همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

ترد شدگی افراد معتاداز جامعه

نتیجه تصویری برای طردشدگی افراد معتاد از جامعه

بیماری خانوادگی

بـهایی کــه خــانواده یک معتاد باید بپردازند، بسـیار ویرانگر است. اگر یکی از اعــضاء خـــانــواده در ایـــن زمینه مشکل داشته باشد، همه اعضای خانواده تحت تاثیر قرار میگیرند. این مسئله یک مشکل خانوادگی محسوب می شود چون بـر استــحکام، ثـــبــات، وحدت و سلامت فکری و جسـمی خانواده تاثیر میگذارد. بچه ها به خصوص بیشتر تحت تاثیر این مشکل قرار می گیرند.

مطمئناً کسی یک شبه از یک فرد عادی به یک معتاد تبدیل نمی شود. این روند مراحل مختلفی دارد. به همراه این پیشرفت اندوهناک، فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که باعث آزار اعضای خانواده می شود. این مراحل و فاکتورها عبارتند از:

انکار

اعتیاد “بیماری انکار” نامیده می شود، هم برای خود فرد و هم برای خانواده اش. مسائل غیرعادی تبدیل به مسائل عادی می شوند. مشکل معمولاً آنقدر بزرگ است که خانواده یاد می گیرند وانمود کنند که اتفاقی نیفتاده است و طوری رفتار می کنند که انگار هیچ مشکلی متوجه هیچیک از اعضاء خانواده نیست. اعضای خانواده معمولاً در برخورد با اعتیاد یکی از اعضاء وانمود می کنند که، “مشکل آنقدرها هم بزرگ نیست.”

کار

اعضاء خانواده کاملاً جذب رفتار، اخلاق و فعالیت های فرد معتاد می شوند به طوری که دنیایشان فقط حول او می چرخد. این مسئله تا حدی پیش می رود که آنها کار و مسئولیت های سابق خود را کاملاً فراموش می کنند.

ترس

به خاطر رفتارهای غیر قابل پیش بینی و دمدمی مزاجانه ی فرد معتاد، زندگی خانوادگی مملو از اضطراب و ترس می شود. هیچ کس نمی داند بعداً چه اتفاقی خواهد افتاد اما بنا بر تجربه ای که دارند همه انتظار روی دادن مشکلی دیگر را میکشند. و همین مسئله باعث ایجاد استرس، فشار، و ترس در خانواده ی فرد معتاد می شود.

دروغگویی

اعضای خانواده معمولاً سعی دارند این مشکل را که برای یکی از اعضاء اتفاق افتاده است، از بقیه مخفی کنند. آنها به بچه ها، فامیل و آشنایان، همسایه ها، طلبکارها، کارفرماها و حتی خودشان دروغ می گویند.

تقصیر و گناه

اعضای خانواده سعی می کنند هرکدام خود را به نحوی برای اعتیاد آن فرد مقصر و گناهکار بدانند و بهانه های مختلفی بیاورند. آنها تصور می کنند که اگر فلان کار را میکردند یا فلان کار را نمی کردند، اعتیاد او متوقف می شد یا اصلاً ایجاد نمی شد.

تنهایی

گفتگوها و روابط خانوادگی عمیقاً تحت تاثیر قرار می گیرد. اعضای خانواده دیگر قادر نخواهند بود مثل سابق با هم حرف بزنند، به هم محبت کنند و … آنها سریعاً یاد میگیرند که، “اعتماد نکن، حرف نزن، احساس نداشته باش”. حتی دیگر نمی توانند درمورد مشکل ایجاد شده با هم گفتگو کنند.

انتقال وظایف

سایر اعضای خانواده مجبور هستند که وظایف و مسئولیت های فرد معتاد را به عهده گیرند، مسئولیت هایی مثل، نقش پدری یا مادری، تعهدات مالی، و کارهای خانه داری. در خانواده هایی که یکی از پدر یا مادر معتاد هستند، فرزند بزرگ خانواده معمولاً جور ان فرد معتاد را می کشد.

مشکلات جنسی

روابط جنسی به طور کلی در خانواده درهم شکسته می شود. والدین دیگر حتی قادر به صحبت و گفتگو باهم نیستند چه برسد به اینکه باهم هم بستر شوند. بچه ها هم دیگر الگویی برای شکل دادن به روابط جنسی آینده خود ندارند.

عدم شرکت در مراسمات

خانواده دیگر از قبول دعوت های فامیل و آشنایان را برای مهمانی ها و سایر مراسم های اجتماعی طفره می روند. آنها از این می ترسند که فرد معتاد خانواده باز با رفتارهایش برایشان مشکل آفرینی کند.

تغییر عشق

اعضای خانواده کم کم از کسی که قبلاً بسیار دوستش می داشتند، متنفر شوند تغییرات شگرفی در احساسات خانواده پدید می آید که به خصوص برای بچه ها توام با احساس گناه خواهد بود.

