آیا اختلال دوقطبی در کودکان نیز شکل میگیرد؟ بله، کودکان هم ممکن است مبتلا به اختلال دوقطبی شوند. اگرچه این اختلال بیشتر در سالهای پایانی کودکی یا در نوجوانی تشخیص داده میشود، اما کودکان در هر سنی ممکن است به آن مبتلا شوند. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم دربارهی اختلال دوقطبی در کودکان و راههای کمک به کودک مبتلا به آن صحبت کنیم.اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با تغییر حالت رفتاری از بیش فعالی یا شیدایی به افسردگی شدید همراه است. تشخیص این اختلال در کودکان مسئلهی بغرنجی است. برخی متخصصین باور دارند بروز این اختلال در کودکان بسیار نادر است و در اینباره اغراق میشود، برخی دیگر خلاف این را باور دارند. تاکنون کارشناسان نتوانستهاند با اطمینان دربارهی میزان شیوع این اختلال در کودکان نظر بدهند.
تغییرات احساسی و رفتارهای ناهنجار برای هر کودک و نوجوانی طبیعی است. بیشتر وقتها این موارد نشانهی هیچ بیماری یا مشکل روانی که نیازمند درمان باشد، نیست. هر بچهای ممکن است روزهای سختی را پشت سر بگذراند؛ احساس سرخوردگی، کسالت، عصبیبودن، خشم، بیشفعالی یا طغیان در دورههای مختلف امری طبیعی است، اما اگر این نشانهها در کودکتان بروز شدیدتری دارد، ادامهدار است و مشکلاتی جدی ایجاد میکند، ممکن است مسئلهی مهمتری درمیان باشد.
در کودکان ۶ تا ۱۸ ساله همچنین ممکن است اختلال خلقی مخرب از هم گسیخته (DMDD) بروز کند. این اختلال با کجخلقی و خشم شدید و به صورت تکرارشونده همراه است که با تعریف رایج اختلال دوقطبی، همخوانی ندارد. مسئلهی مهم این است که سریع نتیجهگیری نکنید. اگر تشخیص داده شد کودکتان مبتلا به اختلال دوقطبی است، پیش از هر اقدام درمانی با یک متخصص دیگر هم مشورت کنید. باید نسبت به کسی که درمان کودکتان را بهعهده دارد، اطمینان داشته و با او راحت باشید.
علائم اختلال دوقطبی در کودکان
برخی از نشانهی اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:
تغییر حالت و رفتار شدید که متفاوت از تغییر رفتارهای دورهای و عادی کودک است؛
بیشفعالی، رفتارهای عصبی، پرخاشگرانه و مخالف هنجارهای اجتماعی؛
رفتارهای بیپروا و مخاطرهآمیز که با شخصیت او همخوانی ندارد، مانند مصرف مواد یا ولخرجیهای بیقاعده؛
بی خوابی یا کاهش چشمگیر نیاز به خواب؛
کجخلقی و افسردگی در بیشتر روز و تقریبا هر روز؛
خودبزرگبینی و اغراق در مورد تواناییهای فردی؛
فکر خودکشی و رفتارهایی در جهت آن در کودکان بزرگتر و نوجوانها.
نشانههای اختلال دوقطبی در کودکان در دورههای ناپیوسته و مجزا آشکار میشوند؛ در فاصلهی بین این دورهها رفتار کودک به حالت طبیعی و عادی برمیگردد.
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است؛ زیرا بسیاری از نشانههای آن مشابه نشانههای بیشفعالی-کمتوجهی (ADHD)، اختلال سلوک (رفتاری که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن را نقض میکند) و حتی رفتارهای رایج کودکانه است. یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان اختلال بیشفعالی-کمتوجهی تجویز میشوند، معمولا محرک شیدایی در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند.
شیدایی در کودکان نسبت به بزرگسالان با آسیبهای بیشتری همراه است؛ روان پریشی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیرواقعی در حالت شیدایی کودکان بیشتر رخ میدهد. کودکان در دورهی افسردگی بیشتر از نشانههای فیزیکی افسردگی مانند درد و تیرکشیدن شکایت میکنند.
یکی از تفاوتهای عمدهی این اختلال در کودکان این است که چرخههای تغییر رفتار در کودکان مبتلا به دوقطبی بسیار سریعتر از بزرگسالان رخ میدهند. درحالیکه دورههای شیدایی و افسردگی در بزرگسالان هفتهها، ماهها و حتی سالها طول میکشد، تغییر دورهها در کودکان ممکن است بهطور روزانه رخ بدهد!
چطور به کودک مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کنیم؟
اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوان ها
اگر فرزندتان مبتلا به اختلال دوقطبی است، راههای زیادی برای کمک به او وجود دارد. برخی از این راهها را در ادامه معرفی میکنیم.
۱. به زمانبندی مصرف داروها پایبند باشید
باید کاری کنید کودکتان داروهای لازم را برای درمان اختلال دریافت کند. از یادآور، یادداشت یا هر چیزی که به شما کمک میکند زمان مصرف داروها را بهیاد بسپارید، بهره بگیرید. اگر کودکتان باید در زمان مدرسه دارو مصرف کند، با مسئولین مدرسه و مربی بهداشت در اینباره صحبت کنید.
