد.
4 . این کودک می تواند تعدادی دوست خصوصی وصمیمی داشته باشد وبا آنها درتعامل باشد.
5 . درصورت لزوم درهرگونه آزمون یا تست میل به تقلب دراوبه وفورمشاهده می شود.
چرا کودک آب زیرکاه می شود ؟
این کودک با ویژگی های یاد شده غالبا شکست های زیادی را درزندگی تجربه کرده وکمترطعم موفقیت را چشیده است. بی توجهی ازجانب دوستان ونزدیکان و فقرعاطفی نیزازجمله عواملی هستند که درگرایش کودک به مرموزبودن سهم بسزایی دارند، ضمن اینکه سخت گیری یا رفتارهای مستبدانه والدین درباره کودک وعملکردهای اودرزمینه های مختلف نبایستی نادیده گرفته شود ، بلکه این گونه عملکردها کودکان را با مشکلات عاطفی - روانی عمیقی مواجه می سازند این رفتارنیزدرگرایش کودک به آب زیرکاه بودن مزید برعلت است.
نحوه اصلاح وتغییررفتار
نخستین گام برای ترمیم واصلاح رفتار این گونه کودکان تحسین وتشویق رفتارهای مناسب آنهاست،درمرحله بعد ارائه تکلیف به کودک متناسب با شرایط روانی و فیزیکی تا اورا فردی مسوول ومتعهد به بارآورد. باید توجه داشت که اینگونه کودکان نیازبه جلب توجه دارند که یعنی باید باورکنند واحساس کنند که ازدیدگاه شما ومربیان وجود دارند، نقش دارند وهمچنین قابلیت مفید بودن درجمع وجامعه، با تاکید ویادآوری این نکته که قوانین سخت وتنبیهات شدید، کودک فوق را به سوی فعالیت های پنهانی سوق خواهد داد.
خصوصیات یا ویژگی های شخصیتی :
1. برداشتن اشیاء کودکان دیگروپنهان سازی آنها حتی درصورتی که نیازی هم به آنها نداشته باشد.
2. به طورمعمول دزدی ( یا عمل خلاف ) خود را انکارمی کند وگاه به گردن دیگران می اندازد.
3. به طورحداکثردرآزمونها تقلب می کند.
4. عدم احترام به حق وحقوق دیگران و کارکشیدن ازسایرین یکی دیگرازخصایص این کودک به شمارمی رود. بدین مفهوم که مایلند سایرین کارآنها را برایشان انجام دهند وخود نیزازوظایف محوله دوری می جویند.
چرا کودک دزد می شود ؟
عموما روان شناسان ومشاوران را عقیده براین است که خانواده چنین کودکانی فاقد احساس امنیت واعتماد بوده وکودکان با ویژگی فوق ازتوجه ومحبت کافی برخوردارنبوده ضمن اینکه رفتارخشن وهمسالان نیزازعوامل گرایش کودک به دزدی محسوب می شود، مضافا به اینکه نبود وسایل وامکانات کافی درمقایسه با سایرکودکان به دلیل فقراقتصادی حاکم برجوخانواده نیزمی تواند باعث سوق کودک به رفتارفوق شود. همچنین با توجه به اینکه رفتار کودک عکس العملی است به محیط طبیعی علی الخصوص رفتاروالدین . چنانچه والدین کودک دزد ونادرست باشند کودک نیزبا الگوقراردادن آنها مطابق نظریه یادگیری مشاهده ای به تقلید ازآنها پرداخته ورفتاری مشابه را خواهد داشت وآخرین فاکتوریاعامل گرایش کودک به دزدی را می توان عدم کنترل کافی ولازم درخصوص تعاملات کودک با سایر هم بازیهایش معرفی کرد.
نحوه اصلاح یا تغییررفتار
ابزارووسایلی که وسوسه های کودک را تقویت نموده واورابه دزدی وامی دارد،از دسترس کودک دورنگه داشته شود. آنچه که مهم وحائزاهمیت است مشکل کودک نباید با دیگران درمیان گذاشته شود( به جز متخصصین) وهنگام گفتگوبا کودک ازکاربرد کلمات " دزدی "یا "دروغگویی” اکیدا خودداری شود. لازم به یادآوری است که کودکان گاهی دزدی می کنند یا دروغ می گویند اما بایستی کودک وادارشود که اشیاء دزدیده شده را به صاحبش بازگرداند وچنانچه این عمل انجام شد به عنوان یک رفتارمثبت نیازمند " تشویق " است تا کودک مطمئن شود که رفتارهای مناسب اومورد تشویق وحمایت سایرین قرارمی گیرد ، درمورد این کودکان درآموزشگاه توصیه های روان شناختی این است که کودک فوق درکلاس درس درمعرض دید معلم بنشیند.
خصوصیات یا ویژگیهای شخصیتی:
1. کودک خجالتی غالبا با صدای آرام سخن گفته ویا اکثراوقات آرام وساکت می نشیند.
