یکی از اختلالات روانی که بیشتر در سنین نوجوانی و بزرگسالی دیده می شود، اختلال روانی دو قطبی یا ˈافسردگی-شیداییˈ است که عموما افراد مبتلا از نشانه های آن بی اطلاع هستند. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می شوند. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است؛ در نوع یک این حالت اتفاق می افتد ولی در نوع دو فرم خفیف تری از آن که نیمه شیدایی است، بروز می کند. شروع بیماری معمولاً با دوره ای از افسردگی می باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.
افسردگی و اختلال دوقطبی
اغلب افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند دو وضعیت و حال مختلف و متناوب را تجربه می کنند، یکی دوران پرانرژی و تکانش (شیدایی) و دیگری دوران غم و نومیدی و از دست دادن علایق به فعالیت های مختلف (افسردگی). این مساله در مورد کودکانی که دچار اختلال دوقطبی هستند نیز صادق است، هر چند نشانه ها و عوارض آن در کودکان ممکن است تا حدودی متفاوت باشد، برای مثال، کودکان و نوجوانان در دوران مانیایی، احتمالا بیشتر از بالغین زود رنج و تحریک پذیر می شوند و رفتارهای تخریبی نشان می دهند تا رفتارهای شادمانه به علاوه، کودکان بیشتر از بالغین احتمال دارد که این حالت ها را در یک زمان و به طور توام داشته باشند که به آن حالت مختلط گفته می شود.
تغییر حالت از حالت مانیایی به افسردگی در کودکان و نوجوانان به سرعت و گاهی حتی در خلال یک روز، صورت می گیرد. در حالی که این تغییر حالت در بالغینی که دچار اختلال دوقطبی هستند معمولا در دوره های هفتگی یا ماهانه اتفاق می افتد.
علت بروز اختلال دوقطبی
علل دقیق اختلال دو قطبی ناشناخته است، اما عوامل متعددی در ایجاد و شکل گیری این بیماری نقش دارند که عبارتند از:
تفاوت های بیولوژیکی
محققان بر این باورند که تغییرات فیزیکی بارزی در مغز افراد مبتلا به اختلالات دو قطبی دیده شده است. تاثیر و اهمیت این تغییرات در بروز این امر هنوز نامشخص است، اما در نهایت می تواند در کشف علت دقیق این بیماری کمک کند.
انتقال دهنده های عصبی
عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز یا همان انتقال دهنده های عصبی نقش قابل توجهی در اختلال دو قطبی و دیگر تغییرات خلق و خوی داراست .
هورمون ها
تغییرات هورمونی نیز ممکن است در ایجاد و یا تحریک این بیماری دخیل باشد.
وراثت
اختلال دوقطبی در بستگان خونی (مانند خواهر و برادر و یا پدر و مادر) شایع تر است. محققان در حال تلاش برای یافتن ژن موثر در بروز این بیماری هستند.
عوامل محیطی
استرس، تجاوز و یا تجربیات تلخ و آسیب زا در زندگی فرد ممکن است نقش مهمی در اختلال دو قطبی را بازی کند.
پزشکان به اولیایی که نشانه ها و رفتارهای مرتبط با اختلال دو قطبی را به مدت حداقل دو هفته در کودکانشان مشاهده می کنند، توصیه می کنند که حتما با پزشک متخصص مشورت کنند. البته تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان می تواند دشوار و بحث انگیز باشد زیرا معیار و ضابطه تشخیصی جداگانه ای برای این گونه کودکان وجود ندارد.
بسیاری از بالغینی که تشخیص اختلال دوقطبی برای آنان داده شده اظهار داشته اند که نشانه های بیماری از دوران کودکی در آن ها شروع شده است به علاوه، اختلال دوقطبی در کودکان معمولا به همراه اختلالات دیگری از جمله بیش فعالی بروز می کند.
علائم و نشانه های شیدایی در اختلال دو قطبی
سرخوشیاعتماد به نفس کاذبقدرت قضاوت ضعیفگفتار سریعرفتار پرخاشگرانهتحریک پذیریافزایش فعالیت بدنیرفتار های پرخطرهزینه های مالی غیر معقولافزایش تمایل جهت انجام یا رسیدن به اهدافافزایش میل جنسینیاز به خواب اندکپریشانی زود هنگاماستفاده بی دقت و خطرناک مواد مخدر و یا الکلغیبت مکرر در مدرسه یا محل کارتوهمات و یا فرار از واقعیت (سایکوز)عملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسهنشانه ها و علائم افسردگی در اختلال دوقطبی
علائم و نشانه های افسردگی در اختلال دوقطبی
غمگینینا امیدیافکار یا رفتار خودکشیاضطراباحساس گناهمشکلات در خوابیدنکم اشتهایی و یا افزایش اشتهاخستگیعلاقه اندک به انجام فعالیت های لذت بخشمشکلات در تمرکزکج خلقیدرد مزمن بدون علتغیبت مکرر در مدرسه یا محل کارعملکرد ضعیف در محل کار یا مدرسهسایر علائم و نشانه های اختلال دوقطبی
نشانه های اختلال دوقطبی
ایجاد تغییرات فصلی در خلق وخوی
برخی از افراد مبتلا به اختلال دو قطبی با تغییر فصل حالاتشان نیز تغییر می کند. بسیاری از این افراد در بهار یا تابستان دچار مانیا و یا هایپو مانیا می شوند و در فصول پائیز و زمستان این حالات و خلق و خوی به افسردگی تبدیل می شود و در برخی دیگر از افراد، این چرخه معکوس است.
چرخه سریع اختلال دو قطبی
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از تغییرات خلقی بسیار سریعی برخوردارند . این افراد دارای چهار نوع نوسانات خلقی و یا بیشتر در طول یک سال هستند و تغییرات خلقی در آنها بسیار سریع رخ می دهد، گاهی اوقات این نوسانات در چند ساعت اتفاق می افتد.
روان پریشی (سایکوز)
حملات شدید مانیا یا افسردگی در بیماران ممکن است منجر به سایکوز گردد، علائم روان پریشی (سایکوز ) شامل باورهای غلط و بسیار قوی (هذیان) و شنیدن یا دیدن چیزهایی که وجود ندارد ( توهم) می باشد.
حقایق و باورهای اشتباه اختلال دوقطبی
باور اشتباه: افرادِ مبتلا به اختلال دوقطبی درمان نمیشوند و زندگی عادیای ندارند.
حقیقت: افراد زیادی با اختلال دوقطبی دارای مشاغل عالی و موفقیتهای متعدد هستند. این افراد در زندگی روابط شاد و معقولی دارند. شاید زندگی با این افراد کمی چالش برانگیز باشد اما کنترل و درمان آن، اوضاع را تا حد زیادی به شکل طبیعی و عادی تبدیل میکند. برای کنترل این اختلال و درمان آن یادگیری مهارتهایی لازم است.
باور اشتباه: سرعت تغییر حالات شیدایی-افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بسیار سریع است.
حقیقت: اطلاعات محدودی که دربارهی این اختلال در میان عوام وجود دارد، موجب شکلگیری تفکرات اینچنینی است. اختلال دوقطبی معمولا در حالت افسردگی خود را نشان میدهد و افرادِ درگیر، بیشتر مواقع کم انرژی هستند و در افسردگی ناشی از آن به سر میبرند. تغییر حالت در زمان شیدایی نیز مانند حرکات محیرالعقول دیوانههای زنجیری فیلمها غیرقابل کنترل نیست. تغییر هیجانات و انرژی، مهمترین نشانهی این اختلال است که لزوما با برونگراییهای غیرعادی همراه نیست.
باور اشتباه: اختلال دوقطبی صرفا بر خلق و خو تأثیر میگذارد.
حقیقت: اختلال دوقطبی بر سطح انرژی، قضاوتها، حافظه، تمرکز، اشتها، الگوی خواب، توانایی جنسی و اعتماد به نفس افراد تأثیر میگذارد. ضمن اینکه موجب تشویش و مشکلات فیزیکی نیز میشود. بیماریهایی مانند: دیابت، فشار خون، میگرن و ناراحتیهای قلبی با این اختلال در ارتباط هستند.
باور اشتباه: تنها راه درمان اختلال دوقطبی دارو درمانی است.
حقیقت: اگر چه دارو درمانی از پایههای اصلی درمان این اختلال محسوب میشود، اما درمانهای شخصی و راهبردهای فردی نیز در روند بهبودی تأثیر زیادی دارند. ورزش کردن، خواب کافی، تغذیه مناسب و تلاش برای کنترل خلق و خو، دوری از استرس و وجود همراهانی دلسوز، تا حد زیادی این مشکل را کم و به روند درمان کمک میکند.
چهار حالت از نشانه های بیرونی اختلال دوقطبی
این اختلال در افراد مختلف علایم متفاوتی دارد. شدت، نوسان و الگوهای متفاوتی برای عوارض و علایم اختلال دوقطبی دیده شده است. مثلا سرعت تغییر وضعیت از حالت افسردگی به شیدایی در برخی بسیار سریع است و سایر افراد این مشکلات را به شدتهای متفاوت تجربه میکنند.
۱. شیدایی
در مرحلهی شیدایی افزایش انرژی، بروز خلاقیت و نشاط شدید دیده میشود. در این مرحله فردِ دچار اختلال دوقطبی، زیاد صحبت میکند و به شدت فعال است. کمخوابی و استراحت نکردن از نشانههای دیگر این حالت است. فرد اعتقاداتی غیر واقعی در مورد تواناییها و قدرت فردی خود پیدا میکند، یعنی فرد خود را به شدت توانمند و ویژه احساس میکند. شاید این احساسات خوب و جالب به نظر برسند، اما وقتی پای تصمیمات احساسی، هیجانی و غیرمنطقی به میان میآید باید در مورد جالب بودن آن تردید کرد. مثلا افراد در این مرحله از اختلال دوقطبی، تصمیماتی مانند شرطبندیهای غیرمعقول یا سرمایهگذاریهای نامناسب میگیرند. افراد در این مرحله پرخاشگر میشوند و نسبت به عقاید مخالف، تغییرات ناگهانی در برنامههای از پیش تعیین شده و… واکنشهای شدید نشان میدهند.
۲. شیدایی ضعیف
شدت شیدایی ضعیف نسبت به حالت قبلی کمتر است. در این مرحله افراد همچنان احساس نشاط غیرعادی و تمایل به فعالیت دارند. اما روند زندگی روزانه تا حد زیادی طبیعی است. شاید بتوان گفت که افراد در حالت شیدایی خفیف دارای خلق و خویی بانشاط هستند که البته این نشاط کاذب و غیرعادی است. در واقع در این مرحله شرایط روحی فرد دچار تغییرات غیرعادی میشود. بعد از این مرحله فردِ دچارِ اختلال دوقطبی به مرحلهی افسردگی یا شیدایی وارد میشود.