۲. به عوارض جانبی توجه کنید
بسیاری از داروهای درمان اختلال دوقطبی در بزرگسالان موردآزمایش قرار گرفتهاند و تأثیر تعداد اندکی از داروها روی کودکان و نوجوانان مطالعه شده است. کودکان با مصرف این داروها معمولا دچار عوارض بیشتری مانند افزایش وزن، تغییر قند خون و کلسترول خون میشوند. از پزشک کودکتان دربارهی عوارضی که باید تحتنظر قرار بدهید، پرسوجو کنید. بنابر هشدار سازمان غذا و داروی آمریکا برخی داروهای ضدافسردگی ممکن است، احتمال اقدام به خودکشی را در کوکان، نوجوانان و جوانهای زیر ۲۴ سال افزایش دهند.
۳. با معلمهای کودکتان صحبت کنید
در برخی موارد کودک مبتلا به اختلال دوقطبی به توجه ویژهای در مدرسه نیاز دارد. بهطور مثال ممکن است به استراحت بیشتر یا تکلیف کمتری در دورههای بحرانی داشته باشد. گاهی ممکن است مجبور شوید مدتی کودکتان را به مدرسه نفرستید، دستکم تازمانیکه نشانههای اختلال پایدار شوند.
۴. برنامهای منظم و یکنواخت داشته باشید
برنامهی یکنواخت روزانه بهشکل چشمگیری به کودکان مبتلا به دوقطبی کمک میکند. به او کمک کنید یاد بگیرد هر روز در ساعت معینی بیدار شود، غذا بخورد، ورزش و بازی کند و بخوابد. تمام تلاشتان را برای کاهش تنش در خانواده بکنید.
۵. درمان خانوادگی را درنظر بگیرید
فرزند مبتلا به اختلال دوقطبی بار بزرگی به دوش همهی خانواده است. حتی ممکن است زندگی زناشویی را دچار تنش کند. ممکن است فرزندان دیگر متوجه مشکل خواهر یا برادرشان نشوند یا از توجه بیشتر و ویژه به او آزرده شوند. جلسههای درمانی خانوادگی به همهی اعضای خانواده کمک میکند با وضعیت آشنا شوند و بهتر با آن کنار بیایند.
۶. مراقب نشانههای میل به خودکشی باشید
هیچ پدر و مادری دوست ندارد به اینکه فرزندش ممکن است به خودش آسیب بزند، فکر کند، اما بدبختانه این تهدید وجود دارد؛ حتی در مورد کودکان. اگر کودکتان از میل به پایان زندگی صحبت میکند یا دست به کاری میزند که زندگیاش را تهدید میکند، به آن بیتوجه نباشید. ابزار و داروهای خطرناک را از خانه خارج کنید و بهسرعت کمک حرفهای بگیرید.
اختلال دوقطبی در نوجوانها
نشانهها و روش درمان اختلال دوقطبی در نوجوانان تا اندازهی زیادی مشابه بزرگسالان است، اما درگیربودن فرزند نوجوانتان با این اختلال، با مشکلات ویژهی دیگری همراه است.وقتی نوجوانها بزرگتر میشوند، دلِ خوشی از اینکه مجبور به پیگیری روش درمانی خاصی شوند، نخواهند داشت و ممکن است در برابر آن مقاوت کنند. پس با آنها صحبت کنید؛ روراست و همراه با پزشک فرزندتان دربارهی روشهای درمانی مختلف گفتوگو کنید. هنگام بحث دربارهی انتخاب روش درمان و داروهای مورداستفاده کاری نکنید، فرزندتان احساس کند در مقابل او هستید.درست مانند بزرگسالان، نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی باید از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنند. درغیر اینصورت ممکن است این مواد در ترکیب با داروی مصرفیشان باعث بروز یا تشدید تغییر حالت رفتاری شود. احتمال اعتیاد به داروهای مصرفی در نوجوانان بیشتر از کودکان و بزرگسالان است. درمورد نوجوانان هم تعیین برنامهی خواب و بیداری معین و یکنواخت (تنظیم ساعت خواب) اهمیت دارد. همچنین باید روشی مؤثر برای مقابله و کنارآمدن با اضطراب و پریشانیهای دورهای تعیین کنید.
اگر فرزندتان دچار تغییرهای جدی در حالت و رفتار، افسردگی یا مشکلات رفتاری است، با مشاور یا پزشک متخصص در زمینهی درمان کودکان مشورت کنید. تغییر حالت و رفتار ناشی از اختلال دوقطبی یا دیگر مسائل روانی ممکن است به مشکلات و ناهنجاریهای جدی منجر شود. درمان بهموقع و زودهنگام از پیامدهای آسیبزا جلوگیری میکند و از اثرات منفی اختلالات روانی بر سلامت فرزندتان میکاهد.
گروهی از ناراحتی ها و بیماری های روانی را اختلالات خلقی می گویند. د کودکتان تا دیروز خوب و سرحال بود اما حالا مدتی است بهانه گیری می کند و حتی دیگر حرفتان را گوش نمی دهد. او که تا همین چند وقت پیش جزو بچه های آرام بود حالا دعوا می کند و در مقابل حرف های شما می ایستد. از کنار چنین علائمی راحت می گذرید؟ نکته اینجاست که این تغییرات واضح در خلق و خوی فرزندتان بدون شک علتی دارد که پیداکردن آن توسط متخصص می تواند خیالتان را از بابت تشخیص و درمان به موقع اختلالات خلقی راحت کند.