2. ظاهرا درمقابل مشکلات عقب نشینی کرده وازمقابله با آنها به طورجدی پرهیز می کند ودرواقع ازانجام کارهایی که احتمال دردسردرآن وجود دارد به شدت گریزان است.
3. صحبت کردن برایش مشکل است واصولادوستان کمی نیزدارد وسعی می کند که ازتماس با مردم اجتناب کرده، بخصوص ازروبه روشدن با بزرگترها هراسان است.
4. زیاد عرق می کند، خصوصا اگرمجبورشود درجمع یا مجلسی حاضرشود وهمیشه سعی می کند که مورد توجه وحمایت دیگران باشد وبه ندرت برای اثبات عقیده اش پافشاری می کند.
5 . به لحاظ آناتومی بدن ( وضعیت فیزیکی ) جسمی ضعیف وعقب افتاده ترازهم سن وسالهایش دارد.
6. این کودک درمحیط آموزشگاهی معمولاسعی می کند در” ته "کلاس بنشیند.
رفتار شناسی کودکان,مشکلات رفتاری کودکان
چراکودک خجالتی می شود؟
کمال طلبی وفزون خواهی والدین ویا مقایسه کودک با سایردوستانش ازجانب والدین وسایرنزدیکان بدون درنظرگرفتن تفاوت های فردی وهمچنین انتقاد زیاد و بیش ازحد ازرفتارهای کودک ودرمقابل رد تقاضاهای کودک با لحن تند وخشن درمحیط آموزشگاه وخانواده وبه طوراحتمال وجود فرد”خجول” درخانواده جملگی ازعوامل گرایش کودک به کمرویی می باشند.
نحوه اصلاح وتغییررفتار
سعی کنید کودک را مورد توجه قراردهید وبا اودرزمینه رفتارش سخن بگویید وچنانچه داوطلب انجام کاری بود اجازه انجام کارمورد نظرش را به اوبدهید یا به عبارتی دیگربرخی ازکارهای روزمره خانواده را به اوتکلیف کنید. البته سعی کنید مشارکت اودرانجام کارها خود خواسته باشد والزام کودک به انجام کارتا حد امکان خودداری کنید وبعدازهرموفقیتی اورا تشویق کنید وفراموش نکنید که اینگونه کودکان به کندی” بهبود” می یابند وبه تدریج رشد می کنند، درصورتی که شما صبروحوصله به خرج دهید یعنی اجازه بدهید تا کودک بداند که درهرموقعیتی چه رفتاری داشته باشد.
کودک ترسو
خصوصیات یا ویژگیهای شخصیتی:
1. بعضی اوقات به طورناگهانی هراسان ومایوس شده وغالبا مضطرب ونگران است.
2 .آرام وساکت است وهیچگاه ریسک نمی کند.
3 .برای انجام کارثباتی نشان نمی دهد.
4. به مسائل اخلاقی توجه زیادی دارد.
5. کودک ازاحتمال وقوع مرگ یا آسیب به دیگران هراس دارد.
چرا کودک ترسو می شود؟
وجود والدین ترسویا حضورفردی ترسودرخانواده ویا احتیاط ومحافظه کاری بیش ازحد والدین یکی ازعلل گرایش کودک بدین رفتارمحسوب می شود. سرگذشت های غم انگیزدرزندگی کودک نیزدراین زمینه بی تاثیرنبوده به علاوه تنبیه کودک درمنزل آن هم با شدت زیاد وتهدید اوازجانب دوستان وهمبازی هاوترس و وحشت ازمدرسه نیزاین معضل رفتاری را درکودک رشد وارتقا می بخشد، مضافا اینکه عدم رشد کافی به لحاظ عاطفی نیزمزید برعلت خواهد بود.
نحوه اصلاح وتغییررفتار
کودک با ویژگی” ترسویی” نیازمند توجه بی ریا وصمیمانه ومعطوف به خود است، اوعاشق انجام کارکم خطربوده، بنابراین نباید فرصت انجام آنها را ازاوبگیرید، به کودک بقبولانید که بسیاری ازترس ها خیالی هستند وبه طورحتم بهبود می یابند، اورا تشویق به نوشتن مطلبی (انشا) درباره ترس هایش کنید و هنگامیکه کودک احساس ترس می کند باید مورد حمایت شما واقع شود .ذکراین نکته ضروریست که وظایف محوله به کودک به طورقطع باید درحد توانایی او باشد ویا به عبارتی کودک به آسانی ازعهده انجام آن به نحواحسن برآید تا بدین وسیله شاهد افزایش اعتماد به نفس درکودک باشیم. چنانچه توصیه های فوق در فرایند رفتاری کودک شما موثرواقع نشد، دریک فرصت معین به مرکزمشاوره وروان شناختی مراجعه کنید.