هرکدام از ما، بالاخره بعضی وقتها نگران میشویم. شاید پروژهای داشته باشیم که بهنظر میرسد قرار نیست بهموقع تمام شود یا شاید دلهره بگیریم، چون عزیزمان قرار است برود زیر تیغ جراحی. اما بعضی آدمها نگرانیهایشان فقط برای موقعیتهای استرسآور نیست: نهفقط برای پروژهای سخت، بلکه برای هر پروژهای نگراناند؛ نهفقط وقت جراحی، بلکه در روزهای عادی هم از ترسِ اینکه بلایی سر نزدیکانشان بیاید، باز دلهره میگیرند. اگر این افراد بچهای داشته باشند، هر روز موقع بازگشت بچهها از مدرسه، برایشان مثل ساعت شکنجه است؛ اگر درس میخوانند، با هر امتحان یک دور میمیرند و زنده میشوند. نگرانی و اضطراب در کلیت زندگی این افراد رسوخ کرده، و هیچ روزی نیست که از دستش در امان باشند. در این نوشته همراه ما باشید تا با اختلال اضطراب فراگیر و نشانههای آن آشنا شوید.
اختلال اضطراب فراگیر، شرایطی روانی است که اشخاص را دقیقا در چنین وضعیتی گرفتار میکند. وقتی میگوییم «اختلال»، یعنی اضطراب آنقدر همهجا هست و آنقدر «فراگیر» است که زندگی فرد را مختل کرده است. در اینجا قصد داریم با این اختلال کمی بیشتر آشنا شویم و ببینیم افرادِ دچار به آن دقیقا با چه مشکلاتی سروکله میزنند؟
علایم اختلال اضطراب فراگیر
اگر بخواهیم لُبّ مطلب را در یک جمله خلاصه کنیم، آن جمله این است: «اختلال اضطراب فراگیر یا GAD، یعنی نگرانی بیشازحد.»
این جمله خیلی ساده است، اما داستان نگرانی به این سرراستیها نیست. مگر میشود کلا نگران نشد؟ نگرانی فقط مخصوص عدهی خاصی نیست، بلکه هر آدمی، از پرمشغلهترین تاجر دنیا تا دلآسودهترین راهبی که هر روز کنار چشمه مینشیند و مراقبه میکند، هرکدام بالاخره بهنوعی با نگرانی سروکله میزنند. اصلا هدف از وجود استرس و نگرانی این است که مغزمان بتواند در شرایط بحرانی، بدن را سریع مدیریت کند و ما را از مهلکه نجات بدهد.
پس از کجا بفهمیم نگرانی چه زمانی چیز طبیعی و خوبی است و چه وقتی افراطی و خطرناک؟
برای اینکه جواب این سؤال را بدهیم و GAD را هم مفصلتر معرفی کرده باشیم، بیایید همین اول کار، نگرانیها را به دو گروه تقسیم کنیم: اول «نگرانی طبیعی» که همان نگرانیهای روزمره است، اما سالم هم هست و کمک میکند در شرایط پرخطر، واکنش مناسب نشان دهیم؛ دوم «نگرانی افراطی» که راه را برای بیماریهای جسمی و روانی مثل GAD باز میکند. این دو تا با همدیگر چند فرق اساسی دارند که همین فرقها معلوم میکنند که از کجا به بعد، علایم اختلال اضطراب فراگیر آغاز میشود:
۱. ازدستدادن کنترل
نهتنها در GAD نگرانیهای آدم زیاد است، بلکه شرایط طوری میشود که عملا کنترل نگرانیها از دست فرد خارج میشود. نگرانی سالم مثل سگ نگهبانی است که به زنجیر بسته شده، اما سر زنجیر دست شماست. میتوانید آن را کنترل کنید، مثلا میتوانید اگر مسئلهی مهمتری پیش آمد، فکر نگرانیهای قبلی را کنار بگذارید. میتوانید تصمیم بگیرید «الان وقتش نیست» و «شب بهش فکر میکنم». اما در نگرانی افراطی که در GAD میبینیم، نهتنها افسار از دست شما خارج شده، بلکه دیگر این شمایید که غلوزنجیر به پایتان است. سگتان هار شده، سر زنجیر را بهدست گرفته، مدام گازتان میگیرد و یک لحظه آرامش برایتان نگذاشته است.
حالا فرض کنید وقتی کل این نگرانیهای مختلف در کلهتان وزوز میکند، آنهم بدون اینکه بتوانید خاموششان کنید، میخواهید غذا هم بپزید، به گلها هم آب بدهید، بانک هم بروید و… . در GAD فکر آدم آنقدر مشغول نگرانیهایش میشود که شاید نتواند روی همین کارهای روزمره هم درستوحسابی تمرکز کند. درنتیجه ممکن است کلی از کارهایی که قبلا بهراحتی انجام میداد، پسازآن نیمهکاره بمانند.
۲. افراطیبودن از همهنظر
وقتی دچار اختلال اضطراب فراگیر میشوید، در بیشتر روزهای هفته نگرانید. درست مثل کیف پول و کلید، نگرانی هم بیشتر اوقات همراه شماست. این وضعیت مختص یک هفته و دو هفته هم نیست و شاید بیشتر از چند ماه برایتان ادامه پیدا کند.
نگرانیهای روزمره و طبیعی فقط بعضی وقتها سروکلهشان پیدا میشود، اما نگرانی افراطی در GAD، هم خیلی بیشتر پیش میآید و هم مدتزمان طولانیتری فرد را درگیر خود میکند.شدت نگرانی افراطی هم زیادتر است، مثلا تصور کنید موعد تحویل پروژه نزدیک است، ولی کار شما هنوز تمام نشده؛ در حالت عادی شاید فقط کمی خودخوری کنید که «ای بابا، کاش زودتر شروع میکردم کارو»، اما وقتی GAD دارید، ممکن است آنقدر ذهنتان با «چرا» و «ای وای» و «ای کاش» و «بدبخت شدم» مشغول شود که اصلا نتوانید کار را شروع کنید.دغدغههای افراطی متنوع هم هستند، به این معنی که فرد همزمان درمورد موضوعات مختلفی نگران میشود، مثلا هم نگران امنیت کودکش است، هم دغدغههای سر کار، هم مسائل مالی، هم سلامت مادروپدر و… . انگار نگرانیهای GAD شبیه اصل پایستگی انرژی هستند: از بین نمیروند، بلکه از موضوعی به موضوع دیگر منتقل میشوند.
۳. محدودنبودن به موضوع خاص
علاوهبر متنوع و طولانیبودن، نگرانی افراطی بیربط به موقعیت هم هست. نگرانی عادی فقط در موقعیتهای بخصوص پیش میآید، مثلا فرض کنید قرار است نیم ساعت بعد، سخنرانی کنید. تصور آن جمعیتی که زل زدهاند در چشمان شما، باعث میشود قلبتان بخواهد خودش را از سینه به بیرون پرت کند؛ شاید هم ترس از ارتفاع داشته باشید و تا کسی حرف از سوارشدن به هواپیما بزند، سریع با موهای سیخشده روی بدن و صورت قرمز، صحبت را عوض کنید. اما تا وقتی خبری از سخنرانی نیست یا کسی اسم آن جسم بالدار تیزرو را به زبان نیاورده، حالتان خوب است و خیلی هم خوشحال و شاداب دارید زندگیتان را میکنید.اما برای کسی که اضطراب فراگیر دارد، داستان طور دیگری پیش میرود. اضطراب او فقط مخصوص موقعیتی بخصوص نیست، بلکه مداوم است: همیشه حضور دارد و بهسادگیِ حذف اسمِ هواپیما دست از سر شخص برنمیدارد.