انواع اختلالات خلقی در کودکان
اختلالات خلقی در کودکان درحقیقت همان اختلالاتی است که در بزرگسالان وجود دارد اما علائم کودکان با توجه به سطح رشدی، شناختی و رشد تکاملی تفاوت می کند. در بزرگسالان اختلال خلقی 2 گروه است؛
اختلال افسردگی و دوقطبی.
در کودکان نیز همین 2 گروه را برای اختلال خلقی درنظر می گیرند. هرچند در مورد میزان شیوع این 2 نوع اختلال در کودکان مطالعات دقیقی انجام نشده اما به طور کلی افسردگی تک قطبی به نسبت اختلال دوقطبی در کودکان شیوع کمتری دارد.
نشانه های اختلال دوقطبی
در اختلال دوقطبی معیارهای شناختی همانند بزرگسالان است. اما نکته اینجاست که ظهور علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. شایع ترین علامت در اختلال دوقطبی شیدایی و تحری پذیری یا همان خلق بالاست. به همین دلیل است که اختلال دوقطبی را بیشتر به نام شیدایی یا مانیا می شناسند. در اختلال دوقطبی یک طیف شیدایی یا خلق بالا و یک طیف افسردگی است. باید توجه داشت که اگر کودک فقط یک بار هم تجربه خلق بالا را داشته باشد باز هم اختلال دوقطبی در مورد او مطرح می شود. در کودکان معمولا تحریک پذیری شایع تر است.
به این ترتیب که مثلا کودکی که آرام بوده حالا پرخاشگر شده یا خلق بالا را نشان می دهد و بی جهت می خندد و شادی بی دلیل دارد. نشانه دیگر این اختلال افزایش اعتماد به نفس است که در بزرگسالان به این صورت دیده می شود که فرد فکر می کند مهم است و هذیان بزرگ بینی دارد ولی در کودکان ممکن است این طور خود را نشان دهد که کودک بچه های دیگر را بزند و این تصور را داشته باشد که قوی تر از بچه های دیگر است.
براساس سطح شناختی ممکن است افزایش اعتماد به نفس خود را این طور نشان دهد که کودک لجباز و نافرمان شود. در این شرایط نافرمانی معادل اعتماد به نفس بالاست. کودکی که اختلال دوقطبی دارد دچار بی خوابی و افزایش انرژی است. به این صورت که اگر پیش تر یک ساعت فوتبال بازی می کرد حالا ساعات طولانی را به بازی می پردازد و اصلا احساس خستگی نمی کند. بی قراری یکی دیگر از علائم این اختلال است. وجود این علامت کودک را کلافه می کند به طوری که مدام راه می رود و وقتی از او درباره مشکلش سوال می شود علت را نمی داند. این موضوع می تواند خودش را به صورت تمایل به خروج از منزل نشان دهد و کودک مدام تقاضا کند که مثلا به پارک بروند.از جمله علائم دیگر می توان به ولخرجی اشاره کرد. به این شکل که خواسته های کودک بیشتر یا به صورت غیرطبیعی بخشنده می شود و اسباب بازی هایش را به دیگران می بخشد و خودش را درگیر کارهایی می کند که عاقبت خوشی ندارد. یکی از علائم مهم دیگر در کودکان کمی بزرگ تر افزایش میل جنسی است که در آن دختر و پسر نوجوان به جنس مخالف تمایل نشان می دهند و گاهی اوقات ممکن است درگیر روابط جنسی شوند. در کودکان کم سن تر چون میل جنسی هنوز بروز ندارد ممکن است این حالت خودش را به صورت فحش های رکیک جنسی یا دست زدن به بدن مادر و خواهر نشان دهد. پرحرفی هم از دیگر علائم اختلال دوقطبی تشخیص داده شده است.
تشخیص چطور انجام می شود؟
معمولا زمانی تشخیص اختلال دوقطبی داده می شود که علائم برای یک هفته وجود داشته باشد. گاهی اوقات که شدت علائم زیاد نیست می توان به صورت سرپایی درمان را انجام داد. اما چون معمولا این علائم شدید است به بستری شدن و مراقبت کامل نیاز است.در بزرگ تر ها اختلال شیدایی به صورت 1 تا 2 هفته ای و مجزا از دوره های دیگر زندگی است و می توان گفت فرد بزرگسال تا مدتی قبل علائمی نداشته اما در مورد کودکان ممکن است این علائم یک سال ادامه داشته باشد. به این صورت که دوره مجزایی وجود ندارد که بتوان تشخیص دوقطبی داد و حتی گاهی ممکن است علائم به تغییرات دوران نوجوانی نسبت داده شود. به همین دلیل بسیار مهم است که روان پزشک کودک را معاینه کند و شرح حال کامل از او بگیرد.هرگونه تغییر خلق کودک باید به اطلاع پزشک برسد. در کودکی که یک دوره اختلال دوقطبی وجود داشته باشد حداقل 2 سال باید دارودرمانی انجام شود. هرچه تعداد عود اختلال بیشتر باشد مدت استفاده از دارو هم بیشتر است. به همین دلیل والدین نباید احساس کنند درمان کوتاه مدت است. اگر بعد از 2 سال هیچ گونه عود بیماری وجود نداشته باشد دارو کم به تدریج و در نهایت قطع می شود.
