همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

هر آنچه در مورد اسکیزوئید باید بدانید

نتیجه تصویری برای اختلال شخصیت اسکیزوئیدی

اختلال شخصیت اسکیزوئید:نوعی اختلال شخصیت که ویژگی اصلی آن بی تفاوتی نسبت به روابط اجتماعی و دامنه ی بسیار محدود تجربه و ابراز هیجانی است.بیمار شیوه زندگی منزوی و گوشه‌گیرانه‌ای دارد بدون آنکه تمایلی آشکار برای رابطه با دیگران داشته باشداختلال شخصیت اسکیزوئید در کسانی تشخیص داده می شود که عمری را در کناره گیری از اجتماع گذرانده اند. احساس ناراحتی آن ها در روابط اجتماعی، درونگرایی، و عواطف محدود و کند آن ها قابل توجه است. شخصیتهای اسکیزوئید در نظر دیگران آدم هائی مردم گریز، منزوی،دیرآشنا یا تنها هستند.بنابراین ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید ،نارسایی در استعداد برقرار کردن روابط اجتماعی است که در عدم تمایل به درگیری های اجتماعی،بی تفاوتی به تحسین و انتقاد،عدم حساسیت نسبت به احساسات دیگران و یا فقدان مهارتهای اجتماعی انعکاس می یابد . این افراد اگر دوستان نزدیکی داشته باشند ،تعداد آنها معدود است . آنها گوشه گیر،نجوش و منزوی هستند، خلاصه اینکه،آنها درون گرایان افراطی هستند.

شخصیت اسکیزوئید با کناره گیری، عدم دخالت در امور روزمره و اهمیت ندادن به دیگران مشخص است. چنین کسی آرام، مردم گریز، درونگرا و غیر اجتماعی است.

ممکن است به‌طور نامناسبی جدی و در حضور دیگران بی‌تفاوت یا هراسناک باشند. ممکن است اصلاً شوخی را درک نکنند.این افراد آرام، مردم گریز، درون گرا و غیر اجتماعی هستند و ضمن کناره گیری و عدم دخالت در امور روزمره، به دیگران چنان اهمیتی نمی دهند و شاید اگر مختصر ذوق ادبی هم داشته باشند، با برداشتی سطحی از این بیت مشهور عارفانه، پیوسته زمزمه می کنند: 

دلا خوکن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد 

سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد

همین وضعیت آنهاست که باعث می شود، غیر از بستگان درجه یک، دوستان نزدیک یا محرم خاصی نداشته باشند و علاوه بر آن هیچ میلی نیز برای ایجاد روابط نزدیک با دیگران در خود احساس نکنند. 

ویژگی های تشخیصی:

ویژگی اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید، یک الگوی فراگیر کناره گیری از روابط اجتماعی و دامنة محدود بیان هیجانها در موقعیتهای بین فردی است. این الگو از اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینه های مختلف ظاهر می شود.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، ظاهراً میلی به صمیمیت ندارند، نسبت به فرصتهای موجود برای گسترش روابط نزدیک بی تفاوت به نظر می رسند و به نظر می رسد که از عضویت در خانواده یا گروههای اجتماعی دیگر رضایت چندانی به دست نمی آورند. آنها به جای بسر بردن با دیگران، ترجیح می دهند وقت خود را به تنهایی سپری کنند. آنها اغلب از لحاظ اجتماعی منزوی یا «تنها» به نظر می رسند و تقریباً همیشه فعالیتها و سرگرمیهای انفرادی را انتخاب می کنند که مستلزم تعامل دیگران نیست. آنها تکالیف مکانیکی یا انتزاعی مانند بازیهای رایانه ای یا ریاضی را ترجیح می دهند. این افراد ممکن است علاقة چندانی به تجربه های جنسی با فرد دیگر نداشته باشند و از فعالیتهای معدودی لذت می برند. معمولاً لذت بردن از تجربه های حسی، بدنی یا بین فردی مانند قدم زدن در ساحل به هنگام غروب و یا داشتن روابط جنسی اندک است.این افراد، احتمالاً دوستان نزدیک یا محرم اسراری به جز یک خویشاوند درجه اول ندارند. اغلب به نظر می رسد افراد مبتلا به اختلالات شخیصت اسکیزوئید نسبت به تأیید یا انتقاد دیگران بی تفاوت هستند و ظاهراً از آنچه که دیگران ممکن است دربارة آنها فکر کنند ناراحت نمی شوند. آنها ممکن است به ظرایف طبیعی تعامل اجتماعی توجه نکنند و اغلب پاسخهای مناسبی به نشانه های اجتماعی نمی دهند، به طوری که از لحاظ اجتماعی بی کفایت، سطحی یا در خود فرو رفته به نظر می رسند. 

آنها معمولاً واکنش پذیری آشکار هیجانی ندارند و از ظاهری «موقر» برخوردارند و به ندرت حالات بیانگر یا جلوه های چهره ای مانند لبخند زدن و تکان دادن سر از خود نشان می دهند. آنها ادعا می کنند که هیجانهای شدید مانند خشم یا شادی را به ندرت تجربه می کنند. اغلب عاطفة محدودی نشان می دهند و به نظر، سرد و گوشه گیر می آیند. اگر چه، در شرایط کاملاً غیر عادی که این افراد دست کم به طور موقت در آشکار ساختن خود احساس راحتی می کنند، ممکن است اعتراف نمایند که احساسهای دردناکی را به ویژه در ارتباط با تعاملهای اجتماعی دارند. هرگاه این الگوی رفتاری صرفاً درطی سیر اسکیزوفرنیا، یک اختلال خلقی همراه با ویژگیهای روان پریشی، سایر اختلالهای روان پریشی یا یک اختلال فراگیر رشد رخ دهد یا هرگاه ناشی از اثرات مستقیم فیزیولوژیایی یک بیماری عصب شناختی (مانند صرع قطعة گیجگاهی) یا سایر بیماریهای جسمانی باشد، تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید را نباید مطرح کرد. 

امکان دارد جواب‌های کوتاه بدهند، از صحبت کردن خودبه‌خودی بپرهیزند و گه‌گاه استارات عجیب به‌کار برند.

یک مثال 

«گفتگوی زیر بخشی از صحبتهای یک بیمار اسکیزوئید با یک مشاور است»:

م:آقای اکبری چه مشکلی دارید؟ 

ب:کاری.

م:اگر امکان دارد در مورد مشکل کاریتون صحبت کنید؟

ب:بی‌علاقگی. 

م:حتماً برایتان سخته که کاری را انجام بدهید که علاقه‌ای به آن ندارید:

ب:بلی.

م:در مورد کارتان بیشتر صحبت کنید؟

ب:آزمایشگاهی. 

م:در آزمایشگاه چه کار انجام می‌دهید؟ 

ب:حیوانات 

(اگر با این بیمار چندین ساعت هم گفتگو شود باز هم جوابها کوتاه ، سطحی و یکنواخت خواهد بود.) 

آنها معمولاً تودار هستند و در وقایع روزمره شرکت نمی‌کنند یا اینکه ممکن است احساس نابه‌جای خودمانی بودن با دیگران داشته باشند.

این بیماران ممکن اس بسیار منفعل و بدون حس قابت با علایق انفرادی باشند. فعالیت جنسی آنها ممکن است صرفاً در حد خیالپردازی باشد. 

مردان معمولاً مجرد باقی می‌مانند. اما زنان ممکن است منفعلانه با ازدواج موافقت کنند آنها ممکن است توانائی ابراز خشم را نداشته باشند و ممکن است در برابر تهدید از جانب دیگران، با احساس توانائی مطلق خیالی یا حالت تسلیم برخورد کنند.حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند. ممکن است زندگی خود را با جزئی ترین وابستگی عاطفی با دیگران سپری کند، اسکیزوئید در هماهنگی با مد زمان آخرین نفر است. معمولاً تمام عمر در ابراز مستقیم خشم ناتوان بوده است.شخصیت اسکیزوئید ممکن است انرژی عاطفی قابل توجهی در مسائل نامربوط به انسان، نظیر ریاضیات و ستاره شناسی، بکار برد. ممکن است مجذوب اشیاء بی‌جان یا مفاهیم انتزاعی شوند و یا به مسائل فلسفی، نجوم و ریاضی علاقه‌مند شوند. اغلب با سرگرمی ها و هوس های رژیم غذایی و مستلزم دخالت شخصی نیست، سرخود را گرم نگاه می دارد.هر چند شخصیت اسکیزوئید درونگرا و خیال پرداز است ولی ظرفیت او برای شناخت واقعیت کمتر نیست. چون حرکات پرخاشگرانه در واکنش های عادی او جائی، با هرگونه تهدید، واقعی یا خیالی، با تصورات صاحب قدرت مطلق بودن می شمرند، در بعضی موراد چنین شخصی قادر به رشد و تکامل بوده و می تواند عقاید بدیع و سازنده به جهان ارائه نماید. یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده - گوشه گیری و انزوای اجتماعی است. فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. شخصیت اسکیزوئید تنها و درون گراست و از تنهایی لذت می برد.این شخصیت برخلاف شخصیت نمایشی (هیستریونیک)، در مردان بیشتر و دو تا سه برابر زنان گزارش شده است.

افراد دارای شخصیت اسکیزوئید جذب مشاغل انفرادی می شوند. بسیاری از آنها شب کاری را بر کار روزانه ترجیح می دهند تا مجبور نباشند با افراد زیادی برخورد کنند.

بیماران مشاغلی را انتخاب می‌کنند که تنها باشند. در کنار دیگران معذب هستند و ممکن است ارتباط چشمی ضعیف داشته باشند. عاطفه آنها معمولاً محدود یا سرد و خشک است. بسیاری از سردی و نجوشی افراد دارای شخصیت اسکیزوئید ناراحت می شوند و توان تحمل آنها را ندارند. شوخ و شاد و شنگول بودن برای افراد دارای شکل خالص «اختلال» این شخصیت دشوار است. اسکیزوئیدها سرشان در لاک خودشان است و به هیچ وجه نیاز یا اشتیاقی به داشتن پیوندهای عاطفی با دیگران نشان نمی دهند. آنها هیچ توجهی به رخدادهای روزمره و دلبستگی های دیگران نشان نمی دهند. این افراد حتی نمی توانند خشم خود را به گونه مستقیم ابراز کنند.