درست است که نگرانیهای GAD خیلی وقتها ربط مستقیم به موقعیت ندارند، اما باز هم اینکه فرد درمورد چه چیزی نگران باشد، وابستگی زیادی به سن او دارد: مثلا بچهها و نوجوانها بیشتر درمورد عملکرد تحصیلی و ورزشیشان نگران میشوند، درحالیکه دغدغهی بزرگسالان بیشتر سلامت اعضای خانواده یا سلامت فیزیکی خودشان است.نگرانیهای سالمندان ممکن است به شرایط فیزیکیشان ربط داشته باشد، مثلا سالمندی که راهرفتن برایش سخت شده، ممکن است مدام نگران این باشد که نکند یکوقت بیفتد، یا کسی که تازه به آلزایمر دچار شده و جای وسایلش را فراموش میکند، ممکن است درمورد مکان اشیا نگران شود.
۴. مشکلات جسمانی
بیخود نیست که علت هر بیماریای را که بپرسید، یکی از جوابهایی که میشنوید، «استرس» است. افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر هم ازآنجاکه همیشهی خدا نگراناند، ممکن است مشکلات فیزیکی و جسمی متعددی پیدا کنند. مسائل مربوط به خواب، از رایجترین مشکلات آنهاست. ممکن است مدام از خواب بپرند، خواب ناآرام و کمکیفیت داشته باشند و بهخصوص، شبهای زیادی خوابشان نبرد و بیخوابی بکشند.فشار نگرانیها باعث میشود شخص در عضلات بدن خود احساس گرفتگی و انقباض بکند، مثلا در قفسهی سینه یا شانهها. تمرکزکردن هم برای مبتلایان به GAD سخت است و شاید شکایت داشته باشند که «ذهنم یکهو خالی میشود».
اگر GAD داشته باشید، شاید احساس کنید زودتر از معمول خسته میشوید، زود از کوره درمیروید، مدام بیقرارید؛ شاید هم زودرنج یا بداخلاق شوید. این مشکلات خصوصا وقتی زیادتر است که فرد در موقعیت استرسزایی هم قرار بگیرد و بنابراین خیلی تحریکپذیرتر شود: مادری را تصور کنید که یکی از بچههایش در جلسهی امتحان است و او فکرش درگیر است که بالاخره بچه چه نمرهای قرار است بگیرد. در همین حین، سروکلهی بچه دوم پیدا میشود که «مامان به من خوراکی بده». همین جملهی ساده که در وقتی دیگر کاملا بیآزار است، در این موقعیت استرسآور، برای مادر آزاردهنده میشود و او را سریع عصبی میکند.البته نباید فراموش کنیم که نگرانیهای روزمره یا «طبیعی» هم ممکن است علایم جسمی و فیزیکی به همراه داشته باشند. بههرحال قلب همه در مواقع اضطراب تندتر میزند و زودتر از معمول عصبی میشوند، اما در نگرانی طبیعی، این علایم جسمانی خیلی کمتر از نگرانی افراطی است. علاوهبراین، چون نگرانیهای طبیعی مختص موقعیتاند، علایم فیزیکیشان هم یکباره و موقت است، مثلا تپش قلب، نفسنفسزدن، سرگیجه. اما علایم جسمانی در GAD از آن مشکلاتی هستند که درنتیجهی استرس درازمدت بهوجود میآیند: حالت تهوع مکرر، یبوست و اسهال، سردرد یا دردهای عضلانی.
مشکلات جسمانی در GAD و دیگر اختلالات اضطرابی آنقدر شایع است که بسیاری از افراد قبل از اینکه به فکرشان خطور کند که مشکلشان عصبی است، بارها سراغ پزشک عمومی و حتی متخصص قلب یا داخلی میروند. درواقع، خیلی از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی را همین پزشکان به روانشناسها ارجاع میدهند. درواقع این پزشکانِ عمومی با معاینه متوجه شدهاند مشکل بیمار، علت فیزیکی ندارد.
۵. اختلال در بخشهای مهم زندگی
این مورد مهمترین علامت برای اختلالهاست، چه در اختلال اضطراب فراگیر و چه در هر اختلال روانی دیگر. وقتی کسی اختلال اضطراب فراگیر دارد، نگرانیهای زیاد و مشکلات جسمانیاش باعث میشوند در جنبههای اجتماعی، شغلی، تحصیلی یا دیگر موارد مهم زندگیاش اذیت شود و کارکرد خوبی نداشته باشد.البته باید حواسمان باشد که عملکرد فرد را با عملکرد قبلی خودش مقایسه کنیم، نه دیگران. کسی که زندگی خیلی موفقی دارد، ممکن است درنتیجهی اختلال، کمی افت کند، اما باز هم از بقیه بهتر باشد. همچنین، کسی که هوش پایینی دارد یا به هر دلیلی کل عمرش در سطح متوسط به پایین بوده، الزاما اختلال روانی ندارد.
اطمینان از اثرگذارنبودن دارو یا مشکل پزشکی و روانی دیگر در اضطراب
برای اینکه کسی را مبتلا به اضطراب فراگیر بدانیم، باید اول مطمئن باشیم که مشکلاتش در جنبههای مهم زندگی، علت دیگری ندارند، مثلا استفاده از مواد مخدر ممکن است شرایط مشابه GAD را ایجاد کند. همچنین، پرکاری تیروئید ممکن است باعث افزایش تپش قلب و بیقراری شود و آنوقت فرد با خودش فکر کند که لابد نگران چیزی است که قلبش اینطور تندتند میزند. همچنین باید مطمئن باشیم که دردسرهای فردِ موردنظرمان ناشی از اختلال روانی دیگری نباشد.
بنابراین، تشخیص اضطراب فراگیر بهاینراحتیها نیست. قبل از هر کاری، هم باید با مراجعه به پزشک از نبود بیماری جسمی مطمئن شد و هم اینکه تشخیص را باید بهعهدهی روانشناس حاذق گذاشت تا اشتباهی صورت نگیرد. اختلالهای اضطرابی مختلفی وجود دارند و ما همهی آنها را نمیشناسیم. همچنین، تجربهی دیدن افراد مبتلا به اختلالات مختلف را نداریم و اطلاعاتمان برای تشخیص فرقهای این اختلال ها کافی نیست. بنابراین اگر دیدیم فردی در چنین شرایطی است و دارد از این بابت اذیت میشود، بهتر است صرفا به او پیشنهاد کنیم به روانشناس مراجعه کند و خودمان با دانش ناکافی به او برچسب نزنیم.درنهایت، قاعدهی طلایی برای تشخیص تمام علایم نگرانی افراطی، «مقایسه» است. آیا اضطراب و نگرانی شما مثل بقیهی آدمهاست؟ آیا اگر متوسط انسانها را در نظر بگیریم، شدت و میزان و گستردگی نگرانیهایشان شبیه شماست؟ یادتان باشد ممکن است به خودتان عادت کرده باشید و فکر کنید خب، بقیه هم مثل شما فکر میکنند، بهخصوص که GAD در طول زمان ایجاد میشود و بعضا افرادِ مبتلا فکر میکنند نگرانبودن یکی از «صفات شخصیتی» آنهاست و بنابراین غیرطبیعی نیست. پس علاوهبر مقایسهی خودتان با بقیه، حتما از پنج نفر دیگر هم دربارهی مدل نگرانیهایشان بپرسید. همینطور نظرشان را درمورد «نرمال»بودن نگرانیهایتان جویا شوید تا مطمئن شوید نتیجهگیریتان بدون سوگیری است.