نشانه علائم اختلال دوقطبی با بیش فعالی
بسیاری از اوقات افتراق اختلال دوقطبی و بیش فعالی سخت است ولی کودک بیش فعال علائم را از 4-3 سالگی نشان می دهد و علائم ام مربوط به یک دوره خاص نمی شود درحالی که اختلال دوقطبی در یک دوره خاص اتفاق می افتد. ممکن است کودکی بیش فعال باشد و بعد دچار اختلال دوقطبی شود که به صورت تغییر سطح عملکرد نسبت به قبل خود را بروز می دهد. ضمن آنکه در فردی که دوقطبی دارد افزایش میل جنسی وجود دارد در حالی که در بیش فعالی این حالت دیده نمی شود. در کودکان نیز مانند بزرگسالان، علت بروز اختلال پایین تر باشد سهم ژنتیک بیشتر است اما عوامل محیطی هم نقش دارد. گاهی اوقات کودک بعد از طلاق یا استرس محیطی دچار این اختلال می شود اما ژنتیک هم برای بروز آن لازم است.
روند درمان افسردگی تک قطبی
علائم این نوع اختلال باید دست کم 2 هفته وجود داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال افسردگی داد. اگر افسردگی تک قطبی خفیف باشد روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری انجام می شود اما فقط تحت نظر متخصص و با تعداد جلسات مناسب. در صورت دسترسی نداشتن به روان درمانی دارودرمانی انجام می شود.داروهای این اختلال بازجذب کننده سروتونین هستند که فلوکستین و ستالوپرام در این دسته دارویی قرار دارند. برخی والدین ممکن است اقدام به خوددرمانی کنند و خودسرانه به کودک فلوکستین بدهند در حالی که برخی اوقات داروهای ضدافسردگی در کودکانی که افسردگی شان از نوع دوقطبی است باعث شروع دوره شیدایی می شود. بنابراین ابتدا باید معیارهای افسردگی دوقطبی رد شود سپس اقدام به تجویز این داروها شود.
افسردگی تک قطبی، نوع دیگر اختلال خلقی
افسردگی ممکن است طی اختلال دوقطبی بروز کند یا به صورت تک قطبی باشد. در کودکان افسردگی تک قطبی کمتر بروز می کند. علائم این اختلال مانند بزرگ ترهاست اما تظاهر علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. یکی از علائم مهم، خلق پایین یا تحریک پذیری است به طوری که کودک عصبی و زودرنج می شود و مدام دعوا می کند. خلق پایین به صورت بهانه گیری و گریه هم بروز می کند. در افسردگی کاهش انرژی وجود دارد و کودک فعالیت های معمولش را انجام نمی دهد.لذت نبردن از زندگی و تفریحات یکی دیگر از نشانه هاست و ممکن است کودکی که با همسالانش بازی می کرد دیگر میلی به بازی نداشته باشد. خواب کودک افسرده هم به هم می خورد و او یا پرخواب می شود یا کم خواب. کم اشتهایی و پراشتهایی نیز از نشانه های افسردگی تک قطبی است. کودک افسرده ناامید است و انگیزه ندارد و اظهار ناتوانی می کند. افکار منفی در کودک به صورت فکر مرگ خود یا مرگ دیگران است. مثلا می گوید «کاش به دنیا نیامده بودم» اما در نوجوانان به صورت افکار خودکشی است.
پرخاشگری میتواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود.پرخاشگری میتواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود. پرخاشگری مسالهای چند جانبه است که معمولا به واسطه وضعیت درمانی، مشکلات پزشکی و شرایط زندگی رخ میدهد. اولین قدم اساسی برای درمان پرخاشگری یافتن علت بروز آن است.
علل پرخاشگری
شما میتوانید علل پرخاشگری را در گروههای مختلفی تقسیم بندی کنید.
اختلالات خلق کودک
در ابتدا باید دید آیا فرزند شما از مشکلات خلقی رنج میبرد؟ کودکان مبتلا به بیماری دو قطبی، هنگامی که در حالت عادی نیستند، غالبا پرخاشگر میشوند.آنها کنترل خود را از دست داده و به یکبار تصمیم میگیرند. از طرفی دیگر هنگامی که این کودکان دچار حالت افسردگی میشوند، با وجود اینکه در این وضعیت به ندرت پرخاشگری میکنند، اما باز هم میتوانند تند مزاج باشند و در مواردی این کج خلقی و زود رنجی پرخاشگری را به دنبال دارد.
روان پریشی کودک
افراد مبتلا به بیماریهای روانی نیز پرخاشگر هستند. برای مثال کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به محرکهای درونی به گونه ای آشفته واکنش نشان میدهند.بعضی از کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی بدگمان و مشکوک بوده ـ یا دچاراختلال شخصیت پارانویید میشوند ـ بنابراین آنان به علت ترس درونی خودشان حالتی پرخاشگرانه دارند.
ناامیدی کودک
کودکانی که دچار مشکلاتی از جمله ناتوانی رشدی یا مشکلات برقراری ارتباط (از جمله اتیسم) هستند نیز میتوانند پرخاشگر باشند.
معمولا، هنگامی که این کودکان عصبانی شده پرخاشگر میشوند. آنان غالبا به این علت که در مواجهه با ترس و نا امیدی خود دچار مشکل هستند و نمیتوانند احساسات خود را همانند دیگران بیان کنند، دچار پرخاشگری میشوند. پرخاشگری در این کودکان میتواند فرم دیگری از تکانشگری باشد.