ویژگی ها و اختلال های همراه:

افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در بیان خشم، حتی در پاسخ به تحریک مستقیم، مشکل ویژه ای داشته باشند که موجب این تصور می شود که زندگی آنها بدون هدف است و در ظاهر ممکن است از اهداف خود منحرف باشند. چنین افرادی اغلب نسبت به شرایط نامساعد به گونه ای منفعل واکنش نشان می دهند و در ارائة پاسخ مناسب به رویدادهای مهم زندگی با مشکل مواجهند.

افراد مبتلا به این اختلال به علت نداشتن مهارتهای اجتماعی و بی میلی نسبت به تجربه های جنسی دوستیهای اندکی دارند، به ندرت قرار ملاقات می گذارند، واغلب ازدواج نمی کنند. کارکرد شغلی آنها ممکن است مختل باشد، به ویژه هنگامی که درگیری بین فردی مورد نیاز باشد، ولی هرگاه تحت شرایط انزوای اجتماعی یا به تنهایی کار کنند،ممکن است کارکرد خوبی داشته باشند.افراد مبتلا به این اختلال به ویژه در پاسخ به فشار روانی، ممکن است به دوره های بسیار کوتاه روان پریشی مبتلا شوند (که از چند دقیقه تا چند ساعت طول می کشند.)

دربعضی موارد، اختلال شخصیت اسکیزوئید، ممکن است به عنوان پیشایند پیش مرزی اختلال هذیانی یا اسکیزوفرنیا ظاهر شود. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است گاهی اختلال افسردگی عمده را نشان دهند. اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب با اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، پارانویایی و اجتنابی به طور همایند ظاهر می شوند. 

ویژگی های خاص وابسته به فرهنگ، سن و جنسیت:

افرادی که به زمینه های فرهنگی مختلف تعلق دارند گاهی رفتارهای دفاعی و شیوه های بین فردی را نشان می دهند که ممکن است به اشتباه عنوان اسکیزوئید بر آنها گذاشته شود. برای مثال، کسانی که از محیطهای روستایی به شهرهای بزرگ نقل مکان می کنند ممکن است با «جمود هیجانی» واکنش نشان دهند که امکان دارد چند ماه طول بکشد و به صورت فعالیتهای انفرادی، عاطفة محدود و اختلالهای ارتباطی دیگر ظاهر شود.

مهاجرانی که از کشورهای دیگر آمده اند گاهی بی احساس، کینه جو و بی تفاوت قلمداد می شوند. اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است ابتدا در کودکی و نوجوانی به همراه انزواطلبی، روابط ضعیف با همسالان و کم آموزی در مدرسه ظاهر می شود که این کودکان و نوجوانان را به گونه ای متفاوت نشان داده و باعث می شود تا آنها در معرض آزار و اذیت قرار گیرند. تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید در مردان اندکی بیشتر مطرح می شود و ممکن است در آنها اختلال بیشتری را موجب شود. 

ازدواج

اسکیزوئیدها دیرتر از همه به دگرگونی های مد در جامعه تن می دهند. افراد اسکیزوئید اغلب در سخن گفتن پیش دستی نمی کنند و چندان اجتماعی، عاطفی، پرشور و هیجان، گرم و احساساتی به نظر نمی رسند. از این رو در زندگی زناشویی شان دچار مشکلات فراوانی می شوند، مگر اینکه با فردی دارای ویژگی های پررنگ یا اختلال شخصیت کلاستر A و تنهایی گزین (اسکیزوئید) ازدواج کنند.

مشکل اینجاست که افراد دارای شخصیت اسکیزوئید در عمل همانند دو شخصیت دیگر کلاستر A -بدگمان (پارانوئید) و خرافه مدار (اسکیزوتایپال)- به دنبال باور ذهنی می روند که با ازدواج با افراد دارای ویژگی های پررنگ و حتی اختلال شخصیت های کلاستر B و به ویژه هیستریونیک، یا وابسته، ناداشته ها و کاستی های عاطفی -هیجانی شان را به گمان خود جبران کرده و خانواده در پیش روی خودشان را به تعادل لازم برسانند. البته چنین پندارهایی برای پدید آوردن تعادل و توازن مناسب و مطلوب در بیشتر آدمیان پیدا یا پنهان به چشم آشنا می آید.میگنا دات آی آر، کاملاً هویداست که وجود زمینه و درونمایه یی پررنگ از صفات و اختلالات شخصیتی کلاستر B و به ویژه نمایشگر و مرزی، آشفته و آشوبناک (بوردرلاین) در همسر یک نفر اسکیزوئید چه ناهمخوانی و بی توازنی در کانون زندگی مشترک و روابط زناشویی اینان پدید می آورد. به ویژه اینکه در بسیاری موارد افراد اسکیزوئید همزمان دارای ویژگی هایی کم رنگ یا پررنگ گاه حتی تا اندازه اختلال از شخصیت بدگمان (پارانوئید) هستند. زندگی جنسی اسکیزوئیدها ممکن است منحصراً در خیال و رویا طی شود و هربار برقراری و آغاز روابط جنسی را به وقتی دیگر موکول کنند. 

افراد دارای این شخصیت به ویژه در اشکال پررنگ و خالص ممکن است هیچ گاه ازدواج نکنند، چون نمی توانند با کسی آنچنان صمیمی شوند که او را به کاخ زیبا و دلچسب تنهایی خود راه دهند. افراد اسکیزوئید ممکن است با ویژگی های درخودمانده خویش هنگام ازدواج تنها شیفته یک صفت یا یک جنبه از فرد مقابل شوند و فقط با تمرکزی ژرف بر مثلاً چشم، چانه، بینی، گونه یا لب او دچار دلبستگی و شیفتگی خیال انگیز و رویایی شوند و خواست و آمادگی همه سویه خود را برای ازدواج با او اعلام کنند. حتی ممکن است در ستایش از آن گونه، لب یا چشم قطعه یی ادبی یا اثری هنری بیافریند تا پاسخ مثبت معشوق را تضمین کند. در عمل چنین کرداری در کوتاه مدت به فرجامی دلخواه ایشان می انجامد اما در درازمدت پشیمانی و هزینه یی گزاف بر دو نفر و خانواده هایشان تحمیل می کند. دانایی و فرزانگی شخصیت های اسکیزوئید و گستردگی و ژرفای دانسته ها و آموخته های آنها به ویژه می تواند برای افراد دارای ویژگی ها و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) که همواره تشنه هیجان و جویای انگیختگی هستند بسیار دلنشین و گیرا باشد. به ویژه آنکه یک فرد اسکیزوئید هنگام عاشق شدن از چارچوب قالبی و کلیشه یی معمول خود برون آمده و شتابان و به یکباره فرسنگ ها فراتر از توانایی ها و گنجایش های عاطفی هیجانی می رود. این فرد اسکیزوئید در چنین شور و مستی و شیفتگی از همه دانسته ها، خوانده ها، دیده ها، شنیده ها و خیال پردازی های خود سود می جوید تا دل از معشوق برباید و او را با خود و برای همیشه به گوشه کاخ تنهایی دلنشین و دوست داشتنی خود برده، راز دل گشاید و کام ماندگار گیرد. افسوس که فرد تنهایی گزین و در خودمانده، پس از سپری شدن دوران پر شور و مستی نه دیگر راز دل می گشاید و نه سودای کام گرفتن بر ذهن درخودمانده درگیر گمان و اندیشه خویش استوار می دارد. کاخ تنهایی اسکیزوئیدها درون ذهن آنها بنیاد نهاده شده است؛ در افراد دچار اختلال بسیار فراتر و بیشتر از دارندگان ویژگی. تکلیف تشنگی سیراب ناپذیر همسر دارای ویژگی های نمایشگر (هیستریونیک) به هیجان و تازگی روشن تر و نمایان تر از خورشید است، فرجام ناخوشایند و بدپایان پیمان زناشویی بستن مردی اسکیزوئید با خانمی هیستریونیک در فیلم های بسیاری به نمایش درآمده است که همگی بیان تراژدی هستند. فیلم هایی همچون «سگ های پوشالی»، «مادام بوواری»، «خیابان هانوور» و «ماری آنتوانت». سرنوشت ازدواج خانمی اسکیزوئید با مردی مرزی آشفته (بوردرلاین) با درونمایه های ژرف و گسترده خودشیفته (نارسیسیستیک) را نیز می توان در فیلم هایی همچون ساخته گویا و گیرای وودی آلن، «امتیاز نهایی»، سراغ گرفت. 

اسکیزوئیدها ممکن است استعاره های غریب به کار برند و صنایع ادبی نامعمول بیافرینند که مایه شگفتی همه از جمله دوستداران شعر و ادبیات شود. فرد اسکیزوئید به جای ارتباط با آدمیان، شیفته تنها اندیشیدن در علوم نظری، ریاضی، فیزیک، شیمی، موسیقی، جنبش های فلسفی و هنری، مفاهیم متافیزیک، اشیای بی جان، راهبردهای اجتماعی و شیوه های نوین زندگی (مانند گیاهخواری، خام خواری و...) است. هر چه رویکرد اینان محدودتر و مشخص تر باشد، امکان دستیابی شان به دسترنج گرانمایه و نام آورساز بیشتر می شود. اسکیزوئید- آسپرگری که همه هوش و توان ذهنی و زیست مایه روانی اش را در کانون یک حیطه محض یا کاربردی مثلاً فیزیک، ریاضی، نجوم، شیمی و مانند آن متمرکز می کند، احتمال زیادی دارد که برای خود و دیگران سودمند واقع شود. 