آمارها درمورد اختلال اضطراب فراگیر
اختلال اضطراب فراگیر، فقط یکی از از انواع اختلالات اضطرابی است، اما آمار اختلالات اضطرابی بهطورکلی بالاست. نتایج پیمایش ملی سلامت روان در سال ۱۳۹۰ نشان میدهد در همین ایران خودمان، ۱۵درصد افراد در طول یک سال گذشته، به یکی از انواع اختلالات اضطرابی دچار شدهاند!در همین پیمایش، کل میزان افرادی که به یکی از اختلالات روانپزشکی، فارغ از نوع آن، دچار شدهاند، ۲۳/۶درصد بوده است. این یعنی بیشتر از نصف کسانی که به مشکلات روانی دچار میشوند، دارند با اختلالات اضطرابی دستوپنجه نرم میکنند. بیخود نیست که تلویزیون و رادیو اینهمه از «مدیریت استرس» حرف میزنند، نه؟
و اما خود اختلال اضطراب فراگیر: GAD بهتنهایی، ۲/۹درصدِ افراد را در جامعهی امریکا گرفتار کرده است. در ایران هم آمار پیمایش ملی، شیوع ۵/۲درصد را اعلام کرده است.
تاثیر جنسیت
DSM-5 نام کتاب راهنمایی است برای تشخیص اختلالات روانی. این کتاب باتوجهبه جامعهی امریکا میگوید خانمها دو برابر آقایان ممکن است به اضطراب فراگیر دچار شوند. اما طبق پیمایش ملی ایران، به نظر میرسد در ایران خانمها فقط ۵۹درصدِ مبتلایان را تشکیل میدهند.
تاثیر سنوسال
GAD، زیاد سنوسال نمیشناسد و سراغ هرکسی هم ممکن است بیاید. اما بالاخره بین ردههای سنی مختلف، فرقهایی هست. مثلا از آن ۲/۹درصد نرخ شیوع در امریکا، تنها ۰/۹درصد متعلق به نوجوانان است. ازطرفدیگر، خیلی کم پیش میآید بچهها دچار این اختلال شوند.
بیشترین تعداد تشخیصهای اضطراب فراگیر درمورد کسانی بوده است که بین ۴۵تا۶۵ سال داشتهاند؛ این یعنی یا میانسالها از همه بیشتر برای درمان مراجعه میکنند و درنتیجه اختلالشان بیشتر تشخیص داده میشود، یا اینکه در این ردهی سنی است که نگرانیهای افراطیِ زیادی در زندگی افراد سرک میکشند و آنان را آزار میدهند. اما بعد از ۶۵سالگی، هرچقدر که سن بالاتر میرود، آدمهای کمتری مبتلا به اضطراب فراگیر تشخیص داده میشوند.
چه کاری از دستمان ساخته است؟
خوشبختانه اختلال اضطراب فراگیر تا حد خیلی زیادی قابل درمان و کنترل است و درمانهای خوبی هم برایش وجود دارد.
اگر احساس میکنید این مطلب انگار دقیقا داشته درمورد شما حرف میزده یا احتمال میدهید این اختلال در شما وجود دارد، سری به یک روانشناس خوب بزنید. شاید هم با خواندن این متن، یاد شخص خاصی افتاده باشید که نگرانیها در زندگی او مشکل ایجاد کردهاند. بههیچوجه خودتان روی آدمها اسم نگذارید و به آنها نگویید «بابا تو که مشخصه GAD داری». تشخیص را بسپرید به روانشناسی کاربلد.
درمان شناختیرفتاری
یکی از بهترین درمانهایی که برای GAD بهکار میآید، درمان شناختیرفتاری یا CBT است. میتوانید از منشی روانشناس موردنظرتان بپرسید که آن روانشناس رویکرد CBT دارد یا نه. البته رویکردهای بسیار دیگری هم در روانشناسی وجود دارند، اما در اختلالات اضطرابی رویکرد CBT نتایج بسیار خوبی نشان داده است.
کتابهای خودیاری
اگر توان طیکردن جلسات درمانی با روانشناس را بهدلیل هزینههای بالا یا هر دلیل دیگری ندارید، میتوانید از کتابهای خودیاری استفاده کنید.
این کتابها نیز برمبنای رویکرد CBT نوشته شدهاند و تمرینهایی به شما میدهند که با انجام مستمر آنها میتوانید حال بهتری داشته باشید و علایم خود را کاهش دهید. بهخصوص اگر مشکلاتتان در حد خفیف یا متوسط باشد، این کتابها واقعا میتوانند راهگشا باشند. درصورتیکه احساس میکنید مشکلاتتان خیلی شدید است، بهتر است در کنار مطالعهی کتاب، به روانشناس هم مراجعه کنید و با او قرار بگذارید که فاصلهی جلساتتان کمی بیشتر از معمول باشد، مثلا دو هفته یک بار.
کتابهای خودیاریِ غیرعلمی در بازار واقعا زیاد است و این روزها پیداکردن کتاب روانشناسی مفید از بین یکعالم کتاب زرد، کار دشواری است. دو کتاب خودیاری درمان نگرانی؛ هفت اقدام برای آنکه از نگرانی راحت شوید از نشر شباهنگ و رهایی از نگرانی (۱۰ راهحل ساده) از نشر ارجمند، در زمینهی اضطراب فراگیر هستند. این دو کتاب، هم علمیاند و هم کارساز.
دارو
افراد زیادی هستند که ترجیح میدهند بهجای روانشناس، به روانپزشک مراجعه کنند. ازطرفدیگر، مشکلات جسمانی در GAD باعث میشود خیلیها تلاش برای حل مسئله را با مراجعه به پزشک عمومی یا حتی دکتر قلب شروع کنند. پزشک پس از اطمینان از نبود علت جسمی برای مشکلات، فرد را به روانشناس یا روانپزشک ارجاع میدهد.اگر قصد خوردن دارو دارید، حواستان باشد که این کار حتما باید با تجویز روانپزشک صورت بگیرد، نه سرخود یا با تجویز پزشک عمومی یا متخصصان دیگر.
بااینحال، اثرات دارو موقتی است و در درازمدت مسئله را حل نمیکند. درواقع، خیلی وقتها دارو تبدیل به وسیلهای میشود برای فرار فرد مبتلا به GAD از مواجهه با نگرانیهایش و این یعنی سرپوشگذاشتن بر مشکل اصلی و بهتعویقانداختن حل آن.
بهترین راه این است که ابتدا به روانشناسی حاذق مراجعه کنید. اگر بعد از بررسی و ملاقات، روانشناس به این نتیجه برسد که بهتر است دارو هم در کنار دیگر درمانها استفاده شود، در آن صورت خودش شما را به روانپزشک ارجاع خواهد داد تا روانپزشک با بررسی وضعیتتان، داروی مناسب حالتان را برای شما تجویز کند.
اضطراب دارید، نگرانید، هراسانید، کنترلتان را از دست دادهاید و دلواپس پول، سلامتی، کار، خانواده و عشقتان هستید. ضربان قلبتان تند میزند، تنفستان سخت شده، ذهنتان تصاویر خوبی ندارد و آرزو دارید کاش میتوانستید فقط کمی آرام بگیرید. فرقی نمیکند اختلال اضطراب شدید دارید یا اینکه فقط نگران و آشفته هستید، شاید مایل نباشید دارو مصرف کنید؛ دستکم حالا نه! پس با ما همراه باشید تا با چند روشِ درمان استرس آشنا شوید.