تکانشگری و رفتارهای مخرب کودک
اختلال کم توجهی ـ بیش فعالی که متداول ترین آن تکانشگری و ناتوانی در تصمیم گیری میباشد، در کودکان مبتلا به آن موجب بروز رفتارهایی میشود که پرخاشگرانه به نظر میرسند. غالبا کودکان عواقب کارهای خود را در نظر نمیگیرند، در نتیجه بعضی از رفتارها و اعمال آنان میتوانند بد خواهانه و سنگدلانه به نظر برسند، در حالی که در واقع آنان اصلا به عواقب آن عمل فکر نکرده اند.
اختلال رفتاری کودک
پرخاشگری بخش عظیمی از بیماری اختلال رفتاری است. بر خلاف کودکانی که عواقب عمل خود را مد نظر قرار نمیدهند، کودکان مبتلا به اختلال رفتاری، از روی عمد رفتاری بد خواهانه دارند بنابراین پیش بینی و درمان بیماری در آنان متفاوت است.
آسیب اندامها
در مواردی آسیب اندامها دلیل فوران عصبانیت و پرخاشگری است. هنگامی که لب قدامی مغز کودک دچار آسیب میشود و در انواع مختلفی از بیماری صرع پر خاشگری صورت میگیرد. این احتمال وجود دارد که در این موارد هیچ گونه توضیح قابل قبولی برای حالتهای پرخاشگرانه کودک وجود نداشته باشد. این وضعیت میتواند با رفتارهای خشونت آمیز همراه باشد.
نکته
در پایان باید اشاره کرد که در مواردی خشونت و پرخاشگری موجود در کودکان و نوجوانان به واسطه عوامل استرسزایی که با آن مواجه هستند ایجاد میشود و به بیانی دیگر به علت وجود یک مشکل روحی اساسی نمیباشد. با این وجود باید در نظر داشت که این موارد به ندرت رخ میدهند و اگر کودکی به دفعات دچار پرخاشگری و خشونت شود، نشانگر وجود یک مشکل و یا اختلال عاطفی در او میباشد.
اختلالات خلقی
اظطرابی
روانپزشکی
شبه جسمی
اختلالات ناشی از مصرف مواد
اختلالات خوردن
اختلالات خواب
اختلالات شخصیت
اختلالات انطباقی
اختلالات روانی تنی
اختلالات کنترل تکانه
اختلالات جنسی
اختلالات شناختی
شما باید هر برنامه برای حاملگی را با روانپزشک خود در میان بگذارید. با هم فکری هم، شما میتوانید برای کنترل حالات روحی خود در طول حاملگی و پس از تولد نوزاد برنامه ریزی کنید.
اگر باردار هستید، بهتر است برای آگاهی از قطع یا ادامه مصرف لیتیوم با روانپزشک خود مشورت کنید. گرچه لیتیوم از دیگر تثبیت کننده ها بی خطرتر است، اما باید خطر احتمالی آن برای نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگی یا شیدایی در شما مقایسه شود. این احتمال در سه ماه اول بارداری بیشتر است.
پس از گذشت هفته بیست و ششم، لیتیوم بی خطر است. اما اگر لیتیوم مصرف میکنید، نباید به نوزاد شیر بدهید.در طول زمان حاملگی، تمام کسانی که با این موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده روانپزشک و پرستار روانپزشک- باید با هم در ارتباط باشند.
دوره افسردگی
داروهای افسردگی معمولا باید به داروهای تثبیت کننده خلقی اضافه شود. متداول ترین این داروهاSSRIs (مهار کننده های جذب سروتونین) است.
این داروها بر یک ماده شیمیایی در مغز به نام سروتونین تاثیر گذاشته و به نظر میرسد که با مصرف این دارو نسبت به داروهای دیگر احتمال تغییر خلق به حالت شیدایی کمتر است. داروی قدیمی ضد افسردگی تری سیکلیک به علت نداشتن این خصوصیت توصیه نمیگردد.در صورتی که شما به تازگی یک دوره شیدایی داشته و یا اختلال خلق تناوبی سریع را تجربه کرده اید، داروهای ضد افسردگی ممکن است منجر به بازگشت حالت شیدایی شوند. در این حالت بهتر است سطح داروی تثبیت کننده را افزایش داده و از داروهای ضد افسردگی استفاده نکرد. داروهای ضد افسردگی پس از 2 تا 6 هفته استفاده باعث بهبود حالت خلقی میشوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پیدا میکند. مصرف این دارو باید حداقل 8 هفته پس از بهبود افسردگی ادامه پیدا کند و سپس باید به آرامیاز مقدار آنها کاسته شود.
حتی پس از بهبودی بهتر است همواره این قرصها را با توجه به نظر روانپزشک همراه داشته باشید. اگر خیلی زود مصرف قرصها را ترک کنید، احتمال عود افسردگی در شما زیاد است. اگر شما به یکباره مصرف را قطع کنید، ممکن است دچار علایم ترک (Withdrawal ) شوید.در صورتی که دوره شیدایی را تجربه کردید، نباید داروهای ضد افسردگی را برای مدت طولانی مصرف کنید.
متوقف کردن نوسانات خلقی خود درمانی
تحت نظر گرفتن رفتار شحصی
نشانه های تغییر حالت خود را یاد بگیرید تا بتوانید در موقع مناسب کمک بگیرید. با اینکار شما میتوانید از بروز کامل عارضه و یا بستری شدن در بیمارستان اجتناب کنید. نوشتن حالات روحی روزانه میتواند به شما در این کار کمک کند.