۳. افسردگی
در گذشته افسردگی عادی با افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی اشتباه گرفته میشد. اما تحقیقات مختلف نشان میدهد که این دو نوع افسردگی تفاوت زیادی با هم دارند و درمانهای پیشنهادی هر یک بسیار متفاوت است. درمان افسردگیِ ناشی از اختلال دوقطبی با داروهای ضد افسردگی پیگیری نمیشود. در واقع داروهای ضدافسردگی احتمال وخیم شدن اختلال دوقطبی را بیشتر میکنند. برخی از این داروها موجب نوسان مراحل مختلف میشوند و فرد را از حالت شیدایی به شیدایی خفیف یا افسردگی میرسانند. علیرغم علایم بیرونی هر دو نوع افسردگی، شیوهی درمان آنها متفاوت است. نشانههایی که برای هر یک از انواع افسردگی بروز میکند، کمک شایانی به درمان آنها میکند. مثلا در افسردگی اختلال دوقطبی، فرد به شدت تحریکپذیر و غیرقابلپیشبینی میشود و مدام احساس گناه دارد. افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی منجر به خواب زیاد، بیحوصلگی و اضافه وزن میشود و در بعضی موارد ارتباط فرد با واقعیت و دنیای بیرون قطع میشود که به آن افسردگی سایکوتیک یا روانپریشی شدید گفته میشود. در این مرحله افراد قادر به برقراری روابط اجتماعی سالم و کار کردن نیستند.
۴. حالات ترکیبی
در این مرحله از اختلال دوقطبی علایم و نشانههای حالات مختلف اختلال دوقطبی یعنی افسردگی، شیدایی و شیدایی خفیف با هم آمیخته میشوند. افسردگی توأم با تشویش، بیخوابی، تحریکپذیری، حواسپرتی و افکار ضد و نقیض. این مرحله بسیار خطرناک است، زیرا ترکیب احساسات متناقض و انرژی متفاوت و خلق و خوی متغیر، نهایتا میتواند موجب خودکشی شود.
انواع حالات ترکیبی اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی نوع اول
در این حالت ترکیبی از شیدایی و افسردگی دیده میشود. در واقع وجود دورهی افسردگی یا نیمهشیدایی برای تشخیص الزامی نیست، اما گاهی اوقات اتفاق میافتد.
اختلال دوقطبی نوع دوم
در این حالت شیدایی دیده نمیشود، اما یک یا چند دوره شیدایی خفیف و یا چند دوره افسردگی شدید هم وجود دارد.
اختلال خلق دورهای
دورههای نیمه-شیدایی همراه با دورههایی از افسردگی که به اندازهی افسردگی اساسی نیستند.
درمان اختلال دوقطبی
اگر علایم و نشانههای اختلال دوقطبی را در خود یا اطرافیانتان مشاهده میکنید، سریعا به متخصص مراجعه نمایید. کتمان کردن و عدم پذیرش مشکل، کمکی به درمان و حل آن نمیکند. پیگیری نکردن این مسئله تنها به بدتر شدن وضعیت میانجامد و سلامت، اشتغال و روابط فرد مبتلا را در معرض نابودی قرار میدهد. تشخیص به موقع کمک شایانی به درمان و جلوگیری میکند. گاهی اوقات افرادِ دچارِ این اختلال، از مرحلهی شیدایی لذت میبرند و انرژی و بلندپردازی این مرحله را دوست دارند. باید با گوشزد کردن عواقب مخرب این مرحله به افراد مبتلا، اهمیت درمان را یادآوری کرد. در حقیقت برای نشاط و سرخوشیهای این مرحله تاوان سنگینی پرداخته میشود.
اصول درمان اختلال دوقطبی
درمان بلند مدت
اختلال دوقطبی مزمن و قابل بازگشت است، بنابراین حتی در حالتی که بیمار بهبود مییابد، نباید روند درمان قطع بشود. برای جلوگیری از ورود فرد به مراحل مختلف این اختلال باید دارو درمانی یا تجویز پزشک را رعایت کرد.
درمانهای غیردارویی
دارو درمانی به تنهایی برای رفع اختلال دوقطبی کافی نیست. مؤثرترین درمان، تلفیق دارو درمانی با ایجاد تغییرات در سبک زندگی و کمک گرفتن از اطرافیان و حمایت آنهاست.
کمک گرفتن از مشاور و روانپزشک با تجربه
اختلال دوقطبی، اختلال پیچیدهای است. تشخیص این اختلال نیازمند مهارت و تجربهی متخصصان است و درمان آن گاهی بسیار دشوار است. روند درمان باید از سوی متخصص با تجربه پیگیری بشود. کمک گرفتن از روانپزشک از ملزومات درمان است.
اقدامات شخصی
برای درمان اختلال دوقطبی باید تصمیمهای هوشمندانهای گرفته شود. سبک زندگی و عادتهای روزانهی فرد، تأثیر شگفتانگیزی در فرایند درمان دارد و گاهی تنها اراده برای بهبودی نیاز به دارو درمانی را به کلی از بین میبرد.کسب اطلاعات صحیح و آگاهی در مورد اختلال دوقطبی در روند درمان بسیار مؤثر است. هر چه فرد مبتلا، این اختلال را بهتر بشناسد، راحتتر میتواند حالات خود را کنترل کند. ورزش و فعالیتهای جسمانی تا حدود زیادی از تنشهای این اختلال جلوگیری میکند. در تمرینات ورزشی مانند ایروبیک که باعث فعالیت و حرکت پاها و دستها میشود، به سیستم اعصاب و مغز کمک زیادی میشود. سایر ورزشها شامل دویدن، پیادهروی، شنا، رقص و کوهنوردی نیز بسیار مفید هستند.پرهیز از موقعیتهای استرسزا و دوری از تنش در محل کار و امتحان کردن فنون و تکنیکهای آرامش بخش نظیر مدیتیشن، یوگا یا نفس عمیق به بهبود اختلال دوقطبی کمک چشمگیری میکند. همراهی اطرافیان، دلسوزی و کمک آنها برای افراد درگیر با اختلال دوقطبی بسیار مهم است.حرف زدن با دوستان یا حضور در کلاسهای درمان گروهی نشانهی ضعف نیست. بیشتر افراد از درد دل کردن و صحبت کردن دربارهی مشکل خود با دیگران میگریزند و آن را حقارتآمیز تلقی میکنند. این باور بسیار اشتباه است. وقتی شما با دوست یا یکی از نزدیکانتان صحبت میکنید، اولین حسی که در او شکل میگیرد، احساس افتخار است. افتخار از اینکه مورد اعتماد واقع شده و شایستگی شنیدن درد دل دیگری را داشته است.حضور در جمعهای دوستانه و خانوادگی به بهبود اختلال دوقطبی کمک میکند. وقتی در جمعی حاضر میشوید که دیگران شما را دوست دارند و برای سلامتی و زندگیتان اهمیت قائل هستند، انرژی مثبت فراوانی به شما منتقل میشود. خواب کافی و تغذیهی سالم، الگوهای رفتاری و عادات شما را تغییر میدهند و باعث میشوند در مسیر شادی و سلامتی قرار بگیرید. این عوامل در افراد دچار اختلال دوقطبی نیز بسیار مفید هستند.
اختلال دوقطبی و خودکشی
مرحلهی افسردگی ناشی از اختلال دوقطبی زمینهی مساعدی برای خطرات زیادی از جمله خودکشی به وجود میآورد. در این مرحله که با افسردگی عادی تفاوت زیادی دارد، فرد میل زیادی به مرگ و خودکشی پیدا میکند. این میل در افرادی که حالت ترکیبی اختلال دوقطبی را تجربه کردهاند یا سابقهی استفاده از مواد مخدر و الکل دارند، بیشتر است. وجود سابقهی خودکشی در خانواده یا آشنایان نیز احتمال خودکشی را بالا میبرد.
علائم میل به خودکشی
حرف زدن دربارهی مرگ و خودکشی
احساس ناامیدی در زندگی
احساس حقارت و بیارزش بودن
آرزوی مرگ کردن
تغییر حالات ناگهانی یا ترک ناگهانی جمع و خلوت گزیدن
به دنبال ابزار خودکشی بودن
هرگونه صحبت دربارهی خودکشی از جانب این افراد را جدی بگیرید. هرگز این تفکر آنها را شوخی نپندارید و در صورت مشاهدهی علایم خودکشی، مسئله را به شکل جدی و صحیح پیگیری کنید.
علت و ریشه اختلال دوقطبی
علت واحدی برای اختلال دوقطبی وجود ندارد. مطالعاتی در مورد عوامل ژنتیکی صورت گرفته است، ولی همچنان عامل اصلی این اختلال کشف نشده است. بعضی مطالعات تصویری از مغز انسان، تغییرات فیزیکی مغزی را در خلال شکلگیری این اختلال نشان میدهند. مطالعات دیگری نشان از بر هم خوردن تعادل انتقال دهندههای عصبی، عملکرد نامطلوب تیروئید، افزایش هورمونهای کورتیزول و اختلالات ریتم شبانهروزی بدن انسان دارند. عوامل محیطی و روانی نیز در پیشرفت این اختلال نقش دارند. استرس، سوءمصرف مواد و… از عوامل محرک برای شروع این اختلال هستند.
استرس
وقایع استرسزای زندگی، فردی با آسیبپذیری ژنتیکی را در معرض ابتلا به این اختلال قرار میدهند. تغییرات اساسی مثبت یا منفی میتوانند موجب بروز هیجانات منفی در فرد بشوند. مثلا ازدواج، ترک منزل به قصد تحصیل، از دست دادن عزیزان، آتشسوزی و وقایع ناخوشایند دیگر میتوانند موجب ابتلا به اختلال دوقطبی باشند.
مصرف مواد مخدر
مواد مخدر به خودی خود، دلیلی بر شکلگیری این اختلال نیستند اما میتوانند وضعیت فرد مبتلا را بدتر کنند و اگر فردی استعداد ابتلا به اختلال دوقطبی را داشته باشد، روند پیشرفت آن را سریعتر میکنند. کوکائین، اکستازی و آمفتامینها موجب تشدید حالت شیدایی و الکل و مواد آرامبخش باعث شدت افسردگی میشوند.
داروهای ضدافسردگی
برخی داروها مانند داروهای ضدافسردگی موجب شیدایی میشوند. سایر داروهایی که موجب تشدید و تحریک اختلال دوقطبی میشوند، بعضی داروهای سرماخوردگی، کافئین و داروهای تنظیم عملکرد تیروئید و اشتها هستند.
تغییرات فصلی
تغییرات فصلی این اختلال را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. مثلا شیدایی، بیشتر در تابستان و افسردگی در سه فصل دیگر نمود مییابد.
اختلالات خواب
کمخوابی باعث شیدایی میشود و آرامش بدن را به شدت تهدید میکند.
گفتار درمانی در بیماران دوقطبی
گفتاردرمانی به تاثیر داروها و مقابله با این بیماری کمک می کند. گفتار درمانی بر تغییر افکار و رفتار بیمار تمرکز می کند که با نوسانات خلقوخو ایجاد می شوند. درمان های تک نفره در گفتاردرمانی به بهبود روابط شخصی کمک می کند. درمان های گروهی کمک می کنند تا بیمار زندگی روزمره خود را بهبود بخشد.