درمانهای غیردارویی بسیار زیادی برای اضطراب وجود دارد که بیخطر هستند؛ از تکنیکهای ذهنی – بدنی گرفته تا مکملها و دمنوشهای آرامشبخش. برخی از این درمانها فورا اثر میکنند و بعضی دیگر به مرور زمان و بهتدریج از اضطراب شما میکاهند.
۱. بابونه
برای درمان استرس چای بابونه بنوشید
اگر عصبی هستید و دلهره دارید یک فنجان چای بابونه به شما کمک میکند آرام بگیرید. ترکیباتی در گیاه بابونه (با نام علمی Matricaria recutita) وجود دارد که اثرشان همانند داروهایی چون والیوم است. همچنین شما میتوانید از مکمل بابونه مخصوصا نوع استاندارد آن که حاوی ۱,۲ درصد آپیگنین (یک عنصر فعال)، همراه با گلهای خشکشدهی بابونه است استفاده کنید. در مطالعهای که در دانشکدهی پزشکی دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا انجام شد، بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، به مدت ۸ هفته مکمل بابونه مصرف کردند و مشاهده شد در مقایسه با بیمارانی که شبهدارو مصرف کرده بودند، علائم اضطرابشان کاهش قابل توجهی داشت.
۲. چای سبز یا اِل – تنانین
برای درمان استرس چای سبز بنوشید
حتما شنیدهاید که راهبهای بودایی ژاپنی میتوانند ساعتها مدیتیشن کنند، در حالیکه کاملا هشیار و در عین حال آرام هستند. مارک بلومنتال (Mark Blumenthal) عضو انجمن گیاهشناسی آمریکا میگوید: «شاید یکی از دلایلش مربوط به اسید آمینهی موجود در چای سبزشان باشد که اِل – تنانین نام دارد.»
پژوهشها نشان میدهد اِل – تنانین به کاهش ضربان قلب و پایین آوردن فشار خون کمک میکند و اضطراب را کاهش میدهد. در یک پژوهش، محققان به افراد مورد مطالعه ۲۰۰ میلیگرم اِل – تنانین داده و سپس آنها را در معرض اضطراب قرار دادند. نتیجه نشان داد که آنها حین انجام آزمایش، آرامتر و بسیار متمرکزتر بودند.
شما میتوانید همین مقدار اِل – تنانین را از چای سبز دریافت کنید اما باید زیاد بنوشید؛ حداقل ۵ و حداکثر ۲۰ فنجان!
۳. رازک
برای درمان استرس از رازک استفاده کنید
ترکیب آرامشبخشی که در گیاه رازک وجود دارد یک اسانس فرّار است که در عصارهها کاربرد دارد. در آروماتراپی (رایحه درمانی) هم از گلهای رازک در بالش استفاده میشود. از آنجا که رازک بسیار تلخ است معمولا آن را به صورت چای نمیبینید، مگر اینکه با بابونه یا نعنا مخلوط شده باشد. از رازک اغلب همراه با گیاه سنبلالطیب بهعنوان ترکیبی آرامبخش برای خواب راحت استفاده میشود.
یک نکته: اگر پزشک برایتان داروی آرامبخش یا خوابآور تجویز کرده است و آن را مصرف میکنید، از گیاهان آرامبخش استفاده نکنید و پزشکتان را در جریان هر مکملی که مصرف میکنید بگذارید.
۴. سنبلالطیب یا سنبل کوهی
برای درمان استرس دمنوش سنبل کوهی بنوشید
بعضی از مکملهای گیاهی بدون اینکه شما را خوابآلوده کنند (مثل اِل – تنانین)، از اضطرابتان کم میکنند، در حالی که بعضی از آنها خوابآلودتان میکنند. سنبل کوهی در دستهی دوم قرار میگیرد، یعنی حاوی ترکیبات آرامبخشی است که برای درمان بی خوابی مفید است. اگر میخواهید سنبل کوهی را امتحان کنید، عصر این کار را بکنید، نه قبل از رفتن به سرِ کار!
سنبل کوهی بوی ناخوشایندی دارد و به همین علت بیشتر افراد آن را به صورت کپسول استفاده میکنند تا به صورت چای و دمنوش.
سنبل کوهی معمولا با سایر گیاهان آرامبخش مانند رازک، بابونه و بادرنجبویه ترکیب میشود.
۵. بادرنجبویه
برای درمان استرس بادرنجبویه استفاده کنید
در قرون وسطا از گیاه بادرنجبویه (با نام علمی Melissa officinalis) برای کاهش استرس و اضطراب و داشتن خواب راحت استفاده میشده است. در مطالعهای که روی افراد سالم انجام شد، کسانی که به میزان استاندارد (۶۰۰ میلیگرم) عصارهی بادرنجبویه مصرف کرده بودند، نسبت به افرادی که دارونما مصرف کرده بودند، آرامتر و هشیارتر بودند.
هرچند گیاه بادرنجبویه بهطور کلی بیخطر است اما مراقب باشید، چون برخی مطالعات نشان داده که مصرف زیاد بادرنجبویه ممکن است اضطراب را بیشتر کند. بنابراین به دستورالعملها دقت کنید و با دُزهای پایین شروع کنید. بادرنجبویه به شکل چای و کپسول به فروش میرسد و معمولا با سایر گیاهان آرامبخش مانند رازک، بابونه و سنبل کوهی ترکیب میشود.
۶. فواید ورزش را دستکم نگیرید
برای درمان استرس ورزش کنید
ورزش برای مغز بسیار مفید است و یک پادزهر قدرتمند برای افسردگی و اضطراب به حساب میآید. به گفتهی دکتر درو رامزی (Drew Ramsey)، استادیار بالینی روانپزشکی در بیمارستان نیویورک- پرسبیترین، دانشگاه کلمبیا: «اگر شما بهطور مرتب ورزش کنید، خودباوری بیشتری خواهید داشت و بیشتر احساس سلامتی میکنید. یکی از دلایل اصلی اضطراب، نگرانی در مورد سلامتی و بیماری است و اگر اندام متناسبی داشته باشید این نگرانی تا حد زیادی از بین خواهد رفت.»
۷. درمان ۲۱ دقیقهای
بیست و یک دقیقه؛ این زمانی است که طول میکشد تا ورزش اضطرابتان را کاملا برطرف کند. دکتر رامزی میگوید: «وقتی واقعا اضطراب دارید و روی تردمیل میروید، میبینید بعد از تمرین خیلی آرام شدهاید. من از بیمارانم میخواهم ۲۰ تا ۳۰ دقیقه فعالیتی انجام بدهند که ضربان قلبشان را بالا ببرد، چه تردمیل باشد و چه الپتیکال یا بالا و پایین رفتن از پلهها. هر کاری که دوست دارید! اگر زمانی قایقرانی میکردید، دوباره این کار را انجام بدهید. اگر ورزش کردن را دوست ندارید، میتوانید پیادهروی تند انجام بدهید.
۸. گل ساعتی
برای درمان استرس دمنوش گل ساعتی بنوشید
گل ساعتی گیاهی آرامبخش است. برخی مطالعات نشان داده است که این گیاه در کاهش علائم اضطراب به اندازهی داروهای تجویزی مفید است. از گل ساعتی معمولا در درمان بیخوابی استفاده میشود.
گل ساعتی مانند سایر آرامبخشها میتواند موجب خوابآلودگی شود، بنابراین اگر آرامبخشهایی که پزشک برایتان تجویز کرده را مصرف میکنید، از گیاه گل ساعتی استفاده نکنید. حواستان باشد که گل ساعتی را نباید بیشتر از یک ماه استفاده کنید و در یک زمان بیش از یک گیاه آرامبخش مصرف نکنید.