اطلاعات
تا میتوانید در مورد بیماری تان و آنچه برای درمان آن مفید است اطلاعات کسب کنید.
استرس(تنش)
از شرایط تنش زا بپرهیزید. پرهیز کامل از تنش غیر ممکن است بنابر این بهتر است یاد بگیرید چگونه این شرایط را کنترل کنید. شما میتوانید از طریق CD یا DVD و یا گروهای تمدد اعصاب و یا پیشنهادهای روانشناسان به استرس خود غلبه کنید.
روابط اجتماعی
افسردگی یا شیدایی میتوانند اثرات نامطلوبی بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازی روابط تان بعد از یک دوره افسردگی یا شیدایی بشوید.داشتن حداقل یک نفر که بتوانید به او اعتماد کنید بسیار مفید است. دوستان و خانواده نیاز دارند بدانند که چه اتفاقی برای شما میافتد و آنها چه کاری میتوانند برای شما انجام دهند.
فعالیت
سعی کنید زندگی، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنید. در صورتی که شما بیش از اندازه مشغول باشید ممکن است دچار دوره شیدایی شوید.مطمین باشید که زمان کافی برای استراحت دارید. در صورتی که شما بیکار هستید به دنبال گذراندن یک دوره اموزشی و یا کار داوطلبانه که وابستگی با بیماری روانی ندارد باشید .
ورزش
20 دقیقه ورزش ، سه بار در هفته برای بهبود شرایط روحی مفید است.
تفریح
به طور مرتب کارهایی انجام دهید که شما را شاد کرده و به زندگی شما معنا میبخشد.
ادامه درمان
ممکن است شما بخواهید قبل از اینکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداری کنید. متاسفانه اینکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر میشود. با دکتر و خانواده خود هنگامیکه بهبود یافتید در این مورد صحبت کنید.
افسردگی
دانستن اینکه به افراد بسیار افسرده چه بگوییم سخت است. آنها همه چیز را از دیدگاه منفی میبینند و قادر نیستند بگویند از شما چه میخواهند.آنها ممکن است زودرنج و گوشه گیر باشند اما در همان حال به کمک شما نیاز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولی نخواهند یا نتوانند که نصیحت شما را بپذیرند.
سعی کنید در حد امکان صبور باشید و آنان را درک کنید.
شیدایی
در شروع یک دوره شیدایی، شخص شاد و پرانرژی به نظر میرسد. هرچند که اینگونه هیجانات منجر به بدتر شدن شرایط روحی آنان میگردد. بنابراین سعی کنید آنان را متقاعد کنید که کمکشان نمایید و به آنان در مورد بیماری شان توضیح دهید.
کمک به شخص محبوبتان برای بهبودی
اطلاعات بیشتری در مورد اختلالات دوقطبی پیدا کنید. همراهی شما با بیمار در جلسات روانپزشکی بسیار موثر خواهد بود.
از خودتان مراقبت کنید
به خودتان زمان و فضا ی کافی برای تجدید قوا بدهید . مطمین باشید که زمانهایی برای خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده اید. در صورتی که دوست یا فامیل شما در بیمارستان است، مدت نگهداری از انها را با دیگران تقسیم کنید. شما به دوستتان وقتی خسته نیستید بهتر میتوانید کمک کنید.
در مواقع اضطراری
در شیدایی شدید، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگمانی به خود گرفته و یا به صورت لفظی ویا فیزیکی درگیر شود.
در افسردگی شدید، شخص ممکن است تصمیم به خودکشی بگیرد.
در صورتی که متوجه شدید که آنها:
با نخوردن و نیاشامیدن کاملا از خود غافل شده اند
خود یا دیگران را در شرایط خطرناک قرار میدهند.
از آزار دادن یا کشتن خود حرف میزنند.
سریعا برای آنان از مراکز درمانی کمک بخواهید. نام و شماره یک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشید. گاهی بستری کوتاه مدت در بیمارستان لازم است.
مراقبت از کودکان
در صورتی که شما شیدا یا افسرده هستید، به طور موقت نمیتوانید از کودکانتان مراقبت کنید. در این مدت همسر یا فرد دیگری از خانواده باید این وظیفه را به عهده بگیرد.بهتر است در دوران بهبودی در این مورد تصمیم گیری کنید.ممکن است بچه شما هنگامیکه شما سالم نیستید احساس نگرانی و سر در گمی کند. این موضوع را از رفتارشان نیز میتوان فهمید.برای بچه ها بسیار مفید خواهد بود اگر بزرگترها ی آنان حساس و فهیم بوده و بتوانند با خونسردی و سازگاری به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها میتوانند به آنان بفهمانند که چرا پدر یا مادر آنها رفتار متفاوتی دارد. سوالات انها باید با خونسردی، به درستی و به زبانی که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتری خواهند داشت اگر به برنامه عادی زندگی شان بازگردند
نوسانات خلقی بارداری دلایل و عوامل متعددی دارند. تغییرات و نوسانهای هورمونی، فشارهای جسمی و نگرانیهایی که از آینده وجود دارد تا حدی باعث میشوند تا مادران آینده دچار نوسانات خلقی بارداری شوند. تغییرات و تحولات خلقوخو کاملا طبیعی هستند.