روش زندگی بیماران دوقطبی
این بیماران باید برنامه خاصی را در زندگی روزمره خود رعایت کنند. این برنامه شامل خوابیدن به میزان کافی، مصرف وعده های غذایی منظم و ورزش کردن است. با رعایت این برنامه، بیمار توانایی کنترل این اختلال را خواهد داشت. بیماران از الکل و مواد مخدر نباید استفاده کنند، زیرا این مواد باعث بدتر شدن علائم می گردد. بیماران علائم هشدار دهنده مربوط به شیدایی و افسرگی را باید بشناسند و از روانپزشک خود سئوال کنند. با این کار می توانند علائم را کنترل کنند.
درمان الکتروشوک (ECT) برای بیماران دوقطبی
برخی از بیماران با این روش درمان می شوند. اما نکته قابل ذکر این است که وقتی، بیمار با دارو و گفتار درمانی بهبود نیابد، از این روش استفاده می کنند. در این روش، برای ایجاد شوک در مغز از جریان الکتریکی استفاده می کنند. این روش یکی از ساده ترین راه ها برای کاهش شدت علائم می باشد.
نکات لازم درباره اختلال دوقطبی که باید دانست
بسیاری از این افراد نمی دانند که آنها این بیماری را دارند و از کمک سایر افراد دوری می کنند.
دوستان و اقوام فرد، در اوایل این بیماری را تشخیص نمی دهند.
آنها ممکن است از افسردگی شدید بیمار، ناامیدی و حالات شیدایی او بترسند.
اگر فرد بتواند بیماری خود را بشناسد و به اقوام و دوستان خود بگوید که چگونه این بیماری بر او تاثیر می گذارد، آنها مهربان تر و دلسوزتر خواهند شد.
دارا بودن یک پشتیبان باعث خواهد شد که بیمار خود را تنها احساس نکند و انگیزه بیشتری برای کنترل بیماری خود داشته باشد.
پیشگیری از اختلال دوقطبی
عدم مصرف الکل و مواد مخدر
با افرادی معاشرت کنید که بر شما تاثیر مثبت داشته باشند.
به طور منظم ورزش کنید. ورزش کردن باعث آزاد شدن هورمون آندورفین از مغز می گردد. این هورمون، می تواند احساس خوبی به شما بدهد و راحت تر بخوابید.
خواب کافی داشته باشید. خواب کافی خلق و خو را کنترل می کند. اگر در خوابیدن مشکل دارید، به پزشک خود اطلاع دهید.
حقایقی درباره اختلال دوقطبی
حدود بیست درصد افرادی که علائم افسردگی را تجربه می کنند، با مراجعه به پزشک می فهمند دچار بیماری اختلال دوقطبی هستند.
تقریبا نیمی از افراد مبتلا به این اختلال، قبل از تشخیص به بیش از یک پزشک مراجعه کرده اند تا تشخیص صحیح بیماری برای آنها داده شده است.
بیماران معمولا درمان را ده سال بعد از شروع بیماری آغاز کرده اند که به دلیل تاخیر در تشخیص آن بوده است. در این صورت، شانس بهبودی کمتر خواهد شد.
تفاوت افسردگی و اختلال دوقطبی
در گذشته اختلال دوقطبی و افسردگی را یک بیماری همراه می دانستند که در دل هم قرار دارند. اما با پیشرفت علوم و تحقیقات فیزیولوژیک، محققان اظهار کردند که تفاوت هایی بین این دو بیماری وجود دارد، مخصوصا در روش درمان آنها. بیشتر بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی را نمی توان با داروهای ضد افسردگی درمان کرد. حتی امروزه بسیاری از پزشکان می گویند که استفاده از ضد افسردگی ها برای درمان اختلال دوقطبی، حتی این بیماری را بدتر می کند، باعث شروع جنون خفیف و دیوانگی می شود، تغییرات خلق و خو را تشدید می کند و یا با سایر داروهای درمانی فرد تداخل کرده و خود باعث تغییرات خلق و خو می شود.
رابطه جنسی در افراد با اختلال دوقطبی
در این دوره افراد با اختلال دو قطبی، تمایل بیش از حد به داشتن رابطه جنسی(هایپرسکشوال) از خود نشان می دهند که می تواند عوارض بیشماری برای آن ها داشته باشد.
نشانه های افراد با اختلال دو قطبی در دوران شیدایی
عدم توانایی در کنترل میل جنسی
نداشتن رضایت جنسی با وجود رابطه های فراوان
برقراری رابطه جنسی با افراد مختلف
استمنا بیش از حد
داشتن رابطه مستمر و در نتیجه بر هم خوردن رابطه زناشویی
بروز رفتارهای پرخطر جنسی
عدم رضایت احساسی از رابطه
دیدن تصاویر پورنوگرافی
فکر کردن بیش از حد به مسائل جنسی
این تمایل بیش از حد می تواند عواقب فراوانی برای فرد داشته باشد. تحقیقات جامعه پزشکی جنسی در آمریکای شمالی بین ۲۵ تا ۸۰ درصد افرادی که اختلال دو قطبی دارند، تمایل بیش از حد به داشتن رابطه جنسی(هایپرسکشوال) نیز در آن ها دیده می شود. همچنین این تمایل در زنان دارای اختلال دو قطبی بیشتر از مردان است. در نوجوانان و جوانان دارای اختلال دو قطبی این تمایل بیشتر دیده می شود و می تواند مشکلات بسیاری برای آن ها به وجود بیاورد. در بزرگسالان نیز عدم توانایی در کنترل میل جنسی می تواند منجر به بر هم خوردن ازدواج و رابطه زناشویی شود.
رابطه جنسی در افراد با اختلال دوقطبی در دوران افسردگی
در دوران افسردگی این افراد یک تغییر خلق ناگهانی از خود نشان می دهند و دیگر هیچ تمایلی به برقراری رابطه جنسی ندارند. یک رابطه مستقیم بین افسردگی و عدم تمایل به رابطه جنسی وجود دارد. این تغییر ناگهانی زندگی این افراد را با مشکل رو به رو می کند زیرا شریک زندگی آن ها نمی تواند با این تغییر ناگهانی کنار بیاید. مخصوصا در افرادی که در دوره ای تمایل بیش از حد به رابطه جنسی دارند و ناگهان همه چیز عوض می شود لذا شریک آن ها کاملا گیج و ناامید می شود. اختلال دو قطبی می تواند اختلالات جنسی نیز به وجود آورد که در مردان به صورت اختلال نعوظ بروز می کند.
نکته مهم: برخی داروهایی که برای درمان این اختلال تجویز می شوند، میل جنسی را کاهش می دهد. گاهی اوقات این گروه بیماران، داروی مصرفی را سر خود قطع می کنند تا مشکل را برطرف کنند اما دارو فقط باید با مشورت پزشک قطع شود.مشکلات جنسی در بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی معمولا نادیده گرفته می شود و حتی گاهی پزشکان هم توجهی به این مساله ندارند اما حل نشدن این مشکل می تواند برای فرد مشکل ساز شود.
اختلال دوقطبی و ازدواج
مسائل مختلف، از استرس کاری تا مسائل مالی، میتواند موجب اختلاف و مشکلاتی در ازدواج شود. اما وقتی یکی از زوجین به اختلال دوقطبی مبتلا است، عوامل ساده استرسزا میتواند به شدت افزایش یابد. شاید به همین دلیل است که 90 درصد ازدواجهایی که در آنها یکی از زوجین به اختلال دوقطبی مبتلا بوده با شکست مواجه شدهاند
اصلاح رابطه مشکلدار برای افراد دارای اختلال دوقطبی
داشتن رابطه برای کسی که به اختلال دوقطبی مبتلا است، دشوار است. اما غیرممکن نیست. زن و شوهر باید در کنار هم تلاش کنند تا بتوانند ازدواج را نجات دهند. گام اول تشخیص و درمان بیماری است. پزشک شما میتواند داروهایی همچون لیتیوم را برای تثبیت بیشتر خلقوخوی شما و ضدافسردگیها را برای کنترل علائم بیماری شما تجویز کند. مشاوره با یک روانشناس یا مشاور مجرب نیز بسیار مهم است. با مشاوره میآموزید که چگونه رفتارهایی را که موجب استرس در رابطه شما میشوند را کنترل کنید. همراهی همسرتان در طول مشاوره به او امکان میدهد دلیل رفتارهای شما را درک کرده و روشهای بهتری را برای واکنش در برابر شما بیاموزد. هرچه همسر فرد بیشتر در مورد این مسائل بداند، نقش موثرتری خواهد داشت. مشارکت همسر در روند درمان میتواند روند درمان اختلال دوقطبی را به تلاشی مشترک تبدیل کند. و واقعاً موجب افزایش احساس صمیمیت میشود.
اختلال دوقطبی و سطح تحصیلات بالاتر
این مسئله که احتمال بروز مشکلات روانی در افراد باهوشتر به مراتب بیشتر است، مسئله جدیدی نیست. محققان در پژوهشهای مختلف کوشیدند تا ارتباط بین میزان هوش و بالاتر بودن احتمال افسردگی، تشویش و سایر اختلالات روانی را دریابند.این مسئله که احتمال بروز مشکلات روانی در افراد باهوشتر به مراتب بیشتر است، مسئله جدیدی نیست. محققان در پژوهشهای مختلف کوشیدند تا ارتباط بین میزان هوش و بالاتر بودن احتمال افسردگی، تشویش و سایر اختلالات روانی را دریابند. بسیاری از هنرمندان خلاق مانند ونسان ونگوگ، ارنست همینگوی و جکسون پولوک از اختلال دوقطبی و سایر مشکلات روانی رنج میبردند.
ارتباط میزان IQ، خلاقیت و سطح تحصیلات با بروز بیماریهای روانی
اخیرا طی تحقیقی محققان به سرنخهای جدیدی برای اختلال دوقطبی و به طور ویژه شیزوفرنی دست یافتهاند. آنها در این تحقیق میزان هوش و عملکرد تحصیلی را در بیمارانی با اختلال دوقطبی و شیزوفرنی مورد سنجش قرار دادند.
آنها ۴۹۴ بیمار با اختلال دوقطبی نوع یک، ۹۵۲ بیمار با طیف شیزوفرنی و ۲۲۳۱ بیمار با هر دو مشکل را مورد بررسی قرار دادند. از طرفی تحقیقاتی بر روی ۱۱۰۴ فرد تحت کنترل و ۱۰۰ نفر از خواهرها یا برادرهایشان انجام دادند. نتایج نشان داد بیمارانی با اختلال دوقطبی نوع یک با درصد بالاتری توانستند مقاطع تحصیلی را در مقایسه با سایر گروهها تکمیل کنند، برخلاف این مسئله که میزان IQ آنها نسبت به افراد تحت کنترل، کمتر بود. بیمارانی که شیزوفرنی داشتند هم IQ و سطح تحصیلی پائینتری نسبت به افراد تحت کنترل در آنها دیده شد. بیمارانی که از اختلال دوقطبی نوع یک و شیزوفرنی رنج میبردند، سطح IQ مشابهی داشتند اما بیمارانی که اختلال دوقطبی نوع یک داشتند، سطح تحصیلات آنها بالاتر بود.
