حاملگی میتواند باعث مسائل احساسی مانند روابط خانوادگی سخت، ناامنی و انتظارات غیرواقعبینانهای شود.
تغییرات جسمی بدن یک زن در دورهی بارداری، توجهی زیادی را به خود جلب میکند اما به تغییرات احساسی که او ممکن است تجربه کند، توجهی چندانی نمیشود. علاوه بر سلامت جسمی یک زن، سلامت عاطفی و چشمانداز ذهنی او نیز نقش مهمی در بارداری ایفا میکند.
نوسانات خلقی و مغز مادر
در طول ۹ ماه، یک زن میتواند احساسات و عواطف مختلفی را تجربه کند؛ او گاهی اوقات ممکن است بهخاطر داشتن یک کودک، احساس لذت و هیجان کند و گاهی اوقات هم با نزدیک شدن به زمان زایمان، احساس ترس و بیقراری به او دست دهد.
حاملگی میتواند باعث مسائل احساسی دیگری مانند روابط خانوادگی سخت، ناامنی و انتظارات غیرواقعبینانهای شود که قبلا سرکوب یا نادیده گرفته شدهاند. در بسیاری از موارد بهتر است که زن و شوهر از حدود یک سال قبل، با واقعیتهای پدر و مادر شدن روبرو شوند و خودشان را با آن وفق دهند.
دکتر ماری کیمل، مدیر پزشکی واحد بستری روانپزشکی پریناتال و استادیار روانپزشکی در دانشکدهی پزشکی دانشگاه کارولینای شمالی میگوید: «بارداری، یک دورهی گذار مهم در زندگی یک زن است و شامل ترکیب پیچیدهای از احساسات – هم خوب و هم بد – میباشد.»
او توضیح میدهد که بارداری به چند دلیل، یک دورهی زمانی منحصربفرد است.
او میگوید: «در سطح بیولوژیکی، هورمونهای پروژسترون و استروژن در حال افزایش هستند. بعضی از زنان نسبت به تغییرات پروژسترون، حساستر هستند و این ممکن است آنها را تحریکپذیرتر کند.»
کیمل که متخصص اختلالات خلقی زنان است، میگوید مسائل زیادی وجود دارد که مادران آینده باید مدیریت کنند – هم از نظر روانی و هم اجتماعی. این مسائل ممکن است شامل موارد زیر باشند: یک بچه چه مفهمومی برای زندگی من خواهد داشت؟ یک بچه چگونه بر روابط من اثر میگذارد و آیا با تولد بچه از حمایت همسر و اعضای خانوادهام برخوردار خواهم شد یا نه؟ آیا مادر خوبی خواهم شد و چگونه مسئولیتهای جدیدم را به عهده خواهم گرفت؟
همچنین نگرانیهایی در مورد آوردن یک زندگی جدید به این دنیا وجود دارد، مانند آماده بودن از نظر مالی برای هزینههای اضافی خانواده یا زندگی کردن با یک درآمد – اگر زن تصمیم داشته باشد که خارج از خانه کار نکند.
کیمل میگوید که بارداری میتواند یک دورهی هیجانانگیز باشد اما بسیار استرسآور نیز هست و میتواند باعث فوران احساسات شود. او به زنان توصیه میکند که از افکار و احساساتشان آگاه باشند و جایی برای صحبت کردن در مورد این احساسات و مدیریت کردن آنها پیدا کنند.
اینها ۸ احساس متداولی هستند که یک زن ممکن است قبل و بعد از تولد کودکش تجربه کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تأثیر عاطفی بارداری، به کتاب «درک احساسات شما در هنگام بارداری» نوشتهی دکتر لوسی پوریر، یک روانشناس متخصص در بهداشت روانی زنان باردار مراجعه کنید.
نوسانات خلقی
چه آن را بداخلاقی و تحریکپذیری بنامید و یا ترشرویی، بارداری میتواند باعث فراز و نشیبهای احساسی شود.
کیمل میگوید: «بارداری، یک نقطهی گذار در زندگی زن است و در طول هر گذار، احساسات فرد میتواند بالا و پایین شود.» او میگوید که برخی از زنان در دورهی بارداری از نظر احساسی تغییر زیادی نمیکنند اما نوسانات خلقی در دورهی بارداری، چیز عجیبی نیست؛ بهخصوص در طول مراحل اولیه و پایانی بارداری.
کیمل میگوید که دلیل این نوسانات خلقی مشخص نیست؛ چون در طول دورهی بارداری، تغییرات زیادی در بدن زن اتفاق میافتد و همهی آنها با احساسات او مرتبطاند.
یک دلیل اصلی میتواند هجوم هورمونها باشد. او میگوید:«برخی از زنان نسبت به تغییرات استروژن، حساس هستند. در حالی که بقیه تحت تأثیر افزایش سطوح هورمونهای پروژسترون و استرس قرار میگیرند.»
ترس
ترس نیز یک احساس معمول دیگر در طول دورهی بارداری است. در سه ماههی اول ممکن است زن بترسد که دچار سقط جنین شود یا کاری انجام دهد که بر سلامت کودکش تأثیر بگذارد؛ در سه ماههی دوم، ممکن است از خودش بپرسد که آیا مادر خوبی خواهد شد یا نه و بهخاطر مسئولیتهای متعدد مراقبت از نوزاد، دچار وحشت شود.در بقیهی دوران بارداری ممکن است زن، نگران درد زیادی باشد که باید موقع وضع حمل تحمل کند یا بترسد که مشکلی در حین زایمانش پیش بیاید.
کیمل میگوید: «مسائل زیادی وجود دارد که یک زن در دورهی بارداری، کنترلی روی آنها ندارد.» و این تردید میتواند باعث افکار ترسناک شود. داشتن مقداری ترس، طبیعی است اما یک زن باید تشخیص دهد که چه زمانی ترسش از حالت طبیعی خارج میشود و اینکه آیا میتواند آن را کنترل کند یا نه.
اضطراب
اضطراب و ترس اغلب رابطهی تنگاتنگی باهم دارند. بهعلاوه ترس ناشی از عدم اطمینان که اغلب در حاملگی بهوجود میآید، میتواند به افکار اضطرابی منجر شود.
اضطراب، یک احساس عادی است. او توضیح میدهد که در سطح بیولوژیکی، هر دو سیستم اضطراب و ترس در مغز، در طول بارداری فعال میشوند. این تغییرات، این اطمینان را ایجاد میکند که یک زن پس از تولد کودکش، او را ایمن و محفوظ نگه میدارد و به خوبی از او مراقبت میکند.
کیمل میگوید اگر یک زن قبلا دچار اضطراب بوده است، بهعلت افزایش استرسی که در دورهی بارداری تجربه میکند، بیشتر در معرض اضطراب قرار دارد.
اما تحقیقات نشان دادهاند که اضطراب مادر در طول دورهی بارداری ممکن است بر نوزادش تأثیر بگذارد: یک مطالعه در سال ۲۰۱۳ دریافت که نوزادان متولدشده از مادرانی که در طول بارداری اضطراب زیادی داشتند، درمقایسه با نوزادان متولدشده از مادران آرامتر، تا ۶ ماهگی پاسخ ایمنی ضعیفی به واکسنها نشان دادند.
فراموشی
مه ذهنی و انحراف موقت حافظه که میتواند باعث شود زن باردار، کلیدهایش را جا بگذارد یا تلفن همراهش را گم کند، گاهی اوقات بهعنوان «مغز بارداری» یا «مغز کودک» توصیف میشود.
همین علائم پس از زایمان با تعابیر «مغز مادر» یا «مامنسیا» بهکار میرود.
اگرچه این مسئله، یک شکایت رایج است اما مطالعات مربوط به حافظه و سایر تغییرات شناختی در دورهی بارداری و اوایل زایمان، نتایج متفاوتی را نشان دادهاند. برخی مطالعات میگویند که تفکر فازی و فراموشی قبل و بعد از تولد کودک میتواند نتیجهی نوسانات هورمونی، بهخصوص سطوح بالاتر پروژسترون باشد. محرومیت از خواب یا استرس ناشی از سازگاری با یک گذار مهم زندگی نیز ممکن است تأثیرگذار باشد.
کیمل میگوید علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که هیپوکامپ – بخشی از مغز که حافظه در آن قرار دارد – ممکن است در طول بارداری تغییر کند. با وجود تمام چیزهایی که در بدن یک زن باردار اتفاق میافتد و تمام افکاری که از ذهن او میگذرد، منطقی بهنظر میرسد که یک زن باردار، برخی از چیزها را به یاد نیاورد. اما سایر دلایل فراموشی میتواند این باشد که یک زن، چیزها را بهطور متفاوتی الویتبندی میکند و چند کار را بهصورت همزمان انجام می دهد.
گریه کردن
برخی از زنان باردار ممکن است حتی با دیدن آگهیهای تلویزیون یا تهوع صبحگاهی، زیر گریه بزنند.
ممکن است زنان در دورهی بارداری و در اوایل زایمان، راحتتر و بیشتر گریه کنند، چون این تجربهها شامل ترکیب پیچیدهای از احساسات است. گاهی اوقات با اشک ریختن، این احساسات را بروز میدهیم. نوسانات هورمونها نیز در گریههای ناگهانی نقش دارند.
اگر زن به دفعات زیاد گریه میکند و آرام نمیشود، ممکن است نشانهی افسردگی باشد که حدود ۱۰ درصد از زنان را در طول دورهی بارداری و پس از آن گرفتار میکند.
مسائل مربوط به تصویر بدن
در طول سه ماههی دوم و سوم بارداری با بزرگ شدن شکم مادر و بالا رفتن وزنش ممکن است او از بدن و ظاهرش منزجر شود و این مسئله میتواند روی اعتماد به نفس او تأثیر بگذارد.برخی زنان باردار با شگفتی به بدنشان که بهسرعت در حال تغییر است، نگاه میکنند و هیجانزده می شوند. در حالی که بقیه در مورد افزایش وزن و پایین آوردن وزنشان پس از زایمان، نگران هستند.کیمل میگوید این تغییرات در ظاهر، شکل و جذابیت درکشدهی یک زن ممکن است احساسات پیچیدهای را بهوجود بیاورد. برخی از این نگرانیهای تصویر بدن می تواند پذیرفتن این واقعیت باشد که یک زن، باردار است و درنتیجه بدن او تغییر میکند.
غریزهی آماده کردن خانه
کیمل میگوید شواهد در مورد اینکه آیا غریزهی آماده کردن خانه، یک رویداد واقعی در دورهی بارداری است یانه، متفاوت است.