۹. اسطوخودوس
برای درمان استرس دمنوش اسطوخودوس بنوشید
رایحهی گیاه اسطوخودوس هیجانات احساسی و استرس را کاهش میدهد. نتیجهی تحقیقی در این باره نشان داد بیمارانی که در اتاق انتظار یک دندانپزشکی نشسته بودند وقتی فضای این اتاق با رایحهی عصارهی اسطوخودوس پُر شده بود، اضطراب کمتری داشتند. در مطالعهی دیگری که در فلوریدا انجام شد دانشجویانی که قبل از امتحان عصارهی اسطوخودوس را استنشاق کرده بودند کمتر دچار اضطراب شدند، البته بعضی از این دانشجویان گزارش کردند که حین امتحان ذهنشان گُنگ بود.
در تحقیق دیگری که در آلمان صورت گرفت، به افرادی که دچار اختلال اضطراب فراگیر بودند، یک قرص با فرمول ویژهی اسطوخودوس داده شد و نتیجه اینکه این قرص به اندازهی لورازپام (با نام تجاری آتیوان Ativan) که یک داروی ضداضطراب و در دستهی والیوم است، درکاهش اضطراب مؤثر بوده است.
۱۰. نفستان را حبس کنید!
برای درمان استرس نفس تان را حبس کنید
البته همین اول میگوییم که قرار نیست کبود شوید! ثابت شده است که تنفس به سبک یوگا در کاهش استرس و اضطراب سودمند است. دکتر اندرو وِیل (Andrew Weil) در پرفروشترین کتابش در سال ۲۰۱۱ به نام «شادی خودجوش» (Spontaneous Happiness)، تکنیک تنفسی یوگای کلاسیک را معرفی کرد و نام آن را تنفس ۴-۷-۸ گذاشت.
یکی از دلایل مؤثر بودن این تکنیک این است که شما نمیتوانید همزمان مضطرب باشید و نفس عمیق بکشید. برای انجام تنفس ۴-۷-۸، با دهانتان هوا را کاملا بیرون میدهید و سپس تا چهار شماره با بینی نفس میگیرید، نفستان را تا هفت شماره نگه میدارید، حالا به آرامی با دهان و تا هشت شماره نفس را بیرون میدهید. این تمرین را حداقل روزی دو بار انجام بدهید.
۱۱. فورا چیزی بخورید!
برای درمان استرس فورا چیزی بخورید
دکتر رامزی از نویسندگان کتاب «رژیم شادی» میگوید: «تقریبا همه جای دنیا اینطور است که وقتی افراد گرسنه میشوند، مضطربتر و حساستر میشوند. وقتی ناگهان دچار اضطراب میشوید، شاید به این دلیل باشد که قند خونتان افت کرده است. بهترین کار این است که فورا یک میانوعدهی قوی و سالم مثلا یک مشت گردو یا یک تکه شکلات تلخ، همراه با یک لیوان آب یا یک فنجان چای داغ بخورید.»
به گفتهی دکتر رامزی رژیم غذایی در بلندمدت کلید کاهش اضطراب است. او توصیه میکند غذای طبیعی و سالم بخورید و رژیم غذاییای که اساس آن طبیعی باشد، گوشت سالم و غذای دریایی، سبزیجات برگدار (مانند کلم برگ) برای تأمین اسیدفولیک مورد نیاز بدن و طیف گستردهای از فیتونوترینها برای کاهش اضطراب در آن گنجانده شده باشد، داشته باشید.
۱۲. صبحانه بخورید
برای درمان استرس صبحانه بخورید
دست از گرسنگی دادن به خودتان بردارید! دکتر رامزی میگوید: «خیلی از کسانی که اختلال اضطراب دارند، از خوردن صبحانه فرار میکنند. من توصیه میکنم مواد غذاییای مثل تخم مرغ بخورید که پروتئینی سیرکننده است و بهترین منبع طبیعی کولین (choline) محسوب میشود. کمبود کولین میتواند باعث افزایش اضطراب شود.»
۱۳. امگا ۳ مصرف کنید
برای درمان استرس امگا ۳ مصرف کنید
حتما میدانید که روغن ماهی برای سلامت قلب مفید است. خوب است بدانید روغن ماهی برای جلوگیری از افسردگی مفید است و البته پیشگیری از اضطراب را هم به این فهرست اضافه کنید. در یک تحقیق دانشجویانی که به مدت ۱۲ هفته هر روز یک دُز ۲,۵ میلیگرمی اسیدهای چرب امگا ۳ مصرف کرده بودند نسبت به دانشجویانی که شبهدارو استفاده کرده بودند، قبل از امتحان استرس و اضطراب کمتری داشتند. بهطور کلی کارشناسان توصیه میکنند به هر شکلی که ممکن است امگا ۳ مورد نیازتان را از غذا دریافت کنید. ماهیهای آبِ سرد مانند سالمون، بهترین منابع اسیدهای چرب هستند. یک تکهی تقریبا ۱۸۰ گرمی از سالمون وحشی گریلشده، حاوی ۳,۷۵ گرم امگا ۳ است. ماهی آنچووی، ساردین و ماسل (صدف دوکفهای) نیز منابع خوب امگا ۳ هستند.
۱۴. دست از «فاجعهسازی» بردارید
برای درمان استرس دست از تفکرات فاجعه ساز بردارید
وقتی اضطراب بر شما چیره میشود ممکن است به راحتی در دام افکاری بیفتید که به آن «تفکر فاجعهسازی» میگویند. ذهنتان سراغ چیزهای بسیار بد، وحشتناک و غیرقابل تحمل میرود و به این فکر میکند که اگر این اتفاقها روی بدهند چه؟ این طرز فکر واقعا زندگیتان را نابود میکند. به جای پرداختن به این افکار چند نفس عمیق بکشید، در اطراف خانه قدم بزنید و واقعبینانه احتمال این که مشکل فعلیتان به فاجعه تبدیل بشود را بررسی کنید. چقدر این احتمال وجود دارد که کارتان را از دست بدهید، دیگر هرگز با خواهرتان حرف نزنید یا ورشکست بشوید؟
پیامد فاجعهباری که در ذهن دارید اغلب خیلی دورتر از واقعیت است و احتمال اینکه به وقوع بپیوندد بسیار کم است، فقط چون مضطرب هستید اینطور فکر میکنید. دکتر رامزی میگوید: «تعداد اتفاقهایی که مسیر زندگیتان را واقعا تغییر میدهند، بسیار کم است.»
۱۵. خودتان را گرم کنید
برای درمان استرس خودتان را گرم کنید
تا به حال شده از این تعجب کنید که چرا بعد از حمام سونا یا یک دوش آب گرم، اینقدر احساس آرامش میکنید؟ پژوهشها نشان داده گرم کردن بدن، تنش عضلات و اضطراب را کم میکند. احساس گرما باعث تغییر مدارهای عصبی میشود که خلقوخو را کنترل میکنند، مانند مدارهایی که روی فرارسانهای عصبی سروتونین اثر میگذارند. گرم شدن بدن میتواند یکی از دلایلی باشد که ورزش کردن از اضطرابتان کم میکند. پس عجیب نیست که نشستن کنار آتش با یک فنجان چای داغ حالتان را خوب میکند.