خشم درونی

اعضای خانواده سعی می کنند این مشکل غیر قابل کنترل  (اعتیاد آن عضو خانواده) را کنترل کنند. اما متاسفانه شکست می خورند و به خاط این شکست از خودشان و دیگران خشمگین می شوند.

ناامیدی و خلاء معنوی

خشم، آسیب، و شکست های متوالی طی این مدت باعث از بین بردن هرگونه امید، ایمان، و وحدت شده است. اعتیاد نیز مثل هر بیماری کشنده ی دیگر، همه ی جنبه های زندگی را نابود می کند.

میل به مجازات

اعضای خانواده تمایل زیادی برای مجازات کردن فرد معتاد پیدا می کنند. آنها او را برای اینکه باعث آسیب رسیدن به آنها شده است، مقصر  و گناهکار می دانند. معمولاً افراد آسیب دیده خود شروع به آسیب رساندن به دیگران می کنند.

حس تاسف فردی

همسران، والدین، و بچه های فرد معتاد، معمولاً برای خود احساس غم و اندوه میکنند. اعضای خانواده معمولاً به طور نادرستی تبدیل به “مادر”، “فدایی” یا “مدیر خانواده” میشوند. آنها احساس مسئولیت کامل کرده و برای خود متاسفند.

بی اعتمادی همه گیر

سالهای متمادی شکسته شدن عهدها و بر هم پاشیده شدن رویاها و آرزوها، باعث ایجاد بی اعتمادی عمیقی برای خود و نسبت به دیگران خواهد شد. معمولاً همه ی آن چیزهایی که تصور می شد برای ترک اعتیاد فرد موثر باشد (مثل ماشین جدید، کار جدید، خانه جدید، و …) شکست خورد.

ناراحتی در برابر تغییر

وقتی اعضای خانواده یاد می گیرند که چطور دربرابر این اعتیاد مقاومت کنند و راه زندگی کردن خود را ادامه دهند، معمولاً قبول نمی کنند که خودشان هم در طی این مشکل تاثیر گرفته اند و باید برای خود و بچه ها کمک بگیرند.

آموزش

اعضای خانواده باید حقیقت این بیماری، تاثیر آن بر روی خودِ فرد معتاد، و تاثیر آن بر روی خانواده را درک کنند. برای آگاهی یافتن درمورد این مسائل تنها راه حل گروه های پشتیبان است که در هر اجتماعی مشغول به فعالیت هستند.

اختلالات ناشی ازمصرف مواد مخدر

نتیجه تصویری برای اختلالات ناشی از مصرف مواد مخدر

بی شک نقش خانواده به عنوان واحد اصلی و عنصر تأثیرگذار بر روابط، رفتارها و خصوصیات ذاتی و اکتسابی اعضا، واضح و غیرقابل تردید است. تأثیرگذاری و تأثیرپذیری افراد این نهاد کوچک اجتماعی از یکدیگر، باعث شده خانواده همواره عنصر اصلی مطالعات و پژوهش‌های اجتماعی قرار گیرد و تأثیر آن بر موفقیت‌ها یا آسیب‌های فردی و اجتماعی در موضوعات مختلف سنجیده شود. خانواده سالم بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی و بالندگی اعضای خود فراهم می‌کند و در حفظ و ارتقای سلامت جسمی و روانی آنها تأثیر فراوان و غیرقابل انکاری دارد. در مقابل، خانواده ناسالم زمینه را برای ایجاد اختلاف در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی فراهم کرده و افراد را به سمت بزهکاری سوق می‌دهد.

از موضوعات قابل تحقیق در مطالعات خانوادگی، بحث نقش خانواده در بروز و پیشگیری از اعتیاد اعضای خود است و با توجه به این حقیقت که درمان اعتیاد امری دشوار و پرهزینه می‌باشد و احتمال بازگشت فرد معتاد به سمت مصرف مواد مخدر در اغلب موارد وجود دارد، پیشگیری از این بلای خانمان سوز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. 