تحقیقات نشان دادهاند که تغییراتی در مغز زنان باردار اتفاق میافتد. هر چه به پایان بارداری نزدیک میشویم، سیستم پاداش مغز در آماده کردن مقدمات برای رسیدن نوزاد، تقویت میشود. و این مادر شدن را به یک تجربهی رضایتبخش تبدیل میکند.همچنین فعالیتهای اجتماعی و مقدمات دیگری نیز برای مادر شدن وجود دارد، مانند شرکت در جشن سیسمونی، ایمن کردن خانه برای کودک و تزئین اتاق نوزاد – که همگی میتوانند به احساس نیاز شدی به آماده کردن خانه منجر شوند. برخی از زنان ممکن است در طول سه ماههی سوم بارداری، میل شدیدی به پختوپز، تمیزکاری ومرتب کردن خانه پیدا کنند؛ آنها از این طریق از نظر ذهنی برای تغییراتی که نوزاد به همراهش میآورد، آماده میشوند و کنترل بیشتری روی شرایط پیدا میکنند.
افسردگی پس از زایمان
قبلا تصور میشد که زنان باردار بهعلت سطوح بالای استروژن در برابر افسردگی و سایر بیماریهای روانی مصون هستند اما حالا ثابت شده که اینطور نیست. یک زن باردار، درست به اندازهی زنان دیگر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارد.کیمل میگوید دورهی پس از زایمان، یک دورهی بسیار حساس و آسیبپذیر برای خانمهاست، بهخصوص از نظر ابتلا به افسردگی. خطر ابتلا به افسردگی ممکن است به علت کاهش شدید استروژن و پروژسترون پس از زایمان، افزایش یابد؛ چون یک مادر تازه معمولا خوب غذا نمیخورد و به اندازهی کافی نمیخوابد.در چند روز اول پس از زایمان، تا ۸۰ درصد از زنان ممکن است اندوه پس از زایمان را تجربه کنند. علائم آنها ممکن است از غمگین و پریشان بودن تا مشکلات خواب و گریهی مکرر، متغیر باشد. این علائم معمولا دو هفته پس از زایمان برطرف میشوند.اما اگر زن، علائم شدیدتری دارد که بیش از ۲ هفته طول کشیدهاند، مانند احساس بیحسی یا عدم علاقه به کودک یا فکر میکند که زندگی پوچ و بیارزش است یا فکر صدمه زدن به کودکش است،کیمل توصیه میکند که به دنبال کمک برود و به پزشک مراجعه کند. اینها همه علائم افسردگی پس از زایمان هستند؛ وضعیتی که به گفتهی مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری، هر سال حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان پس از زایمان به آن دچار میشوند.با توجه به تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، مشخص شده است مغزهای زنانی که افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند، با مغز سایر زنان متفاوت است.محققان دریافتند مناطقی از مغز که با پردازش احساسات مرتبط هستند، در زنان دچار افسردگی پس از زایمان، کمتر از مادرانی که افسدرگی نداشتند، فعال بودند. محققان میگویند این ممکن است توضیح دهد که چرا این مادران معمولا در برقراری رابطهی عاطفی با نوزادشان مشکل دارند.کیمل به زنانی که بتازگی مادر شدهاند، یادآوری میکند که حتما برای مراقبت از خودشان وقت بگذارند: خواه یک دوش گرفتن کوتاه باشد یا رفتن به پیادهروی.او میگوید: «آنچه در هنگام مراقبت از بقیه مهم است، آن است که مطمئن شویم یک زن برای مراقبت از خودش وقت میگذارد.»
برای زنانی که قبل یا پس از زایمان دچار افسردگی یا اضطراب میشوند، ترکیبی از درمانهای موثر وجود دارد که میتوانند به کاهش یا برطرف کردن علائم کمک کنند؛ مانند صحبت درمانی، داروهای بیخطر و گروههای حمایتی.
اختلال عاطفی فصلی از مشکلات بعضی افراد در طی سال با فصول مختلف است که باعث افسردگی و خجالت و تغییر اشتها و حتی خودکشی می شود همچنین می تواند باعث بروز اعتیاد شود.
آیا تا بحال شنیده اید که میگویند فردی دچار پاییز زدگی شده؟ این اصطلاح بیانگر نوعی اختلال خلقی و عاطفی فصلی است که افراد در برخی از فصل ها به آن مبتلا میشوند که به آن اختلال عاطفی فصلی گفته می شود
اختلال خلقی فصلی چیست؟
اختلال عاطفی فصلی (SAD) نوعی افسردگی است که با تغییرات در فصول مرتبط است - SAD حدود یک بار در سال شروع و پایان می یابد.اگر شما مانند بسیاری از افراد مبتلا به SAD هستید، علائم شما در پاییز شروع و تا زمستان ادامه میابد، انرژی شما کاهش میابد و احساس خجالت می کنید.
اغلب، SAD در بهار یا اوایل تابستان ایجاد افسردگی میکند.درمان SAD ممکن است شامل نور درمانی(فتوتراپی)، دارو و روان درمانی باشد. پس آن احساس سالانه که به سادگی در فصل زمستان یا دیگر فصل ها دچار میشوید را دست کم نگیرید و اقدامات لازم برای حفظ روحیه و انگیزه خود را در طول سال حفظ کنید.
افسردگی فصلی چیست؟
اختلال عاطفی فصلی یا SAD افسردگی فصلی
علائم اختلال عاطفی فصلی :
در اغلب موارد علائم اختلالات عاطفی فصلی در اواخر پاییز یا اوایل زمستان ظاهر می شوند و در طول روزهای شلوغ بهار و تابستان از بین می روند. به طور معمول، افراد مبتلا به الگوی مخالف علائمی دارند که در بهار یا تابستان شروع می شوند در هر دو مورد، علائم ممکن است در طول سال خفیف یا شدید شوند.
علائم و نشانه های SAD و اختلال عاطفی فصلی عبارتند از:
احساس افسردگی بیشتر از یک روز، تقریبا هر روز.
از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که شما قبلا از آن لذت برده اید
داشتن انرژی کم
داشتن مشکلات خوابیدن
تجربه تغییر در اشتها و وزن
احساس تنگی یا تحریک
داشتن تمرکز دشوار
احساس ناامیدی، بی ارزشی یا گناه
داشتن افکار مکرر مرگ یا خودکشی
نشانه های افسردگی فصلی
اختلال عاطفی فصلی از انواع بیماری های افسردگی
اختلال عاطفی فصلی در پاییز و زمستان
علائم خاصSAD که در زمستان شروع میشود، گاهی اوقات به آن افسردگی زمستانی گویند:
خواب زیاد
تغییر اشتها، به ویژه میل به مواد غذایی با کربوهیدرات بالا
افزایش وزن
خستگی یا انرژی کم
افسردگی در پاییز
اختلال عاطفی فصلی در فصل سرما
اختلال عاطفی فصلی بهار و تابستان
علائم خاص برای اختلالات عاطفی فصلی تابستانی که گاهی اوقات افسردگی تابستانی نامیده می شود، عبارتند از:
مشکل خواب (بی خوابی)
اشتها نادرست
کاهش وزن
تحریک یا اضطراب
تغییرات فصلی در اختلال دو قطبی
در برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بهار و تابستان می توانند علائم شیدایی یا شکل مانیا (هیپومیا) را کم تر از خود نشان دهند و پاییز و زمستان می تواند زمان افسردگی باشد.
افسردگی فصلی بهاری
اختلال عاطفی فصلی در فصل گرما
چه وقت برای اختلال عاطفی فصلی به پزشک مراجعه کنید:
این طبیعی است که چند روز ناراحت و دمق باشید اما اگر به مدت چند روز این حس را دارید و نمی توانید انگیزه ای برای فعالیت هایی که به طور معمول لذت می برید پیدا کنید، به پزشک خود مراجعه کنید به خصوص اگر الگوی خواب و اشتها تغییر کرده است، یا احساس ناامیدی و خودکشی دارید.
بیماری افسردگی فصلی
شناخت و آشنایی با بیماری اختلال عاطفی فصلی
علل اختلال عاطفی فصلی :
علت خاص اختلالات عاطفی فصلی ناشناخته است ؛ برخی از عواملی که ممکن است در این بازی دخیل باشند ،عبارتند از:
ساعت بیولوژیکی شما (ریتم روزانه):
کاهش سطح نور خورشید در پاییز و زمستان ممکن است موجب ایجاد SAD در زمستان شود ، این کاهش در نور خورشید ممکن است ساعت داخلی بدن شما را مختل کند و منجر به احساس افسردگی شود.
کاهش سطح سروتونین :
سروتونین، یک ماده شیمیایی مغزی (انتقال دهنده عصبی) که بر خلق و خو اثر می گذارد، ممکن است در SAD نقش داشته باشد. کاهش نور خورشید می تواند باعث کاهش میزان سروتونین شود که باعث افسردگی می شود.
دلایل پزشکی بیماری اختلال عاطفی فصلی
تغییر سطح ملاتونین:
تغییر در فصل می تواند تعادل سطح ملاتونین بدن، که نقش در الگوهای خواب و خلق و خوی را بازی می کند، تغییر دهد.
عوامل خطر اختلال عاطفی فصلی:
اختلالات عاطفی فصلی در زنان بیشتر از مردان تشخیص داده می شود. SAD بیشتر در افراد جوان اتفاق میافتد.
عوامل خطر افسردگی فصلی
اختلال عاطفی فصلی در سنین جوانی
فاکتورهایی که ممکن است خطر ابتلا به اختلالات عاطفی فصلی را افزایش دهند ،عبارتند از:
سابقه خانوادگی:
افراد مبتلا به SAD ممکن است به احتمال زیاد دارای بستگان خونی با مشکل SAD یا یکی دیگر از انواع افسردگی باشند.
علائم افسردگی ممکن است مشکل فصلی را بدتر کند اگر یکی از این شرایط را دارید.
زندگی دور از استوا:
SAD به نظر می رسد در میان افرادی که به دور از شمال یا جنوب استوا زندگی می کنند، شایع تر است و این ممکن است به دلیل کاهش نور خورشید در زمستان و روزهای طولانی در طول ماه های تابستان باشد.
دلایل محیطی بیماری اختلال عاطفی فصلی
عوارض جانبی اختلال عاطفی فصلی:
علائم و نشانه های اختلالات عاطفی فصلی را به طور جدی در نظر بگیرید. همانطور که با انواع دیگر افسردگی، SAD می تواند بدتر شود و اگر درمان نشود، ایجاد مشکل میکند.