به گفتهی گروهی از محققان دراز کشیدن در ساحل زیر نور مستقیم آفتاب، چند دقیقه در سونا ماندن بعد از ساعات کاری یا نشستن در وان آب گرم یا جکوزی باعث میشود با احساس مطبوعی از گرما، آرام شویم و احساس بهتری داشته باشیم.
۱۶. حمام جنگل بگیرید
برای درمان استرس حمام جنگل بگیرید
حمام جنگل که ژاپنیها به آن Shinrin-yoku میگویند، قدم زدن در جنگل است. محققان ژاپنی تغییرات بدنی افرادی را که ۲۰ دقیقه در یک جنگل زیبا با رایحهی چوبهای جنگلی و صدای جریان رودخانه قدم زده بودند ارزیابی کردند و مشخص شد میزان هورمون استرس این افراد نسبت به زمانی که در شهر قدم زده بودند، کمتر است.
۱۷. مدیتیشن (ذهنآگاهی) را یاد بگیرید
برای درمان استرس مدیتیشن کنید
پروفسور ترزا ام ادنفیلد (Teresa M. Edenfield)، روانشناس بالینی در مرکز پزشکی ادارهی امور سربازان در شهر دورهام نیویورک که اغلب از مدیتیشن برای درمان بیماران مضطرب استفاده میکند، میگوید: «مدیتیشن که ریشه در آیین بودایی دارد، اکنون به یکی از اصلیترین درمانها تبدیل شده و عملا در درمان اضطراب مؤثر است. تمرین ذهنآگاهی به فرد اجازه میدهد ذات واقعی هر لحظه را همانطوری که روی میدهد تجربه و حس کند، نه آن چیزی که انتظار دارد یا از آن میترسد.»
چطور شروع کنید؟ ادنیلد میگوید: «میتوانید خیلی راحت، تنها با توجه کردن به زمان حال، متمرکز ماندن در لحظه و موشکافی همین زمان شروع کنید و سعی کنید هیچ قضاوتی نکنید.»
۱۸. نفس بکشید و سؤال بپرسید
برای درمان استرس نفس بکشید و سوال بپرسید
برای اینکه ذهنآگاه بمانید، در حالیکه تمرینهای تنفسی را انجام میدهید از خودتان سؤالهای ساده بپرسید. در یک جای راحت بنشینید، چشمهایتان را ببندید و روی دم و بازدمتان تمرکز کنید. حالا همانطور که روی تنفستان تمرکز کردهاید، سؤالهایی در سکوت از خودتان بپرسید مثلا دمای هوایی که وارد بدنتان میشود چقدر است؟ این هوایی که ریههایتان را پُر میکند چه حسی به شما میدهد؟ وقتی این هوا را بیرون میدهید چه حسی دارید؟
۱۹. خودآگاهیتان را تحسین کنید
برای درمان استرس خود آگاهی تان را تحسین کنید
آیا افکاری که در سر دارید مضطربتان میکند؟ تبریک میگوییم! ادنفیلد میگوید: «شما از وضعیت روحیتان آگاهید و این آگاهی اولین قدم در کاهش اضطراب و استرس است. یادتان باشد بابت آگاه بودن از اینکه افکار پریشانکننده و اضطرابآور دارید و تغییرات جسمیتان را حس میکنید، خود را تحسین کنید. این آگاهی در واقع یکی از مهارتهای ذهنآگاهی است که باید فراگرفته شود و برای برداشتن گامهای بعدی مداخلات درمانی با کمک تکنیکهایی چون خودگفتوگوییِ مثبت، تعدیل سوگیریِ شناختی، استفاده از ذهنآگاهی یا تکنیکهای آرامسازی مهم و ضروری است.»
گاهی بعضی افراد اسیر استرس و اضطراب میشوند و بعضی هم با آن کنار میآیند اما به ندرت آن را سرکوب کرده و مهار آن را به دست میگیرند. من مدت زیادی با این موارد یعنی استرس و اضطراب زندگی کردم و داروهای زیادی را جهت درمان آن مصرف کردم اما در نتیجه هیچ کدام از آنها به طور دائمی موثر واقع نشد و فقط درمان موقت نتیجۀ مصرف دارو و قرص های مختلف بود.
گذشته از دلایل فیزیکی و جسمی به نظر من مواردی بسیار مهم در بروز حالات استرس و اضطراب دست دارند به آنها میپردازیم.
۱ – عدم اطلاع از موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار خواهیم گرفت.
۲ – ترس از عدم بر آورده شدن خواسته
۳ – نگرانی از وقوع مشکل یا حادثهای حاد
۴ – نگرانی از طرد شدگی و عدم کارآمدی
۵ – وسواس
۶ – از دست دادن موقعیت شغلی، خانوادگی، اجتماعی و …
۷ – ترس از بیماری
۸ – ترس از مرگ
و …
اگر کمی دقت کنیم درمییابیم که در تمام موارد بالا "ترس” وجود دارد. منظور اینکه ترس عامل اصلی تمام استرس ها و اضطراب هاست. اگر ما بتوانیم ترس را در خود از بین ببریم به راحتی استرس را از بین بردهایم. ما در واقع از چیزی میترسیم که یا اصلا وجود نداشته و یا اینکه احتمال به وجود آمدن آن کمتر از ۵۰% است. پس چرا بترسیم. در اینجاست که به جملۀ معروف "تفکر مثبت اساس هر موفقیت است” میرسیم. ما با تفکر مثبت خودمان نسبت به هر چیز و هر موقعیتی به راحتی میتوانیم ترس خود را نسبت به آن موقعیت از بین ببریم.
مثال :اگر ما از وقوع حادثهای میترسیم یا استرس داریم، کافی است که نوع نگاه خود را از آن موقعیتی که شاید حادثه زا باشد عوض کنیم. مثلا نگران اتومبیل فرزندمان هستیم که تصادف نکند. حال اگر با کمی تفکر با خود بیندیشیم که هم اتومبیل ترمز دارد و هم کمربند ایمنی و هم اینکه خیابانها شلوغ است و رانندگی هم خوب و در آخر اینکه مرگ و زندگی دست خداست و نیز برگ از شاخه نمیافتد مگر به اردۀ او، هرگز استرس و اضطراب ما را دچار نخواهد کرد.
مثال ۲ : اگر ما از بیماری میترسیم کافی است با خود تصور کنیم که هزاران نفر مانند ما یا در معرض بیماری هستند و یا این بیماری حاضر ما را دارند. پس چرا نگرانی؟ تا جایی که دلمان بخواهد قرص و دارو موجود است و در آخر مثلا ۵۰% از افرادیکه به این بیماری دچار بوده اند جان سالم بدر برده اند؛ چرا ما جزء آن ۵۰% سالم نباشیم؟ و در نهایت مگر نمیدانیم که زاد و مرگ دست خداست پس نگران نباشیم و تلاش برای بهبودی خود را کنار نگذاریم.
مثال ۳ : اگر ما از برآورده نشدن خواسته نگرانیم به این دلیل است که خودمان هم هنوز شک داریم که انتخاب این خواسته درست است یا خیر. اگر هم ایمان داریم نباید نگران برآورده نشدن آن باشیم چون خواستۀ ما بسیار خوب و معقول بوده و در راستای پیشرفت و تعالی ماست. اما اگر نشد چه میشود؟ (این جمله منفی است) پاسخ این است که اگر نشد، نشد. اصلا مهم نیست. دوباره تلاش میکنم.
در کل استرس و اضطراب از ترس ناشی میشود که ترس هم از عدم وجود باور قوی به قدرت و توانایی فکر است.