به طور کلی، عواملی را که باعث بروز اعتیاد می‌شوند، می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد:

۱– محیط فرهنگی- اجتماعی؛ 

۲- عوامل بین شخصی ( خانواده، مدرسه و همسالان )؛

۳- متغیرهای روانی- رفتاری ( شخصیت، برخوردها و فعالیت‌ها )؛

۴- تأثیرات بیولوژیک

البته باید توجه داشت که نمی‌توان یک عامل را به طور خاص و جداگانه عامل بروز اعتیاد دانست، بلکه اغلب مجموعه‌ای از عوامل، انگیزه‌های کشش فرد به سمت مواد مخدر هستند که به تفصیل می‌توان عوامل زیر را برشمرد:

۱-عوامل فردی

( عقب ماندگی‌ها و محرومیت ها، بوالهوسی، کنجکاوی فرد در خصوص مواد مخدر، بیکاری، باورهای مثبت در مورد سوء مصرف مواد، بی سوادی و بی اطلاعی از تأثیر و عواقب مواد مخدر و … )،

۲- عوامل سیاسی- اجتماعی

( در دسترس بودن مواد مخدر، فقر، مهاجرت ها، تنهایی، زورگویی و نابرابری در اجتماع، سیاست‌های مستعمران در کشورهای عقب مانده و … )،

۳- عوامل خانوادگی

( اختلافات خانوادگی، طلاق، زندگی نوجوانان با نامادری و یا ناپدری، از بین رفتن احترام و ارزش‌های خانوادگی، سخت گیری‌ها و تنبیه بدنی، ملامت‌ها و سرزنش‌های زیاد و مداوم، منحرف بودن پدر و مادر از اصول اخلاقی، انحراف خواهرها یا برادرها، اعتیاد یکی از اعضای خانواده، بی سوادی و نادانی والدین، فقدان احساس مسئولیت پدر و مادر، تربیت غلط کودک، کمبود محبت در دوران کودکی و … ) 

۴- سایر عوامل

( روابط و دوستی‌های خطرناک با افراد معتاد، بیماری‌های مزمن و لاعلاج، نقص عضو، بیماری‌های روانی و شخصیتی و یا تأثیر ژن در بروز اعتیاد ) عوامل نام برد.

بسیاری از محققان در این زمینه بر این باورند که تیپ شخصیتی فرد نیز در معتاد شدن وی مؤثر است؛ به طوری که شخصیت‌های خودشیفته، پرخاشگر و ضد اجتماعی، مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند، چرا که مواد مخدر نیازهای روانی ایشان را کاملاً برطرف می‌کند. هم چنین افراد با شخصیت افسرده، زودرنج و احساساتی نیز کاملاً مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند.با این همه، نقش خانواده و عوامل خانوادگی را همواره می‌توان پررنگ ترین و مهم ترین عامل در گرایش یا عدم گرایش به مواد مخدر دانست. 

در خصوص آسیب شناسی خانوادگی اعتیاد می‌توان به اعتیاد پدر، اعتیاد مادر و اعتیاد فرزندان و تأثیر آن بر سایر اعضای خانواده به طور جداگانه پرداخت:

  • ۱- اعتیاد پدر و نقش آن بر سایر اعضای خانواده

بی شک نقش بنیادین پدر در تحکیم پایه‌های خانواده غیرقابل تردید است. پدر به عنوان سرپرست و رئیس خانواده، برای فرزندان به عنوان الگو شناخته می‌شود. فرزندان با توجه به رفتارهای پدر، مسئولیت پذیری، اجتماعی بودن، چگونگی ارتباطات خانوادگی، مدیریت در مسائل مختلف اقتصادی، خانوادگی و اجتماعی را می‌آموزند و پس از تشکیل خانواده به همان شیوه سعی در اداره ی امورشان خواهند داشت. بنابراین یک خانواده ی سالم باید دارای اعضای سالم و روابطی سالم میان این اعضا باشد و هرگونه مشکل و اختلالی در این زمینه می‌تواند بستری برای انحرافات روحی و جسمی فرزندان و سایر اعضای خانواده شود.

بی شک علل و عوامل بسیاری در سلامت و عدم سلامت یک خانواده مؤثر هستند و اعتیاد یکی از مخرب ترین عوامل فروپاشی خانواده‌ها است. اعتیاد پدر خانواده به عنوان تکیه گاه مادر و فرزندان، سلامت جسمی و روانی ایشان را به شدت تهدید می‌کند. آمارها نشان می‌دهند، در خانواد‌هایی که پدر خانواده معتاد است، احتمال آلودگی فرزندان و حتی مادر خانواده به مواد مخدر بسیار بالاتر از خانواده‌هایی است که پدر معتاد نمی‌باشد. علاوه بر این اعتیاد پدر موجب بروز بیماری‌های روانی در مادر و فرزندان شده و سلامت روانی خانواده را به شدت تهدید می‌کند. در پژوهشی در خصوص بررسی ویژگی‌های روانی و اجتماعی همسران افراد معتاد، افسردگی، اضطراب، تمایل به خودکشی، بی خوابی، درگیری‌های شدید عاطفی، جستجوی حمایت اجتماعی، نارسایی عملکرد اجتماعی و … از جمله آسیب‌هایی که مادر خانواده را تهدید می‌کند، شمرده شده است 

