همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

اختلالات خلقی در کودکان

گروهی از ناراحتی ها و بیماری های روانی را اختلالات خلقی می گویند. د کودکتان تا دیروز خوب و سرحال بود اما حالا مدتی است بهانه گیری می کند و حتی دیگر حرفتان را گوش نمی دهد. او که تا همین چند وقت پیش جزو بچه های آرام بود حالا دعوا می کند و در مقابل حرف های شما می ایستد. از کنار چنین علائمی راحت می گذرید؟ نکته اینجاست که این تغییرات واضح در خلق و خوی فرزندتان بدون شک علتی دارد که پیداکردن آن توسط متخصص می تواند خیالتان را از بابت تشخیص و درمان به موقع اختلالات خلقی راحت کند.

انواع اختلالات خلقی در کودکان

اختلالات خلقی در کودکان درحقیقت همان اختلالاتی است که در بزرگسالان وجود دارد اما علائم کودکان با توجه به سطح رشدی، شناختی و رشد تکاملی تفاوت می کند. در بزرگسالان اختلال خلقی 2 گروه است؛ 

اختلال افسردگی و دوقطبی.

در کودکان نیز همین 2 گروه را برای اختلال خلقی درنظر می گیرند. هرچند در مورد میزان شیوع این 2 نوع اختلال در کودکان مطالعات دقیقی انجام نشده اما به طور کلی افسردگی تک قطبی به نسبت اختلال دوقطبی در کودکان شیوع کمتری دارد.

نشانه های اختلال دوقطبی

در اختلال دوقطبی معیارهای شناختی همانند بزرگسالان است. اما نکته اینجاست که ظهور علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. شایع ترین علامت در اختلال دوقطبی شیدایی و تحری پذیری یا همان خلق بالاست. به همین دلیل است که اختلال دوقطبی را بیشتر به نام شیدایی یا مانیا می شناسند. در اختلال دوقطبی یک طیف شیدایی یا خلق بالا و یک طیف افسردگی است. باید توجه داشت که اگر کودک فقط یک بار هم تجربه خلق بالا را داشته باشد باز هم اختلال دوقطبی در مورد او مطرح می شود. در کودکان معمولا تحریک پذیری شایع تر است.

به این ترتیب که  مثلا کودکی که آرام بوده حالا پرخاشگر شده یا خلق بالا را نشان می دهد و بی  جهت می خندد و شادی بی دلیل دارد. نشانه دیگر این اختلال افزایش اعتماد به نفس است که در بزرگسالان به این صورت دیده می شود که فرد فکر می کند مهم است و هذیان بزرگ بینی دارد ولی در کودکان ممکن است این طور خود را نشان دهد که کودک بچه های دیگر را بزند و این تصور را داشته باشد که قوی تر از بچه های دیگر است.

براساس سطح شناختی ممکن است افزایش اعتماد به نفس خود را این طور نشان دهد که کودک لجباز و نافرمان شود. در این شرایط نافرمانی معادل اعتماد به نفس بالاست. کودکی که اختلال دوقطبی دارد دچار بی خوابی و افزایش انرژی است. به این صورت که اگر پیش تر یک ساعت فوتبال بازی می کرد حالا ساعات طولانی را به بازی می پردازد و اصلا احساس خستگی نمی کند. بی قراری یکی دیگر از علائم این اختلال است. وجود این علامت کودک را کلافه می کند به طوری که مدام راه می رود و وقتی از او درباره مشکلش سوال می شود علت را نمی داند. این موضوع می تواند خودش را به صورت تمایل به خروج از منزل نشان دهد و کودک مدام تقاضا کند که مثلا به پارک بروند.از جمله علائم دیگر می توان به ولخرجی اشاره کرد. به این شکل که خواسته های کودک بیشتر یا به صورت غیرطبیعی بخشنده می شود و اسباب بازی هایش را به دیگران می بخشد و خودش را درگیر کارهایی می کند که عاقبت خوشی ندارد. یکی از علائم مهم دیگر در کودکان کمی بزرگ تر افزایش میل جنسی است که در آن دختر و پسر نوجوان به جنس مخالف تمایل نشان می دهند و گاهی اوقات ممکن است درگیر روابط جنسی شوند. در کودکان کم سن تر چون میل جنسی هنوز بروز ندارد ممکن است این حالت خودش را به صورت فحش های رکیک جنسی یا دست زدن به بدن مادر و خواهر نشان دهد. پرحرفی هم از دیگر علائم اختلال دوقطبی تشخیص داده شده است.