این می تواند شامل موارد زیر باشد:
خروج از اجتماع
مشکلات مدرسه یا کار
سوء مصرف مواد
سایر اختلالات روانی مانند اضطراب یا اختلالات خوردن
افکار یا رفتار خودکشی
درمان می تواند به پیشگیری از عوارض کمک کند، به ویژه اگر SAD تشخیص داده شود و درمان شود قبل از اینکه علائم بدتر شود.
عوارض افسردگی
عوارض بیماری افسردگی اختلال عاطفی فصلی
تشخیص اختلال عاطفی فصلی :
حتی با ارزیابی دقیق، ممکن است برای پزشک یا متخصص بهداشت روان شما تشخیص اختلال عاطفی فصلی دشوار باشد، زیرا نوع دیگری از افسردگی یا سایر شرایط سلامت روانی می تواند علایم مشابهی ایجاد کند. برای کمک به تشخیص SAD، پزشک یا متخصص بهداشت روان ممکن است یک ارزیابی کامل انجام دهد که عموما شامل موارد زیر است:
آزمون فیزیکی :
پزشک شما ممکن است یک امتحان فیزیکی انجام دهد و سوالات عمیقی درباره سلامتی شما بپرسد در برخی موارد ، افسردگی ممکن است به یک مشکل فیزیکی مرتبط باشد .
راه های تشخیص بیماری اختلال عاطفی فصلی
تست های آزمایشگاه :
برای مثال ، پزشک شما ممکن است یک آزمایش خون کامل به نام ( CBC ) انجام دهد و یا تیروئید را تست کند تا مطمئن شود که درست کار می کند .
ارزیابی روانی:
برای چک کردن علائم افسردگی ، پزشک یا متخصص سلامت روانی شما از علائم ، افکار ، احساسات و الگوهای رفتاری شما سوال می کند . شما ممکن است یک پرسشنامه برای کمک به پاسخ به این سوالات پر کنید .
چطور اختلال عاطفی فصلی را تشخیص دهیم؟
دی اس ام :
متخصص سلامت روانی شما ممکن است از معیارهای افسردگی فصلی در راهنمای آماری اختلالات ذهنی استفاده کند ( DSM - 5 ) که توسط انجمن روان پزشکی آمریکا منتشر شده است .
درمان اختلال عاطفی فصلی :
درمان اختلال عاطفی فصلی ممکن است شامل درمان سبک ، داروها و روان درمانی باشد .اگر اختلال دو قطبی دارید ، به پزشک خود بگویید - این مهم است که بدانید چه موقع از نور درمانی یا یک ضد افسردگی استفاده کنید . هر دوی این درمان ها می توانند به طور بالقوه یک اپیزود را تحریک کنند .
درمان اختلال عاطفی فصلی با نور درمانی:
در روش درمانی به نام phototherapy ، شما چند قدم دورتر از یک جعبه نور ویژه می نشینید تا در اولین ساعت بیدار شدن در هر روز در معرض نور روشن قرار گیرید .نور درمانی از نور محیط طبیعی تقلید می کند و به نظر می رسد که باعث تغییر در مواد شیمیایی مغز مرتبط با حالت روحی می شود .
نور درمانی یکی از اولین درمان ها برای درمان افسردگی است ، تحقیقات در مورد نور درمانی محدود است ، اما به نظر می رسد که برای اغلب افراد در تسکین بیماری SAD موثر است .
پیش از خرید یک جعبه نور ، با پزشک خود درباره بهترین گزینه صحبت کنید و با انواع ویژگی ها و گزینه ها آشنا شوید تا یک محصول با کیفیت بالا بخرید که ایمن و موثر باشد ؛همچنین از پزشک خود در مورد این که چطور و چه موقع از جعبه نور استفاده کنید ، سوال کنید .
داروهای اختلال عاطفی فصلی:
برخی افراد مبتلا به این بیماری از داروهای ضد افسردگی بهره می برند ، به خصوص اگر نشانه ها شدید باشند .نسخه منتشر شده از قرص های ضد افسردگی می تواند به جلوگیری از افسردگی افراد مبتلا کمک کند .داروهای ضد افسردگی نیز ممکن است معمولا ً برای درمان این بیماری استفاده شوند .
پزشک شما ممکن است توصیه کند که قبل از شروع علائم در هر سال مصرف داروی ضد افسردگی را شروع کنید ؛او همچنین ممکن است توصیه کند که داروهای ضد افسردگی را بعد از رفع علائم مصرف کنید .
به خاطر داشته باشید که ممکن است چندین هفته طول بکشد ،تا فواید کامل یک داروی ضد افسردگی بروز کند علاوه بر این ، شما ممکن است چندین مدل دارو را مصرف کنید، تا بهترین را انتخاب کنید،که هم عوارض کمتری دارد و هم موثر تر است.
داروی افسردگی
داروهای مناسب برای درمان اختلال عاطفی فصلی
روان درمانی برای اختلال عاطفی فصلی:
روان درمانی نیز یک گزینه دیگر برای درمان این بیماری است نوعی از روان درمانی که به عنوان درمان رفتار شناختی نام برده می شود می تواند به شما کمک کند :
افکار و رفتارهای منفی را شناسایی و تغییر دهید که ممکن است باعث شود شما احساس بدتری داشته باشید.
راه های سالم برای مقابله با این بیماری را یاد بگیرید ، به خصوص با کاهش رفتار اجتنابی و فعالیت های برنامه ریزی.
یاد بگیرید که چگونه استرس را مدیریت کنید.
مدیریت اضطراب
درمان اختلال عاطفی فصلی با ارتباط ذهن - بدن:
نمونه هایی از تکنیک های ذهن - بدن که برخی افراد ممکن است برای کمک به مقابله با SAD انتخاب کنند، عبارتند از:
روش های تمدد اعصاب مثل یوگا یا تای چی
مدیتیشن
موسیقی یا هنر درمانی
مدیتیشن برای افسردگی
مدیتیشن برای درمان اختلال عاطفی فصلی
تغییر شیوه زندگی و درمان های خانگی برای اختلال عاطفی فصلی
برای درمان اختلال عاطفی فصلی :
محیط خود را روشن تر کنید :
پرده ها را باز کنید، شاخه های درختان را اصلاح کنید که نور خورشید را مسدود کرده ؛زمانی که در خانه یا در محل کار هستید، نزدیک به پنجره بنشینید .
درمان خانگی اختلال عاطفی فصلی
بیرون بروید و پیاده روی طولانی داشته باشید:
ناهار را در یک پارک نزدیک بخورید و یا به سادگی روی یک نیمکت بنشینید و خورشید را لمس کنید ،حتی در روزهای سرد و ابری ، نور در فضای باز می تواند کمک کند - به خصوص اگر دو ساعت از صبح را در بیرون خانه سپری کنید .
مرتب ورزش کنید :
ورزش کردن و انواع دیگر فعالیت های فیزیکی به کاهش استرس و اضطراب کمک می کنند که هر دوی آن ها می توانند علائم این بیماری را کاهش دهند .تناسب بیشتر می تواند باعث شود که شما احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید که می تواند حالت روحی شما را بالا ببرد .
ورزش برای درمان افسردگی
ورزش برای درمان اختلال عاطفی فصلی
رژیم غذایی مناسب داشته باشید:
جای شگفتی نیست که رژیم غذایی نقش حیاتی در سلامت جسمی و ذهنی ما بازی می کند بنابراین داشتن یک رژیم غذایی متعادل باید بخشی از فرآیند یافتن پاسخ " چگونگی درمان اختلال عاطفی فصلی " باشد ؟
همانطور که می دانید ، خوردن بیش از حد چربی و نوشیدن بیش از حد الکل باعث می شود که شما از اختلال عاطفی فصلی رنج ببرید ، در این بخش از سلامت نمناک چند نکته برای شما در طی دوره درمان آورده شده است :
مواد غذایی افسردگی فصلی تابستان
تغذیه مناسب برای درمان اختلال عاطفی فصلی
غذاهایی را نخورید که افسردگی فصلی را تقویت می کنند :
غذاهای آماده ، گوشت فرآوری شده ، شکلات ، دسرهای شیرین ، غذاهای سرخ شده ، غلات فرآوری شده، و محصولات لبنی پرچرب معروف به علائم افسردگی بیشتری هستند بنابراین مصرف این غذاها را محدود کنید .
انواعی از غذاهایی را بخورید که برای سرکوب افسردگی کار می کنند این غذاها شامل میوه ها ، سبزیجات و ماهی می شوند .
شما باید مقدار زیادی از این غذاها را بخورید تا مواد غذایی و ویتامین که به بدن را تامین کنید .
رژیم غذایی مدیترانه ای را اعمال کنید :
این منطقه ای است که به خاطر خوردن عمدتا ً میوه ها ، سبزیجات ، ماهی ، لوبیا ، سبزی و روغن زیتون معروف است .
استفاده از این رژیم غذایی نیز مستلزم این است که مصرف الکل را محدود کنید .
جذب بیشتر اسید چرب امگا 3 و اسید فولیک :
هیچ مدرکی وجود ندارد که افزایش اسیده ای چرب امگا 3 و اسید فولیک به اندازه کافی موثر باشد تا این اختلال عاطفی فصلی را درمان کند، اما اسیده ای چرب امگا 3 و اسید فولیک نسبت به درمان این بیماری در هنگام ترکیب با سایر درمان ها تاثیر دارند .
اختلال خلقی خفیف
امگا 3 مفید برای اختلال عاطفی فصلی
از کربوهیدرات غافل نشوید:
کربوهیدرات های پیچیده می تواند به حفظ سطح سروتوئین (انتقال دهنده عصبی) شما کمک کند که آن را می تواند در گروه های غذایی محصولات نان، حبوبات و غلات (نظیر ماکارونی، برنج و لوبیا)، سبزیجات(نظیر سیبزمینی پخته و ذرت)، میوه ها (نظیر موز،سیب و گلابی) و محصولات لبنی (نظیر ماست و شیربرنج) یافت که با خوردن آنها کمک قابل توجهی به از بین بردن میزانی از افسردگی و اختلال عاطفی فصلی شما خواهد نمود.
عادات خواب را بهبود دهید:
بهبود عادات خواب تاثیر زیادی بر بهبود سلامت روانی شما دارد ؛ یک برنامه خواب درست کنید که مناسب شما باشد .