اگرچه بیمارانی با اختلال دوقطبی نوع یک نسبت به افراد تحت کنترل IQ کمتری داشتند، اما احتمال تکمیل مقاطع تحصیلی بالاتر در آنها بیشتر دیده شد. این مسئله با بیماران شیزوفرنی که در مقایسه با افراد سالم گروه تحت کنترل، کمبودهای ذهنی و کاستیهای تحصیلی داشتند، کاملا در مغایرت بود. از آنجایی که ثابت نشد افرادی که تا حدی دچار اختلال دوقطبی یک بودند عملکرد بارزتری در سطح تحصیلات دارند، اطلاعات ما نشان میدهد که عملکرد تحصیلی بالاتر میتواند یکی از ویژگیهای شاخص بیمارانی با اختلال دوقطبی باشد.
البته این نتایج الزاما به معنای آن نیست که افرادی که سطح تحصیلات بالاتری دارند، خطر بروز اختلال دوقطبی در آنها بیشتر است. علاوه بر این، تحقیقات بیشتری نیاز است تا روانشناسان بتوانند به این نتیجه برسند که اختلال دوقطبی با سطح تحصیلات مرتبط است.
درمان گیاهی اختلال دوقطبی
برای تشخیص و درمان مناسب اختلال دوقطبی، مانیا یا شیدایی با پزشک مشورت کنید. از درمان های خانگی فقط به عنوان درمان های کمکی استفاده کنید. به طور کلی داروهایی توسط پزشکان تجویز میشوند اما آنهایی که علاقهمند به درمان طبیعی هستند میتوانند از داروهای گیاهی بهره مند شوند. برای راهنمایی صحیح با یک متخصص مجرب یا متخصص گیاهان دارویی مشورت کنید.
1. درمان گیاهی اختلال دوقطبی با روغن ماهی
روغن ماهی سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 بوده و میتواند در درمان اختلال شخصیت دوقطبی مورد استفاده قرار گیرد. محتویاتEPA ( اسید ایکوزاپنتانوئیک ) و DHA ( اسید دوکوساهکساونیک ) برای تولید هورمونها و سلامت بافتهای عصبی ضروری است. روغن ماهی عملکرد مغز را بهبود داده و افسردگی را بر طرف می کند. بنابراین از مکمل روغن ماهی استفاده کنید. برای تعیین دوز مناسب با دکتر مشورت کنید. همچنین می توانید به طور منظم ماهی های چرب نظیر ماهی تن آلباکور، اسقومری، قزل آلا، شاه ماهی و ماهی آزاد مصرف کنید که سرشار از اسیدهای چرب امگا-3 هستند.
2. درمان گیاهی اختلال دوقطبی با ناز باتلاقی
گیاه مفید دیگری برای درمان اختلال دوقطبی در کودکان و بزرگسالان است چون در نقش یک محرک خفیف و آرام بخش عمل می کند. همچنین به افزایش حافظه و تسکین فشار روانی کمک می کند.
چند قاشق چای خوری از عصاره گرفته شده از برگ ناز باتلاقی را روزانه به مدت چند هفته بنوشید. روش دیگر این است که روغن تهیه شده از ناز باتلاقی به طریق سرخ کردن برگهای آن در روغن حیوانی را بخورید.
در روش دیگر برای درمان شیدایی افسردگی از مکمل های این گیاه استفاده کنید. برای تعیین دوز مناسب با پزشک مشورت کنید.
ماساژ پوست سر با روغن نازباتلاقی نیز برای درمان شیدایی افسردگی سودمند است.
3. درمان اختلال دوقطبی بدون دارو با بهمن بری
بهمن بری در نقش یک تقویت کننده عصبی عمل می کند تا علائم اختلال دوقطبی برطرف شود. مطالعه ای به سال 2013 که توسط دانشگاه پیتزبورگ صورت گرفت نشان داد سنسوریال، عنصر موجود در بهمن بری، میتواند عملکردهای شناختی مجزا را در افرادی که از اختلال دو قطبی رنج میبرند بهبود دهد چون میتواند به بهبود حافظه شنوایی–کلامی، سرعت عکسالعمل و شناخت اجتماعی کمک کند. برای درمان دوقطبی شیدایی چند هفته هر روز عصاره 500 میلی گرمی ریشه و برگ بهمن بری مصرف کنید.
4. درمان اختلال دوقطبی بدون دارو با ریشه سنبل الطیب
ریشه سنبل الطیب به خاطر خواص آرام بخشی قوی خود شناخته شده است و میتواند سیستم عصبی را آرام کند. اغلب به عنوان داروی جایگزین برای اضطراب، مشکلات خواب و اختلالات خلقی مورد استفاده قرار می گیرد. سنبل الطیب احساس آرامش را افزایش می دهد و تنشهای عصبی و استرس و اضطراب، بی قراری و تغییرات خلقی ملایم تا متوسط را کاهش می دهد. این گیاه به آسانی در عطاری ها به شکلهای ریشه خشک شده، چای کیسه ای، کپسول و عصاره یافت می شود.
5. درمان اختلال دوقطبی بدون دارو با ریشه گل ساعتی
گل ساعتی خواص آرام بخشی دارد که میتواند اضطراب و تحریک پذیری را در طول حملات جنون اختلال دو قطبی کاهش دهد. همچنین به درمان بی خوابی کمک می کند. اگر چه این گیاه عوارض جانبی ندارد در عین حال ممکن است باعث ناراحتی معده شود. با این وجود بهتر است قبل از مصرف آن با پزشک خود مشورت کنید. به منظور درمان اختلال دوقطبی بدون داروی شیمیایی و با ریشه گل ساعتی یک قاشق چای خوری از این گیاه را به یک فنجان آب داغ بیفزایید. بگذارید برای 10 تا 15 دقیقه بماند. سپس آن را صاف کرده و روزی چند بار مصرف کنید.
6. درمان اختلال دوقطبی با منیزیم
منیزیم شبیه به لیتیوم عمل می کند اما خطرات بهداشتی کمتری دارد. به عنوان متعادل کننده خلق و خو عمل میکند و علایم شیدایی را کاهش می دهد. همچنین باعث بهتر خوابیدن می شود. در حقیقت کمبود منیزیم اغلب منجر به بی خوابی و اضطراب می گردد. سطح منیزیم بدن به طور طبیعی در طول مدت استرس و انجام کارهای سخت از بین می رود. به منظور درمان اختلال دوقطبی از مکمل های خوراکی منیزیم استفاده کنید. همچنین میتوانید برای کمک به درمان اختلال دوقطبی غذاهای سرشار از منیزیم را در رژیم غذایی خود بگنجانید. غذاهایی نظیر اسفناج ، برگ چغندر ، تخم کدو، تخمه آفتابگردان، بادام هندی ، سویا و لوبیا.
7. درمان اختلال دوقطبی با ویتامین B
ویتامین های گروه B میتوانند برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی سودمند باشند چون به تنظیم خلق و خو کمک می کنند. به ویژه ویتامین های B1،B6،B9 و B12 مهم هستند چون میتوانند به کاهش علائمی نظیر اضطراب، تحریک پذیری، افسردگی، نوسانات خلقی و خستگی کمک کنند. ویتامین B1 که تیامین نامیده میشود گردش خون مغز و بدن را بهبود می بخشد. ویتامین b6 که پیریدوکسین نامیده میشود با تحریک پذیری مقابله می کند. ویتامین b9 که اسید فولیک نام دارد برای حفظ عملکرد مناسب مغز و سنتز مواد شیمیایی مغز، حیاتی است. ویتامین b12 که کابالامین نام دارد برای ساخت انتقال دهنده های عصبی خاص مورد نیاز است و کمبود آن با بروز علایم مانیا، زودرنجی، جنون، افسردگی و خستگی مرتبط است.
چون ویتامین های گروه B با هم کار می کنند بهتر است از مکمل های B-کمپلکس که به نسبت مناسبی ویتامین های گروه B را در خود دارند استفاده کنید.
همچنین میتوانید به منظور درمان اختلال شخصیت مرزی دوقطبی غذاهای سرشار از ویتامین های گروه B مصرف کنید. خوراکی هایی مانند شیر، تخم مرغ، حبوبات، غلات کامل، سبزیجات دارای برگ سبز و سویا.
8. درمان اختلال شخصیت مرزی دوقطبی با مخمر آبجو
مخمر آبجو یکی از آنتی اکسیدانهای گیاهی است و به درمان افسردگی خفیف تا متوسط کمک می کند. همچنین مواد شیمیایی مغز را تحت تأثیر قرار می دهد. با این حال آنهایی که مبتلا به اختلال دوقطبی هستند باید فقط این ماده را پس از مشورت با پزشک و تأیید وی مصرف کنند چون میتواند اختلال شخصیت دوقطبی را تحریک کند. به علاوه ممکن است با بسیاری از داروهای تجویزی تداخل داشته باشد.
9. درمان اختلال دوقطبی در کودکان و بزرگسالان با شیرین بیان
شیرین بیان نیز میتواند به درمان اختلال دوقطبی در کودکان و بزرگسالان کمک کند چون به عنوان یک داروی ضد افسردگی عمل می کند. همچنین به نظر میرسد در تولید هورمونها اثر گذار باشد. آنهایی که از افسردگی شیدایی رنج میبرند میتوانند به طور منظم چای شیرین بیان بنوشند. به منظور کمک به درمان افسردگی شیدایی یک قاشق چای خوری ریشه شیرین بیان خشک شده را به یک فنجان آب گرم بیفزایید. اجازه دهید برای 10 دقیقه بماند. سپس آن را صاف کرده و بنوشید.
10. درمان اختلال دوقطبی بدون دارو و با ماساژ درمانی
ماساژ درمانی، اضطراب، استرس و افسردگی را تسکین داده و آرام می کند. بنابراین به درمان افسردگی شیدایی کمک می کند. همچنین هورمونها و انتقال دهنده های عصبی را تحت تأثیر قرار می دهد. به طور منظم و به آرامی با استفاده از تکنیک های سنتی ماساژ، بدن خود را ماساژ دهید. بهتر است ماساژ بدن خود را به یک متخصص ماساژ حرفهای بسپارید. همچنین میتوانید از طب سوزنی یا روشهای آیورودا مانند درمان جریان روغن و درمان پانچاکارما که توسط متخصص این کار برای ایجاد اثرات آرام سازی و تسکین دهندگی مورد استفاده قرار میگیرد کمک بگیرید.
تذکر: ماساژ درمانی برای بیماران اختلال دوقطبی که بی ثبات هستند توصیه نمی شود.
مهم است که قبل از امتحان کردن این روشهای درمان بیماری مانیا با پزشک خود مشورت کنید و حتی با یک متخصص گیاهان دارویی صحبت کنید چون ممکن است این گیاهان با برخی داروها تداخل داشته باشند و یا در بعضی موارد و برای افرادی خاص مناسب نباشند.
رژیم غذایی در اختلال دوقطبی
دریافت اسیدهای چرب امگا 3
غنیترین منبع اسیدهای چرب امگا 3، ماهیها بهویژه ماهیهای آب سرد مانند سالمون، ماکرل و هرینگ هستند. تحقیقات نشان داده است که هرچه مصرف ماهی در جمعیتی بیشتر باشد، میزان بروز افسردگی در آن جمعیت کمتر است. برآورد انواع بیماریهای مرتبط با مصرف مقادیر پایین اسیدهای چرب امگا 3 در یک مطالعه نشان داد که اختلال دوقطبی بیماری است که بیشترین ارتباط را با کمبود اسیدهای چرب امگا 3 دارد. علاوه بر ماهی، مغزها و دانههای روغنی مثل گردو، تخم کدو تنبل، تخم کتان، و روغن کلزا نیز حاوی آلفا لینولنیک اسید هستند که در بدن تبدیل به اسید چرب امگا 3 (ایکوزا پنتانوئیک اسید) میشوند. افراد گیاهخوار میتوانند برای تأمین اسیدهای چرب امگا 3، بهجای ماهی، از این مواد غذایی گیاهی استفاده نمایند.