درخودماندگی و گوشه گیری این گونه افراد هنگامی که با مکانیسم دفاعی خیال پردازی همراه شود، می تواند در برخی از آنان به اندیشه های به راستی نو، خلاقانه و ابتکاری و حتی رازگشایی از نادانسته های گیتی بینجامد. واقعیت آن است که ویژگی های شخصیتی اسکیزوئید، حتی تا اندازه اختلال، در بسیاری از بزرگان تاریخ دانش و اندیشه گیتی وجود داشته است.شخصیت های اسکیزوئید در زندگی خصوصی شان تنهایی گزین هستند. آنان فاقد نیاز به روابط صمیمی با دیگران هستند اما ممکن است به حیوانات بسیار وابسته باشند و دلبستگی بسیاری به حیوانات به ویژه سگ، گربه و اسب - دارند و به جانوران و گیاهان برخلاف آدمیان به سادگی عشقی سرشار و فراوان پیدا می کنند. البته شخصیت های افسرده، وابسته، مردم گریز - پرهیزمدار، بدگمان (پارانوئید)، خودشیفته (نارسی سیستیک)، مرزی - آشفته (بوردرلاین)، نمایشگر (هیستریونیک) نیز می توانند به سوی پیوند و دلبستگی یافتن به حیوانات گرایشی استوار پیدا کنند.

در کنار حیوانات اهلی و خانگی، کتاب، فیلم، موسیقی و آثار هنری همچون نقاشی نیز در گروه همدمان اسکیزوئیدها در کاخ دلنشین و تاریکخانه رویایی شان قرار می گیرند، البته نه هر کتاب و فیلم و موسیقی و نقاشی که آثاری ارزشمند و فاخر. 

در اتاق شخصی اینان بایگانی جاری از کتاب های ادبی، تاریخی، سیاسی، فلسفی، روانشناسی، جامعه شناسی، هنری و... به همراه آرشیوی از فیلم های شبه فلسفی و روانشناسانه، در کنار موسیقی های ماندگار کلاسیک جهان و وطنی درهم انباشته شده است. تابلوهای نقاشی با سبک های مورد پسند فرد از رمانتیسم، کلاسیسیسم و رئالیسم تا امپرسیونیسم و سوررئالیسم  در تاریکخانه دلنشین و کاخ تنهایی های رویایی او دیده می شوند. همه این سلیقه ها در سطحی والامقام و فاخر وجود دارند.

اسکیزوئید ایرانی در آواز از تاج و بنان و شجریان فروتر نمی نشیند. اگر گوش به موسیقی رپ زیرزمینی هم می سپارد، ذهنش را هوشیار به درونمایه ها، انگیزه ها، خاستگاه ها و نیز برآمدهای روانی اجتماعی و فلسفی آن می دارد.نگاه و ذهن اسکیزوئید در هر چیز به سوی فلسفه پنهان در پشت آن بوده و هست. اسکیزوئیدها نگرشی فلسفی و ذهنی فیلسوفانه دارند هر چند مستعد آن هستند که در فلسفیدن شناور و سرگردان شوند. بدین ترتیب استاد دچار اختلال شخصیت یا ویژگی پررنگ اسکیزوئید بخواهد و نخواهد دل از کف دانشجوی شیفته دانایی و اندیشه می برد، اما این دلدادگی گذرا و آرمان گرایانه اغلب نمی تواند بنیادی ماندگار و استوار برای پی افکندن ساختار خوشبختی و شادکامی در زناشویی استاد و شاگرد بشود مگر آنکه شاگرد نیز همچون استاد دارای ویژگی های پررنگ یا اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد. واقعیت دردسرساز این است که استادان و اندیشمندان اسکیزوئید فراوان در کانون توجه، تنوع طلبی و هیجان خواهی دانشجویان دارای ویژگی های پررنگ و اختلال شخصیت نمایشگر (هیستریونیک) قرار می گیرند.اسکیزوئیدها فراوان غرق در رویا می شوند اما واقعیت سنجی خود را از دست نمی دهند. اینان از هیچ کاری لذت نمی برند یا فقط از کارهای اندکی خوش شان می آید. به جز بستگان درجه نخست هیچ دوست صمیمی یا کاملاً مورد اطمینانی ندارند. به انتقاد و خرده گیری و حتی هرگونه ستایش دیگران بی اعتنا و بی تفاوتند. کوشش دیگران در تحقیر اینان چندان اثرگذار نیست. کلام دیگران چه بسا در گوش اینان فرو نمی رود و آن هنگام نیز که فرو می رود، بی درنگ و شتابان از همان گوش یا دیگری برون می آید، از این رو قضاوت دیگران راهکارها و راهبردهایشان را خیلی دگرگون نمی کند. اینان شناور بر موج های رویاها، اندیشه ها و ذهنیات خود هستند. 

اسکیزوئیدها از آنجا که از نظر هیجانی سرد و بی اعتنا هستند و کردار پرخاشگرانه چندانی در مجموعه واکنش های معمول آنها وجود ندارد، چنانچه با تهدید و خطری واقعی و حتی خیالی روبه رو شوند، بیشتر یا به تسلیم و رضا تن می دهند یا در خیال و گمان های ابرتوانایی و همه کارتوانی فرومی روند. البته اگر این تهدید به گونه یی جدی جان، ناموس یا کاشانه اینان را در خطر نابودی و از دست رفتن قرار دهد، درست همانند ریاضیدان اسکیزوئید آسپرگر (دیوید سامنر) فیلم «سگ های پوشالی»، به خشونت و پرخاشگری بیکران و فراوان دست می یازند که به آسانی پایان نمی یابد.هرچه درونمایه های شخصیتی پارانوئید در افراد اسکیزوئید ژرف تر و گسترده تر باشد، این تحریک پذیری، خشونت و پرخاشگری شدیدتر و حادثه سازتر است. بدیهی و روشن است که شخصیت اسکیزوئید نباید با اختلال اسکیزوفرنی اشتباه شده و یکی در نظر گرفته شود. اختلال شخصیت اسکیزوئید می تواند بسیار شبیه اختلال شخصیت های پارانوئید، اسکیزوتایپال، پرهیزگرا مردم گریز یا نظام مند  چارچوب مدار (وسواسی-جبری) نمایان شود یا با ویژگی هایی پررنگ از اینها همراه و به هم سرشته شود. در ساختار «سرشت» شخصیت اسکیزوئید، نوخواهی (تازه و تنوع طلبی) همانند وابستگی به پاداش و آسیب گریزی پایین و اندک است، اما پشتکار این افراد میانه رو بسیار است. سامانه «منش» آنها را نیز می توان با خودراهبری بالا و خودفراروی و همکاری پایین و اندک شناساند.یک ویژگی بارز و همیشگی دارندگان این شخصیت-که در دسته شخصیت های جدا و تنها، خاص، دارای گونه یی زندگی خصوصی، عجیب و غریب و سرد از لحاظ هیجانی (کلاستر A) طبقه بندی شده  گوشه گیری و انزوای اجتماعی است. فرد دارای این شخصیت از برخوردها و برهم کنش های انسانی خشنود نمی شود و در موارد اختلال این شخصیت حتی ناراحت هم می شود. . حالت عاطفی این شخصیت، کند و محدود و سرد است. دیگران این گونه آدم ها را عجیب نامعمول و نامتعارف گوشه گیر و تک رو می دانند.  

اختلال شخصیت اسکیزوئید در موقعیتهای بالینی به ندرت دیده می شود. 

الگوی خانوادگی: اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است در بستگان افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا یا اختلال شخصیت اسکیزوتایپی شیوع زیادی داشته باشد.

ـ این اختلال ممکن است 7/5 % از جمعیت عمومی را مبتلا کند.

ـ بروز آن در میان اعضاء خانواده بستگان اسکیزوفری بیشتر است.

ـ بروز در میان مردان با نسبت احتمالی ۲ به ۱ بیشتر است. 

سبب‌شناسی

ـ عوامل ژنتیک محتمل هستند.

ـ معمولاً سابقه روابط مختل خانوادگی در اوایل زندگی به‌دست می‌آید. 

روان‌پویشی

  ـ مهار اجتماعی، فراگیر است.

ـ نیازهای اجتماعی برای دفع کردن پرخاشگری سرکوب می‌شوند. 

عوارض

افرادی که دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید هستند غالباً شرایط زیر را دارند:

• بی‌تفاوتی نسبت به سایر مردم

• بی‌علاقگی یا علاقه کم در مورد ایجاد روابط نزدیک با دیگران

• به ندرت در فعالیت‌های سرگرم‌کننده و لذت‌بخش شرکت می‌کنند.

• احساس بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی در تشویق و تائید و همچنین انتقاد یا رد کردن دیگران

• معمولاً سرد، بی‌علاقه، گوشه‌گیر و درون‌گرا 

تشخیص افتراقی

(بر اساس معیارهای کتاب DSM-IV-TR ) اختلال شخصیت اسکیزوئید را می توان از اختلال هذیانی، اسکیزوفرنیا، واختلال خلقی همراه با ویژگیهای روان پریشی متمایز کرد چون این اختلالها همه با یک دوره از نشانه ها ی پایدار روان پریشی (مانند هذیانها و توهمها) مشخص می شوند. برای مطرح کردن تشخیص اضافی اختلال شخصیت اسکیزوئید، این اختلال شخصیت باید قبل از آغاز نشانه های روان پریشی ظاهر شده و پس از آنکه نشانه های روان پریشی بهبود یافتند، پایدار بماند.

هنگامی که فردی یک اختلال روان پریشی مزمن از محور I (مانند اسکیزوفرنیا) را دارد که اختلال شخصیت اسکیزوئید، مقدم بر آن است، باید اختلال شخصیت اسکیزوئید را روی محور II و به دنبال آن اصطلاح «پیش مرضی» را در پرانتز ثبت کرد. 

ممکن است تفکیک اختلال شخصیت اسکیزوئید از انواع خفیفتر اختلال اتیستیک و از اختلال آسپرژر بسیار مشکل باشد. گونه های خفیف تر اختلال اتیستیک و اختلال آسپرژر بر اساس تعامل اجتماعی به شدت مختل رفتارها علایق کلیشه ای متمایز می شوند.

اختلال شخصیت اسکیزوئید را باید از تغییر شخصیت ناشی از یک بیماری جسمانی متمایز کرد که در آن، این صفات به واسطة اثرات مستقیم یک بیماری جسمانی بر دستگاه عصبی مرکزی به وجود می آیند.