از آنجا که مصرف کنندگان مواد مخدر اغلب رفتارهای ناسازگارانه و نامتناسبی مانند دروغگویی، دزدی، بی توجهی، پرخاشگری، خشونت، عدم مسئولیت پذیری و … از خود بروز می‌دهند، موجب اختلال در ارتباطات خانوادگی و اجتماعی شده و نوعی بی اعتمادی در اطرافیان خود ایجاد می‌کنند. بنابراین در چنین خانواده‌ای معمولاً فرد معتاد توسط سایر اعضا طرد می‌شود و به عنوان یک عضو بی کفایت همواره موجب سرافکندگی سایرین است. البته این امر در خصوص پدر خانواده مانع از تأثیرپذیری همسر و کودکان از رفتارهای وی نمی‌شود؛ به طوری که همان طور که ذکر شد، یکی از عوامل مهم اعتیاد در میان اعضای خانواده، اعتیاد پدر است.

علاوه بر عوامل مختلفی که در ابتدای مقاله در خصوص گرایش به اعتیاد ذکر شد، می‌توان به علل زیر به عنوان عوامل گرایش پدر خانواده به اعتیاد اشاره کرد:

– مواجه شدن با مشکلات خانوادگی در اوایل زندگی؛

– بیکاری و مشکلات اقتصادی؛

– ازدواج اجباری و عدم واقع بینی در زمینه ماهیت ازدواج؛

– مشکلات روانی؛

– داغ دیدگی‌ها و … 

البته باید توجه داشت که مشکلات اقتصادی و خانوادگی مختص یک قشر یا خانواده نیست، اگرچه باتوجه به میزان درآمد و سطح فرهنگی و اجتماعی خانواده، مقابله با این قبیل مشکلات در افراد مختلف متفاوت است اما تربیت صحیح خانوادگی و تقویت اعتقادات مذهبی و اخلاقی در خانواده سبب می‌شود فرد در بحران‌هایی که پیش رو دارد، بیشتر به حل مشکل بیندیشد تا به راهی برای فرار از مشغولیت ذهنی خود.

آموزش‌های قبل از ازدواج در ارتباط با ازدواج و مسئولیت‌های آن، به طور وسیع و جدی می‌تواند ذهنیت روشنی به افرادی که تصمیم به تشکیل خانواده می‌گیرند، بدهد. هم چنین آشنایی با مضرات مواد مخدر و آگاهی در خصوص آن، به پیشگیری از اعتیادهایی که از روی جهالت و سطح پایین سواد و یا فرهنگ خانواده است، کمک می‌کند.

تمرکز و دقت در تربیت پسران خانواده به عنوان پدر آینده نیز می‌تواند در سلامت خانوادگی نقش بسزایی ایفا کند، زیرا همان طور که آمارها نشان می‌دهد، درصد معتادان مرد نسبت به زنان بسیار بیشتر و تمایل جنس مذکر به مواد مخدر و اعتیاد بیش از جنس مؤنث است شاید بتوان یکی از عوامل این امر را علاوه بر تفاوت‌های جنسیتی که بین زنان و مردان وجود دارد، نوع نگاه خانواده‌ها به فرزند پسر به عنوان جنس برتر و عدم توجه کافی در تربیت وی دانست. به طوری که در بسیاری از خانواده‌ها مشاهده می‌شود: والدین دغدغه ی بسیاری برای تربیت صحیح دختر دارند اما پسر را آزادانه به حال خود می‌گذارند و کنترل صحیحی بر روابط و رفتارهای فردی و اجتماعی او ندارند. این اعتماد کاذب، علاوه بر تصویر ذهنی غلطی که به مردان آینده در خصوص برتری شان بر جنس مؤنث می‌دهد، باعث می‌شود به راحتی هر چیز را تجربه کنند و حدود اخلاقی و اجتماعی کمتری برای خویش قائل باشند. بنابراین می‌توان توجه و تمرکز والدین بر تربیت صحیح فرزندان به عنوان پدران و مادران آینده را یکی از مهم ترین عوامل پیشگیری از بروز اختلالات و مشکلات جسمی و روانی از جمله اعتیاد در آنان دانست.

  • ۲- اعتیاد مادر و نقش آن بر سایر اعضای خانواده

علاوه بر علل و عواملی که در ابتدای بحث به عنوان زمینه‌های کشش افراد به سوی مواد مخدر ذکر شد، عوامل دیگری را برای اعتیاد زنان در خانواده می‌توان برشمرد. از آنجا که جنس زن از لحاظ روحی و عاطفی بسیار حساس تر از مرد است، در تقابل با مشکلات و معضلات خانوادگی از آسیب پذیری بیشتری برخوردار است. حال با توجه به این مطالب می‌توان بیشترین علل گرایش فردی زنان به اعتیاد را در موارد زیر خلاصه کرد.

