همه ما میدانیم قسمت عمدهای از زندگی روزانه هر شخص صرف اشتغال به کار میشود (در شرایط مناسب و ایده آل هر شخص مدت ۸ ساعت از زمان روزانه خود را صرف امور کاری در محل کار خود و مدت ۲ ساعت بطور میانگین در مسیر رفت و آمد صرف میکند در حالی که ۸ ساعت دیگر در خواب و تنها ۶ ساعت باقیمانده را صرف رسیدن به خانواده را دارد )و فعالیت کاری از نظر سلامت روانی شخص، فعالیت مهمی به حساب میآید و میتوان از آن به عنوان وسیلهای برای استقلال فرد یاد کرد که رشد عزت نفس او را مساعد میکند.آبراهام مازلو (Abraham Maslow) نظریه روانشناسی خود را به عنوان «نظریه انگیزههای انسان» در سال ۱۹۴۳ ارائه کرد و در سال ۱۹۵۴ کتاب «انگیزه و شخصیت» را درباره نظریه سلسله مراتب نیازها منتشر کرد.
بر اساس نظر کارشناسان، استرس شغلی یکی از خطرهای محیط کار و مسئول ایجاد آسیبهای بسیار برای افراد است. حال آنکه هنوز هم بسیاری از شهروندان بدون توجه به تاثیر استرس، خود را در این شرایط کاری قرار میدهند
از خطراتی که در محیط کار شاغلان شامل کارمند، کارگر و به صورت کلی افرادی که به نوعی اشتغال دارند را تهدید می کند، خطرهای روانی یا psychologic hazards است که به این دسته مهم از خطرهای محیط کار، توجه کافی نمیشود. مهمترین شکل این خطرها در محیط کار(خطرات روانی)، استرس ناشی از کار یا Occupational stress است که به آن استرس شغلی نیز گفته میشود. نتایج حاصل از مطالعات مختلف داخل و خارج از کشور نشان میدهد کارمندانی که در محیطهای کاری با فشار روانی اشتغال دارند، در مدت کار با فشارخون بالا روبرو هستند. فشار شغلی میتواند بر فشارخون سیستولیک افراد در نوبت کاری نیز تاثیر داشته باشد؛ حال آنکه فشارخون بالا از مهمترین عوامل ابتلا به بیماریهای قلب و عروق در مدت زمان طولانی است.اشتغال در نوبت شب و کار در ساعتهای نامناسب مانند نوبتهای طولانی و بدون استراحت، کار در روزهای تعطیل و بیدار ماندنهای شبانه، از عوامل ایجاد کننده استرسهای شغلی است.نخستین موضوعی که در محیطهای شغلی باید به آن توجه کنیم، این است که سازمانها در بررسیها و معاینات ادواری، افراد مبتلا به مشکلات روحی و روانی و فشار خون بالا را شناسایی کنند و به متخصصان مربوطه ارجاع دهند.
باید عوامل استرسزا شناسایی شوند و با مداخله سازمانی، افرادی که احساس میکنند دچار استرس هستند را با بالا بردن فعالیتهای بدنی مانند ورزش، تغییر در رژیم غذایی و ایجاد محیط های شاد در محل کار، در مسیر بهبودی قرار داد.