همچنین این اختلال را باید از نشانه هایی که ممکن است در ارتباط با مصرف مزمن مواد ظاهر شوند (مانند اختلال مرتبط با کوکائین که به گونه ای دیگر مشخص نشده است)، متمایز کرد. ممکن است اختلالهای دیگر شخصیت با اختلال شخصیت اسکیزوئید اشتباه گرفته شوند زیرا ویژگیهای مشترک معینی دارند. 

بنابراین، تمایز میان این اختلالها بر مبنای تفاوت در ویژگیهای بارزآنها، مهم است. با این وجود، هرگاه فردی از ویژگیهایی برخوردار باشد که علاوه بر اختلال شخصیت اسکیزوئید، با ملاکهای یک یا چند اختلال شخصیت دیگر نیز مطابقت کند، تمام تشخیصها را می توان مطرح کرد. اگر چه خصوصیتهایی مانند انزوای اجتماعی و عاطفة محدود در اختلالهای شخصیت اسکیزوئید، اسکیزوتایپی و پارانویایی شایع هستند، ولی اختلال شخصیت اسکیزوئید را می توان با فقدان تحریفهای شناختی و ادراکی از اختلال شخصیت اسکیزوتایپی، وبا فقدان سوء ظن و افکار پارانویایی از اختلال شخصیت پارانویایی تفکیک کرد. انزوای اجتماعی در اختلالهای شخصیت اسکیزوئید را می توان از انزوای اجتماعی در اختلال شخصیت اجتنابی که ناشی از ترس از دستپاچگی یا بی کفایتی و پیش بینی افراطی طرد شدن است، متمایز کرد. در مقابل، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، کناره گیری فراگیرتر و میل محدودتری برای روابط صمیمانة اجتماعی دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی- جبری نیز ممکن است کناره گیری آشکار اجتماعی را نشان دهند که از شیفتگی به کار و ناراحتی از هیجانها ناشی می شود ولی آنها از توانایی بالقوه برای روابط صمیمانه برخوردارند. افرادی که «یکه و تنها» هستند ممکن است آن دسته از صفات شخصیت را نشان دهند که به نظر اسکیزوئید می آیند. تنها هنگامی که این ویژگیها انعطاف ناپذیر و ناسازگارانه بوده و موجب اختلال کارکردی یا پریشانی ذهنی قابل ملاحظه شوند، اختلال شخصیت اسکیزوئید را تشکیل می دهند.  

ـ اختلال شخصیت پارانوئید: بیمار با دیگران در ارتباط است.

ـ اختلال شخصیت اسکیزوتایپال: بیمار رفتارهای عجیب و غیرعادی بروز می‌دهد.

ـ اختلال شخصیت اجتنابی: بیمار منزوی است، اما می‌خواهد با دیگران در ارتباط باشد.


سیر و پیش‌آگهی

  ـ متنوع است.

ـ ممکن است عوارضی مثل اختلال هذیانی، اسکیزوفرنی، سایر پسیکوزها یا افسردگی ایجاد شود. 

  معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت اسکیزوئید در چهارمین ویرایش کتابچه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV-TR) عبارت است از:

الف ـ الگوی فراگیر جدائی از روابط اجتماعی و محدود شدن میزان سرکوب هیجانات در موقعیت‌های بین‌فردی که در اوایل بزرگسالی شروع می‌شود و در زمینه‌های مختلف بروز می‌کند؛ به‌طوری که ۴ مورد (یا بیشتر) از موارد زیر را داشته باشد:

۱. نه آرزوی روابط نزدیک، شامل عضوی از خانواده بودن، را دارد و نه از آن لذت می‌برد. ۲. تقریباً همیشه فعالیت‌های انفرادی را برمی‌گزیند.

۳. به داشتن روابط جنسی با فرد دیگر علاقه‌ای ندارد یا علاقه اندکی دارد. 

۴. از فعالیت‌ها لذت نمی‌برد یا از فعالیت‌های اندکی لذت می‌برد.

۵. غیر از بستگان درجه اول دوست نزدیک یا محرمی ندارد.

۶. نسبت به انتقاد یا ستایش دیگران بی‌تفاوت است.

۷. سردی هیجانی، جدائی یا عاطفه سطحی را نشان می‌دهد.

ب ـ صرفاً در طی دوره اسکیزوفرنی، اختلال خلقی با خصوصیات پسیکوتیک، اختلال پسیکوتیک دیگر یا یک اختلال رشد فراگیر روی نمی‌دهد و به‌علت آثار مستقیم فیزیولوژیک یک بیماری عمومی نیست. توجه: اگر معیارها قبل از شروع اسکیزوفرنی دیده شوند، عبارت 'پیش‌مرزی' را اضافه کنید. مثلاً 'اختلال شخصیت اسکیزوئید (پیش‌مرزی)'

درمان :

ـ ممکن است روان‌درمانی حمایتی با تمرکز بر ارتباط با دیگران، از روابط نزدیک و شناسائی هیجانات کمک‌کننده باشد. 

ـ روان‌درمانی گروهی ممکن است مفید باشد.

ـ محیط درمانی برای برخی بیماران ممکن است کمک‌کننده باشد.

ـ دارودرمانی: برخی به ضدافسردگی‌ها، محرک‌های روانی یا دوز کم‌آنتی‌پسیکوتیک‌ها جواب می‌دهند. از آنجا که روابط نزدیک برای بیماران تهدیدکننده است، ممکن است درمان را رها کنند. 

رواندرمانی : درمان شخصیت اسکیزوئید مشابه شخصیت پارانوئید است. با این وجود تمایلات بیمار اسکیزوئید برای درون نگری هماهنگ با انتظارات درمانگر بوده و ممکن است به بیماری فداکار، هر چند دوری گزین، مبدل گردد. با پیدایش اعتماد، ممکن است بیمار اسکیزوئید با ترس و هراس زیاد دنیایی از خیال پردازی، دوستان خیالی و ترس از وابستگی های غیر قابل تحمل حتی نزدیک شده به درمانگر از خود نشان دهد. در گروه درمانی ممکن است بیمار اسکیزوئید یک سال ساکت بنشیند، اما بالاخره درگیر می شود. 

بیمار را باید از جملات پرخاشگرانه سایر اعضا گروه نسبت به سکوت بیمار حفظ کرد، با گذشت زمان ممکن است گروه تجربه ای با معنی برای بیمار گردیده و علاوه بر درمان تماس های اجتماعی را برای او امکان پذیر سازد.

تاثیر نماز بر شخصیت منزوی(اسکیزوئید) 

برخی روان پزشکان ایرانی" شخصیت منزوی" را به عنوان بهترین ترجمه، به جای"شخصیت"اسکیزوئید"(Schizoid) پیشنهاد کرده اند، چرا که مبتلایان به این اختلال، عمری را در کناره گیری از اجتماع گذرانده اند و در نظر دیگران آدم هایی مردم گریز، منزوی و تنها هستند. 

روش های مورد استفاده در روان پزشکی امروز، برای درمان این عارضه اعم از روان درمانی، گروه درمانی و یا حتی دارو درمانی، به خصوص در شرایط و امکانات کشور ما چندان عملی و کاربردی نمی باشند. اما چنانچه در پیشگیری یا درمان این اختلال شخصیتی، روش عملی بی نظیری را جویا باشیم، کلمه درخشان" نماز" باز هم راه گشا خواهد بود.توصیه مؤکد اسلام مبنی بر اقامه نمازهای واجب یومیه به جماعت و علاوه بر آن، بانگ روح افزای نماز جمعه در فرا خواندن به یک اجتماع شکوهمند و پر شور هفتگی به عنوان سمبل بزرگی از اصالت "اجتماعی بودن" و ترک رهبانیت در همه تعالیم اسلامی مطرح اند و گویی همه این قبیل تعالیم، خود به خود نمازگزار را از گوشه نشینی و تنهایی، به بطن اجتماع می کشاند. به علاوه، نکته مهم دیگری که در آموزش های متعالی نماز در زدودن روحیه انزوا و مردم گریزی در انسان، خودنمایی می کند، این مطلب است که فعل های موجود در سوره مبارکه" حمد" ، همه به صورت جمع ادا می شوند:(ایاک نعبد و ایاک نستعین، اهدنا صراط المستقیم) به قول استاد ارجمند، جناب آقای" دکتر حسن توانایان فرد" در کتاب ارزشمند "بهره وری در آموزش های نماز": این که "نعبد" می گوییم و نه "اعبد" و این که "نستعین" می گوییم و نه "استعین"، به عبارت دیگر این که می گوییم "می پرستیم" و نه "می پرستم" و می گوییم "کمک می جوییم" و نه "کمک می جویم"، یعنی ضمیر جمع به کار رفته و نه ضمیر متکلم وحده، به این دلیل است که به ما بیاموزد، در اسلام، جمع مقدم بر فرد است.(2) این مطلب، یعنی وجود ضمایر جمع و تکرار"ما بودن" و نه "من بودن" در جای جای نماز عمومیت دارد و در اساسی ترین اذکار نماز به چشم می خورد؛ مثلا در سلام دوم نماز می گوییم:(السلام علینا و علی عباد الله الصالحین)

و یا حتی در معروف ترین دعاهای مستحب در قنوت، دعا می کنیم:( ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار) نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسکیزوئید پیشگیری می کند، بلکه توانایی آن را دارد که مبتلایان به این عارضه را برای همیشه از کنج عزلت، به قلب جامعه بکشان

تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید

نتیجه تصویری برای اختلال شخصیت اسکیزوئیدی

اختلال شخصیت اسکیزوئید یکی از اختلال جدی شخصیت بوده که معمولاً برای اطرافیان فرد مبتلا، آزار دهنده است. اسکیزوئیدی ها معمولاً تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران نداشته و واکنش های هیجانی بسیار ضعیفی دارند. در این مقاله سعی نموده ایم به صورت مختصر و مفید به اصلی ترین مشخصه های این اختلال شخصیت بپردازیم. 

چگونه اختلال شخصیت اسکیزوئید را تشخیص دهیم؟

مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً ازدواج نمی کنند.