۲-۱- اعتیاد همسر

شوهران معتاد یکی از مهم ترین عوامل اعتیاد زنان به حساب می‌آیند. بسیاری از مردان برای آنکه در موقع استعمال مواد مخدر مصاحبی داشته باشند و از سرزنش و انتقاد همسر خود بکاهند و در موقع تنگدستی و عدم تمکن مالی برای تهیه مواد مخدر از او سوء استفاده کنند، همسر خود را نیز معتاد می‌کنند. آنها حتی ممکن است از فرزندان خود سوء استفاده کنند و آنها را به کارهایی مثل توزیع مواد مخدر، گدایی، دستفروشی و حتی خودفروشی مجبور می‌سازند.

۲-۲- نارضایتی از زندگی زناشویی

زنانی که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند و احساس می‌کنند راهی برای بازگشت ندارند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد قرار می‌گیرند. به طور نمونه، دختری که پدرش برای رهایی از مخارج زندگی او را در سنین پایین مجبور به ازدواج با فردی می‌کند که از نظر سنی تفاوت زیادی با او دارد و شغل و تحصیلات مناسبی ندارد، در این صورت تنفر بیش از اندازه از شوهر، او را وادار می‌کند که به جای دل بستن به زندگی و انجام نقش‌های خویش و اظهار عشق و علاقه به شوهر، جذب گروه‌های منحرف و معتاد شود و به انگیزه‌های مختلفی از جمله تقلیل ناراحتی‌های روحی و روانی، رهایی از فشار زندگی و جبران نارضایتی از ارتباط جنسی با شوهر، به سوی کسب لذت‌های جایگزین نظیر مصرف مواد مخدر کشیده شود. هم چنین زنانی که در زندگی قبلی و فعلی خود مورد بدرفتاری و خشونت همسر قرار گرفته اند، ممکن است برای غلبه بر درد، اضطراب و ترس ناشی از آن به سمت مواد مخدر رو آورند.

۲-۳- از هم گسیختگی خانواده

طلاق و جدایی به عنوان آسیبی اجتماعی، آثار روانی نامطلوبی بر روی زوجین و فرزندانشان می‌گذارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تعداد قابل توجهی از زنان بعد از طلاق نسبت به آینده ناامید بوده و احساس اضطراب، دلتنگی و اندوه می‌کنند. در اغلب خانواده‌های طلاق، فرزندان به ویژه دختران، از منزل و مدرسه فرار می‌کنند و ضمن جذب باندهای انحراف، به ارتکاب جرائم مختلف از جمله اعتیاد روی می‌آورند. طلاق و جدایی از همسر هم چنین اثرات سوء و ناگواری بر زوجین، به ویژه زن بر جای می‌گذارد؛ به حدی که زن مطلقه برای رفع مشکلات روحی ناشی از طلاق به اعتیاد گرایش پیدا می‌کنداعتیاد مادر خانواده به مواد مخدر، علاوه بر آسیب‌های جسمی و روانی که برای خود مادر در پی دارد، موجب تزلزل نظام خانوادگی و عدم انجام وظایف مادری و همسری از سوی او می‌شود. اغلب فرد معتاد بی عاطفه، خودخواه و دارای شخصیت نامتعادل و ناموزون است. این خصوصیات برای یک زن که نقش مادر در خانواده را برعهده دارد سازگار نیست. زن معتاد به خاطر وابستگی که به مواد مخدر پیدا می‌کند، اولویت هایش تغییر یافته و به جای توجه به تربیت فرزندان و تحکیم نظام و چهارچوب خانواده، هر لحظه به تهیه مواد مخدر و مصرف آن می‌اندیشد و دیگر جایی برای تدبیر امور خانواده و سامان دهی به آن به عنوان مدیر داخلی خانه باقی نمی‌گذارد.

هم چنین اعتیاد به مواد مخدر در زنان زمینه ارتکاب بسیاری از انحرافات را فراهم می‌سازد، زیرا فرد معتاد برای به دست آوردن مواد مورد نیاز حاضر است هر قیمتی را پرداخت کند. او نسبت به قوانین اجتماعی و دستورات دینی بی تفاوت است و مسلماً نمی‌تواند فرزندان قانونمند و با اخلاق تربیت نماید. پس به طور کلی می‌توان گفت: فساد مادر، تأثیر مستقیم بر فساد خانواده و تزلزل نظام این واحد اجتماعی دارد.

به طور کلی، ابتلا به بیماری‌های روانی، جسمی و جنسی را می‌توان از پیامدهای فردی اعتیاد زنان دانست و از پیامدهای خانوادگی این ابتلا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۲-۳-۱- طرد خانواده

زنان معتاد علاوه بر از دست دادن اعتبار و منزلت اجتماعی خود، از لحاظ عرف جامعه مورد قبول نیستند و طرد می‌شوند. این طرد هم چنین از سوی خانواده فرد معتاد نیز صورت می‌گیرد. به جهت آنکه اعتیاد زنان اغلب نشانه ی فروغلطیدن آنان در انواع رفتارهای ضد اخلاقی است، روابط عاطفی و انواع حمایت‌های خانوادگی آنان قطع می‌شود و این مسئله آغاز مشکلات جدیدتر و خطرناک تری است.