انواع اختلالات خلقی
تنظیم خواب برای اختلال عاطفی فصلی
در اینجا برخی از کارهایی که برای رفع اختلال عاطفی فصلی می توانید انجام دهید آورده شده است :
به رختخواب بروید و هر روز در یک زمان خاص بیدار شوید .
این کار به شما کمک می کند احساس خوبی داشته باشید.
به سرعت از رختخواب بیرون بروید و بجای خاموش کردن زنگ ساعت یک لیوان آب بنوشید .
یک عادت خواب خوب ایجاد کنید ، یک ساعت قبل از رفتن به رختخواب با خاموش کردن تلویزیون ، خاموش کردن تلفن یا تبلت و اجتناب از صدای بلند استراحت کنید .
به خصوص در بعد از ظهر ، کافئین را در منوی خود محدود یا حذف کنید ، کافئین باعث می شود که شما مشکل خواب داشته باشید .
بیشتر از 30 دقیقه چرت نزنید، مگر اینکه واقعا نیاز به خواب داشته باشید، فقط شما را خسته تر می کند.
نوسانات خلقی مشکلات شایعی هستند که ممکن است در اثر مسائل موقعیتی، استرس، بیماری، هورمونها، و سایر تغییرات ایجاد میشوند. با وجود این، چنانچه نوسانات خلقی به مدت طولانی پا بر جا بمانند، مکررا اتفاق بیفتند، با کارکردهای روزمرهی زندگی (در محل کار، مدرسه، و خانه) تداخل ایجاد کنند، یا ناراحتیهای بسیاری ایجاد کنند، به یک مشکل بزرگ تبدیل میشوند. با این حال، با استفاده از برخی روشها میتوانید نوسانات خلقی را درمان کنید: معاینه شدن توسط یک متخصص، تلاش برای درمان نوسانات خلقی ، رویارویی با نوسانات خلقی، و بهبود وضعیت کلی سلامت بدنی.
درمان نوسانات خلقی
الف. معاینه شدن توسط یک متخصص
نوسانات خلقی
۱. مراجعه به پزشک
جهت درمان موفق نوسانات خلقی، نخست لازم است توسط یک پزشک معاینه شوید. این اقدام برای حذف هرگونه مشکل پزشکی احتمالی است که ممکن است باعث ایجاد نوسانات خلقی شده باشد.
الف. چنانچه دریافتید دچار یک مشکل پزشکی هستید، مثلا هیپوگلیسمی (پایین بودن قند خون)، میتوانید با کمک پزشک به کنترل علائم بیماریتان بپردازید.
ب. برخی دیگر از نمونههای مشکلات پزشکی که میتوانند باعث بروز نوسانات خلقی شوند، عبارت هستند از: مشکلات تیروئید، دمانس (زوال عقل)، تومورهای مغزی، مننژیت، و بیماریهای ریوی یا قلبی و عروقی.
۲. مشورت با یک درمانگر
اگر احتمال وجود هر گونه مشکل پزشکی عامل نوسانات خلقی رد شود، میتوانید از سایر روشهای درمانی استفاده کنید. نخست لازم است توسط یک روانشناس یا درمانگری معاینه شوید که بتواند به شکل مناسب وضعیت سلامت روانتان را بهبود ببخشد. مشکلات روانی بسیاری وجود دارند که میتوانند شامل نوسانات خلقی باشند؛ مشکلاتی از قبیل اختلال کم توجهی – بیش فعالی (ADHD)، اختلالات افسردگی و اضطراب، اختلال نافرمانی مقابله جویانه، اختلال انفجاری متناوب، اختلال شخصیت مرزی، و اختلال دو قطبی نوع یک و دو.
الف. رفتاردرمانی شناختی با تمرکز بر تغییر در تفکر ناسازگارانه که باعث افزایش حالات خلقی منفی میشود، میتواند به کاهش نوسانات خلقی کمک کند.
۳. مشورت با روانپزشک و استفاده از دارو
داروهایی نظیر داروهای تثبیت کنندهی خلق میتوانند در کاهش نوسانات خلقی بسیار موثر باشند.
الف. یک روش برای پیدا کردن یک روانپزشک خوب این است که از پزشک یا درمانگر بخواهید شما را به روانپزشک ارجاع دهد.
ب. روش دیگر اینکه، از طریق موسسهی بیمه به دنبال روانپزشک باتجربهای بگردید که با بیمهتان قرارداد داشته باشد.
ب. کاهش و پیشگیری از نوسانات خلقی
۱. تنظیم هیجانها
استفاده از مهارتهای تنظیم هیجانی میتواند باعث کاهش نوسانات خلقی شود. تنظیم هیجانها عبارت است از یادگیری مهارتهایی جهت تغییر وضعیت کنونی یا هیجانهای موجود درونتان.
الف. یکی از راههای تنظیم هیجانها “حرف زدنهای مثبت با خود” است. برای نمونه، اگر شدیدا احساس غم میکنید، میتوانید به خودتان بگویید، “همه چیز درست خواهد شد. الان ناراحت هستم، ولی میتوانم از این وضعیت عبور کنم.” به این ترتیب، در خواهید یافت “حرف زدنهای مثبت با خود” میتواند هیجانهای منفی را که دچارشان هستید، کاهش دهد.
ب. گاهی اوقات، علیرغم قصد و ارادهتان، نمیتوانید هیجانهایتان را متوقف کنید. اگر دچار هیجان شدهاید، ولی در محیط بدی قرار دارید که قادر به بیان هیجانهای درونتان نیستید، در صورت امکان محیطتان را تغییر دهید. مثلا میتوانید به خودرویتان، دستشویی، یا هر جای دیگری بروید که بتوانید اندکی تنها باشید. اگر چند دقیقهای به خودتان وقت دهید و هیجانهایتان را (مثلا از طریق گریه) خارج کنید، احساس بهتری خواهید داشت و قادر خواهید بود به خوبی به کارهایتان برسید. این یکی از راههای موثری است که میتوانید، هر از گاهی از طریق رها کردن خودتان، برای تنظیم هیجانهایتان استفاده کنید.
۲. به تاخیر اندازی هیجانها
یکی از راههای رویارویی با هیجانهای منفی این است که مقابله با احساساتتان را به تاخیر بیندازید تا بتوانید همچنان سازنده و مفید باقی بمانید یا بتوانید مکان مناسبی را برای بیان هیجانهایتان پیدا کنید. به تاخیراندازی هیجانها روش مفیدی است زیرا هر مکانی برای بیان برخی هیجانهای خاص جای مناسبی نیست. برای نمونه، لزوما نباید خشم یا اشکهایتان را در یک محیط شلوغ اداری و در مقابل چشمهای همکارانتان رها کنید. این کار ممکن است به پیامدهای شغلی منفی منجر شود.
الف. پرت کردن حواستان یکی از روشهای عالی برای به تاخیر اندازی مقابله با یک هیجان خاص است. یکی از روشهای موثر برای پرت کردن حواس افزایش تمرکز بر مسئولیتها یا پروژههای کاریتان است.
ب. همچنین میتوانید به خودتان بگویید، “میدانم باید با برخی هیجانهایام مقابله کنم، ولی اکنون به تمرکز نیاز دارم.”
پ. وقتی را برای خالی کردن استرس یا مقابله با هیجان منفی اختصاص دهید. برای نمونه، در جدول برنامهی روزانهتان دقیقا بنویسید، “زمان هیجان: از ۶ تا ۶:۳۰ بعد از ظهر.” از این طریق میتوانید به شکل سالم، برای بیان و خالی کردن هیجانهایتان در زمان بیشتری برنامهریزی کنید.
ت. هرگز هیجانهایتان را به طور کامل کنار نگذارید و آنها را نادیده نگیرید، زیرا این کار میتواند بسیار خطرناک باشد و ممکن است به فقدان همدلی و ارتکاب جرم یا خشونت علیه دیگران منجر شود. هر گاه احساس سردی و بیهیجانی (بیعاطفگی) کردید، با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید و از وی کمک بخواهید.
۳. کنترل خشم
کنترل خشم عبارت است از مقابله با خشم، پیش از فوران و تبدیل شدناش به خشونت. استفاده از “الگوی تشدید خشم” ایدهی مفیدی است که میزان افزایش تدریجی خشمتان را در طول روز نشانتان میدهد. اگر به شکل مناسب به این الگو توجه نکنید و با خشم رو به رو نشوید، ممکن است، در نهایت، آنقدر روی هم اضافه شوند که سرانجام، به صورت نعره کشیدن یا ارتکاب هرگونه عمل تهاجمی دیگر فوران کنند.
الف. این حقیقت را بپذیرید که خشم یک هیجان معمول است؛ عیبی ندارد هر از گاهی آن را احساس کنید. چیزهای زیادی میتوانند عصبانیمان کنند. آنچه از این نظر، باعث تفاوت میان آدمها میشود، نحوهی واکنش درونی آدمها به خشم است.
ب. از جمله روشهای مناسب برای رویارویی با خشم و خالی کردن خود از این هیجان عبارت هستند از: صحبت کردن با یک دوست، ضربه زدن به بالش (یا هر شی نرم دیگری که باعث آسیب و جراحت نشود)، جیغ زدن در بالش، انجام تمرینات ورزشی، و انجام ورزش بکس (به صورت امن و بیخطر).
۴. تغییر نحوهی تفسیر هیجانها
معنایی که شما شخصا برای هیجانهایتان تعریف میکنید، میتواند باعث افزایش یا کاهش نوسانات خلقیتان شود؛ زیرا افکارتان مستقیما بر احساسها و رفتارهایتان تاثیر میگذارند. از این رو، باورهایتان دربارهی هیجانها میتوانند مستقیما بر نوسانات خلقیتان نیز تاثیرگذار باشند.
الف. به احساسهایتان مانند مجموعهای از اطلاعات بنگرید؛ نه مانند چیزهای دردسرسازی که باید از آنها دوری کنید. این گونه فکر کنید: “هیجان شدیدی را درونام احساس میکنم. میتوانم سعی کنم تا بفهمم این هیجان چه معنی دارد و چگونه میتوانم با آن رو به رو شوم.”