نوع دیگر استرس، ترس مرضی و حملات پنیک
اما نوعی دیگر از استرس وجود دارد که ناگهان فرد دچار استرس و اضراب میشود که این میتواند دلایل ژنتیکی داشته و یا عوامل جسمی روحی در آن دخیل باشند. تنشها و ناملایمات روزمره تقریبا یکی دیگر از عوامل بوجود آورندۀ این نوع استرس است.
علایم استرس و اضطراب:
۱ – تپش قلب
۲ – احساس درد در قفسۀ سینه (گاهی خیلی شدید)
۳ – احساس خفگی
۴ – احساس خواب آلودگی
۵ – خستگی چشم
۶ – نیاز به دفع مزاج
۷ – اسهال، تهوع و استفراغ
۸ – حوصلۀ هیچ کس را نداشتن
۹ – سردرد و داغی بدن
۱۰ – فشار خون بالا
۱۱ – مشکل در تنفس
۱۲ – خشک شدن دهان
۱۳ – تعریق زیاد
۱۴ – سرگیجه
۱۵ – سوزش معده
راههای سادۀ مهار استرس و اضطراب
اکنون که علائم حالت استرس و اضطراب را کاملا دریافتیم، باید به دنبال راههای مهار آن باشیم. ابتدا بدانیم که مغز انسان بهترین داروها را میسازد و بهترین درمان ها را در خودش گنجانده است. فقط راه استفاده از آنها را باید یافت و آن هم نیاز به کمی تمرین و ممارست دارد. در اینجا به راههای مهار استرس بر اساس تجربیات شخصی و پیشنهادات پزشکان متخصص میپردازم:
۱ – نفس عمیق به مدت چند دقیقه
۲ – پیاده روی و قدم زدن
۳ – سرگرم شدن به کاری خاص مثلا نظافت منزل یا رانندگی (پرت کردن حواس خودمان به جایی دیگر)
۴ – تماس با چند دوست (حضوری یا تلفنی)
۵ – گوش دادن به یک موسیقی بیکلام
۶ – ورزش و تحرک (ترجیحا در جمع)
۷ – تفکر و تجسم مثبت از موقعیتی دیگر و مکانی دیگر
۸ – در آغوش کشیدن کسی که دوستش داریم
۹ – عدم توجه به علائم استرس
۱۰ – مدیتیشن و ریلکسیشن
۱۱ – تماشای طبیعت، دریا
۱۲ – توکل به خدا و سپردن همه چیز به دست او
البته در ابتدا استفاده از یک عدد قرص پروپرانولول ۱۰ میتواند مفید باشد. اما باز هم بدانیم که مغز ما مهمترین منبع بوجود آورندۀ استرس و در مقابل بهترین از بین برندۀ آن است. نگران نباشیم. همه چیز در جای خود و به بهترین نحو اجرا میشود. این خودمان هستیم که شرایط را سخت میپنداریم و در نتیجه آنها را جذب مینماییم. تجربیات خود را در این رابطه با سایر خوانندگان این مطلب در میان بگذارید.
شما ممکن است افرادی را که در مورد اضطراب و وحشت صحبت می کنند را ببینید اما همه آنها با هم یکسان نیستند. آنها شرایط مختلفی دارند.
حملات هراس یا به اصطلاح وحشت زدگی ناگهانی رخ می دهند و شامل ترس شدید و اغلب ناراحت کننده هستند. آنها با علائم جسمی ترسناک مانند ضربان قلب زیاد, تنگی نفس یا حالت تهوع همراه هستند.
وحشت زدگی چیست؟
حملات هراس یا وحشت زدگی ناخواسته و بدون علت مشخصی روی می دهند. وحشت زدگی های قابل انتظار توسط عوامل استرس زا, مانند ترس و وحشت, به چشم می خورد. وحشت زدگی برای هر کسی اتفاق می افتند, اما داشتن بیش از یک ورد ترس نشانه ای از اختلال هراس می باشد. با این حال وحشت زدگی ناشی از حملات هراس را نوعی اختلال روانپزشکی رایج معرفی کرده اند.
علائم اضطراب
علائم اضطراب عبارتند از: نگرانی, اضطراب و ترس غیره، در واقع اضطراب و وحشت معمولا مربوط به پیش بینی وضعیت, تجربه یا رویداد استرس زا است. که ممکن است به تدریج و با مشاوره و درمان از بین برود. مرکز مشاوره مجیب در این خصوص با کمک مشاوران مجربی که دارد بهترین مشاوره ها را به بیماران خود برای جلوگیری از وحشت زدگی به آنها می دهد.
عدم تشخیص وحشت زدگی به این معنی است که علائم و نشانه ها برای تفسیر باز است. به این معنا, فرد ممکن است برا ی وحشت زدگی خودش توصیفی داشته باشد و علاعمی داشته باشدکه در فرد دیگری وجود نداشته است.
تفاوت اضطراب و وحشت زدگی
وحشت زدگی و اضطراب ممکن است احساس مشابهی داشته باشند و علاعم عاطفی و جسمی زیادی را در خود داشته باشند. شما می توانید ضطراب و یک حمله ترس را در یک زمان تجربه کنید. به عنوان مثال شما ممکن است اضطراب را در هنگام نگرانی در مورد وضعیت بالقوه استرس زا , مانند اراعه کار مهمی, تجربه کنید.
ممکن است دشوار باشد که بتوانید تشخیص دهید که دچار اضطراب شده اید یا وحشت زدگی. به خاطر داشته باشید, اضطراب معمولا چیزی است که به عنوان استرس یا تهدید در نظر گرفته شده است. اما وحشت زدگی همیشه توسط عوامل استرس زا نیستند و به سادگی به وجود می آیند.اضطراب می تواند خفیف, متوسط یا شدید باشد. به عنوان مثال, اضطراب ممکن است در پشت ذهن شما اتفاق بیفتد همان طور که در مورد فعالیت های روزمره تان اتفاق می افتند. از سوی دیگر, وحشت زدگی معمولا شامل علاعم شدید و متضادی است.
پاسخ بدن به حملات
در طول حملات ترسناک پاسخ بدن به خودی خود به مبارزه یا فرار دعوت می کند. علاعم فیزیکی اغلب بیشتر از علاعم اضطراب هستند. در حالی که اضطراب می تواند به تدریج ایجاد شود, حملات وحشت زدگی معمولا ناگهانی رخ می دهند.وحشت زدگی معمولا باعث نگرانی یا ترس مربوط به حمله دیگری می شود. این ممکن است بر رفتار شما تاثیر بگذارد, و شما را به اجتناب از مکان یا موقعیتی که فکر می کنید ممکن است در معرض خطر قرار داشته باشید وادارد.
علت اضطراب و وحشت
حملات ناخوشایند ناشی از عوامل بیرونی نیستند. وحشت زدگی و اضطراب ممکن است به واسطه موارد مشابه هم اتفاق بیفتند. برخی از عوامل موثر عبارتند از:
یک کار استرس زا
رانندگی
شرایط اجتماعی
ترس و وحشت از فضاهای شلوع و باز و ترس از فضاهای کوچک
ترس از ارتفاعات
یادآوری یا خاطرات تجربیات دردناک
بیماری های مزمن ماابت, سندروم روده تحریک پذیر یا آسم
درد مزمن
ترک اعتیاد به مواد مخدر و الکل
مصرف زیاد کافیین
داروها و مکمل ها
مشکلات تیرویید
اضطراب و و حشت زدگی عامل ها ی مشابهی دارند. که عبارتند از:
تروما و یا شاهد وقایع آسیب دیده, یا به عنوان کودک یا بزرگسال
تجربه یک رویداد زندگی استرس زا, مانند مرگ یکی از عزیزان یا طلاق
در حال تجربه استرس و نگرانی ها ی مداوم, مانند مسعولیت ها یکاری, درگیری در خانواده و یا مشکلات کالی
زندگی با یک بیماری مزمن یا بیماری تهدید کننده
داشتن شخصیت مضطرب
اختلال در سلامت روانی مانند افسردگی
داشتن اعضای خانواده نزدیک که دارای اضطراب یا اختلال هواس هستند
سوء مصرف مواد مخدر یا الکل
زن بودن
افرادی که اضطراب را تجربه می کنند در معرض افزایش خطر ابتلا به وحشت زدگی هستند. با این حال, داشتن اضطراب به این معنا نیست که شما یک حمله ترس را تجربه خواهید کرد.