بسیاری از مادران باردار یک لحظه دچار هیجان و شادی میشوند و به فاصله چند ثانیه احساس غم و ناراحتی به سراغشان میآید. همین نوسانات است که یک لحظه باعث هوس خیارشور میشود و کمی بعد آروزی یک بستنی قیفی بزرگ را خلق میکند.نوسانات خلقی بارداری و هورمونها چه ارتباطی با هم دارند
نوسانات خلقی بارداری - حاملگی
یکی از دلایل عمده نوسانات خلقی بارداری ، تغییرات هورمونی به ویژه دو هورمون استروژن و پروژسترون است. سطح هورمون استروژن در ۱۲ هفته نخست بارداری افزایش پیدا میکند. این هورمون با ماده شیمیایی سروتونین که در مغز ترشح میشود در ارتباط است. احتمالا نام سروتونین را همراه با شادی شنیدهاید. درست است که این ماده شیمیایی باعث شادی میشود، اما نوسانات و برهم خوردن تعادل آن در بدن موجب نوسانات خلقی بارداری میشود. این تغییرات و نوسانات هم به واسطه تغییرات استروژن ایجاد میشود. نگران نباشید، این یکی از علائم بارداری است و باید با آن کنار بیایید.ساز و کار دقیق ارتباط میان استروژن و سروتونین دقیقا مشخص نیست اما مطالعات نشان از آن دارد که نوسانات هورمون نامبرده باعث ایجاد اضطراب و دلواپسی و آسیبپذیری روحی میشود. فقط هورمون استروژن نیست که در دوران بارداری افزایش پیدا میکند و موجب نوسانات خلقی بارداری میشود. هورمون دیگری هم در ۳ ماهه نخست بارداری افزایش پیدا میکند. این هورمون، پروژسترون نام دارد. استروژن با سطح انرژی بدن در ارتباط است و مقدار بیش از حد آن موجب تشویش میشود اما پروژسترون کارکرد متفاوتی دارد و بیشتر به ایجاد آرامش در بدن کمک میکند.
پروژسترون در طول بارداری به ماهیچهها کمک میکند تا آرامش بیشتری پیدا کنند و بدن مادر را در برابر انقباضات رحم حفظ میکند. پروژسترون علاوه بر رحم بر ماهیچههای مجاری روده هم اثر میگذارد و باعث کاهش حرکات آنها میشود. در نتیجه یبوست در دوران بارداری امری رایج است. شاید به نظر برسد که این آرامش منهای اثری که بر رودهها دارد، چیز خوبی است. بله! آرامش مطلوب است اما در برخی از مادران، این افزایش پروژسترون و آرامش زیادی باعث رفتن به حالت رخوت، خستگی و غم میشود.با وجود استروژن و پروژسترونی که در نوسان است و اثراتی مشابه آنچه کفته شد در بدن ایجاد میکند، انتظار دیگری از نوسانات خلقی بارداری دارید؟
نوسانات خلقی بارداری - عوامل
به جز هورمونهایی که در دوران بارداری دچار نوسان میشوند، ناراحتیهای مختلفی که در دوران حاملگی رخ میدهد هم باعث تحتالشعاع قرار گرفتن اخلاق خوش مادر منتظر میشود. برای مثال، حالت تهوع و استفراغ که در ۷۰ درصد زنان باردار رخ میدهد و میتواند در هر ساعتی از شبانهروز گریبانگیر فرد شود هم علت دیگری برای تغییرات خلقی است. حالت تهوع و استفراغ با کوچکترین محرکها به وجود میآید. مثلا احساس گرسنگی و بوهای مختلف میتوانند موجب این حالات ناخوشایند شوند.
یکی از دلهره زنانی که دچار تهوع میشوند، بروز ناگهانی این حالت است. هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که چه بویی باعث حالت تهوع خواهد شد. پس ممکن است سر کار یا در خیابان، این حالت ناخوشایند پیش آید. این عدم قابلیت پیشبینی هم عامل دیگری برای نگرانی و تغییر خلقوخوی مادر است.خستگی ناشی از اضافه وزن و حمل جنین هم باعث میشود تا مادر آینده در حالت چندان خوبی قرار نگیرد و به خوشاخلاقی سابق نباشد. ضمن اینکه نوسانات خلقی بارداری در برخی از زنان به واسطه تجربههای ناخوشایند بارداریهای گذشته مثل سقط جنین و… است.
نوسانات خلقی بارداری - ۳ ماهه اول
۳ ماهه دوم بارداری به «ماه عسل» معروف است زیرا در این دوران حالت تهوع بارداری در بیشتر زنان از بین میرود و هورمونها هم نوسانات کمتری دارند. در نتیجه مادر، احساس خستگی کمتری پیدا میکند و افزایش انرژی دارد. اما همچنان دلایلی برای بدخلقی وجود دارد. مثلا برخی از زنان در ۳ماهه نخست بارداری، زیر بار پوشیدن لباسهای بارداری نمیروند اما در ۳ماهه دوم، تغییرات ظاهری کاملا محسوس است. به همین خاطر شاید برخی از افراد برای این تغییر آمادگی کافی نداشته باشند.