۲-۳-۲- عدم ایفای نقش مادری

تردیدی نیست که اعتیاد مادر موجب عدم انجام وظایف مادری می‌شود. فرزندان یک مادر معتاد از ابراز احساسات و عواطف مادری محروم بوده و مسلماً به فکر رفع نیازهای عاطفی و روانی خود در بیرون خانواده می‌شوند. هم چنین به جهت ارتباط مستمر مادر با فرزندان، میزان اثرگذاری او بر افکار، اخلاق و رفتار فرزندان بیش از پدر است. بنابراین تأثیرات منفی اعتیاد مادر بر فرزندان مضاعف است.

۲-۳-۳- فروپاشی خانواده

احساس مسئولیت زن معتاد نسبت به اعضای خانواده خود بسیار پایین است. ارتباط عاطفی او با اعضای خانواده بسیار سطحی و زودگذر است و در آلام آنها همدردی نمی‌کند. همیشه نیازهای خود را بر خواست دیگران مقدم می‌کند و وظایف و نقش خود را در خانواده انجام نمی‌دهد. چنین رویه‌ای در نهایت منجر به درخواست طلاق از سوی مرد می‌شود. تحقیقات نشان می‌دهد: تأثیر اعتیاد مادر در فروپاشی خانواده و قربانی شدن کودکان به مراتب از اعتیاد پدر بیشتر است، زیرا با اعتیاد مادر، به عنوان رکن اصلی خانواده، نظم و انضباط خانواده برهم می‌خورد.

۲-۳-۴- ایجاد نسل معتاد

از جمله امیال و آرزوهای هر خانواده، داشتن فرزند سالم و تندرست است. از این رو، والدین تمام توان خود را برای دسترسی به این مطلوب به کار می‌گیرند. اما مادر معتاد در دوران بارداری، فرزندش را معتاد می‌کند. یافته‌های تحقیقاتی حاکی از آن است که به احتمال زیاد، نوزادان زنان معتاد از نظر فیزیکی غیرعادی بوده و دچار محرومیت می‌شوند.

۲-۳-۵- عدم نظارت صحیح بر رفتار فرزندان

یکی از آثار مخرب اعتیاد از میان رفتن نظم، انضباط و کنترل رفتار اعضای خانواده است. والدین معتاد به جای اینکه افکار، اخلاق و رفتار فرزندان را کنترل کنند، اعمال و روابط آنها توسط سایر اعضای خانواده کنترل و حتی از سوی فرزندان شماتت می‌شوند. در این شرایط، فرزندان از آزادی بیشتری برخوردار بوده و در مقابل رفتارهای مختلف خود پاسخگو نیستند. فرزندان این خانواده‌ها زمینه انحرافات بیشتری را دارند، اغلب بدون اطلاع و رضایت والدین به هر شهری که بخواهند مسافرت می‌کنند، هر گروهی را برای دوستی برمی گزینند و از هر راهی که بخواهند درآمد کسب کرده و هر طور که بخواهند خرج می‌کنند. بررسی‌ها نشان داده است: فرزندان این قبیل خانواده‌ها اغلب ترک تحصیل کرده یا دچار افت تحصیلی می‌شوند.

۲-۳-۶- ارائه الگوی نامناسب رفتاری

در خانواده‌هایی که مادر معتاد است، هنجارهای موجود در جامعه پرورش نمی‌یابند، زیرا فرزندان الگوی مناسب رفتاری ندارند. در چنین خانواده‌هایی احترام متقابل بین افراد، جای خود را به نزاع و درگیری می‌دهد. بنابراین فرزندان حاضر به پذیرش سخنان و نصایح مادر نیستند و رفتارهای خود را بر اساس خواسته خود تنظیم می‌کنند. روابط عاطفی و روانی مادر با فرزندان به دلیل اعتیاد آسیب می‌بیند و مصرف مواد مخدر برای وی اولویت می‌یابد، همین امر فرزندان را نیز به سوی اعتیاد، بزهکاری و رفتار ضد اجتماعی می‌کشاند.