ب. با استفاده از ذهن خردمندتان، افکار و هیجانهایتان را به شکل منطقی مورد پرسش و تحلیل قرار دهید. از خودتان این پرسشها را بپرسید:
ب.۱. من به چه فکر میکنم و چه احساسی دارم؟
ب.۲. حرفها و کلمههای درون ذهنام به من چه میگویند؟
ب.۳. آیا این افکار توصیفی هستند یا سنجشی؟
ب.۴. دقیق هستند یا غیر دقیق؟
ب.۵. مفید هستند یا غیر مفید؟
ب.۶. آیا این فکر بر مبنای حقیقت است یا نظر شخصی؟
ب.۷. تمرکز و توجهام به کدام سمت است؟
ب.۸. برای رویارویی با هیجان چه کاری میتوانم انجام بدهم؟
۵. عدم تلاش برای کنترل هیجان و پذیرش آن
به طرز عجیبی، هر چه برای کنترل یا اصلاح هیجانهایتان تلاش کنید، ممکن است بیشتر دچار نوسانات خلقی شوید. گاهی اوقات، ممکن است به این دلیل بخواهید هیجانهایتان را کنترل کنید که آنها دردناک هستند یا مقابله به آنها دشوار است.
الف. تلاشهایی برای کنترل هیجانها که دارای نتایج و تاثیرات خلاف انتظار باشند به دو دسته طبقهبندی میشوند؛ رفتارهای صعودی (افزایش فعالیت)، یا رفتارهای نزولی (کاهش فعالیت).
ج. رویارویی با نوسانات خلقی
۱. تحمل ناراحتی
گاهی اوقات، نمیتوانیم هیجانهایمان را به طور موثر کاهش دهیم و در این شرایط شاید بهتر باشید فقط از آنها دوری کنیم. با وجود این، دوری از احساس یک هیجان قوی یا اندیشه به یک فکر خاص میتواند به وضعیتی منجر شود که در آن، این هیجان شما را تحت کنترل قرار دهد و ناراحتیتان به مرور زمان افزایش یابد. وقتی همچنان برای کاهش شدت هیجانتان تلاش میکنید، ولی این هیجان بسیار قویتر از تلاشهای شما است، میتوانید از مهارتهای تحمل ناراحتی استفاده کنید؛ به این معنی که یاد بگیرید چگونه با ناراحتی و هیجانهای ناخوشایندی از قبیل خشم، غم، اضطراب، و عصبانیت مقابله کنید.
الف. یک روش برای افزایش میزان تحملتان در برابر ناراحتی این است که اساسا احساس و وضعیت کنونیتان را بپذیرید؛ یعنی اینکه سعی نکنید آن را قضاوت کنید یا تغییر دهید، فقط آن را به همان شکلی که هست، بپذیرید. میتوانید به خودتان بگویید، “شکل احساسام را میپذیرم. شاید خوشایند نباشد، ولی همین است که هست. من میتوانم از این وضعیت عبور کنم.”
ب. از آنجا که تغییر این هیجان به خودی خود بسیار دشوار است، سعی کنید وضعیت کنونی را از راههای مختلف بهبود ببخشید. میتوانید این کار را با استفاده از شماری از مهارتهای رویارویی (که در ادامه توضیح خواهیم داد) نظیر تمرینات گراندینگ یا اتصال به زمین (تمرینهایی که شما را به اکنون متصل میکنند)، روشهای آرامسازی، یادداشت برداریهای روزانه از وضعیت خلق و خویتان، و اجتناب از روشهای رویایی که باعث وخامت وضعیتتان در طولانی مدت شوند (روشهایی نظیر استفاده از دارو یا الکل)، به انجام برسانید.
پ. شرایط را به گونهای فراهم کنید که بتوانید هیجانهایتان را به شیوههای سالم بیان کنید. از جملههای راههای عالی برای بیان احساسهایتان عبارت هستند از: نوشتن خلاقانه، صحبت با یک دوست، بیان خود از طریق کارهای هنری یا رقص، و گریستن.
۲. پرت کردن حواس
پرت کردن حواس یا انجام ”تمرینات اتصال به زمین” به این معنی است که لحظهای به چیز دیگری فکر کنید یا کار دیگری انجام دهید تا بتوانید قدرت هیجانتان را کاهش دهید و اندکی از آن فاصله بگیرید. تفکر واگرا، یا انجام تمرینات اتصال به زمین از جمله راههای منحرف کنندهی حواس و مثبت شدن وضعیت خلق و خویتان هستند. برای نمونه، نوعی تفکر واگرا میتواند شامل بیان بسیاری از کاربردهای لوازم داخل خانه، نظیر فنجان، باشد؛ مثلا میتوانید به مدت یک دقیقه به کاربردهای فنجان فکر کنید.
الف. روشهای انحراف حواس با استفاده از سرگرمی را به کار ببرید؛ مثلا تماشای فیلم، بازی کردن، مطالعهی کتاب، نواختن ساز، نقاشی، رنگآمیزی، داستان نویسی، آشپزی، یا صحبت با یک دوست.
ب. سایر روشهای تمرینات اتصال به زمین را نیز امتحان کنید؛ نام بردن تمام اشیاء داخل اتاق، گرفتن دستها زیر آب سرد یا گرم، فکر کردن به تمام رنگهایی که میشناسید، شمردن بر عکس از ۱۰۰، و فکر کردن به نام پایتختهای کشورهای دنیا.
پ. مطمئن شوید که فعالیت انتخابیتان هیچ ارتباطی با هیجانهای کنونیتان نداشته باشد. برای مثال، اگر غمگین هستید، برای پرت کردن حواستان، فیلم غمگین تماشا نکنید. این کار در حقیقت باعث وخامت وضعیتتان میشود. هر چیز منطقی و غیر هیجانی را که بتواند ذهنتان را از وضعیت کنونیتان دور کند، امتحان کنید.
۳. استفاده از روشهای آرامسازی
وقتی احساس اضطراب، خشم، یا اندوه شدید میکنید، روشهای آرامسازی میتوانند به آرامشتان کمک کنند. یکی از روشهای آرامسازی تنفس عمیق است. در موقعیت راحت و مناسبی قرار بگیرید، و عمیقا با بینی نفس بکشید و سپس هوا را از طریق دهان خارج کنید. عمیقا بر تنفس و نحوهی احساستان در طول عمل دم و بازدم تمرکز کنید. این کار را حداقل به مدت ۵ دقیقه انجام دهید.
۴. تفکر منطقی
تفکر منطقی، یکی از اجزای رفتاردرمانی دیالکتیک (DBT)، نوعی روش درمانی است که بر تنظیم هیجانی و تحمل ناراحتی تمرکز دارد. این روش بر این ایده متمرکز است که ذهنهایمان از یک بخش منطقی و یک بخش هیجانی تشکیل شدهاند. آدمهایی که دچار نوسانات خلقی هستند، احتمالا بیشتر بر ذهن هیجانیشان متکی هستند، ولی جهت رسیدن به ذهنی خردمند لازم است از ترکیبی از منطق و هیجان استفاده کنند.
الف. دربارهی وضعیتتان به طور منطقی فکر کنید. چه اتفاقی افتاد؟ چه کسی در این اتفاق نقش داشت؟
ب. هیجانهایتان را به طور منطقی تحلیل کنید. واکنش هیجانیتان را مورد پرسش قرار دهید؛ آیا این واکنش اغراقآمیز یا نامتناسب با وضعیت است؟ آیا ممکن است به چیزی در گذشته واکنش نشان میدهید (درد یا مشکلات ارتباطی از گذشته)؟
پ. از خودتان بپرسید، آیا این وضعیت در ۵ سال آینده نیز همچنان برایام مهم خواهید بود؟ این مسئله حقیقتا تا چه میزان بر زندگیام تاثیرگذار است؟
۵. نظارت بر وضعیت خلق و خو
یادداشت برداری از وضعیت خلق و خو ممکن است به درک بهتر نوسانات خلقی کمک کند؛ به این ترتیب، میتوانید نحوهی پیشبینی و رویارویی با تغییرات هیجانیتان را بیاموزید. سطوح مختلفی از نوسانات خلقی وجود دارند. نوسانات خلقی متوسط ممکن است شامل تغییرات خلقی بسیاری در طول روز باشد؛ این تغییرات در ظرف چند ساعت میتوانند شامل رفتاری متین و باوقار، خشم و سپس اندوه باشند؛ تغییرات خلقی معمولا با موقعیت متناسب نیستند و باعث اختلال در کارکرد فرد میشوند.
نوسانات خلقی شدید شامل نوسانات خلقی سریع، تقریبا در تمام لحظات، است؛ شدت این تغییرات به میزان زیادی نامتناسب با موقعیت است. نوسانات خلقی مفرط ممکن است دارای ویژگیهای ذیل باشد؛ دائمی، وجود تغییرات انفجاری در خلق و خو، تغییرات خلقی متعدد در ظرف چند دقیقه، دشواری در تشخیص یک وضعیت خلقی خاص، و عدم تناسب اساسی تغییرات خلقی با موقعیت.
الف. با استفاده از فهرست زیر میتوانید از وضعیت خلق و خویتان یادداشت برداری کنید:
الف.۱. روز و زمان یک نوسان خلقی
الف.۲. هیجان و شدت تغییر خلقی (از شدت ۰ درصد الی ۱۰۰ درصد)
الف. ۳. چه اتفاقی در آن زمان رخ داد (چه کسی همراهتان بود و کجا بودید)؟
الف. ۴. چه افکاری در سرتان بود؟
الف.۵. دقیقا پیش از بروز نوسان خلقی، چه کاری انجام میدادید؟
الف.۶. بعد از بروز نوسان خلقی چه کردید (چگونه با آن مقابله یا رویارویی کردید)؟
الف.۷. از این یادداشتهای خلقی جهت شناسایی و رویارویی با محرکهایی از قبیل استرس و تغییرات فصلی استفاده کنید.
۶. اجتناب از استراتژیهای رویارویی منفی
یادگیری چگونگی رویارویی سالم با نوسانات خلقی و همچنین، اجتناب از انجام روشهای مضر برای رویارویی که میتوانند به افزایش نوسانات خلقی و بروز سایر پیامدها منجر شوند، از اهمیت بالایی برخوردار است. برخی نمونههای استراتژیهای رویارویی منفی با نوسانات خلقی عبارت هستند از: نشخوار ذهنی، آسیب زدن به خود، آسیب زدن به دیگران، تخریب اموال، و مصرف دارو، مواد مخدر یا الکل. برای نمونه، برخی آدمها ممکن است جهت رویارویی با حالات هیجانی منفی و یافتن حس بهتر به انجام کارهای خشونتآمیز متوسل شوند. با وجود این، این کارها ممکن است دارای پیامدهای اجتماعی و قانونی از قبیل از دست دادن دوستان یا بازداشت توسل پلیس باشد.
الف. از مصرف مواد مخدر و الکل خودداری کنید. این مواد ممکن است نوسانات خلقیتان را افزایش دهند، زیرا باعث بروز تغییرات شیمیایی در مغز و هم خوردن تنظیم هیجانی میشود.