بزرگ شدن شکم و تغییر شکل بدن برای زنانی که در گذشته از چاقی فرار میکردند یا مشکلاتی در این زمینه را قبلا تجربه کردهاند بسیار دشوار خواهد بود. برخی از کتابهایی که درباره بارداری نوشته میشوند هم باعث افزایش استرس مادر میشوند. زیرا این کتابها به طور افراطی به خطرات و مشکلات زایمان و بارداری میپردازند و باعث نگرانی میشوند. آزمونهایی که در برخی از وبسایتها وجود دارد و درباره بارداری و والدین است هم میتواند فشارهای روانی به مادر وارد کند.
البته در ۳ ماهه دوم فقط شاهد نوسانات خلقی بارداری نخواهید بود. در این دوران، میل جنسی زنان افزایش پیدا میکند که این میتواند نکتهای امیدوارکننده در میان سیاهیهای نامبرده باشد. علت افزایش میل جنسی زنان، افزایش گردش خون در ناحیه لگن عنوان میشود.
۳ ماهه سوم بارداری و نوسانات خلقی چگونه است؟
در این دوران هم کمخوابی از عوامل نوسانات خلقی بارداری است. خستگی ناشی از کمخوابی روی خلق اثر میگذارد. البته هر چقدر که مادر به زایمان نزدیک میشود و زمان دیدار با کوچولو نزدیکتر میشود، نگرانیها بابت آینده بیشتر میشود و میتواند روحیه مادر را تحت تاثیر قرار بدهد. در این دوران، برخی از مادران دچار حالتی میشوند که انرژی زیادی پیدا میکنند و میخواهند مدام به نظافت و آمادهسازی وسایل کودک خود بپردازند و هر چند که این انرژی در بیشتر افراد خوشایند است اما در بعضی دیگر توام با نگرانی و استرس خواهد بود.
نوسانات خلقی بارداری - محرک
صبوری کردن:
احساس بدی داشتن اصلا خوشایند نیست اما اینکه نتوانید برای حال بد خود کاری کنید از آن حس هم بدتر است. کافی است مدام به خود یادآوری کنید که شما در داشتن نوسانات خلقی بارداری تنها نیستید و این دوران موقتی و طبیعی است.
صحبت کردن با خانواده:
شما میدانید که به خاطر وضعیت بارداری دچار تغییراتی در خلقوخوی خود شدهاید. بنابراین بهتر است درباره این وضعیت با همسرتان صحبت کنید. اگر فرزندان دیگری هم دارید باید آنها را در جریان وضعیت خود قرار بدهید تا از انتقال استرس و نگرانی به آنها که خود دلمشغولیهایی درباره اضافه شدن عضوی جدید دارند، به طور جدی پرهیز کنید.
مطالعه هوشمندانه:
شما به عنوان یک مادر باید درباره زایمان، نگهداری از نوزاد، تغذیه و… اطلاعات داشته باشید اما این به معنای پیگیری کتابهایی که به شما استرس وارد میکنند نخواهد بود. پس سعی کنید از خواندن مطالبی که نگرانیهایتان را افزایش میدهند، پرهیز کنید و در عوض به طور هوشمندانه مطالعه کنید و خود را نگران جزئیات نکنید. اگر اطلاعات زیاد، به شما تشویش وارد میکند، دور آنها را خط بکشید.
پیشبینی حالت تهوع:
تهوع و استفراغ از جمله بدترین عوارض بارداری هستند اما اگر بتوانید آنها را کنترل کنید، وضعیت تغییر بسیاری میکند. مثلا همیشه با خود کیسهای برای تخلیه استفراغ داشته باشید. تنقلاتی که به بهبود حالت تهوع کمک میکنند، آماده داشته باشید یا لوسیون و رایحهای که از میزان تهوع کم میکند با خود به همراه ببرید. بوی دارچین معمولا برای کاهش حالت تهوع مفید واقع میشود.
خواب مناسب:
در دوران بارداری به دلایلی که پیشتر عنوان شد، خوابیدن کمی دشوار میشود اما نباید بگذارید که کمخوابی باعث بروز خستگی بدنیتان شوند. هر طور شده، به خواب خود در شبها یا طول روز رسیدگی کنید.
استفاده از همراهی عزیزان:
برای ملاقات با پزشک (سونوگرافی و…) از همراهی همسر یا یکی از عزیزانتان استفاده کنید و سعی کنید از حمایت و همراهیشان برای کاهش نگرانی بهره ببرید. مثلا احتمالا احساس زشتی و چاقی به سراغتان خواهد آمد اما اگر عزیزانتان به شما یادآوری کنند که هنوز زیبا و خواستنی هستید، روحیهتان بهتر میشود.
افزایش اطلاعات درباره زایمان:
اگر هیچ چیزی از روز زایمان ندانید، نگران و مضطرب خواهید بود. پس سعی کنید با مطالعه مفید یا شرکت در کلاسهای آمادگی زایمان، خود را برای روز موعود آماده کنید و از هیچ چیز هم نترسید. از تجربه مادران دیگر در شبکههای اجتماعی و گروههای گفتگو بهره ببرید. مراجعه به مشاور هم ایده خوبی است که میتواند به کمکتان بیاید.
یادتان باشد که نوسانات خلقی بارداری امری رایج است اما نباید آن را با افسردگی و اضطراب جدی اشتباه گرفت. افسردگی میتواند به دوران بعد از بارداری هم منتقل شود پس اگر چنین تجربهای دارید باید حتما به فکر درمان جدی آن باشید. در ضمن اگر شما هم نوسانات خلقی بارداری مشابهی را تجربه کردهاید میتوانید از طریق کودکت با مادران دیگر به اشتراک بگذارید.