۲-۳-۷- کاهش روابط فامیلی

اعتیاد والدین، به خصوص مادر خانواده، علاوه بر اینکه بر روابط داخلی خانواده اثر می‌گذارد، موجب ایجاد تفاوت در برخوردها و روابط فامیلی می‌شود. بی شک بستگان و آشنایان رفت و آمد با این خانواده را موجب سرافکندگی خویش می‌دانند و حتی ارتباط با آنها را برای سلامت خانواده خود مضر می‌انگارند. بنابراین شکی نیست که کاهش ارتباط وابستگان و فامیل و عدم حمایت‌های آنان می‌تواند از لحاظ روحی و اجتماعی آسیب‌های جدی بر پیکره خانواده وارد کند 

۳- اعتیاد فرزندان در خانواده و نقش آن بر سایر اعضای خانواده

فرزندان ثمره ی زندگی مشترک پدر و مادر و گرمابخش کانون خانواده هستند. پس از تولد اولین فرزند در خانواده، بیشتر تمرکز پدر و مادر بر رفع نیازها و خواسته‌های او قرار می‌گیرد و تمام تلاش آنها بر این امر استوار است که در حد توان فرزندانی سالم و خوب تربیت کنند.

شکل گیری شخصیت کودکان، ارتباط مستقیم با رفتارها و اعمال والدینشان دارد و این امر شاکله ی شخصیتی آنان تا بزرگسالی را بنا می‌نهد. رفتارهای غلط والدین در خانواده می‌تواند صدمات جبران ناپذیری بر شخصیت فردی و اجتماعی کودک وارد آورد.migna.ir بنابراین وظیفه ی هر پدر و مادری است تا با مطالعه، هم فکری و مشاوره، بهترین راهکارهای تربیتی را به دست آورند و با تمام توان در تربیت صحیح فرزندان کوشا باشند.

رفتارهای ناصحیح والدین گاهی موجب به وجود آمدن ناهنجاری‌های روحی و روانی در کودکان شده و آنها را به پناهگاهی دیگر غیر از خانواده سوق می‌دهد. این پناهگاه ممکن است دوستان و همسالان، معلم و یا افراد دیگری در فامیل باشند؛ اگرچه در برخی موارد این افراد در بهبود خلأهای شخصیت فرد تأثیر دارند، اما نباید از خطرات دوستی و همنشینی با افراد نالایق غافل بود.

کودکانی که از وضعیت مناسبی در خانواده برخوردار نیستند و محیط امن و محبت آمیزی را در خانه تجربه نمی‌کنند، بسیار سریع تر به انحرافات اخلاقی و اجتماعی دچار می‌شوند. آمار اعتیاد در میان نوجوانان و جوانانی که از محیط خانوادگی مناسبی برخوردار نیستند، بسیار بالا است. از همین رو محققان، خانواده درمانی را یکی از روش‌های مؤثر در پیشگیری و ترک اعتیاد برمی شمارند. نتایج تحقیقی از شصت نفر از مصرف کنندگان مواد ( تریاک، شیره و هروئین ) که جهت درمان به مراکز مشاوره و بیمارستان مراجعه کرده بودند و مورد مصاحبه ی بالینی قرار گرفتند مؤید این مطلب است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج تحقیقات، وجود مشکلات زیر را در سیستم‌های خانواده‌های آنها نشان داد

زمینه‌های خانوادگی مؤثر در سوء مصرف مواد مخدر

مشکلات اقتصادی %۹۰

روابط سرد عاطفی%۸۹

آشفتگی‌های عاطفی و خانوادگی%۸۰

مصرف مواد مخدر توسط والدین%۶۳

بی توجهی والدین%۶۰

نداشتن سرپرست مناسب%۴۰

رفتارهای اقتدارآمیز و خصمانه%۴۰

طلاق والدین%۳۰

بنابراین، با توجه به تحقیقات متعددی که در مورد نقش خانواده در پیشگیری از مصرف مواد مخدر انجام شده و هم چنین نتایج پژوهش بالا، به نظر می‌رسد: خانواده درمانی می‌تواند به عنوان یک شیوه ی مؤثر و مفید در پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.

بنابراین گرایش به مواد مخدر علل و زمینه‌های بسیاری دارد که در مورد نوجوانان و جوانان باید عمده دلایل آن را در خانواده هایشان جستجو کرد. بسیاری از خانواده‌ها با آموزش درست و کارآمد، توجه و محبت به فرزندان، ایجاد محیطی توأم با آرامش، تأمین امنیت، تربیت صحیح، رفتارهای منطقی و … اعضای خود را از خطر ابتلا به اعتیاد ایمن می‌دارند. اما خانواده‌های متشنج و ناآرام، خانواده‌هایی که والدین متعصب و بدون انعطاف و یا بی خیال و معتاد دارند، اصطلاحاً خانواده‌های معتادپرور نامیده می‌شوند. هم چنین خشونت در خانواده، کشمکش‌های مداوم میان والدین، مشکلات خاص تحصیلی یا شغلی، طلاق و جدایی، فقر مادی خانواده، نبود آگاهی و آموزش لازم، بیکاری و … نیز بر این امر دامن می‌زنند. در زیر به برخی از عوامل زمینه ساز اعتیاد جوانان در خانواده می‌پردازیم.