تشخیص وحشت زدگی و اضطراب
پزشکان نمی توانند حملات اضطراب را تشخیص دهند. اما آنها می توانند علاعم اضطراب, اختلالات اضطرابی, حملات ترس و اختلالات هراس را تشخیص بدهند.
پزشک شما از علاعم شما و آزمایشاتی که انجام می دهد برای جلوگیری از سایر علاعم بهداشتی با علاعم مشابه مانند بیماری قلبی یا مشکلات تیرویید از شما سوال خواهد کرد.برای تشخیص پزشک ممکن است معاینه فیزیکی وآزمایش خون, آزمایش قلب مانند الکتروکاردیگرام و یک ارزیابی روانشناختی یا پرسشنامه ای را برای شما انجام دهد.
درمان های اضطراب و وحشت زدگی با کمک مشاوران
شما باید حتما در این موارد با یک پزشک یا مشاور روان درمانی صحبت کنید تا متوجه شوید که چه کاری می توانید برای پیشگیری و درمان علائم اضطراب و نا امیدی خود انجام دهید
اگر شما دارای چنان اضطرابی هستید که دایم از این وحشت دارید که اتفاق وحشتناکی بیافتد احتمالا شما دچار سندروم اختلال اضطراب فراگیر شدهاید. به این بیماری به کوتاهی “گاد GAD” میگویند که حروف اول نام انگلیسی این بیماری یعنی generalized anxiety disorder است.
دچار اختلال اضطراب فراگیر بودن چگونه میتواند باشد؟
اگر دچار اختلال اضطراب فراگیر هستید بمانند اینست که رادار شما برای ردیابی فاجعهها بطور دایم روشن است. ممکن است اینگونه احساس شود که نگرانی و اضطراب هرگز دست از سر شما برنمیدارد و شما هرگز احساس ایمنی واقعی نمیکنید. به محض اینکه فکر نگران کننده ای بسرتان میزند میخواهید بلافاصله موضوع برایتان روشن شود. ممکن است که احساس کنید که از هرچه موضوع ناراحت کنندهی احساسی باید پرهیز کنید و دشواری دارید از اینکه در زمان حال باشید.این موضوعی عادی است که شما همزمان از دیگر بیماریهای روانی و یا ناراحتیهای جسمانی در رنج باشید. برای نمونه ممکن است شما وسواس داشته باشید، دچار اختلال خوردن باشید، اختلال افسردگی داشته باشید و یا بطور دایم در ناحیه شکم، کمر یا شانهها احساس درد کنید. ممکن است که احساس گیجی و منگ بودن کنید، خود را سرگشته احساس کنید و به آسانی زیر گریه میزنید.“گاد” یکی از انواع سندروم اضطراب است و مبتلا بودن همزمان به چندین نوع از این اضطرابها عادی است. انواع دیگر سندروم اضطراب “اختلال اضطراب اجتماعی” ، “اختلال ترس” یا هراسها هستند.
زندگی چگونه تحت تاثیر قرار میگیرد؟
ممکن است که شما دچار بیخوابی شوید ونسبت به استرس، جداییها و موقعیتهایی که در آن این خطر هست که شما کنترل را از دست بدهید حساسیت پبدا کنید.
ممکن است شما برای هر چیزی نگران شوید؛ از فاجعههایی که در نزدیکی شما رخ میدهد گرفته تا اوضاع جهانی. تقریبا هر چیزی برایتان تهدید آمیز است و شما نیاز بسیار بزرگی به ایمنی و امنیت احساس میکنید. افزایش دایمی استرس و اضطراب ممکن است منجر به دچار شدن به سندروم خستگی مزمن یا اختلال افسردگی اساسی شود. هرچه اضطراب جای بیشتری نزد شما پیدا میکند به همان میزان فضای کمتری برای شما میماند تا به آن شکلی زندگی کنید که شاید در واقع میخواستید.
چه هنگامی تقاضای کمک کنم؟
اگر اضطراب شما آن اندازه بزرگ است که به شکل مانعی در زندگی روزانه شما درآمده و آن را محدود میسازد، وقت کمک گرفتن است. همچنین اگر شما با کمک الکل یا مواد آرامبخش تلاش میکنید خود را آرام سازید تا بتوانید از عهده شرایط روزانه برآیید برایتان زمان درخواست کمک فرا رسیده است.اگر زندگی شما بگونهای است که در اینجا تشریح کردیم تردید نکنید بلکه درخواست کمک کنید. خیلی کارها هست که شما میتوانید بکنید که حالتان بهتر شود و اولین گام از این کارها اینست که به جستجوی درمان پزشکی بپردازید. اگر نمیدانید که در کجا میتوانند بشما کمک کنند از طریق سایت 1177.se میتوانید آدرس تمام درمانگاهها را بیابید.
چه کمکهایی میتوانم دریافت کنم؟
به کمک مداوا و درمان میتوان احساس کرد که حالتان بهتر است. روشهای درمانی بسیار گوناگونی وجود دارد مانند گفتاردرمانی ویا دارودرمانی. گفتار درمانی براین پایه استوار است که شما یاد بگیرید اضطراب خود را مهار کنید بگونهای که دیگر در زندگی شما تاثیری نداشته باشد و شما را در زندگی روزانهتان محدود نکند. اگر پیش از این برای درمان مراجعه کرده بودید اما احساس میکردید که بینتیجه است، نباید تسلیم یاس شوید بلکه دوباره باید به مداوا رو بیاورید. پژوهشهای پزشکی نشان میدهد که این نوع درمان نیست که تعیین میکند آن شیوهی درمانی موفق بوده یا نبوده است بلکه رابطهی مبتنی بر اعتماد بین بیمارو درمانگر است که عامل تعیین کننده در موفقیت یک شیوه درمانی است.
شما تنها نیستید
بسیاری کسان در طول سالیان با اضطراب و نگرانی زندگی کردهاند اما روشی پیدا کردهاند که حالشان خوب باشد. دریافتن اینکه آیا شما مبتلا به یک یا چند اختلال روانی هستید به این معنی نیست که زندگی به پایان رسیده است، برعکس. آگاهی میتواند بشما قدرت درک خودتان را بدهد و باعث شود که خودتان را جدی بگیرید و بشما کمک میکند بفهمید که به چه نیاز دارید. آگاهی میتواند باعث شود که قویتر شده و به خودباوری بهتری دست یابید.هنگامی که شما درباره مشکلات خود، بینش کسب کنید این میتواند بشما این امکان را بدهد که احساس کنید حالتان بهتر است. برای نمونه این بینش میتواند منجر به این شود که شما دیدگاههای تازهای بیابید که موجب شود بتوانید برای نگرانی خود مرز بگذارید و شروع کنید در روابط خود با دیگران و یا در روابط گستردهتر احساس اعتماد کنید.