 چکیده: اختلال شخصیت اسکیزوئید یکی از اختلال جدی شخصیت بوده که معمولاً برای اطرافیان فرد مبتلا، آزار دهنده است. اسکیزوئیدی ها معمولاً تمایلی به برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران نداشته و واکنش های هیجانی بسیار ضعیفی دارند. در این مقاله سعی نموده ایم به صورت مختصر و مفید به اصلی ترین مشخصه های این اختلال شخصیت بپردازیم. اختلال شخصیت اسکیزوئید یکی از اختلالات شخصیت است که مشخصه آن رفتارهای اجتماعی عجیب و غریب و غیر عادی است که در طیف وسیعی از موقعیت ها و روابط تکرار می شوند. بسیاری از افرادی که به این اختلال دچارند، عملکرد نسبتاً خوبی در زندگی دارند، بنابراین از هر نوع اختلال در مورد خود بی اطلاع هستند. با این حال فقدان علاقه و عدم توانایی برای حفظ روابط میان فردی برای این افراد رنج آور شده و نیازمند درمان خواهد بود.

 شناخت علائم و سمپتوم های اختلال شخصیت اسکیزوئید می تواند به شما کمک کند تا این اختلال را در خود و یا دیگران تشخیص دهید.

 1. تشخیص و شناسایی علائم رفتاری

  • الف. ترجیح می دهد کارهایش را به تنهایی انجام دهد. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ترجیح می دهند کارها و فعالیت هایشان را به صورت انفرادی انجام دهند. این افراد برای تحصیل و کار معمولاً رشته هایی همچون ریاضیات و یا برنامه نویسی را انتخاب می کنند، زیرا می توانند این قبیل کارها را به صورت انفرادی انجام دهند.فرد اسکیزوئید در یک گروه معمولاً نقش "پیرو" را بازی نموده و از رهبری گروه اجتناب می کند.

شغل های مورد علاقه این قبیل افرد کار در آزمایشگاه، کتابخانه و کارهایی است که در شیفت شب انجام می شوند (مانند نگهبانی).

  •  ب. فقدان شدید انگیزه. یکی از علائم اختلال شخصیت اسکیزوئید، عدم انگیزه و میل برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. این مشکل رفتاری در افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است منجر به عملکرد ضعیف تحصیلی و یا شغلی گردد. ممکن است این افراد بدون هیچ علت مشخصی از کار خود استعفا دهند.

اسکیزوئیدیها هم نسبت به انتقادات و هم تحسین ها کاملاً بی تفاوت هستند.

معمولاً این افراد هیچ تلاشی برای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران انجام نمی دهند. بنابراین با وجود دقت در انجام کارها، معمولاً وضعیت تحصیلی و شغلی خیلی موفقی نخواهند داشت.

 ج. به شدت خیال پردازی می کنند. مبتلایان به این اختلال شخصیت معمولاً فانتزی ها و خیال پردازی های پیچیده ای داشته و وقت زیادی را صرف خیالبافی می کنند. با این حال آن ها به تفاوت میان خیلبافی ها و زندگی واقعی خود آگاهی دارند.

چنین خیال پردازی هایی بر عملکرد این افراد تأثیر گذار خواهد بود.

 

  • د. تفریحات خاص خود را دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید احتمالاً بیشتر وقت خود را صرف تفریحاتی خواهند کرد که امکان انجام انفرادی آن ها نیز وجود دارد، مانند بازی های رایانه ای و یا ساخت یک ماکت. همچنین این افراد کارهایی را که معمولاً افراد به صورت گروهی انجام می دهند را، مانند رفتن به سینما و یا استادیوم ورزشی، به صورت انفرادی و تکی انجام می دهد.

اسکیزوئیدی ها از انجام فعالیت های جمعی مانند ورزش های گروهی و یا رفتن به باشگاه، اجتناب می کنند.

اگر به هر طریقی مجبور باشند به عضویت یک گروه درآیند، از هدایت و رهبری گروه خودداری کرده و احتمالاً فعالیت و تکلیفی را انتخاب می کنند که انجام آن بدون کمک دیگران ممکن باشد.

  •  ه. عاطفه ضعیفی دارند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، معمولاً تحت هیچ شرایطی هیجانات خود را ابراز نمی کنند و اغلب در مورد هیچ موضوعی اظهار نظر خاصی ارائه نمی دهند. معمولاً به این افراد سیب زمینی گفته می شود چرا که حتی در موقعیت های اورژانسی و یا غم انگیز و یا موقعیت های شادی آور مانند تولد نوزاد جدید، عکس العمل هیجانی متناسبی از خود بروز نمی دهند.

همچنین اسکیزوئیدی ها به هیجانات دیگران نیز عکس العمل خاصی نشان نمی دهند و حتی از آن جا که خودشان به شخصه چنین هیجاناتی را تجربه نکرده اند، از درک این هیجانات در دیگران نیز غافلند.

  •  و. برای تشخیص اسکیزوئید به سن فرد توجه داشته باشید. احتمال تشخیص اسکیزوئید در بزرگسالان بیش از کودکان است، زیرا در سن بزرگسالی علائم شخصیت اسکیزوئید به صورت کامل در فرد نهادینه خواهند شد. با این حال اگر علائم اسکیزوئید در یک کودک بیش از یک سال استمرار داشت، ممکن است بتوان این اختلال شخصیت را در مورد او تشخیص داد.

همچنین این نکته را مد نظر داشته باشید که ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید هم در مردان و هم در زنان محتمل است ولی تعداد اسکیزوئیدی های مرد بیش از زنان است.

2. بررسی روابط میان فردی

الف. توجه به دوستی ها و رفاقت ها. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید معمولاً دوستان اندکی داشته و یا اصلاً دوستی ندارند و برای پیدا کردن دوست نیز اقدامی نمی کنند. از سویی اگر رفاقتی هم داشته باشند، کاملا تصنعی بوده و فاقد هر گونه ارتباط عاطفی است.

به طور کلی اسکیزوئیدی ها هیچ علاقه ای نسبت به روابط دوستانه و نزدیک از خود نشان نمی دهند.  

برخی نظریه ها می گویند که مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید ممکن است به داشتن دوستی های صمیمیانه علاقه داشته باشند ولی ترجیح می دهند به جای صرف انرژی برای تأمین انتظارات اجتماعی، اوقاتشان را در تنهایی سپری کنند.

 ب. معمولاً وارد روابط عاشقانه نمی شوند. مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید به ندرت در روابط عاشقانه درگیر می شوند. این افراد معمولاً ازدواج نمی کنند و تمایلی به اشتراک گذاری زندگی خود با دیگران ندارند.

اسکیزوئیدی ها تقریباً همیشه تنها زندگی می کنند و یا تا بزرگسالی با والدینشان می مانند.

این افراد هیچ علاقه ای به روابط جنسی نداشته و از انجام آن احساس لذت و رضایت نمی کنند.

 ج. به روابط خانوادگی شان توجه کنید. مبتلایان به اختلال شخصیت اسکیزوئید حتی با اعضای خانواده به جز بستگان درجه یک خود نیزروابط نزدیک و صمیمانه ای ندارند. حتی رابطه آن ها با بستگان درجه یک نیز مشروط و ساختارمند است.

 نکته پایانی

اختلال شخصیت اسکیزوئید به برخی اختلالات دیگر از جمله اختلالات طیف اوتیسم، اختلال شخصیت اجتنابی، اختلال اضطراب اجتماعی و برخی مشکلات روانشناختی دیگر، شباهت دارد. پس لازم است برای تشخیص دقیق این اختلال و به عبارت تخصصی برای تشخیص افتراقی اختلال شخصیت اسکیزوئید از دیگر اختلالات، به یک متخصص رواندرمانی مراجعه کنید.  

اختلال شخصیت اسکیزوئید

نتیجه تصویری برای اختلال شخصیت اسکیزوئیدی

افراد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید تمایلی به روابط انسانی ندارند و در انزوای خود به سر می برند. زندگی روزمره این افراد مختل نیست و چنین شخصیتی ممکن است دارای تحصیلات عالیه و شغلی مناسب باشد.اختلال شخصیت اسکیزوئید الگویی از بی تفاوتی نسبت به روابط اجتماعی است. فرد دارای اختلال شخصیت اسکیزوئید حطیه ابراز و تجارب هیجانی اش شدیدا محدود می باشد. تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید در بیمارانی مطرح می‌شود که الگوی همیشگی زندگیشان انزوای اجتماعی بوده‌است. درونگرایند و حالت عاطفی‌شان کند و محدود است. آنچه در آن‌ها بسیار مشهود است، این است که تمایلی به تععاملات انسانی نداشه و یا حتی از تعامل‌ با انسان‌ها ناراحت می‌شوند.آن‌ها ممکن است شیفته اشیای بی‌جان یا مفاهیم ماورای طبیعی باشند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید را دیگران، آدم‌هایی نامتعارف، عجیب، منزوی و تکرو می‌دانند. این اختلال اواخر نوجوانی و اوایل جوانی خود را نشان می دهد. و مثل همه اختلالات شخصیت دیرپاست، اما الزاماً مادام‌العمر نیست.

آی‌کیوی (IQ) و ایکیو (EQ) در افراد مبتلا به اسکیزوئید

وضعیت هشیاری و شناخت این‌گونه بیماران سالم است؛ حافظه‌شان خوب کار می‌کند؛ هر چند از هوش هیجانی و اجتماعی پایینی EQ برخوردارند اما از سوی دیگر از سطح هوش آی‌کیوی (IQ) بسیار بالایی نسبت به افراد دیگر برخوردارند که معمولاً آنان را افرادی تنها اما خلاق و مبتکر بار می‌آورد. به امور انتزاعی و فکری بسیار علاقمند بوده و به خوبی می توانند از پس مسائل انتزاعی برآیند.