حفظ تعادل قند خون
ارتباط مستقیمی بین خلقوخو با تعادل قند خون وجود دارد. خلقوخوی انسان تحت تأثیر چگونگی عملکرد سیستم عصبی مرکزی (یا مغز) است. غذای اصلی سلولهای مغز، گلوکز است و مغز در شرایط عادی تمام انرژی لازم برای فعالیتهای روزانه خود را از قند خون تأمین میکند. بنابراین هر چه بیشتر قند خون شما نوسان داشته باشد، خلقوخوی شما هم بیشتر در نوسان خواهد بود.
کنترل میزان کالری دریافتی
برای حفظ وزن مناسب، میزان دریافت کالری خود را کنترل نمایید و به طور منظم ورزش کنید. برخی مطالعات نشان دادهاند که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در معرض خطر بالاتر برای ابتلا به اضافه وزن یا چاقی هستند.
مواد غذایی موثر در کاهش استرس و تقویت اثربخشی داروها در اختلال دوقطبی
توتها
انواع توت شامل زغالاخته، تمشک، و توتفرنگی غنی از آنتیاکسیدانها و ویتامین C هستند. مطالعات نشان داده است که ویتامین C به تنظیم سطح کورتیزول و جلوگیری از افزایش آن کمک میکند. کورتیزول یک هورمون استرس است که از غده آدرنال ترشح میشود. در صورت افسردگی و اضطراب، سطح کورتیزول در بدنتان افزایش مییابد که موجب فعال شدن پاسخ استرس، افزایش ضربان قلب و فشارخون، و سرکوب سیستم ایمنی میگردد. اثرات بلندمدت سطح بالای کورتیزول شامل افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی، افسردگی و بروز مشکلات در خواب است.
غلات کامل
غلات کامل برای قلب شما مفیدند، اما همچنین میتوانند اثر آرامبخش بر خلقوخوی شما داشته باشند. مصرف کربوهیدراتهای پیچیده مثل برنج قهوهای، نان گندم کامل و غیره میتواند تولید سروتونین در مغز را تحریک نماید. بسیاری از تحقیقات نشان دادهاند که کمبود سروتونین بر خلقوخو تأثیر داشته و منجر به بروز افسردگی و اضطراب میگردد.
لبنیات
شیر و سایر فرآوردههای لبنی مثل ماست و پنیر، منابع خوب ریبوفلاوین هستند. دریافت مقادیر کافی این ویتامین، سیستمهای سنتز و ترشح پروتئین را تحت کنترل نگه میدارد. در صورت کمبود ریبوفلاوین، این سیستم دچار اختلال شده، در نتیجه واکنشهای استرسزا رخ خواهد داد.
سیب، پرتقال، موز
این میوهها حاوی فیبر و مقادیر بالایی ویتامین C هستند و میتوانند موجب بهبود عملکرد سیستم ایمنی شوند. همچنین، موز حاوی اسیدآمینه تریپتوفان است که میتواند در بدن به هورمون سروتونین تبدیل شود. این هورمون باعث احساس آرامش و نشاط میگردد.
چای گیاهی
انواع مختلف چایهای آرام بخش در بازار موجودند که میتوانند باعث کاهش اضطراب و نگرانی شوند. بابونه قرنهاست که بهعنوان یک درمان سنتی برای ناراحتی معده، اضطراب و بیخوابی استفاده میشود. افزودن مقدار کمی شیر به چای بابونه میتواند اثرات آرامبخشی آن را تقویت نماید.
شکلات تیره
شکلات تیره همانند انواع توت، سطح کورتیزول (هورمون استرس)، بهعلاوه هورمونهای اپی نفرین و نوراپی نفرین را که موجب بروز احساس اضطراب و عصبانیت در شما میشوند، کاهش میدهد. علاوه بر این، شکلات تیره مغزتان را تحریک میکند که موادی به نام اپوئیدها را تولید کند. این مواد به شما کمک میکنند که احساس بهتری داشته باشید.
نقش رژیم غذایی ناسالم در تحریک نوسانات خلقی اختلال دوقطبی
اساس یک رژیم غذایی سالم فقط این نیست که بدانیم چه چیزی باید بخوریم، بلکه دانستن چیزهایی که نباید مصرف کرد، نیز مهم است. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که غذاهای خاص مثل کافئین و شکر، به طور کلی میتوانند مدیریت اختلال دوقطبی را با مشکل مواجه سازند. در صورت حذف غذاهای تشدیدکننده اختلال دوقطبی، شما قادر خواهید بود که نوسانات خلقی خود را بیشتر کنترل نموده و دورههای شیدایی این بیماری را کاهش دهید. بهعلاوه، میتوانید سلامت قلب خود را نیز بهبود بخشید. این نکته بسیار مهم است چون خطر بروز بیماریهای قلبی ـ عروقی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در مقایسه با همتایان آنها بیشتر است.
علت این امر ممکن است این باشد که افراد مبتلا به اختلال دوقطبی:
کمتر احتمال دارد که حداقل سه واحد در روز میوه و سبزی مصرف کنند،
بیشتر احتمال دارد که فقط یک وعده در روز دریافت کنند،
کمتر احتمال دارد که غذاهای سالم بپزند و یا بخرند.
علاوه بر این، اثرات جانبی داروهای مصرفی، ورزش ناکافی، استعمال دخانیات، و عدم دسترسی به مراقبتهای لازم از جمله سایر دلایل احتمالی بالاتر بودن خطر بروز بیماریهای قلبی ـ عروقی در مبتلایان به اختلال دوقطبی میباشد.
نکته: کافئین، قندهای ساده، نمک و چربیهای اشباع و ترانس اختلال دوقطبی را تشدید میکنند.
بررسی وزارت بهداشت نشان می دهد که در چند سال اخیر, بیماری ها و اختلالات روانی در میان ایرانی ها رو به افزایش است که یک درصد از این اختلالات در زمره انواع شدید به شمار می رود و اسکیزوفرنی, اختلالات دوقطبی و جنون ازجمله اختلالات شدید روانی عنوان می شود
میزان شیوع اختلالات روانی شدید در ایران با آمارهای جهانی تفاوتی ندارد اما اختلالات روانی همچون افسردگی و اضطراب که در حال حاضر مهم ترین و شایع ترین اختلالات روانی در کشور بوده، نسبت به برخی جوامع در صدر است که در بین زنان شایع تر است اما درمورد اختلالات شدید، اختلال دوقطبی شایع ترین اختلال در حال حاضر در جامعه کنونی ماست. این اختلال، نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است که افراد مبتلا به آن دچار تغییرات شدید خلق می شوند. شروع بیماری معمولا با دوره ای از افسردگی است و پس از آن یک یا چند دوره افسردگی، دوره شیدایی بارز می شود. در هر صورت این اختلال یک ناراحتی با شیوع زیاد است و افراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج می دهد اما خبرهای خوبی هم وجود دارد؛ اینکه اختلال مذکور قابل درمان است و افرادی که مبتلا به این بیماری هستند، می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند. این اختلال یک بیماری دراز مدت است؛ بنابراین درمانی طولانی مدت را می طلبد. اختلال دوقطبی می تواند بسیار نوسان دار باشد درنتیجه ممکن است نوع درمان به طور مرتب عوض شود. درمان آن گاهی ضدافسردگی است و گاهی ضدشیدایی. آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکره جسمی، روانی، اجتماعی و فرهنگی بر او وارد می کند، بسیار شدیدتر از بیماری های جسمی دیگر است.
خودکشی در نوجوانان
اکثر کودکان و نوجوانان دچار اختلالات افسردگی نه اقدام به خودکشی می کنند و نه خود را می کشند. اما کودکان دچار افسردگی شدید اغلب افکار خودکشی دارند و خودکشی همچنان جدی ترین خطر افسردگی اساسی است. با این همه بسیاری از کودکان افسرده حتی افکار خودکشی هم ندارند و بسیاری از کودکان و نوجوانانی که رفتار انتخاری نشان می دهند اختلال افسردگی ندارند. شواهد همه گیرشناسی نشان می دهد که کودکان افسرده با افکار خودکشی فعال تکرار شونده اقدام قبلی دارند نسبت به کودکانی که فقط افکار انفعالی خودکشی را بیان می کنند بیشتر در معرض خودکشی موفق هستند.اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان در طول دو دهه گذشته به میزان فزاینده ای بررسی شده اند و منجر به کارآزمایی های کنترل شده تصادفی چند مرکزی با حجم نمونه بزرگ نظیر مطالعه درمان افسردگی نوجوانان شد که شواهدی به نفع اثربخشی درمان شناختی رفتاری و نیز مهارکننده های انتخابی بازجذب را ارائه نمود. به علاوه وقتی این وجوه درمانی با هم تلفیق می شوند کارایی بیشتری حاصل می شود. افزایش شناسایی اختلالات افسردگی در کودکان پیش دبستانی بالینگران و محققین را به طراحی مداخلات روانی اجتماعی نظیر درمان تعامل والد-کودک و رشد هیجان واداشته که به طور اختصاصی هدف آن درمان این گروه سنی است.تظاهر خلق آشفته و افسرده بسته به مرحله رشد متفاوت است. کودکان بسیار خردسال دچار افسردگی اساسی اغلب غمگین، بی حال یا بی احساس به نظر می رسند هرچند ممکن است این احساسات را به زبان نیاورند. نکته شگفت انگیز این است که توهمات شنوایی هماهنگ با خلق در کودکان خردسال دچار افسردگی اساسی ناشایع نیست. شکایات جسمانی نظیر سردرد و دل درد، ظاهر غمگین و کناره جو و عزت نفس پایین علائم همگانی تری هستند.
اختلالات خلقی
بیمارانی که در اواخر نوجوانی بوده و دچار انواع شدیدتر افسردگی هستند اغلب بی لذتی نافذ، کندی شدید روانی حرکتی، هذیان و حس درماندگی را بروز می دهند. علائمی که صرف نظر از سن و وضعیت رشد بسامد یکسانی دارند عبارت اند از افکار خودکشی، خلق افسرده یا تحریک پذیر، بی خوابی و کاهش توانایی تمرکز.