تشخیص چطور انجام می شود؟

معمولا زمانی تشخیص اختلال دوقطبی داده می شود که علائم برای یک هفته وجود داشته باشد. گاهی اوقات که شدت علائم زیاد نیست می توان به صورت سرپایی درمان را انجام داد. اما چون معمولا این علائم شدید است به بستری شدن و مراقبت کامل نیاز است.در بزرگ تر ها اختلال شیدایی به صورت 1 تا 2 هفته ای و مجزا از دوره های دیگر زندگی است و می توان گفت فرد بزرگسال تا مدتی قبل علائمی نداشته اما در مورد کودکان ممکن است این علائم یک سال ادامه داشته باشد. به این صورت که دوره مجزایی وجود ندارد که بتوان تشخیص دوقطبی داد و حتی گاهی ممکن است علائم به تغییرات دوران نوجوانی نسبت داده شود. به همین دلیل بسیار مهم است که روان پزشک کودک را معاینه کند و شرح حال کامل از او بگیرد.هرگونه تغییر خلق کودک باید به اطلاع پزشک برسد. در کودکی که یک دوره اختلال دوقطبی وجود داشته باشد حداقل 2 سال باید دارودرمانی انجام شود. هرچه تعداد عود اختلال بیشتر باشد مدت استفاده از دارو هم بیشتر است. به همین دلیل والدین نباید احساس کنند درمان کوتاه مدت است. اگر بعد از 2 سال هیچ گونه عود بیماری وجود نداشته باشد دارو کم به تدریج و در نهایت قطع می شود.

نشانه علائم اختلال دوقطبی با بیش فعالی

بسیاری از اوقات افتراق اختلال دوقطبی و بیش فعالی سخت است ولی کودک بیش فعال علائم را از 4-3 سالگی نشان می دهد و علائم ام مربوط به یک دوره خاص نمی شود درحالی که اختلال دوقطبی در یک دوره خاص اتفاق می افتد. ممکن است کودکی بیش فعال باشد و بعد دچار اختلال دوقطبی شود که به صورت تغییر سطح عملکرد نسبت به قبل خود را بروز می دهد. ضمن آنکه در فردی که دوقطبی دارد افزایش میل جنسی وجود دارد در حالی که در بیش فعالی این حالت دیده نمی شود. در کودکان نیز مانند بزرگسالان، علت بروز اختلال پایین تر باشد سهم ژنتیک بیشتر است اما عوامل محیطی هم نقش دارد. گاهی اوقات کودک بعد از طلاق یا استرس محیطی دچار این اختلال می شود اما ژنتیک هم برای بروز آن لازم است.

روند درمان افسردگی تک قطبی

علائم این نوع اختلال باید دست کم 2 هفته وجود داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال افسردگی داد. اگر افسردگی تک قطبی خفیف باشد روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری انجام می شود اما فقط تحت نظر متخصص و با تعداد جلسات مناسب. در صورت دسترسی نداشتن به روان درمانی دارودرمانی انجام می شود.داروهای این اختلال بازجذب کننده سروتونین هستند که فلوکستین و ستالوپرام در این دسته دارویی قرار دارند. برخی والدین ممکن است اقدام به خوددرمانی کنند و خودسرانه به کودک فلوکستین بدهند در حالی که برخی اوقات داروهای ضدافسردگی در کودکانی که افسردگی شان از نوع دوقطبی است باعث شروع دوره شیدایی می شود. بنابراین ابتدا باید معیارهای افسردگی دوقطبی رد شود سپس اقدام به تجویز این داروها شود.

افسردگی تک قطبی، نوع دیگر اختلال خلقی

افسردگی ممکن است طی اختلال دوقطبی بروز کند یا به صورت تک قطبی باشد. در کودکان افسردگی تک قطبی کمتر بروز می کند. علائم این اختلال مانند بزرگ ترهاست اما تظاهر علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. یکی از علائم مهم، خلق پایین یا تحریک پذیری است به طوری که کودک عصبی و زودرنج می شود و مدام دعوا می کند. خلق پایین به صورت بهانه گیری و گریه هم بروز می کند. در افسردگی کاهش انرژی وجود دارد و کودک فعالیت های معمولش را انجام نمی دهد.لذت نبردن از زندگی و تفریحات یکی دیگر از نشانه هاست و ممکن است کودکی که با همسالانش بازی می کرد دیگر میلی به بازی نداشته باشد. خواب کودک افسرده هم به هم می خورد و او یا پرخواب می شود یا کم خواب. کم اشتهایی و پراشتهایی نیز از نشانه های افسردگی تک قطبی است. کودک افسرده ناامید است و انگیزه ندارد و اظهار ناتوانی می کند. افکار منفی در کودک به صورت فکر مرگ خود یا مرگ دیگران است. مثلا می گوید «کاش به دنیا نیامده بودم» اما در نوجوانان به صورت افکار خودکشی است.