 نحوه‌ی ارتباط افراد اسکیزوئید با دیگران

فرد مبتلا به اختلال اسکیزوئید از دیگران به لحاظ هیجانی و اجتماعی فاصله می گیرد و حالت عاطفی این افراد محدود، سرد، یا به نحو نابجایی جدی است. آن‌ها به ندرت تماس چشمی را تحمل می‌کنند. آن ها معمولا تنها هستند، دوست صمیمی ندارند.در ازای این تنهایی، آن ها ممکن است دلبستگی عجیبی به یک حیوان خانگی پیدا کنند یا تخیلاتی در مورد صمیمی شدن با کسانی که دارای آشنایی کمی هستند، دارند. حتی ممکن است دوستان خیالی هم داشته باشند.

شغل و جایگاه اجتماعی افراد مبتلا به اسکیزوئید

افراد مبتلا به این اختلال، بیشتر جذب مشاغل انفرادی می‌شوند که مستلزم حداقل تماس با دیگران است مثل نگهبانی شبانه، کار با کامپیوتر و اشیا، کارمند بخش بایگانی و...

علائم افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید

گسستگی از روابط اجتماعی و محدود بودن طیف احساسات و هیجان‌های ابراز شده در روابط بین فردی به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه‌های مختلف به چشم آید، که علامتش وجود لااقل چهار تا از موارد زیر است:

- نه میلی به برقرار کردن روابط صمیمی و نزدیک داشته باشد و نه از این‌گونه روابط لذت ببرد، از جمله عضویت در یک خانواده.

- تقریباً همیشه فعالیت‌های انفرادی را ترجیح می‌دهد.

- به داشتن روابط جنسی با کس دیگر هیچ علاقه‌ای نداشته باشد یا علاقه بسیار کمی داشته باشد.

- از هیچ کاری لذت نبرد، یا فقط از کارهای معدودی خوشش بیاید.

- بجز بستگان درجه اول هیچ دوست صمیمی یا مورد اطمینانی نداشته باشد.

- به تمجید، تشویق یا خرده‌گیری و حرف دیگران بی اعتنا و بی‌تفاوت به نظر برسد (بعضاً وضع پوشش خاص یا ژولیده این افراد را توضیح می‌دهد).

- سردی هیجانی، بی اعتنایی، یا حالت عاطفی تخت از خود نشان دهد.

 اختلال شخصیت اسکیزوئید,اختلال اسکیزوئید,علائم اسکیزوئید

گسستگی از روابط اجتماعی از بارزترین نشانه‌های اسکیزوئید است

 علل اختلال شخصیت اسکیزوئید

علت بروز اختلال شخصیت اسکیزوئید به درستی مشخص نیست. هم علل ژنتیکی و ارثی در به وجود آمدن این اختلال دخیل هستند و هم عوامل تربیتی-محیطی. در واقع یک دوره کودکی سرد که در آن هیچ گونه ابراز هیجانی وجود نداشته می تواند زمینه ساز این اختلال شود.

وجود اختلال اسکیزوئید و هم چنین اسکیزوفرنی در بستگان نزدیک افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید نشان دهنده ارثی بودن این اختلال می باشد.

عوارض و پیامدهای منفی اسکیزوئید

فقدان تعامل اجتماعی مشکل اصلی اختلال شخصیت اسکیزوئید است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت ندرتا خشمگین و عصبانی می‌شوند زیرا ترجیح می‌دهند که با دیگران تعاملی نداشته باشند در نتیجه شرایطی مشابه مثل اختلالات خلقی، اختلالات اضطرابی و دیگر اختلال‌های شخصیتی در این افراد رایج تر از سایرین است.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت نوع اسکیزوئید در معرض افزایش خطر بروز مواردی مانند افسردگی، اضطراب، مشکلات کاری، مدرسه و ارتباط‌‌های اجتماعی، دیگر اختلالات شخصیتی، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، اقدام به خودکشی و... هستند.

تشخیص و درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید

افراد مبتلا به اختلالات شخصیت به ندرت به درمانگر مراجعه می کنند، مگر اینکه توسط اطرافیان مجبور به این کار بشوند. 

روان‌درمانی

درمان پیشنهادی برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید، جلسات روان درمانی می باشد. آن ها ممکن است با درمانگر ارتباط هیجانی برقرار نکنند ولی در جریان درمان همکاری لازم را انجام می دهند.

درمان بیماران دچار اختلال شخصیت اسکیزوئید شبیه درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است. با این تفاوت که تمایل و استعداد بیماران اسکیزوئید برای درون نگری با انتظارات درمانگر همخوانی دارد و اینها گرچه ممکن است با درمانگر رابطه‌ای صمیمی برقرار نکنند، اما در روان‌درمانی فعالانه شرکت می‌کنند.

به تدریج که بیمار اسکیزوئید به درمانگر اعتماد پیدا می‌کند، با دلشوره و هیجان بسیار، ترس فراوان خود را از اینکه به نحو غیرقابل تحمل وابسته شود و حتی به تدریج با درمانگر یکی شود، و نیز خیالات و دوستان تصوری فراوان خود را بر ملا می‌کنند.

گروه درمانی

گروه درمانی هم گزینه درمانی خوبی برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید می باشد. ممکن است ابتدای امر ورود فرد به گروه موفق به نظر نرسد ولی بعد از مدتی اعضای گروه برای فرد مهم می شوند. در گروه درمانی، این‌گونه بیماران ممکن است تا مدت‌ها ساکت بمانند، اما بالاخره مشارکت می‌کنند.

در برابر حملات پرخاشگرانه سایر اعضای گروه به این بیماران – که چرا این قدر ساکت مانده‌اند – باید از بیمار دفاع کرد. به تدریج اعضای گروه برای بیمار اسکیزوئید اهمیت پیدا می‌کنند و او که در جاهای دیگر انزوا پیشه می‌کند، ممکن است تنها تماس اجتماعی خود را در همین گروه برقرار کند.

دارو درمانی

از دارو هم می توان برای درمان بهره برد ولی اثرات دارودرمانی برای بهبود آن ها چندان چشمگیر نمی باشد ولی ممکن است جریان درمان را تسهیل کند. درمان با مقادیر کمی داروهای ضدّ روان پریشی، ضد افسردگی و محرک روانی در برخی از بیماران مؤثر بوده‌است. داروهای سروتونرژیک ممکن است از حساسیت بیمار به طرد کم کند. بنزودیازپین‌ها می‌توانند به کاهش اضطراب بین فردی کمک کنند.

گروه‌درمانی اختلال شخصیت اسکیزوئید

اختلالاتی که علائم مشترکی با اختلال شخصیت اسکیزوئید دارند و گاها اشتباه تشخیص داده می‌شود:

تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوفرنی

اختلال شخصیت اسکیزوئید به‌راحتی با تشخیص اسکیزوفرنی اشتباه گرفته می‌شود. علیرغم وجود شباهت بین اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت اسکیزوئید این دو اختلال متفاوت از هم بوده ولی در برخی از اوقات اختلال شخصیت اسکیزوئید پیش درآمدی بر اسکیزوفرنیا می باشد.

اسکیزوفرنی بیماری روانی شدیدی است که در آن فرد مبتلا ارتباط خود را با واقعیت از دست می‌دهد و نوعی جنون محسوب می‌شود، در حالی که افراد مبتلا به اختلال شخصیت نوع اسکیزوئید نیز ممکن است دچار دوره‌های کوتاهی از جنون همراه با توهمات و پندار غلط شوند که طول مدت زیاد یا شدت زیاد مانند آنچه در اسکیزوفرنی دیده می‌شود را ندارند.دیگر کلید تشخیصی این اختلال و تفاوت آن با اسکیزوفرنی این است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به تفاوت میان واقعیت و افکار تحریف‌شده آگاه هستند، ولی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب تحت‌تاثیر توهمات خود قرار می‌گیرند. با وجود این تفاوت‌ها، افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید می‌توانند با درمان‌هایی که برای افراد مبتلا به اسکیزوفرنی گذاشته می‌شود، بهبود یابند و از آنها استفاده کنند.

وجه تمایز شخصیت اسکیزوئید با شخصیت اجتنابی

شخصیت اجتنابی خواهان برقراری روابط با دیگران است، اما به‌دلیل ترس از طرد شدن و عدم پذیرش از طرف دیگران از برقراری ارتباط با دیگران اجتناب می‌کند، اما شخصیت اسکیزوئید اصولا به برقراری روابط علاقه‌ای ندارد و به تنهایی تمایل دارد.

تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت پارانوئید

اختلال شخصیت پارانوئید معمولا با یک بی‌اعتمادی فراگیر مشخص می‌شود. افراد مبتلا به این اختلال شخصیت فرض می‌کنند که دیگران به آنها آسیب می‌رسانند، از آنها سوء‌استفاده می‌کنند یا به شکل‌های مختلف آنها را تحقیر می‌کنند، در حالی که چنین نیست.

آنها به تلاش زیادی برای دفاع از خود و حفظ فاصله خود از دیگران می‌پردازند. حتی برای پیشگیری از این موارد ممکن است به دیگران حمله کنند. به نظر می‌رسد آنها کینه‌ای، اهل دعوا و خیلی حسود هستند.تفکر در آنها به طور آشکار تحریف شده است. درک این افراد از محیط اطراف شامل کشف نیات بدخواهانه و رفتارهای تحقیرآمیز دیگران است. به این دلایل، آنها به دیگران اعتماد ندارند و از روابط نزدیک با دیگران دوری می‌کنند. زندگی عاطفی آنها تحت‌سلطه تمایل به بی‌اعتمادی و خصومت است.

نشانه های اختلال شخصیت اجتنابی

نتیجه تصویری برای اختلال شخصیت اجتنابی

همه‌ی ما لحظات داریم که احساس ناامنی می‌کنیم و زمان‌هایی هست که ترجیح می‌دهیم به جای رویارویی با اوضاعی ناراحت‌کننده خودمان را پنهان کنیم. اما افرادی که دچار اختلال شخصیت اجتنابی هستند خجالت افراطی و عزت نفس پایین را به حدی تجربه می‌کنند که نمی‌توانند در بیشتر تلاش‌های فردی و حرفه‌ای مشارکت کنند. همان‌طور که از اسمش پیدا است، علامت این اختلال اجتناب از مجموعه‌ی گسترده‌ای از وضعیت‌ها است. علت این اجتناب به عزت نفس بسیار پایین بر می‌شود، ترسی غیرمنطقی از تحقیر شدن، و باور فرد به این‌که همتایان و همکاران او را به خاطر بی‌کفایتی طرد خواهندکرد.