با این حال مسائل رشد بر تظاهر تمام علایم تأثیر می گذاردو برای مثال، بچه های کوچک غمگینی که به طور مکرر افکار خودکشی بروز می دهند، عموماً قادر به طرح نقشه ای واقعی برای خودکشی یا تبدیل افکارشان به عمل نیستند. خلق کودکان مخصوصاً در مقابل چندین عوامل استرس زای اجتماعی نظیر اختلاف خانوادگی مزمن، سوء رفتار و غفلت و شکست های تحصیلی آسیب پذیر است. بسیاری از بچه های کوچک مبتلا به اختلال افسردگی اساسی قبلاً قربانی سوء رفتار یا غفلت بوده اند و خانواده آن ها بار روانی اجتماعی بالایی دارند مانند بیماری روانی والدین، سوء مصرف مواد یا فقر.کودکان دچار اختلالات افسردگی در محیط های مسموم ممکن است با کاهش استرس یا بیرون آمدن از آن محیط علایم افسردگیشان بهبود یابد. اختلالات افسردگی عموماً به صورت دوره ای تظاهر می کنند، هرچند ممکن است شروع آنها تدریجی باشد و ممکن است تا زمان بروز تخریب در روابط با همسالان و افت تحصیلی یا کناره گیری از فعالیت ها شناسایی نشوند. اختلال کم توجهی-بیش فعالی، اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک در مواردی که چندان هم ناشایع نیست همراه با دوره افسردگی اساسی بروز کنند.
خودکشی دومین علت مرگ در بین کودکان و نوجوانان است
در برخی موارد اختلالات یا آشفتگی های سلوک ممکن است در زمینه دوره افسردگی اساسی دیده شود و با بهبود دوره افسردگی از بین برود. برای تعیین اینکه رفتاری خاص (مثلاً تمرکز ضعیف، نافرمانی یا حملات قشقرق) قبل از دوره افسردگی وجود داشته داشته و ربطی به آن ندارد یا وقوع آن برای اولین بار است و با دوره افسردگی جاری ارتباط دارد، بالینگر باید ترتیب زمانی علائم را مشخص کند.
شواهد قابل ملاحظه حاکی است که اساس اختلالات خلقی در دوره کودکی همانند بالغین است و احتمالاً زیست شناسی عصبی آن حاصل تعامل عوامل آسیب پذیری ژنتیکی و عوامل استرس زای محیطی است.
افسردگی در کودکان
کودک یا نوجوانی که به مرحله خودکشی رسیده است قطعاً آسیب های روحی زیادی دیده است. ممکن است این افراد قبل از اقدام به خودکشی صحبت ها یا تهدیدهایی انجام دهند که باید توسط اطرافیان و والدین جدی گرفته شود.
علل خودکشی در نوجوانان:
- کسب توجه
- اختلالات روانی و بیماری های روحی
- مشکلات خانوادگی
- اتفاقات شدید استرس زا
- تغییرات فیزیکی و ظاهری
- مرگ و از دست دادن نزدیکان
در صورتیکه نشانه های خودکشی در کودک یا نوجوان مشاهده کردید یا فرد تهدید به خودکشی کرد می بایست سریعاً به روانپزشک مراجعه کنید و فرد تحت مراقبت ها و درمان های روانپزشکی قرار گیرد. می بایست تهدیدهای خودکشی را در افراد کم سن و سال جدی گرفت. کلینیک روانپزشکی دی با پرسنل مجرب آماده مشاوره و درمان این بیماران است.
اختلال خلقی افسردگی در کودکانافسردگی از زمان های گذشته به عنوان یک بیماری شناخته شده بوده که به نام های متفاوتی از آن یاد شده است. ابرس پاپیروس یکی از قدیمی ترین مستندات و مدارک پزشکی دنیا در مصر قدیم، حالتی را توضیح می دهد که یک نوع دلسردی و غم و غصه زیاد و یا به اصطلاح امروزی افسردگی است. نوشتههای بقراط نیز نشان می دهد یک نوع حالت «ملانکولی» و افسردگی ناشی از عدم تعادل در روان و بدن وجود دارد.
در کتب طب قدیم ایران این بیماری به تاثیر از طب یونان ، مالیخولیا یا ملانکولی نامیده شده است . بر اساس این اعتقاد قدیمی در نتیجه ی افزایش صفرای سیاه فرد دچار مالیخولیا می شود . مالیخولیا هنوز هم به گروه معینی از افسردگی ها نسبت داده می شود.در سال ۱۹۷۵ ، سلیگمن در مقاله ای اظهار نمود که افسردگی در آسیب شناسی روانی همتا و مشابه سرماخوردگی در پزشکی است دلیل این مشابهت به گستردگی بیماری ، نمودهای متنوع آن و پنهان بودن بیماری مربوط می گردد . انسان ها در هر سنی که باشند گهگاه هیجانات را تجربه می کنند؛ به این معنا که همه ی افراد گاهی غمگین یا افسرده می شوند؛ از شنیدن یک خبر ناراحت کننده یا رو به رو شدن با یک اتفاق ناخوشایند مضطرب می شوند؛ گاهی با ترس دست و پنجه نرم می کنند و خلاصه با انواع هیجانات به گونه ای آشنایی دارند.
افسردگی یکی از اختلالات خلقی در کودکان نیز هست و درمان شناختی _ رفتاری کودکان افسرده پژوهشی نو در تلاش های علمی است . اگر چه سال هاست که به رویکرد های شناختی _ رفتاری افسردگی بزرگسالان توجه شده و درباره ی آن تحقیق شده است تا قبل از دو دهه ی اخیر اختلال های خلقی در کودکان و نوجوانان به دلایلی مورد توجه متخصصان بالینی نبود. پژوهش ها نشان داده است که افسردگی می تواند از آغاز زندگی یعنی دوران نوزادی هم پدید آید. برای مثال ، زمانی که نوزاد به مرحله ای از رشد می رسد که مادر خود را می شناسد جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگی در طفل می شود.
از آن جایی که اصولا افسردگی به معنای فقدان یا از دست دادن است. کودکان افسرده فرد ،محیط یا چیزی دوست داشتنی را از دست داده اند و یا آن را هرگز به دست نیاورده اند. حتی بعضی از روانکاوان افسردگی را معادل عزاداری دانسته اند و عنوان کرده اند که کودک افسرده برای از دست دادن شخص یا چیزی عزیز و دوست داشتنی ، گویی عزاداری می کند. شاید در پاره ای موارد به نظر برسد که کودک چیزی را از دست نداده ، اما مسلماً در بین چیزهایی که دارد. فقدان چیزی را احساس می کند؛ شاید کودک مادر دارد ، ولی مادر دلخواهش نیست ؛ یا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. این گونه مضامین هم به عنوان فقدان سمبلیک مطرح هستند و موجب افسردگی می شوند . شاید والدین از نوع آزاردهنده ، تحقیر کننده و مقایسه کننده هستند که حالات افسردگی در کودک به وجود آمده است. در موارد بسیاری نیز مادر خود افسرده است و کودک در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت کرده است. به طور کلی چنانچه محیط زندگی کودک ، مطلوب نباشد و نیازهایش ارضا نشود؛ خطر افسردگی برای او محتمل است .
بر طبق آمار حدود ۲% کودکان پیش از سن بلوغ و حدود ۵ تا ۸ درصد نوجوانان دچار نوعی افسردگی می باشند . این در حالی است که درمان افسردگی کودکی یکی از چالش انگیزترین موضوعات بالینی و بهداشت روانی عمومی است و از این جهت بازبینی ادبیات مربوط برای دستیابی به بهترین گزینه های درمانی ضرورت دارد.افسردگی در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشی همراه میباشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشی بهعنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. اختلال افسردگی در کودکانی که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر میباشد. اما در ۲ درصد بچههای دبستانی اختلال افسردگی شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان برای نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه میباشد.
در دهه های اخیر تمایل در جهت تعریف افسردگی دوره کودکی-همانند افسردگی بزرگسالی -بوده است ولی به دلیل وجود تفاوت های تکاملی بین کودکان و بزرگسالان،افسردگی دوره کودکی خصوصیات مجزایی دارد و معنای مشابهی ندارد و نشانه های هر کدام متفاوت است. به طور کلی ، افسردگی عبارت است از احساس درماندگی و به بن بست رسیدن ؛ گاهی این اختلال علائم جسمانی دارد و گاهی علائم روانی ؛ در بسیاری ازموارد نیز علائم جسمانی و روانی همزمان دیده می شود.
● چگونه کودک افسرده خود را بشناسیم ؟
کودک افسرده از لحاظ ظاهر رنگ پریده است . افکار خودکشی آنی و بدونه برنامه ریزی در او دیده می شود. یک کودک افسرده تابع امیال آنی خود است. او اعتماد به نفس ضعیفی دارد و خود را فردی می داند که دست به هر کاری بزندمطمئنا در آن شکست می خورد او هیچگاه باور نمی کند که بتواند مشکلاتش را حل کند. او هیچ کاری را به صورت پیگیر انجام نمی دهد.هیچگاه برای کاری داوطلب نمی شود چون شرکت خود را بی ارزش و بی فایده می داند. خودش را دست کم می گیرد و فکر می کند که او همیشه باعث نا امیدی دیگران از خود می شود.این کودکان معمولا معلومات کمی دارند و به دلیل ترس از عدم تایید اطرافیان بسیار محتاط سخن می گویند. برخی از کودکان افسرده دچار عذاب شدید روحی اند، بهانه تراشی های متفاوت از انواع دردها و بیماری ها نیز از علایم بارز این کودکان است آنها کلکسیونی از انواع بیماریها را در خود دارند بسیار تمارض می کنند و احتمالاً معتقدند که اطرافیان ، زمانی آنها را دوست دارند که ترحم برانگیز رفتار کنند. این کودکان دوست دارند شخص دیگری باشند.تمرکز ندارد و یا مدت زمان تمرکز کوتاهی دارند.
به لحاظ پایین بودن سطح توجه تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیستند. یادگیری کُند ی دارند و علاقه ای به درس نشان نمی دهند. در اغلب موارد افت تحصیلی حاصل می شود. سردرد، دل درد ، سرگیجه و حالت تهوع ، بیتفاوتی، سطح پایین انرژی، گوشهگیری اجتماعی، آشفتگی های خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار ، از دیگر نشانه های جسمانی افسردگی کودکان است. همچنین این کودکان در برخی موارد دزدی می کنند ، دروغ می گویند و نسبت به هم سن و سالهای خود بسیارحسادت می ورزند. در گذشته نیازهای کودکان در زمینه ی بهداشت روانی به اندازه ی کافی برطرف نمی شد در سال های اخیر روان شناسان کودک اهمیت زیادی برای پیشگیری از بروز مشکلات دوران کودکی قایل هستند . به روشنی می توان دریافت که اختلالات خلقی چون افسردگی محدود به جمع بخصوصی نیست، بلکه موضوع فراگیر در سطح جهان است که توجه همه ی افراد را در سطح اجتماع طلب می کند .
آیا اختلال دوقطبی در کودکان نیز شکل میگیرد؟ بله، کودکان هم ممکن است مبتلا به اختلال دوقطبی شوند. اگرچه این اختلال بیشتر در سالهای پایانی کودکی یا در نوجوانی تشخیص داده میشود، اما کودکان در هر سنی ممکن است به آن مبتلا شوند. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم دربارهی اختلال دوقطبی در کودکان و راههای کمک به کودک مبتلا به آن صحبت کنیم.اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با تغییر حالت رفتاری از بیش فعالی یا شیدایی به افسردگی شدید همراه است. تشخیص این اختلال در کودکان مسئلهی بغرنجی است. برخی متخصصین باور دارند بروز این اختلال در کودکان بسیار نادر است و در اینباره اغراق میشود، برخی دیگر خلاف این را باور دارند. تاکنون کارشناسان نتوانستهاند با اطمینان دربارهی میزان شیوع این اختلال در کودکان نظر بدهند.