پرخاشگری می‌تواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود.پرخاشگری می‌تواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود. پرخاشگری مساله‌ای چند جانبه است که معمولا به واسطه وضعیت درمانی، مشکلات پزشکی و شرایط زندگی رخ می‌‌دهد. اولین قدم اساسی برای درمان پرخاشگری یافتن علت بروز آن است.

علل پرخاشگری

شما می‌توانید علل پرخاشگری را در گروه‌های مختلفی تقسیم بندی کنید.

اختلالات خلق کودک

در ابتدا باید دید آیا فرزند شما از مشکلات خلقی رنج می‌برد؟ کودکان مبتلا به بیماری دو قطبی، هنگامی که در حالت عادی نیستند، غالبا پرخاشگر می‌شوند.آن‌ها کنترل خود را از دست داده و به یک‌بار تصمیم می‌گیرند. از طرفی دیگر هنگامی که این کودکان دچار حالت افسردگی می‌شوند، با وجود اینکه در این وضعیت به ندرت پرخاشگری می‌کنند، اما باز هم می‌توانند تند مزاج باشند و در مواردی این کج خلقی و زود رنجی پرخاشگری را به دنبال دارد.

روان پریشی کودک

 افراد مبتلا به بیماری‌های روانی نیز پرخاشگر هستند. برای مثال کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به محرک‌های درونی به گونه ای آشفته واکنش نشان می‌دهند.بعضی از کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی بدگمان و مشکوک بوده ـ یا دچاراختلال شخصیت پارانویید می‌شوند ـ بنابراین آنان به علت ترس درونی خودشان حالتی پرخاشگرانه دارند.

ناامیدی کودک

کودکانی که دچار مشکلاتی از جمله ناتوانی رشدی یا مشکلات برقراری ارتباط (از جمله اتیسم) هستند نیز می‌توانند پرخاشگر باشند.

معمولا، هنگامی که این کودکان عصبانی شده پرخاشگر می‌شوند. آنان غالبا به این علت که در مواجهه با ترس و نا امیدی خود دچار مشکل هستند و نمی‌توانند احساسات خود را همانند دیگران بیان کنند، دچار پرخاشگری می‌شوند. پرخاشگری در این کودکان می‌تواند فرم دیگری از تکانشگری باشد.

تکانشگری و رفتار‌های مخرب کودک

 اختلال کم توجهی ـ بیش فعالی که متداول ترین آن تکانشگری و ناتوانی در تصمیم گیری می‌باشد، در کودکان مبتلا به آن موجب بروز رفتار‌هایی می‌شود که پرخاشگرانه به نظر می‌رسند. غالبا کودکان عواقب کار‌های خود را در نظر نمی‌گیرند، در نتیجه بعضی از رفتار‌ها و اعمال آنان می‌توانند بد خواهانه و سنگدلانه به نظر برسند، در حالی که در واقع آنان اصلا به عواقب آن عمل فکر نکرده اند.

اختلال رفتاری کودک

 پرخاشگری بخش عظیمی از بیماری اختلال رفتاری است. بر خلاف کودکانی که عواقب عمل خود را مد نظر قرار نمی‌دهند، کودکان مبتلا به اختلال رفتاری، از روی عمد رفتاری بد خواهانه دارند بنابراین پیش بینی و درمان بیماری در آنان متفاوت است.

آسیب اندام‌ها

در مواردی آسیب اندام‌ها دلیل فوران عصبانیت و پرخاشگری است. هنگامی که لب قدامی مغز کودک دچار آسیب می‌شود و در انواع مختلفی از بیماری صرع پر خاشگری صورت می‌گیرد. این احتمال وجود دارد که در این موارد هیچ گونه توضیح قابل قبولی برای حالت‌های پرخاشگرانه کودک وجود نداشته باشد. این وضعیت می‌تواند با رفتار‌های خشونت آمیز همراه باشد.

نکته

در پایان باید اشاره کرد که در مواردی خشونت و پرخاشگری موجود در کودکان و نوجوانان به واسطه عوامل استرس‌زایی که با آن مواجه هستند ایجاد می‌شود و به بیانی دیگر به علت وجود یک مشکل روحی اساسی نمی‌باشد. با این وجود باید در نظر داشت که این موارد به ندرت رخ می‌دهند و اگر کودکی به دفعات دچار پرخاشگری و خشونت شود، نشانگر وجود یک مشکل و یا اختلال عاطفی در او می‌باشد.


 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.