د. بهبود وضعیت کلی سلامت بدنی
۱. انجام مرتب تمرینهای ورزشی
فعالیت بدنی میتواند به بهبود وضعیت خلق و خو (با ترشح اندورفین) و پیشگیری از مشکلات خلقی نظیر اختلالات اضطراب و افسردگی کمک کند. حداقل یک روز در میان، دستکم ۳۰ دقیقه ورزش کنید. یا وقتی احساس میکنید ممکن است دچار نوسانات خلقی شوید، بیرون بروید و کمی فعالیت بدنی کنید.
الف. تمرینهای سنتی نظیر پیادهروی، دویدن، و وزنهبرداری برای ایجاد یک برنامهی فعالیت بدنی مفید هستند.
ب. حتی میتوانید داخل خانه نیز به انجام فعالیتهای بدنی بپردازید. مشغول جارو زدن، تی کشیدن، یا سایر تمیزکاریهای خانه شوید. یا با کمک برنامههای ویدئویی به انجام ورزشهای سبک بپردازید.
پ. تمرینهای ورزشی نباید خستهکننده باشند. به انجام فعالیتهای بدنی سرگرم کننده و جذاب بپردازید؛ از جمله پیادهروی طولانی، قایق سواری، ماهیگیری، باغبانی، طنابزنی، رقص، بولینگ، بیلیارد، کیک بوکسینگ، یوگا، و سایر ورزشها.
۲. استراحت به اندازهی کافی
طول مدت خواب و کیفیت آن بر وضعیت خلق و خو و وضعیت کلی سلامتی تاثیرگذار هستند. با کمبود خواب ممکن است بیشتر دچار اضطراب یا عصبانیت شوید؛ همین مسئله نیز میتواند باعث تحریک نوسانات خلقی شود.
الف. حداقل هر شب ۸ ساعت بخوابید.
ب. ساعت مشخصی برای به خواب رفتن و بیدار شدنتان (حتی در آخر هفته) تعیین کنید.
پ. حداقل نیم ساعت قبل از رفتن به خواب، تلویزیون نگاه نکنید و گوشی همراهتان را کنار بگذارید.
۳. رعایت رژیم غذایی سالم
هر آنچه در بدنتان وجود دارد، میزان حس تندرستیتان را تعیین میکند. رعایت یک رژیم غذایی سالم میتواند باعث ثبات بدنی و روانی شود. حتما به اندازهی کافی انواع ویتامینها و مواد معدنی در رژیم غذاییتان بگنجانید.
الف. از مصرف تنقلات ناسالم خودداری کنید. مصرف یا زیادهروی در مصرف مواد غذایی ناسالم هیچ کمکی در رویارویی با نوسانات خلقی نمیکند.
ب. یک وعدهی غذایی را برای همیشه حذف نکنید. هر روز دستکم ۳ وعدهی غذایی کامل بخورید. به گونهای برنامهریزی کنید که در شرایطی قرار نگیرید که در اواسط روز (زمان صرف نهار) هیچ غذایی نخورده باشید.
پ. همیشه تنقلات سالم به همراه داشته باشید، تا از بدخویی ناشی از گرسنگی پیشگیری کنید. وقتی احساس میکنید در حال افت انرژی یا تغییر در خلق و خو هستید، تنقلات سالم نوش جان کنید. برخی تنقلات سالم عبارت هستند از: ماست، میوه، آجیل (البته در صورت عدم حساسیت)، پنیر، شکلات پروتئینی، گرانولا، و سبزی.
ت. در صورت امکان، از مصرف قهوه و نوشابهی گازدار خودداری کنید. قهوه و نوشابهی گازدار سطوح قند خونتان را به سرعت بالا میبرند؛ با وجود این، پس از مدت کوتاهی، سطوح قند خون به شدت کاهش مییابد؛ و به این ترتیب، دچار نوسانات خلقی میشوید. اگر روزانه ۴ فنجان قهوه یا ۴ لیوان نوشابهی گازدار مینوشید، میزان مصرفتان را به مدت یک هفته به نصف برسانید. اگر در این مدت، همه چیز به خوبی پیش رفت، به مدت یک هفتهی دیگر، بار دیگر آن را نصف کنید. به این برنامه ادامه دهید تا زمانی دیگر قهوه یا نوشابهی گازدار ننوشید.
ث. اگر به کمک بیشتری نیاز دارید، حتما با یک متخصص تغذیه یا پزشکی که دربارهی اصول تغذیه، مواد غذایی، و مکمل تحصیل کرده باشد، مشورت کنید.
اختلال خلقی را میتوان تحت عنوان وجود تشویش در حالت عاطفی یک فرد توصیف کرد. این اختلالات عموماً به دو گروه اختلال افسردگی و اختلال دو قطبی طبقهبندی میشوند.
به گزارش انجمن ملی سلامت روان، 30٪ تا 70٪ از موارد خودکشی متعلق به افرادی است که مبتلا به نوعی افسردگی میباشند.
اختلال در وضعیت روانی حاکم بر فرد را اختلال خلقی نامند. که مشخصهی آن اختلال یا آشفتگی در حالت عاطفی فرد میباشد و خود را در اشکال مختلف نشان میدهد. اختلالات خلقی ممکن است شامل افسردگی، شیدایی (دیوانگی یا اشتیاق مفرط) و یا ترکیبی از این دو باشد. اختلالات خلقی به افسردگی، اختلال دوقطبی و اختلال خلقی ناشی از مواد طبقهبندی میشوند. بعلاوه افسردگی و اختلالات دو قطبی به انواع خاصی از افسردگی طبقهبندی میشوند، در حالی که اختلالات ناشی از مواد بر اساس ماده شیمیایی که موجب این عارضه میشوند، طبقهبندی میگردند.
اختلال افسردگی اساسی یا ماژور Major Depressive Disorder
مشخصهی اختلال افسردگی ماژور، داشتن حالت افسردگی شدید، از دست دادن امید و خوشنودی همراه با احساس بیارزشی، گناه، پوچی و بیقراری یا عصبانیت میباشد. فرد ممکن است مشکلاتی مانند از دست دادن و یا افزایش اشتها، و مشکلاتی در رابطه با تمرکز، حافظه و تصمیم گیری را تجربه کند. زمینههای خودکشی نیز ممکن است در فرد دیده شود. تجربهی این علائم با هم را دوره یا اپیزود افسردگی ماژور نامند. حالتی از افسردگی، که با احساس شیدایی همراه نباشد بنام افسردگی تک قطبی شناخته میشود، در حالت وجود شیدایی، این عارضه را دو قطبی نامند.
اختلالات افسردگی میتوانند به طبقهبندی بیشتری که در ذیل آورده شده، دستهبندی شوند.
افسردگی آتیپیک یا غیرمعمول Atypical depression: در این نوع افسردگی، فرد به دلیل افزایش اشتها، خواب بیش از حد و سنگینی در اندام افزایش وزن را تجربه میکند. او حساسیت فوق العادهای به طرد شدن نشاده داده و زندگی اجتماعی آشفتهای را تجربه مینماید.
افسردگی کاتاتونیک Catatonic depression: یک اختلال افسردگی ماژور شدید است که مشخصهی آن مختل شدن تواناییهای حرکتی است. کسانی که تحت تأثیر افسردگی کاتاتونیک قرار دارند، ممکن است حرکات عجیب و غریب بدن و یا دورههایی از عدم تحرک کامل را تجربه نمایند.
افسردگی مالیخولیایی Melancholic depression: مشخصهی آن از دست دادن احساس لذت در فعالیتهای روزانه زندگی، احساس گناه و غم از دست دادن میباشد. کسانی که مبتلا به افسردگی مالیخولیایی هستند، بشدت از وزنشان کاسته میشود. این علائم ممکن است در ساعات اولیهی روز بدتر شوند .
افسردگی جزئی یا مینور Minor depression: چنانچه علائم به مدت حداقل دو هفته باقی بمانند، اما به معیار افسردگی ماژور نرسند، این عارضه را اختلال افسردگی جزئی گویند.
دیس تایمی یا افسردگی خویی Dysthymia: علائم آن شبیه به علائم افسردگی تک قطبی است، هرچند از شدت کمتری برخوردار بوده و دوام بیشتری دارد. این علائم عبارتند از تغییر در اشتها، الگوهای خواب تغییر یافته، خستگی، اعتماد به نفس پایین و اشکال در تمرکز.
افسردگی مضاعف Double depression: مشخصهی آن داشتن خلق افسرده است که به مدت حداقل دو سال همچنان ادامه دارد. مواردی از افسردگی ماژور به طور متناوب مشاهده میشوند.
افسردگی پس از زایمان: این نوع افسردگی را برخی زنان پس از بدنیا آوردن نوزاد تجربه میکنند. معمولاً، علائم آن ظرف سه ماه از انجام زایمان دیده میشوند و ممکن است به مدت سه ماه به طول انجامند.
افسردگی سایکوتیک یا روانی Psychotic depression: مشخصهی آن هذیان و توهم میباشد. هذیان اغلب با مضامینی از موضوعات یأسآور یا افسرده کننده مشابه است.
افسردگی راجعه کوتاه مدت Recurrent brief depression: این نوع افسردگی از نظر مدت زمان دوام آن متفاوت از افسردگی ماژور است. دورههای افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی راجعه کوتاه مدت، تقریباً ماهی یک مرتبه اتفاق میافتد و به مدت دو یا سه روز دوام میآورد.
اختلال عاطفی فصلی Seasonal affective disorder: همانطور که از نام آن پیداست، توسط یک الگوی فصلی مشخص میشود که گفته میشود، افراد مبتلا علائمی از افسردگی را در طول زمستان تجربه میکنند. این احساسات افسرده ساز میتوانند به عدم قرار گرفتن در معرض نور خورشید در زمستان نسبت داده شوند.
اختلال افسردگی نامعین Depressive Disorder Not Otherwise Specified: هنگامی که علائم دیده شوند اما در هیچ یک از معیارهای تشخیصی اختلالات خاص یا معین گنجانده نشوند، به اختلال افسردگی نامعین، و یا DD-NOS اشاره دارد.
-اختلال دو قطبی
یک اختلال خلقی است که خود را به شکل متناوب دورههای افسردگی و شیدایی maniaآشکار میسازد. تغییراتی در خلق و خوی فرد و تغییر رفتار میان حالت تحریک یا هیجان بیش از حد که به آن شیدایی گویند و حالتی از احساس ناامیدی بنام افسردگی دیده میشود. چنانچه علائم، ترکیبی از علائمی باشند که در حالات شیدایی و افسردگی تجربه میشوند، این حالت را آمیخته یا مختلط گویند. اختلال دو قطبی نسبتاً کمتر رایج میباشد، اما همچنین گفته میشود که اغلب تشخیص داده نمیشود.