تغییرات احساسی و رفتارهای ناهنجار برای هر کودک و نوجوانی طبیعی است. بیشتر وقتها این موارد نشانهی هیچ بیماری یا مشکل روانی که نیازمند درمان باشد، نیست. هر بچهای ممکن است روزهای سختی را پشت سر بگذراند؛ احساس سرخوردگی، کسالت، عصبیبودن، خشم، بیشفعالی یا طغیان در دورههای مختلف امری طبیعی است، اما اگر این نشانهها در کودکتان بروز شدیدتری دارد، ادامهدار است و مشکلاتی جدی ایجاد میکند، ممکن است مسئلهی مهمتری درمیان باشد.
در کودکان ۶ تا ۱۸ ساله همچنین ممکن است اختلال خلقی مخرب از هم گسیخته (DMDD) بروز کند. این اختلال با کجخلقی و خشم شدید و به صورت تکرارشونده همراه است که با تعریف رایج اختلال دوقطبی، همخوانی ندارد. مسئلهی مهم این است که سریع نتیجهگیری نکنید. اگر تشخیص داده شد کودکتان مبتلا به اختلال دوقطبی است، پیش از هر اقدام درمانی با یک متخصص دیگر هم مشورت کنید. باید نسبت به کسی که درمان کودکتان را بهعهده دارد، اطمینان داشته و با او راحت باشید.
علائم اختلال دوقطبی در کودکان
برخی از نشانهی اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
تغییر حالت و رفتار شدید که متفاوت از تغییر رفتارهای دورهای و عادی کودک است؛
بیشفعالی، رفتارهای عصبی، پرخاشگرانه و مخالف هنجارهای اجتماعی؛
رفتارهای بیپروا و مخاطرهآمیز که با شخصیت او همخوانی ندارد، مانند مصرف مواد یا ولخرجیهای بیقاعده؛
بی خوابی یا کاهش چشمگیر نیاز به خواب؛
کجخلقی و افسردگی در بیشتر روز و تقریبا هر روز؛
خودبزرگبینی و اغراق در مورد تواناییهای فردی؛
فکر خودکشی و رفتارهایی در جهت آن در کودکان بزرگتر و نوجوانها.
نشانههای اختلال دوقطبی در کودکان در دورههای ناپیوسته و مجزا آشکار میشوند؛ در فاصلهی بین این دورهها رفتار کودک به حالت طبیعی و عادی برمیگردد.
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است؛ زیرا بسیاری از نشانههای آن مشابه نشانههای بیشفعالی-کمتوجهی (ADHD)، اختلال سلوک (رفتاری که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن را نقض میکند) و حتی رفتارهای رایج کودکانه است. یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان اختلال بیشفعالی-کمتوجهی تجویز میشوند، معمولا محرک شیدایی در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند.
شیدایی در کودکان نسبت به بزرگسالان با آسیبهای بیشتری همراه است؛ روان پریشی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیرواقعی در حالت شیدایی کودکان بیشتر رخ میدهد. کودکان در دورهی افسردگی بیشتر از نشانههای فیزیکی افسردگی مانند درد و تیرکشیدن شکایت میکنند.
یکی از تفاوتهای عمدهی این اختلال در کودکان این است که چرخههای تغییر رفتار در کودکان مبتلا به دوقطبی بسیار سریعتر از بزرگسالان رخ میدهند. درحالیکه دورههای شیدایی و افسردگی در بزرگسالان هفتهها، ماهها و حتی سالها طول میکشد، تغییر دورهها در کودکان ممکن است بهطور روزانه رخ بدهد!
چطور به کودک مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کنیم؟
اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوان ها
اگر فرزندتان مبتلا به اختلال دوقطبی است، راههای زیادی برای کمک به او وجود دارد. برخی از این راهها را در ادامه معرفی میکنیم.
۱. به زمانبندی مصرف داروها پایبند باشید
باید کاری کنید کودکتان داروهای لازم را برای درمان اختلال دریافت کند. از یادآور، یادداشت یا هر چیزی که به شما کمک میکند زمان مصرف داروها را بهیاد بسپارید، بهره بگیرید. اگر کودکتان باید در زمان مدرسه دارو مصرف کند، با مسئولین مدرسه و مربی بهداشت در اینباره صحبت کنید.
۲. به عوارض جانبی توجه کنید
بسیاری از داروهای درمان اختلال دوقطبی در بزرگسالان موردآزمایش قرار گرفتهاند و تأثیر تعداد اندکی از داروها روی کودکان و نوجوانان مطالعه شده است. کودکان با مصرف این داروها معمولا دچار عوارض بیشتری مانند افزایش وزن، تغییر قند خون و کلسترول خون میشوند. از پزشک کودکتان دربارهی عوارضی که باید تحتنظر قرار بدهید، پرسوجو کنید. بنابر هشدار سازمان غذا و داروی آمریکا برخی داروهای ضدافسردگی ممکن است، احتمال اقدام به خودکشی را در کوکان، نوجوانان و جوانهای زیر ۲۴ سال افزایش دهند.
۳. با معلمهای کودکتان صحبت کنید
در برخی موارد کودک مبتلا به اختلال دوقطبی به توجه ویژهای در مدرسه نیاز دارد. بهطور مثال ممکن است به استراحت بیشتر یا تکلیف کمتری در دورههای بحرانی داشته باشد. گاهی ممکن است مجبور شوید مدتی کودکتان را به مدرسه نفرستید، دستکم تازمانیکه نشانههای اختلال پایدار شوند.
۴. برنامهای منظم و یکنواخت داشته باشید
برنامهی یکنواخت روزانه بهشکل چشمگیری به کودکان مبتلا به دوقطبی کمک میکند. به او کمک کنید یاد بگیرد هر روز در ساعت معینی بیدار شود، غذا بخورد، ورزش و بازی کند و بخوابد. تمام تلاشتان را برای کاهش تنش در خانواده بکنید.
۵. درمان خانوادگی را درنظر بگیرید
فرزند مبتلا به اختلال دوقطبی بار بزرگی به دوش همهی خانواده است. حتی ممکن است زندگی زناشویی را دچار تنش کند. ممکن است فرزندان دیگر متوجه مشکل خواهر یا برادرشان نشوند یا از توجه بیشتر و ویژه به او آزرده شوند. جلسههای درمانی خانوادگی به همهی اعضای خانواده کمک میکند با وضعیت آشنا شوند و بهتر با آن کنار بیایند.
۶. مراقب نشانههای میل به خودکشی باشید
هیچ پدر و مادری دوست ندارد به اینکه فرزندش ممکن است به خودش آسیب بزند، فکر کند، اما بدبختانه این تهدید وجود دارد؛ حتی در مورد کودکان. اگر کودکتان از میل به پایان زندگی صحبت میکند یا دست به کاری میزند که زندگیاش را تهدید میکند، به آن بیتوجه نباشید. ابزار و داروهای خطرناک را از خانه خارج کنید و بهسرعت کمک حرفهای بگیرید.
اختلال دوقطبی در نوجوانها
نشانهها و روش درمان اختلال دوقطبی در نوجوانان تا اندازهی زیادی مشابه بزرگسالان است، اما درگیربودن فرزند نوجوانتان با این اختلال، با مشکلات ویژهی دیگری همراه است.وقتی نوجوانها بزرگتر میشوند، دلِ خوشی از اینکه مجبور به پیگیری روش درمانی خاصی شوند، نخواهند داشت و ممکن است در برابر آن مقاوت کنند. پس با آنها صحبت کنید؛ روراست و همراه با پزشک فرزندتان دربارهی روشهای درمانی مختلف گفتوگو کنید. هنگام بحث دربارهی انتخاب روش درمان و داروهای مورداستفاده کاری نکنید، فرزندتان احساس کند در مقابل او هستید.درست مانند بزرگسالان، نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی باید از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنند. درغیر اینصورت ممکن است این مواد در ترکیب با داروی مصرفیشان باعث بروز یا تشدید تغییر حالت رفتاری شود. احتمال اعتیاد به داروهای مصرفی در نوجوانان بیشتر از کودکان و بزرگسالان است. درمورد نوجوانان هم تعیین برنامهی خواب و بیداری معین و یکنواخت (تنظیم ساعت خواب) اهمیت دارد. همچنین باید روشی مؤثر برای مقابله و کنارآمدن با اضطراب و پریشانیهای دورهای تعیین کنید.
اگر فرزندتان دچار تغییرهای جدی در حالت و رفتار، افسردگی یا مشکلات رفتاری است، با مشاور یا پزشک متخصص در زمینهی درمان کودکان مشورت کنید. تغییر حالت و رفتار ناشی از اختلال دوقطبی یا دیگر مسائل روانی ممکن است به مشکلات و ناهنجاریهای جدی منجر شود. درمان بهموقع و زودهنگام از پیامدهای آسیبزا جلوگیری میکند و از اثرات منفی اختلالات روانی بر سلامت فرزندتان میکاهد.
گروهی از ناراحتی ها و بیماری های روانی را اختلالات خلقی می گویند. د کودکتان تا دیروز خوب و سرحال بود اما حالا مدتی است بهانه گیری می کند و حتی دیگر حرفتان را گوش نمی دهد. او که تا همین چند وقت پیش جزو بچه های آرام بود حالا دعوا می کند و در مقابل حرف های شما می ایستد. از کنار چنین علائمی راحت می گذرید؟ نکته اینجاست که این تغییرات واضح در خلق و خوی فرزندتان بدون شک علتی دارد که پیداکردن آن توسط متخصص می تواند خیالتان را از بابت تشخیص و درمان به موقع اختلالات خلقی راحت کند.
انواع اختلالات خلقی در کودکان
اختلالات خلقی در کودکان درحقیقت همان اختلالاتی است که در بزرگسالان وجود دارد اما علائم کودکان با توجه به سطح رشدی، شناختی و رشد تکاملی تفاوت می کند. در بزرگسالان اختلال خلقی 2 گروه است؛
اختلال افسردگی و دوقطبی.
در کودکان نیز همین 2 گروه را برای اختلال خلقی درنظر می گیرند. هرچند در مورد میزان شیوع این 2 نوع اختلال در کودکان مطالعات دقیقی انجام نشده اما به طور کلی افسردگی تک قطبی به نسبت اختلال دوقطبی در کودکان شیوع کمتری دارد.
نشانه های اختلال دوقطبی
در اختلال دوقطبی معیارهای شناختی همانند بزرگسالان است. اما نکته اینجاست که ظهور علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. شایع ترین علامت در اختلال دوقطبی شیدایی و تحری پذیری یا همان خلق بالاست. به همین دلیل است که اختلال دوقطبی را بیشتر به نام شیدایی یا مانیا می شناسند. در اختلال دوقطبی یک طیف شیدایی یا خلق بالا و یک طیف افسردگی است. باید توجه داشت که اگر کودک فقط یک بار هم تجربه خلق بالا را داشته باشد باز هم اختلال دوقطبی در مورد او مطرح می شود. در کودکان معمولا تحریک پذیری شایع تر است.