بر اساس گزارش موسسه‌ی ملی سلامت روان، تقریبا ۵ درصد بزرگسالان اختلال شخصیت اجتنابی دارند. مهم است توجه داشته‌باشید که بسیاری از علائم اختلال شخصیت اجتنابی بسیار شبیه اختلالات دیگر از قبیل اضطراب، و ترس است – بنابراین اگر شک کردید که دچار اختلال شخصیت اجتنابی هستید، با یک روان‌پزشک ملاقات کنید تا تمام علائم شما را ارزیابی کند و ماهیت دقیق مشکل‌تان را مشخص کند.

این یک بیماری ذهنی نیست که توجه زیادی به آن شود، اما یک مشکل واقعی است، مشکلی که با درمان بهبود می‌یابد.

۱. اضطراب شما باعث می‌شود از کار و مدرسه اجتناب کنید

ترس شما از طرد شدن، تحقیر و دوست داشته نشدن باعث می‌شود از کار و یا مدرسه اجتناب کنید. احتمالا در روزهایی که می‌دانید شاید از شما خواسته شود در جمع صحبت کنید، با یک مافوق جلسه‌ی دو نفره داشته‌باشید، یا در دور همی اجتماعی محل کار شرکت کنید، یعنی موقعیت‌هایی که معاشرت و گفت‌وگوهای کوتاه اجتناب‌ناپذیر است، این اجتناب تشدید می‌شود.بسیاری از ما از این فعالیت‌ها لذت نمی‌بریم؛ اما برای افرادی که دچار اختلال شخصیت اجتنابی هستند واقعا غیر قابل تحمل، یا حتی غیرممکن است. این ترس مطلقا به این معنی نیست که شما سخت‌کوش نیستید یا به فعالیت‌های آکادمیک و حرفه‌ای خود متعهد نیستید – بلکه واقعیت سخت درباره‌ی بیماری‌های روانی این است که اگر کمک نگیرید شما را تحت کنترل خود در می‌آورند.

۲. روابط نزدیک برایتان یک چالش است

عزت نفس پایین و ترس از طرد شدن علائم اختلال شخصیت اجتنابی است – بنابراین احساس امنیت در روابط نزدیک می‌تواند برای این افراد دشوار باشد. آدم‌هایی که اختلال شخصیت اجتنابی دارند قطعا روابط دوستانه و رمانتیک دارند، اما این اختلال باعث می‌شود کنار گذاشتن گارد و احساس راحتی کامل با فردی دیگر برایشان بسیار چالش برانگیز باشد.اگر شما مرتبا از یک دوست نزدیک یا شریک عشقی بدون دلیل مشخصی گریزان هستید، این می‌تواند نشانه‌ی اختلال شخصیت اجتنابی باشد. چون افراد دارای این اختلال حس خودارزشی بی‌نهایت پایینی دارند، در این کشمکش هستند که آیا می‌توانند در کنار فردی دیگر خودشان باشند و به جای قضاوت یا طرد شدن دوست داشته‌شوند.

۳. مدام می‌ترسید آدم‌ها دوست‌تان نداشته‌باشند

همه‌ی ما گاهی نگران می‌شویم که فردی ما را دوست نداشته‌باشد – و البته این هرگز احساس خوبی نیست. اما افرادی که اختلال شخصیت اجتنابی دارند معمولا به‌طور خودکار فرض می‌کنند هر کسی که با آنها ارتباط برقرار می‌کند دوست‌شان ندارد. از این گذشته، ممکن است از نظرات و اقدامات خنثی تعبیری منفی شود و به عنوان نشانه‌ای تلقی شود که فرد در حال صحبت شما را دوست ندارد. برای همین این سبب اجتناب شما از هر گونه وضعیتی می‌شود که در آن می‌ترسید شاید تحقیر یا سرزنش شوید.

۴. ترس از سرخوردگی مانع از آن می‌شود که کاملا درگیر تجربیات زندگی شوید

به همان اندازه که بخواهید یک شغل یا فعالیت جدید را امتحان کنید، ترس‌تان از تحقیر مانع‌تان می‌شود که آن را انجام دهید؛ این اجتناب باعث می‌شود از هر گونه سرخوردگی یا سرزنش احتمالی احساس امنیت کنید. این دلیل مهمی است که اگر اختلال شخصیت اجتنابی دارید به دنبال کمک گرفتن باشید- شما نه تنها سزاوار این هستید که احساس خوبی نسبت به خودتان داشته‌باشید، بلکه سزاوار پیگیری فرصت‌هایی هستید که به نظرتان جذاب یا مهیج است.

۵. نفرت از خود و عزت نفس پایین بر افکار شما غلبه دارد

شما خودتان را نسبت به دیگران “پایین‌تر” و از نظر “شخصیتی ناخوشایند” می‌دانید. افرادی که اختلال شخصیت اجتنابی دارند احساس می‌کنند انگار فاقد مهارت‌های اجتماعی هستند، به همین دلیل از وضعیت‌هایی که باید در روابط بین فردی شرکت کنند اجتناب می‌کنند. این مستقیما با ترس از تحقیر گره خورده است –شما باور دارید که نسبت به دیگران پایین‌تر و به طرز ناامیدکننده‌ای بی‌عرضه هستید. چنین باوری منجر به این می‌شود که فکر کنید اگر خودتان را وادار به شرکت در یک رویداد یا دور همی اجتماعی کنید حتما سرخورده می‌شوید و همین باعث اضطراب‌تان می‌شودی. این یک چرخه‌ی معیوب است، چون ترس‌ها به حدی فلج‌کننده هستند که اغلب شانسی برای شرکت در این فعالیت‌ها به شما نمی‌دهند تا ببینید آدما‌ها واقعا شما را دوست دارند و از سپری کردن وقت با شما لذت می‌برند.

۶. خودتان را منزوی می‌کنید

ترس شما از سرخوردگی، طرد شدن، دوست داشته نشدن باعث می‌شود خودتان را منزوی کنید چون ایمن‌ترین گزینه به نظر می‌رسد. علت منزوی بودن افراد دارای اختلال شخصیت اجتنابی این نیست که دوست ندارند با دیگران تشکیل گروه بدهند، در واقع بیشتر کسانی که از این اختلال رنج می‌برند دوست دارند فرصتی داشته‌باشند تا در تعاملات اجتماعی شرکت کنند و روابط نزدیک شکل دهند. انزوا مثال دیگری است که نشان می‌دهد بیماری روانی چه قدرتی روی یک فرد دارد – ترس و اضطراب به حدی قوی و نافذ است که نمی‌گذارد فرد به دنبال چیزی باشد می‌خواهد و نیاز دارد.

در پایان

اختلال شخصیت اجتنابی اگر درمان نشود می‌تواند توانایی شما را در استفاده از ظرفیت‌های اجتماعی، فردی، و حرفه‌ای‌تان به شدت محدود می‌کند. سخن درمانی (درمان از طریق صحبت کردن، م.) می‌تواند به آرامی به شما کمک کند اما مطمئنا شما را به سوی یک زندگی سوق می‌دهد که در سلطه‌ی ترس‌ها و اضطراب‌هایتان نیست. از آن‌جا که اختلال شخصیت اجتنابی نسبت به اختلالات دیگر، از قبیل اضطراب و افسردگی شیوع کم‌تری دارد، مهم است درمانگری را پیدا کنید که تجربه‌ی این بیماری خاص را داشته‌باشد. هرچند این اختلال ریشه‌کن نمی‌شود، اما قطعا قابل درمان است – بنا براین بدانید که تشخیص اختلال شخصیت اجتنابی برابر با یک زندگی محکوم به انزوا و ترس نیست.

علت ودرمان اختلال شخصیت اجتنابی

نتیجه تصویری برای اختلال شخصیت اجتنابی

اختلال شخصیت اجتنابی یا دوریی گزینی اختلال شخصیتی است که ویژگی اصلی آن دوری کردن از ارتباط با انسان‌ها همراه با حساسیت زیاد نسبت به طرد شدن است. فرد مبتلا در شرایط دشواری است، زیرا از یکسو خواهان مراوده با دیگران است و از سوی دیگر نمی‌تواند براحتی با مردم ارتباط برقرار کند. دوری‌گزین یا اجتنابی نوعی اختلال شخصیت اضطرابی است که افراد مبتلا به آن با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران الگویی از پرهیز اجتماعی، احساس بی‌لیاقتی، حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از تعامل اجتماعی از خود نمایش می‌دهند.این افراد تمایل دارند که خود را پریشان، مضطرب، تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار به‌طور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز می‌شود و در موقعیت‌های مختلفی بروز پیدا می‌کند.افراد مبتلا به اختلال دوری‌گزین خود را از لحاظ اجتماعی بی‌عرضه یا فاقد جذبه شخصی می‌پندارند و از تعامل اجتماعی از ترس تمسخر، تحقیر، طرد شدن یا مورد بی‌میلی قرار گرفتن اجتناب می‌ورزند.

ویژگی های شخصیتی افراد دوری گزین

- شخصیت دوری گزین با ویژگی هایی مانند فرار همیشگی از جمع، احساس حقارت و حساسیت بیش ازحد به نظرات منفی و انتقادات دیگران شناخته می شود. 

- فقدان اعتماد به نفس، عدم اطمینان و دست کم گرفتن خود و نداشتن عزت نفس از ویژگی ها این افراد است.

- ترس از جمله ویژگی هایی است که در این بیماران بسیار مشخص است. افراد دوری گزین خجالتی بوده و از ترس مسخره شدن یا خجالت کشیدن درباره خود هیچ حرفی نمی زنند. چنین شخصی در اجتماع ممکن است از صحبت کردن در جمع به خاطر تپق زدن، خجالت، لکنت زبان یا دست پاچه شدن بترسد.

این افراد از انتقاد و عدم پذیرش می ترسند و همیشه فکر می کنند که دیگران میخواهند از آن ها ایراد بگیرند و تحقیرشان کنند. این افراد همواره نگران این هستند که از جانب دیگران طرد شوند و همین ترس باعث کناره گیری آن ها از جمع و جامعه می شود. 