اختلال دو قطبی اساساً در اواخر سنین نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ ایجاد میشود. در کودکان، آن را تحت عنوان اختلال دو قطبی زودرس میشناسند. در این کودکان، تغییرات در خلق و خوی و سایر علایم، بیشتر از بزرگسالان مبتلا به اختلال دوقطبی دیده میشود.
دوقطبی نوع 1: مشخصهی آن، سابقهای از دورههای شیدایی با یا بدون وجود دورهی افسردگی است.
دو قطبی نوع 2 : به وسیلهی دورههای متناوب شیدایی و افسردگی قابل تشخیص است. افسردگی ممکن است با دورههای شیدایی خفیف hypomanic episodes همراه باشد که در آن نشانههای شیدایی خفیفتر میباشند؛ بدین معنی که قابل مشاهده هستند اما عملکرد فرد را مختل نمیسازند.
اختلال خلق ادواری Cyclothymia: شامل اپیزود یا دورههای شیدایی خفیف همراه با اختلالات خلقی خفیفتر میباشد. شیدایی کامل یا دورههای افسردگی ماژور دیده نمیشوند.
اختلال دوقطبی نامعین: زمانی اتفاق میافتد که فرد برخی از علائم اختلال دو قطبی را از خود نشان میدهد اما این عارضه با معیارهای تشخیصی هیچ یک از انواع خاصی از اختلال دو قطبی مطابقت ندارد.
اختلالات خلقی ناشی از مواد
همانطور که از نام آن پیداست، این اختلالات خلقی ناشی از یک ماده شیمیایی و یا مواد مخدری میباشند که بر وضعیت روحی روانی فرد تأثیر میگذارند. اعتیاد به یک ماده و یا ترک آن میتواند بر سطوح خلق و خوی تأثیر بگذارد و افراد ممکن است دچار شیدایی و یا افسردگی شوند.
اختلالات خلقی ناشی از الکل: تحقیقات نشان میدهند که افراد شدیداً الکلی ممکن است دچار افسردگی شوند. تمایل به خودکشی نیز ممکن است در این افراد دیده شود. افراد نسبتاً الکلی تا شدیداً الکلی ممکن است احساس رضایت و سرخوشی، نوساناتی در خلق و خوی، احساس سرمستی و کاهش کنترل بر روی انگیزه یا هوس را تجربه نمایند. در صورت داشتن اعتیاد به الکل همراه با استرسهای روانی بیش از حد، فرد ممکن است به خشونت متوسل شود. ترک الکل موجب خستگی، بیخوابی، کم شدن علاقهی جنسی و خلق و خوی ناپایدار میشود.
اختلالات خلقی ناشی از کافئین: کافئین اگر به مقدار بیش از حد مصرف شود، ممکن است به اضطراب منجر شود و حتی در برخی موارد موجب رخ دادن حملات وحشت یا هراس میشود.
اختلالات خلقی ناشی از نیکوتین: وابستگی به نیکوتین میتواند به افزایش احساس افسردگی بیانجامد. ترک نیکوتین همچنین دارای علائم مشابهی است.
به دلیل مواد محرک سیستم عصبی: مسمومیت ناشی از چنین موادی منجر به بروز مشکلاتی در رابطه با تمرکز و دقت میشود. در این حالت ممکن است کاهش عملکرد ذهنی دیده شود. علائم ترک این مواد، افسردگی و خستگی را شامل میشود. استفاده طولانی مدت از مواد محرکی مانند آمفتامین بر مغز اثر گذاشته و منجر به مشکلات بلند مدتی در تمرکز و حافظه میگردد. اختلالات خلقی به علت استفاده از این محرکها و الکل ممکن است علائمی شبیه به علائم مشاهده شده در اختلال دو قطبی از خود نشان دهند.
به دلیل مواد شبه افیونی: مواد شبه افیونی منجر به احساس شادی و سرخوشی میشوند. استفاده طولانی مدت از این مواد به افسردگی منجر میشود. ترک این مواد به بدن درد و اضطراب منتهی میگردد. علائم ترک ممکن است شامل اضطراب، افسردگی و اختلال خواب باشد.
به دلیل داروهای آرامبخش: علائم آن شبیه به علائم اختلالات خلقی ناشی از الکل میباشد. ترک کردن آرام بخشها منجر به احساس اضطراب، افسردگی و اختلال در خواب میگردد. در موارد شدید، توهم ممکن است تجربه شود.
به دلیل توهمزاها: افرادی که مصرف کنندهی این مواد هستند، دچار هذیان و توهم میشوند. واکنشهای روانی و افسردگی نیز ممکن است دیده شود.
اختلالات خلقی ناشی از یک بیماری طبی
یک اختلال خلقی میتواند به دلیل وجود یک بیماری طبی عمومی اتفاق بیافتد، زمانی میتوان از آن نتیجه گرفت که علائم این اختلال در نتیجهی فشار روانی این عارضهی پزشکی باشد و تنها به دلیل پاسخی فیزیولوژیکی به آن نباشد. بیماریهای سیستم غدد درون ریز، بیماری پارکینسون، اختلالات سیستم عصبی و بیماریهای قلبی عروقی میتوانند به اختلالات خلقی منجر شوند. بیماریهای بسیار دردناک و یا علاج ناپذیر منجر به احساس افسردگی در افراد مبتلا میشوند. برخی از بیماران ممکن است به خودکشی تمایل نشان دهند.
اختلال خلقی نامعین
یک اختلال خلقی که معیارهای هیچ یک از اختلالات خاص را در بر نمیگیرد، میتواند تحت عنوان اختلال خلقی نامعین و یا MD-NOS طبقهبندی شود. ترکیبی از اختلال خلقی و اختلال اضطراب یا افسردگی جزئی میتواند به عنوان MD-NOS طبقهبندی شود.
اختلالات خلقی در چهارچوب تغییر در رفتار و دورههایی از افسردگی، اضطراب و بیقراری بروز میکنند. افراد مبتلا به اختلالات خلقی، تغییری غیرعادی و ناگهانی در رفتار خود نشان میدهند و دورههایی از افسردگی و یا هیجان بیش از حد را تجربه میکنند. آنها دچار احساساتی از تحریکپذیری و غم و اندوه میشوند. مشخصهی برخی اختلالات خلقی از دست دادن اشتها است که منجر به از دست دادن وزن شده، در حالی که مشخصهی دیگر پرخوری است که منجر به افزایش وزن میشود.
اعتقاد بر این است که عدم تعادل در انتقال دهندههای عصبی در زمرهی علتهای اختلالات خلقی، غالباً افسردگی و اختلال دو قطبی است. عدم تعادل هورمونی میتواند به افسردگی منجر شود. استرس بیش از حد و یا مشکل داشتن در مقابلهی با آن نیز میتواند اختلالات خلقی را بوجود آورد. همچنین مشخص شده است که این اختلالات میتوانند در خانوادهها به شکل صفات ژنتیکی خاصی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اختلال خلقی دو قطبی به صورت ژنتیکی منتقل میشود. نشانههای افسردگی ممکن است ناشی از اختلالات سازگاری باشد. migna.irیک رویداد استرسزا مانند یک ناکامی یا شکست، داشتن یک مشکل در خانواده، یک مسئلهی خویشاوندی یا رابطهای و غیره ممکن است به افسردگی بیانجامد که به مدت چندین ماه باقی مانده که پس از رفع مورد استرسزا، این اختلال از بین میرود. این وضعیت نمیتواند به عنوان یک اختلال افسردگی ماژور طبقهبندی شود.
اختلال ملال پیش از قاعدگی (PMDD)
PMDD شدیدتر از سندرم پیش از قاعدگی بوده که 3% تا 8% زنان را در طول سالهای باروری تحت تأثیر قرار میدهد. علائم این بیماری شامل، پایین بودن سطوح انرژی، خستگی، بیعلاقگی به انجام فعالیتهای روزانه، احساس ناامیدی، اضطراب و تحریکپذیری یا زودرنجی میباشد. مختل شدن الگوهای خوردن و خوابیدن نیز ممکن است دیده شود.
اختلال بینظمی خُلق اخلالگر (DMDD)
طبقه بندی آن به عنوان یک اختلال روانی نسبتاً تازه میباشد. در کودکان مشاهده میشود و مشخصهی آن کج خلقی مکرر، تحریک پذیری مداوم و واکنش افراطی است که بر زندگی اجتماعی یک فرد تأثیر میگذارد. اگر این اختلال بخواهد به عنوان DMDD طبقهبندی شود، لازم است علائم قبل از 10 سالگی آغاز شده باشند و بایستی به مدت حداقل یک سال به طول بیانجامند.
حقایقی چند از این اختلالات
☚ مطالعات نشان دادهاند که افسردگی آتیپیک حدوداً چهار برابر در زنان شایعتر از مردان میباشد.
☚ افسردگی، اختلال دو قطبی و اختلال خلق ادواری، از متداولترین اختلالات خلقی میباشند.
☚ مشاهده شده است که اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان در زمرهی بیشترین مشکلات روحی و روانی است که کمتر تشخیص داده میشوند.
☚ مطالعات نشان میدهد که کاتاتونی در سالمندان مبتلا به افسردگی شدید دیده میشود.
☚ چنانچه یکی از والدین کودک و یا هردو دارای اختلال خلقی باشند، احتمال زیادی وجود دارد که کودک نیز دچار این اختلال شود. چنانچه مادری صفت اختلال خلقی را به فرزندان خود منتقل نماید، دختر او بیشتر از دیگران مستعد ابتلا به اختلال میباشد. اگر پدری این صفت را منتقل نماید، احتمال بیشتری وجود دارد که پسر او مبتلا به اختلال خلقی شود.
☚ خواهر و برادر و بستگان نزدیک افراد مبتلا به اختلالات خلقی، احتمال بیشتری خواهند داشت که به اختلال مبتلا شوند.
☚ بنا به گزارش سازمان بهداشت جهانی، اختلال افسردگی ماژور علت اصلی ناتوانی در میان افراد آمریکایی سنین بین 15 تا 44 سال است.