به این ترتیب که مثلا کودکی که آرام بوده حالا پرخاشگر شده یا خلق بالا را نشان می دهد و بی جهت می خندد و شادی بی دلیل دارد. نشانه دیگر این اختلال افزایش اعتماد به نفس است که در بزرگسالان به این صورت دیده می شود که فرد فکر می کند مهم است و هذیان بزرگ بینی دارد ولی در کودکان ممکن است این طور خود را نشان دهد که کودک بچه های دیگر را بزند و این تصور را داشته باشد که قوی تر از بچه های دیگر است.
براساس سطح شناختی ممکن است افزایش اعتماد به نفس خود را این طور نشان دهد که کودک لجباز و نافرمان شود. در این شرایط نافرمانی معادل اعتماد به نفس بالاست. کودکی که اختلال دوقطبی دارد دچار بی خوابی و افزایش انرژی است. به این صورت که اگر پیش تر یک ساعت فوتبال بازی می کرد حالا ساعات طولانی را به بازی می پردازد و اصلا احساس خستگی نمی کند. بی قراری یکی دیگر از علائم این اختلال است. وجود این علامت کودک را کلافه می کند به طوری که مدام راه می رود و وقتی از او درباره مشکلش سوال می شود علت را نمی داند. این موضوع می تواند خودش را به صورت تمایل به خروج از منزل نشان دهد و کودک مدام تقاضا کند که مثلا به پارک بروند.از جمله علائم دیگر می توان به ولخرجی اشاره کرد. به این شکل که خواسته های کودک بیشتر یا به صورت غیرطبیعی بخشنده می شود و اسباب بازی هایش را به دیگران می بخشد و خودش را درگیر کارهایی می کند که عاقبت خوشی ندارد. یکی از علائم مهم دیگر در کودکان کمی بزرگ تر افزایش میل جنسی است که در آن دختر و پسر نوجوان به جنس مخالف تمایل نشان می دهند و گاهی اوقات ممکن است درگیر روابط جنسی شوند. در کودکان کم سن تر چون میل جنسی هنوز بروز ندارد ممکن است این حالت خودش را به صورت فحش های رکیک جنسی یا دست زدن به بدن مادر و خواهر نشان دهد. پرحرفی هم از دیگر علائم اختلال دوقطبی تشخیص داده شده است.
تشخیص چطور انجام می شود؟
معمولا زمانی تشخیص اختلال دوقطبی داده می شود که علائم برای یک هفته وجود داشته باشد. گاهی اوقات که شدت علائم زیاد نیست می توان به صورت سرپایی درمان را انجام داد. اما چون معمولا این علائم شدید است به بستری شدن و مراقبت کامل نیاز است.در بزرگ تر ها اختلال شیدایی به صورت 1 تا 2 هفته ای و مجزا از دوره های دیگر زندگی است و می توان گفت فرد بزرگسال تا مدتی قبل علائمی نداشته اما در مورد کودکان ممکن است این علائم یک سال ادامه داشته باشد. به این صورت که دوره مجزایی وجود ندارد که بتوان تشخیص دوقطبی داد و حتی گاهی ممکن است علائم به تغییرات دوران نوجوانی نسبت داده شود. به همین دلیل بسیار مهم است که روان پزشک کودک را معاینه کند و شرح حال کامل از او بگیرد.هرگونه تغییر خلق کودک باید به اطلاع پزشک برسد. در کودکی که یک دوره اختلال دوقطبی وجود داشته باشد حداقل 2 سال باید دارودرمانی انجام شود. هرچه تعداد عود اختلال بیشتر باشد مدت استفاده از دارو هم بیشتر است. به همین دلیل والدین نباید احساس کنند درمان کوتاه مدت است. اگر بعد از 2 سال هیچ گونه عود بیماری وجود نداشته باشد دارو کم به تدریج و در نهایت قطع می شود.
نشانه علائم اختلال دوقطبی با بیش فعالی
بسیاری از اوقات افتراق اختلال دوقطبی و بیش فعالی سخت است ولی کودک بیش فعال علائم را از 4-3 سالگی نشان می دهد و علائم ام مربوط به یک دوره خاص نمی شود درحالی که اختلال دوقطبی در یک دوره خاص اتفاق می افتد. ممکن است کودکی بیش فعال باشد و بعد دچار اختلال دوقطبی شود که به صورت تغییر سطح عملکرد نسبت به قبل خود را بروز می دهد. ضمن آنکه در فردی که دوقطبی دارد افزایش میل جنسی وجود دارد در حالی که در بیش فعالی این حالت دیده نمی شود. در کودکان نیز مانند بزرگسالان، علت بروز اختلال پایین تر باشد سهم ژنتیک بیشتر است اما عوامل محیطی هم نقش دارد. گاهی اوقات کودک بعد از طلاق یا استرس محیطی دچار این اختلال می شود اما ژنتیک هم برای بروز آن لازم است.
روند درمان افسردگی تک قطبی
علائم این نوع اختلال باید دست کم 2 هفته وجود داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال افسردگی داد. اگر افسردگی تک قطبی خفیف باشد روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری انجام می شود اما فقط تحت نظر متخصص و با تعداد جلسات مناسب. در صورت دسترسی نداشتن به روان درمانی دارودرمانی انجام می شود.داروهای این اختلال بازجذب کننده سروتونین هستند که فلوکستین و ستالوپرام در این دسته دارویی قرار دارند. برخی والدین ممکن است اقدام به خوددرمانی کنند و خودسرانه به کودک فلوکستین بدهند در حالی که برخی اوقات داروهای ضدافسردگی در کودکانی که افسردگی شان از نوع دوقطبی است باعث شروع دوره شیدایی می شود. بنابراین ابتدا باید معیارهای افسردگی دوقطبی رد شود سپس اقدام به تجویز این داروها شود.
افسردگی تک قطبی، نوع دیگر اختلال خلقی
افسردگی ممکن است طی اختلال دوقطبی بروز کند یا به صورت تک قطبی باشد. در کودکان افسردگی تک قطبی کمتر بروز می کند. علائم این اختلال مانند بزرگ ترهاست اما تظاهر علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. یکی از علائم مهم، خلق پایین یا تحریک پذیری است به طوری که کودک عصبی و زودرنج می شود و مدام دعوا می کند. خلق پایین به صورت بهانه گیری و گریه هم بروز می کند. در افسردگی کاهش انرژی وجود دارد و کودک فعالیت های معمولش را انجام نمی دهد.لذت نبردن از زندگی و تفریحات یکی دیگر از نشانه هاست و ممکن است کودکی که با همسالانش بازی می کرد دیگر میلی به بازی نداشته باشد. خواب کودک افسرده هم به هم می خورد و او یا پرخواب می شود یا کم خواب. کم اشتهایی و پراشتهایی نیز از نشانه های افسردگی تک قطبی است. کودک افسرده ناامید است و انگیزه ندارد و اظهار ناتوانی می کند. افکار منفی در کودک به صورت فکر مرگ خود یا مرگ دیگران است. مثلا می گوید «کاش به دنیا نیامده بودم» اما در نوجوانان به صورت افکار خودکشی است.
پرخاشگری میتواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود.پرخاشگری میتواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود. پرخاشگری مسالهای چند جانبه است که معمولا به واسطه وضعیت درمانی، مشکلات پزشکی و شرایط زندگی رخ میدهد. اولین قدم اساسی برای درمان پرخاشگری یافتن علت بروز آن است.
علل پرخاشگری
شما میتوانید علل پرخاشگری را در گروههای مختلفی تقسیم بندی کنید.
اختلالات خلق کودک
در ابتدا باید دید آیا فرزند شما از مشکلات خلقی رنج میبرد؟ کودکان مبتلا به بیماری دو قطبی، هنگامی که در حالت عادی نیستند، غالبا پرخاشگر میشوند.آنها کنترل خود را از دست داده و به یکبار تصمیم میگیرند. از طرفی دیگر هنگامی که این کودکان دچار حالت افسردگی میشوند، با وجود اینکه در این وضعیت به ندرت پرخاشگری میکنند، اما باز هم میتوانند تند مزاج باشند و در مواردی این کج خلقی و زود رنجی پرخاشگری را به دنبال دارد.
روان پریشی کودک
افراد مبتلا به بیماریهای روانی نیز پرخاشگر هستند. برای مثال کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به محرکهای درونی به گونه ای آشفته واکنش نشان میدهند.بعضی از کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی بدگمان و مشکوک بوده ـ یا دچاراختلال شخصیت پارانویید میشوند ـ بنابراین آنان به علت ترس درونی خودشان حالتی پرخاشگرانه دارند.
ناامیدی کودک
کودکانی که دچار مشکلاتی از جمله ناتوانی رشدی یا مشکلات برقراری ارتباط (از جمله اتیسم) هستند نیز میتوانند پرخاشگر باشند.
معمولا، هنگامی که این کودکان عصبانی شده پرخاشگر میشوند. آنان غالبا به این علت که در مواجهه با ترس و نا امیدی خود دچار مشکل هستند و نمیتوانند احساسات خود را همانند دیگران بیان کنند، دچار پرخاشگری میشوند. پرخاشگری در این کودکان میتواند فرم دیگری از تکانشگری باشد.
تکانشگری و رفتارهای مخرب کودک
اختلال کم توجهی ـ بیش فعالی که متداول ترین آن تکانشگری و ناتوانی در تصمیم گیری میباشد، در کودکان مبتلا به آن موجب بروز رفتارهایی میشود که پرخاشگرانه به نظر میرسند. غالبا کودکان عواقب کارهای خود را در نظر نمیگیرند، در نتیجه بعضی از رفتارها و اعمال آنان میتوانند بد خواهانه و سنگدلانه به نظر برسند، در حالی که در واقع آنان اصلا به عواقب آن عمل فکر نکرده اند.
اختلال رفتاری کودک
پرخاشگری بخش عظیمی از بیماری اختلال رفتاری است. بر خلاف کودکانی که عواقب عمل خود را مد نظر قرار نمیدهند، کودکان مبتلا به اختلال رفتاری، از روی عمد رفتاری بد خواهانه دارند بنابراین پیش بینی و درمان بیماری در آنان متفاوت است.
آسیب اندامها
در مواردی آسیب اندامها دلیل فوران عصبانیت و پرخاشگری است. هنگامی که لب قدامی مغز کودک دچار آسیب میشود و در انواع مختلفی از بیماری صرع پر خاشگری صورت میگیرد. این احتمال وجود دارد که در این موارد هیچ گونه توضیح قابل قبولی برای حالتهای پرخاشگرانه کودک وجود نداشته باشد. این وضعیت میتواند با رفتارهای خشونت آمیز همراه باشد.
نکته
در پایان باید اشاره کرد که در مواردی خشونت و پرخاشگری موجود در کودکان و نوجوانان به واسطه عوامل استرسزایی که با آن مواجه هستند ایجاد میشود و به بیانی دیگر به علت وجود یک مشکل روحی اساسی نمیباشد. با این وجود باید در نظر داشت که این موارد به ندرت رخ میدهند و اگر کودکی به دفعات دچار پرخاشگری و خشونت شود، نشانگر وجود یک مشکل و یا اختلال عاطفی در او میباشد.