- اطلاعات و نظریه های مبهم را به شیوه منفی تفسیر می کنند.

- اهل ریسک پذیری نیستند، می‌ترسند و سعی می‌کنند که از هر موضوع مشکوکی فاصله بگیرند. بنابراین از هر موقعیت جدیدی در زندگی دوری می کنند زیرا در غیر این صورت بسیار آشفته میشوند.

علل دوری گزینی

شخصیت وحشت زده اکثراً نسبت به انگیزه افرادی که قصد برقراری ارتباط با او را دارند حس سوءظن و تردید دارد. این ترس بیشتر بازتاب عزت نفس بسیار پایین آنهاست. با این وجود شخصیت وحشت زده حس بی ارزش بودن خود را در دنیای ارتباطاتش با دیگران بیشتر از همیشه فرافکنی می کند.

در نتیجه همین احساس، تبدیل به آدمی ترسو شده که از عدم تأیید و طرد شدن توسط دیگران واهمه دارد. حقیقت امر این است که این تصور طرد شدن او را به جایی سوق می دهد که در واکنش های مردم نسبت به هرگونه حرکتی که کوچکترین نشانه تنفر و طردکردن در آن باشد بسیار حساس و زودرنج می شود.

برعکس افراد منزوی، شخصیت های وحشت زده خواستار برقراری ارتباط هستند اما ترسی که همواره با آنهاست منجر می شود از مردم فاصله بگیرند. شخصیت دوری گزین در کودکی بسیار آرام و خجالتی بوده است. آنها حتی در دوران کودکی نیز از نظر اجتماعی کمرو بوده و در گروهها و فعالیت های اجتماعی بسیار معذب و ناراحت هستند. شخصیت دوری گزین مانند شکلهای دیگر کمرویی و خجالت با ژنتیک در ارتباط است و این رفتارهای دوران کودکی دقیقاً در دوران بزرگسالی او نیز تکرار می شوند. با این حال محیط زندگی فرد نقش به مراتب مهمتری در تمایل شخص به دوری گزینی ایفا می کند.

شواهد حاکی از آن است که در خانواده و والدین اشخاص دوری گزین سابقه ترس و اضطراب وجود دارد. الگوی فرزندپروری این گروه از والدین بر مبنای ترس و حمایت بیش از حد کودک بوده است.

علائم و نشانه‌های فرد مبتلا اختلال شخصیت دوری گزین

از جمله ملاک های تشخیصی اختلال شخصیت دوری گزین می توان به موارد زیر اشاره داشت. اگر چهار مورد یا بیشتر از این علائم در فردی وجود داشته باشد می‌توان گفت که دچار این اختلال است.

-دوری کردن از فعالیت های حرفه ای شامل تعاملات بین فردی خاص به خاطر ترسی که از طرد شدن دارند.

-تمایلی به برقراری با افراد ندارند مگر تعدادی افراد خاص.

-سعی می کنند ارتباطات صمیمی برقرار نکنند چون از مسخره شدن یا شرمنده شدن می ترسند.

-فکر می کنند در نظر دیگران فردی نالایق و بی عرضه هستند.

-از بودن در محیط های جدید فراری اند زیرا خود را فردی بی کفایت تصور می کنند.

-توانایی تصمیم گیری شخصی و به تنهایی را ندارد زیرا از خجالت زده شدن می ترسد.

• رفتار اجتنابی ممکن است هم بچه ها و هم در جوانی دیده شود ولی تشخیص اختلال شخصیت دوری گزین در دوران کودکی امکان پذیر نیست چرا که خجالت، ترس یا حساس بودن نسبت به انتقاد اغلب بخشی از دوران کودکی و جوانی است.

 افراد دوری گزین در موقعیت کاری و تحصیلی

این افراد معمولا مشاغل حاشیه‌ای را انتخاب کرده، سالهای سال بدون پیشرفت و موفقیت به کار خود ادامه می‌دهند. آنها حتی پیشنهادهای مربوط به ترفیع شغلی را نیز نمی‌پذیرند، مگر این‌که مطمئن شوند همه افراد با ترفیع او موافق هستند. این افراد با قرار گرفتن در محیط های کاری به سختی می توانند احساس راحتی و آرامش داشته باشند.

اگرچه ارتباط مستقیم با مردم لازمه اکثر شغلهاست، شخصیت وحشت زده از ارزیابی و انتقاد دیگران واهمه دارد از این رو مدام سعی می کند در محیط کار توجه کسی را جلب نکند و از حضور در جلسات اجتماعی به هر قیمتی که شده خودداری می کند. مبتلایان به اختلال شخصیت اجتنابی یا دوری گزین از مدرسه، کار و همه فعالیت های اجتماعی اجتناب می کنند و حتی  نمی توانند با کسی دوست صمیمی شوند.

نحوه‌ی ارتباط برقرار کردن با افراد دوری گزین

همان‌طور که گفته شد، ابتلا به اختلال شخصیت اجتنابی موجب ترس از عدم پذیرش می‌شود و فرد به‌همین‌دلیل به‌سختی می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. مبتلایان به این اختلال شخصیتی در برقراری دوستی با دیگران احساس تردید می‌کنند، مگر اینکه مطمئن باشند که طرف مقابل‌ دوست‌شان خواهد داشت.

چنین افرادی وقتی در رابطه‌ای قرار دارند، از بیان احساسات و مسائل خصوصی‌شان می‌ترسند و از همین‌رو در حفظ روابط نزدیک و دوستی‌های صمیمی به مشکل برمی‌خورند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین یا اجتنابی زمانی روابط اجتماعی با کسی برقرار می‌کنند که تضمین قوی از بابت پذیرش بدون انتقاد به آنها داده شود.افراد مبتلا به اختلال شخصیت دوری گزین یا اجتنابی نه خجالتی هستند و نه غیر اجتماعی و علاقه شدیدی به ارتباط برقرار کردن با دیگران دارند اما به حمایت قوی و ضمانت بی چون و چرا برای پذیرفته شدن بدون انتقاد نیاز دارند.

افراد دوری گزین در روابط عاشقانه

اگرچه به ندرت دیده شده که شخصیت های دوری گزین انسانهایی بدطینت یا خطرناک باشند، اما می توانند بسیار خسته کننده و ملال آور باشند. چنین شخصیتی به شدت تودار است، از نارضایتی دیگران نسبت به خودش واهمه دارد و همیشه در افکارش خود را فردی نالایق و بی ارزش می پندارد.

از این رو بدون دریافت اطمینان قلبی و تأیید همیشگی از سوی شما حاضر به وارد شدن در یک جمع تازه نیست و یا از آغاز کردن رابطه عاشقانه و نزدیک با شما وحشت دارد. اگر هم تن به چنین کاری دهد، این ارتباط خالی از ثبات و استحکام واقعی است و احساس شما مانند یک درمانگر و یا پدر/مادر خواهد بود و نه معشوقه ای که رابطه ای دوطرفه را آغاز کرده است. تصورش دشوار است که او قادر باشد روزی مانند یک دوست واقعی رفتار کند.

اختلالات مرتبط با اختلال شخصیت دوری گزین

اختلال شخصیت دوری گزین ممکن است با سایر اختلالات هم آیند شود از جمله اختلالاتی که معمولا همراه با اختلال شخصیت دوری گزین دیده می شود می توان به موارد زیر اشاره داشت:

-هراس یا فوبیای اجتماعی که طی آن فرد در موقعیت ها اجتماعی به شدت دچار ترس و اضطراب می شود.

-اختلال شخصیت مرزی که این افراد در حوزه ها فردی خود مانند عواطف و تفکراتشان دچار مشکل میشوند.

-اختلال شخصیت وابسته که در آن افراد در تصمیم گیری های خود به شدت به دیگران وابسته اند.

-علاوه بر اختلالات نام برده شده، فرد دوری گزین ممکن است دچار اضطراب و علائم افسردگی نیز باشد.

تشخیص و درمان اختلال شخصیت دوری گزین

تشخیص و درمان اختلال شخصیت دوری گزین بر عهده روانشناس و یا روانپزشک می باشد. بارزترین عامل برای شناسایی بررسی میزان آسیب‌های بین فردی ناشی از ارتباط نداشتن با دیگران است.

روان درمانی

درمان اصلی این اختلال از طریق روان درمانی است. درمانگر در قدم اول باید بتواند اعتماد بیمار را جلب کند و  همچنین در برابر ترس هایی که فرد از طرد شدن و مسخره شدن دارند، موضع پذیرا داشته باشد و با آغوش باز به حمایت از آن ها بپردازد. در نهایت بیمار را تشویق کند که از لاک خود بیرون آید و تصوری که از تحقیر شدن خود دارد را از بین ببرد.در روان‌درمانی ابتدا باید همدلی و ائتلاف با مراجع صورت گیرد زیرا فرد مبتلا نمی‌تواند حتی به درمانگر خود اعتماد کند بنابراین شناسایی ترس‌های مراجع و بررسی ریشه آنها گام دوم درمان است سپس لازم است با الگوهای گام به گام مهارت‌های اجتماعی به فرد آموزش داده شود و تمریناتی را خارج از جلسه درمان انجام دهد.

دارو درمانی

با توجه به اختلالات هم آیند اختلال  شخصیت دوری گزین، ممکن است تجویز دارو نیز لازم باشد.

گروه درمانی

گروه درمانی یکی از روش های درمانی موثر برای درمان اختلال شخصیت دوری گزین یا اجتنابی می باشد. که طی آن‌ بیماران می فهمند که حساسیت بیش از اندازه او، چه تاثیراتی بر خود و اطرافیان دارد.

رفتاردرمانی

جرأت آموزی و تقویت مهارت سخنوری از اشکال رفتاردرمانی است که به فرد می آموزد که نیازهای خود را بیان کند و از آنها خجالت نکشد و اعتماد به نفس خود را ارتقا دهد.

• استفاده از روان‌درمانی، دارودرمانی و رفتار درمانی به صورت توام قطعا موثرتر واقع خواهد شد.