☚ به گزارش انجمن بهداشت روانی کانادا (CMHA)، احتمال بیشتری وجود دارد که زنان مبتلا به افسردگی، دچار اختلال افسردگی خویی و اختلال خلقی فصلی شوند. اختلال دو قطبی میتواند هر دو جنس مرد و زن را به یک میزان تحت تأثیر قرار دهد.
☚ به گفتهی مقالهای در وب سایت CMHA، افسردگی در حدود 5ر3% کودکان و 3 تا 7% نوجوانان تشخیص داده شده است و در موارد بسیاری، اختلال دو قطبی بین سنین 15 و 19 سال شناسایی شده است.
☚ بنا به گزارشی از بهداشت روانی آمریکا، حدود 20٪ از مردم در ایالات متحده متحمل حداقل یک نشانهی افسردگی در یک ماه و دو یا چند علامت افسردگی در طی یک سال در میان 12% از جمعیت ایالات متحده گزارش میشود.
اختلالات خلقی و خلاقیت ـ ارتباطی عجیب
مطالعات صورت گرفته در روانشناسی، بین اختلالات خلقی و خلاقیت ارتباطی غیر معمول را به اثبات رسانیدهاند. در طول یک دوره شیدایی که با انرژی افزایش یافته، اعتماد بنفس بیشتر شده، احساس لذت شدید مشخص میشود، همچنین مشاهده شده که سطوح خلاقیت فرد افزایش مییابد.
در طی یک اپیزود شیدایی، فردی ممکن است شدیداً درگیر فعالیتی شود که موجب خوشحالی او میگردد، او ممکن است دست به انجام یک فعالیت هدفمند بزند و ایدههای مختلفی داشته باشد (که میتواند ایدهی خلاقانه نامیده شود). این امر ممکن است به تجلی عالی از خلاقیت منجر شود.
کِی ردفیلد جمیسون Kay Redfield Jamison روانشناس بالینی و نویسندهی آمریکایی در کتاب خود با نام Touched with Fire: Manic-Depressive Illness and the Artistic Temperament (لمس آتش: بیماری افسردگی توأم با شیدایی و سرشت هنری)، مطالعات خود را بر روی نسبتهای اختلال خلقی در افرادی با زمینههای خلاقانه ارائه داده است. او همچنین توضیح میدهد که چگونه اختلال دو قطبی میتواند در خانوادههایی که دارای شغلهای خلاقانه میباشند، به طور ارثی به وجود آید.
-فرادی که دارای اختلالات خلقی میباشند به کمک فوری نیاز دارند. شناسایی عارضهای تحت عنوان اختلال خلقی و تشخیص صحیح آن، به هنگام انجام درمان مناسب، از اهمیت بسیاری برخوردار است. درمان این اختلال بستگی به وضعیت جسمی و روانی بیمار و عوامل خارجی مؤثر بر سلامتی وی دارد. اقدامات درمانی شامل داروهای ضد افسردگی (جهت افسردگی)، داروهای تثبیت کنندهی خلق (برای اختلال دو قطبی)، و کمکهای روانشناختی میشوند. درمان شناختی رفتاری Cognitive behavioral therapy جهت درمان اختلالات خلقی بکار گرفته میشود. این درمان به بیمار کمک میکند تا اطلاع یابد چگونه خلق و خوی او بر افکار و رفتارش تأثیر میگذارد و همچنین به او کمک میکند تا با این مشکل به مبارزه بپردازد.
درمان میان فردی Interpersonal therapy میتواند به بیمار در بهبود تعاملات اجتماعی کمک نماید. در مواردی که مشاوره و یا داروها به بیمار کمکی نکنند، درمان با الکتروشوک میتواند بر روی بیمار انجام شود. حمایت از طرف خانواده و دوستان در کمک به بیمار در مقابله با اختلال خلقی وی نقش مهمی ایفا مینماید. اما احتمالاً، خودیاری از طریق یک رژیم غذایی مناسب، ورزش منظم، خواب کافی، اجتماعی شدن و مدیریت استرس بهترین کمک در مهار و کنترل مشکلات خلقی است.
اختلالات خلقی به کدام دسته از اختلالات گفته می شود؟ راه های تشخیص اختلالات خلقی چیست؟ خلق یک وضعیت هیجانی ست که در طول دوره های زمانی با ثبات تر از هیجان است. در واقع خلق کمتر از هیجان وابسته به رویدادهای خاص می باشد. یعنی یک اتفاق خاص ممکن است در لحظه سبب ایجاد هیجان خاصی شود ولی خلق در طول زمان با اتفاقات واحد زیاد نوسان پیدا نمی کند. خلق بر روی ارزیابی شما از دنیا تاثیر می گذارد و دیدگاهتان را نسبت به مسائل تغییر می دهد. اگر تغییرات سریع در خلق یا Mood رخ دهد مانند اختلال دو قطبی یا خلق به شدت پایین باشد مانند افسردگی، برای شما مشکلاتی در زمینه های مختلف زندگی ایجاد می کند.
اختلالات خلقی
اختلالات خلقی، دسته ای از اختلالات هستند که با بالا رفتن یا پایین آمدن خلق مشخص می شوند. به طور کلی، خلق ممکن است بالا، پایین یا طبیعی باشد. فرد طبیعی که اختلالات خلقی نداشته باشد، می تواند خلق های متفاوتی را تجربه کند ولی توانایی کنترل یا مدیریت آن را دارد. افراد دچار اختلالات خلقی احساس کنترل بر خلقشان ندارند و به شکل غیر ارادی و در طول زمان، خلق بالا یا پایین را تجربه می کند یا بین آن ها نوسانات شدید و دائمی دارند.
اختلالات خلقی نه تنها خلق را تحت تاثیر قرار می دهند بلکه بر سایر جنبه های فردی مثل؛ توانایی شناختی تاثیر می گذارند. برای مثال توجه و تمرکز فرد تحت تاثیر افسردگی و اختلال دو قطبی ضعیف میشود. مشکلات تکلم، اختلال در عملکرد شغلی، میل جنسی و روابط بین فردی برای مبتلایان مشکل زا می شود.
انواع اختلالات خلقی
اختلالات خلقی در دو دسته کلی افسردگی و دوقطبی طبقه بندی می شوند:
اختلالات افسردگی
از انواع افسردگی می توان به اختلالات افسردگی اساسی و افسردگی مزمن اشاره کرد. ویژگی اصلی اختلالات افسردگی، پایین بودن خلق به شکل مداوم و حالت بی لذتی است. فرد در طول روز دائما احساس غمگینی کرده و از فعالیت هایی که قبلا برایش خوشایند بودند، لذت نمی برد. علائم دیگر قابل مشاهده؛ تغییرات خواب، اشتها، فعالیت و میل جنسی، افکار خودکشی، احساس گناه و... هستند. این دسته اختلالات بر اساس طول مدت، شدت و نشانه ها تفکیک شده اند.
اختلالات دوقطبی
اختلالات دوقطبی همراه با دوره های شیدایی یا مانیا مشخص می شوند و خود انواعی دارند. مانیا حالتی از خلق بسیار بالاست که با شاد بودن معمولی متفاوت است. فرد در حالت مانیا پرانرژی، پرحرف می شود و نیاز کم به خواب را احساس می کند. برنامه ها و ایده های مختلفی برای آینده می چیند. بیمار در این حالت ممکن است ضرر های جبران ناپذیری به خود بزند. اختلال دوقطبی شامل دو نوع می باشد:
دوقطبی نوع اول: اختلال دو قطبی نوع یک با تنها یک دوره از مانیا مشخص می شود.
دوقطبی نوع دوم: اختلال دو قطبی نوع دو با حالت ضعیف تری از مانیا (هایپومانیا) و دوره ای از افسردگی اساسی تشخیص داده می شود.
علل اختلالات خلقی
مجموعه ای از عوامل زیستی، ژنتیکی، اجتماعی و شخصیتی در بروز اختلالات خلقی موثر است:
عوامل زیستی: سروتونین و نوراپی نفرین دو ناقل عصبی که با کم و زیاد شدنشان در مغز اختلال خلقی رخ می دهد.
عوامل ژنتیکی: عوامل ژنتیکی به شدت در ابتلا به اختلالات خلقی موثرند. افسردگی پدر یا افسردگی مادر عاملی خطر بالایی برای فرزندان به شمار می رود.
عوامل روانی اجتماعی: استرس های محیطی از ابتدای زندگی باعث بالا رفتن ریسک ابتلا به اختلالات خلقی می شوند.
عوامل شخصیتی: برخی از ویژگی های شخصیتی فرد را در معرض خطر بیشتری قرار می دهند. مثلا افرادی که کنترل بیرونی بر مسائل دارند، یا افرادی که عزت نفس پایین تری دارند.
تشخیص اختلالات خلقی
همه انسان ها در طول روز یا در طول دوره های زمانی مشخص، دستخوش تغییرات خلقی می شوند. شاید مسئله ای که در این بین حائز اهمیت است شدت این تغییرات باشد. برای تشخیص مرز بین اختلال یا طبیعی بودن نیاز به قضاوت متخصص روانشناسی وجود دارد. اما به طور کلی مقداری تغییر در خلق طبیعی بوده و جای نگرانی نیست. معمولا خانم ها در طی یک سیکل قاعدگی حالت های خلقی متفاوتی را تجربه می کنند. مخصوصا حالت سندروم پیش از قاعدگی تجربه ای معمول و رایج می باشد.
اگر سطح تغییرات خلقی شما زیاد است، به نحوی که بر زندگی و فعالیت حرفه ای شما، روابط خانوادگی، تحصیل و سایر امور با اهمیت زندگی تان تاثیر گذاشته و آن ها را مختل می کند، شما نیاز به مشورت با یک مشاوره روانشناسی مجرب دارید. تا اگر به اختلالی مبتلا باشید آن را تشخیص دهد و درمان مناسب برایتان شروع کند.
درمان اختلالات خلقی
در ادامه روش های درمانی اختلال های خلقی را بررسی می کنیم:
درمان های زیستی: به منظور درمان اختلالات خلقی از داروهای تثبیت کننده خلق یا داروهای ضد افسردگی استفاده می شود. این داروها تحت نظارت روانپزشک تجویز و مصرف می گردند.
درمان های روانشناختی: شامل رفتار درمانی، درمان شناختی رفتاری افسردگی، روانکاوی، خانواده درمانی و... می باشند. طبق گزارشات همراهی این درمان ها با درمانی های زیستی بهبودی بالایی را نشان داده اند.
الکتروشوک درمانی: در موارد نادری استفاده می شود و برای بیمارانی است که احتمال خودکشی بالایی دارند یا به درمان های دیگر جواب نداده اند.