کارگران و کارمندان و به طور کلی همه کارکنان سازمانها با فشارهای روانی در محیط کار روبهرو هستند. این فشارها در موارد زیادی سبب اختلال در زندگی و حیات روزمره کارکنان شده و گاهی سلامت و وضع جسمانی آنها را به خطر میاندازد.در زندگی امروزه نمیتوان فشارهای روحی و روانی حاصل از وقایع روزمره زندگانی را به طور کلی حذف و کنار گذاشت. بهتر است راههای مواجهه و مقابله با آنها را آموخت تا شدت پیدا نکرده، و به افسردگی و درماندگی تبدیل نشود.در ضمن مطالعات نشان میدهد کارمندانی که محیط کاری آنها پر از فشار روانی است، در طول کار روزانه با فشارخون بالا روبرو هستند. فشارخون بالا عامل مهم ابتلا به بیماریهای قلب و عروق در مدت زمان طولانی است.این مطالعات که بر روی حدود 300 کارمند یک شرکت شیمیایی انجام شد، نشان میدهد که این کارمندان از فشارخون مناسب در تمام مدت کار برخوردار بودند. این افراد که بین سنین 55- 18 سال داشتند، تحت آزمایشات پزشکی قرار گرفتند و به سوالات طرح شده در خصوص درجات مختلف فشارروانی ناشی از کارشان پاسخ دادند.بر این اساس، این کارمندان تحت آزمایشهای روانی رایانهای نیز قرار گرفتند و پژوهشگران درجات فشارخون شرکتکنندگان را در هنگام استراحت و در طول آزمایشات روانی اندازه گرفتند.این تحقیق با اشاره به اینکه 70 نفر از شرکتکنندگان به طور اتفاقی انتخاب شدند تا نمایشگرهایی را برای ارزیابی 24ساعته فشارخون به همراه داشته باشند، میافزاید: 20 درصد نتایج این ارزیابی حاکی از وجود درجات بالای فشار کاری بوده است.
بر اساس این گزارش این دسته از کارمندان با فشارخون دیاستولیک بیشتری نسبت به دیگر همکاران خویش و در طول روز کاری روبرو بودند. بر این اساس، عدد فشار خون دیاستولیک افراد تحت آزمایش خارج از محل کار، کمتر از این میزان بود.
فوبیا یا هراس یکی از اختلالات رفتاری است که افراد به آن دچار میشوند. اما آیا هر ترس و اضطرابی را میتوان فوبیا دانست؟ این اختلال چه نشانههایی دارد و چگونه میتوان آن را مدیریت کرد؟
اگر اجداد ما نمیترسیدند، منقرض میشدند!
مغز همواره به آنچه در محیط اطراف میگذرد، به دیده بدبینی نگاه میکند و در ابتدا آن را خطری برای بقای ما تشخیص میدهد. زیرا وظیفه این ارگان پیچیده بدن، حفظ بقاست. از این رو بر ترس متمرکز است. چنین ویژگی برای اجداد غارنشین ما، یک مهارت حیاتی بوده و به نوعی میتوانیم آن را عامل بقای نوع بشر بدانیم.
پژوهشها نشان دادهاند ترس و اضطراب به میزان کم، میتوانند پاسخهای سالم و منطقی به خطراتی باشد که در اطراف ما را تهدید میکنند.
مثلا وقتی شما برای نخستینبار وارد یک خانه تاریک میشویم، به دلیل آنکه محیط آنجا برای ما ناشناخته است، در ابتدا کمی محتاطانه قدم بر میداریم و نسب به هر چیزی که در اطراف میبینیم یا حس میکنیم، با اندکی حس ترس و اضطراب روبرو میشویم.اما وقتی چراغ را روشن میکنیم، دیگر همه چیز برای ما عادی میشود و شاید دفعه بعدی که وارد آن محیط میشویم (حتی با چراغ خاموش) دیگر آن حس اضطراب و ترس اولیه را تجربه نکنیم.ر مقابل اگر هر بار وارد یک محیط تاریک میشویم (حتی اگر قبلا بارها به آنجا رفت و آمد داشتیم)، دوباره آن حس ترس و اضطراب، حتی با شدتی بیشتر به سراغ ما بیاید. ممکن است این حالت نشانهای از بروز فوبیا یا هراس در ما باشد؛ فوبیای تاریکی.به عبارتی فوبیا یا هراس نوعی واکنش غیرعادی همراه با ترس شدید به منبع هراس است. فوبیاها اختلالات روانشناختی جدی هستند که تأثیر منفی بر زندگی فرد دارند. در عینحال بسیاری از مردم میتوانند فوبیاهای خود را تحمل کنند و در زندگی آنها اختلال ایجاد نمیکند