  • ۳-۱- خانواده‌های متشنج و ناآرام

جو حاکم بر این گونه خانواده‌ها آکنده از تشویش و عدم اعتماد است و اعضای خانواده همواره با هم اختلاف داشته و درک متقابلی از هم ندارند. این خانواده‌ها از ایجاد روابط سالم و بدون تنش ناتوانند و در آنها به تربیت و رشد شخصیتی فرزندان کمتر بها داده می‌شود و افراد آن نسبت به یکدیگر انواع توهین‌ها را روا می‌دارند. این قبیل خانواده‌ها محیطی ناامن و غیرجذاب برای کودکان هستند و خطر سوق فرزندان آنها به سوی اعتیاد و انواع دیگر بزهکاری فراوان است.

  • ۳-۲- خانواده‌هایی که والدین متعصب و ایرادگیر دارند

خانواده‌هایی که با والدین متعصب و ایرادگیر، که حق تصمیم گیری به فرزندان را نمی‌دهند و آزادی‌های فردی آنها را سلب می‌کنند نیز در افزایش اعتیاد فرزندان مؤثر هستند. هم چنین خانواده‌ها با مقایسه‌های بی مورد، پس از هر شکست، تنبیه کردن، اهمیت ندادن به شخصیت و شعور فرد، جدی نگرفتن فرد و سلب مسئولیت از او، فرد را به ورطه ی ضعف و افسردگی می‌کشانند و راه را برای بروز انواع بزه خاصه اعتیاد بازتر می‌کنند.

  • ۳-۳- خشونت در خانواده

خشونت علیه همسر و فرزندان در خانواده موجب ایجاد تنش و ناآرامی، احساس عدم امنیت در خانواده (که به طور طبیعی باید مکانی برای تأمین بیشترین امنیت برای فرد باشد)، استرس مداوم و ترس از والدین، پناه بردن هر یک از اعضای خانواده به تنهایی، از میان رفتن رابطه ی سالم میان اعضای خانواده، بی حوصلگی و عدم تمایل برای برقراری رابطه میان اعضا و در نتیجه، افسردگی ناشی از این عوامل می‌شود.

  • ۳-۴- طلاق و جدایی والدین

از پژوهش‌های علمی و عینی جامعه سنجی خانواده‌های نابسامان چنین برمی آید که کانون‌های نابسامان خانوادگی که افراد بزهکار را تحویل جامعه می‌دهند، دو خصیصه اصلی دارند:

۱- از هم پاشیدگی کانون خانواده بر اثر طلاق یا مرگ یکی از والدین؛

۲- عدم مراقبت از فرزندان و عدم نظارت صحیح، به دلیل غیبت والدین.

این مسئله که طلاق یکی از عوامل محوری و اصلی بزهکاری کودکان و نوجوانان است، امری غیرقابل انکار است. بر این اساس، از عوامل بسیار مهم در اعتیاد فرد، جدایی والدین از یکدیگر است، زیرا پس از جدایی، کودک پناهگاه و تکیه گاه خود را از دست می‌دهد و تنها و افسرده می‌شود. هم چنین نظارت و کنترلی که باید از سوی والدین او صورت بگیرد کاهش می‌یابد و فرایند آموزش و آگاهی دادن به شخص نیز مختل می‌شود ( چترایی، ۱۳۸۷: ۴۸-۴۱ ).

  • ۳-۵- فقر مادی/ رفاه اقتصادی خانواده

فقر اقتصادی خانواده‌ها نیز از دلایل بسیار مهم اعتیاد است. هرچند نمی‌توان بین فقر مادی و اعتیاد رابطه ی مستقیمی در نظر گرفت، اما همین مسئله در گروه عمده‌ای از معتادان باعث گرایش به مصرف مواد مخدر سوق می‌شود. از آنجایی که فقر اقتصادی مشکلات متعددی به دنبال دارد و فشار بسیار زیادی بر فرد تحمیل می‌کند، باعث روی آوردن افراد به سمت مصرف مواد مخدر می‌شود. البته گفتنی است که در مواردی رفاه اقتصادی خانواده نیز خود عامل اعتیاد است.

در واقع باید دانست علاوه بر متغیرهای محروم ساز خانوادگی، متغیرهای برخوردارساز خانوادگی نیز در گرایش جوانان به سوی اعتیاد و وابستگی به مواد مخدر مؤثر هستند. از جمله ی این متغیرهای برخوردارساز می‌توان به موقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی برتر خانوادگی اشاره کرد و موقعیت‌های اجتماعی خانواده، بازخوردها، تأییدات و انتظارات خانوادگی ( و اجتماعی )، اعتماد به نفس کاذب در کودک تقویت می‌شود. گمانی که در چنین خانواده‌هایی معمولاً مجال آزمایش نمی‌یابد و در آزمون‌های واقعی، زندگی فرد را با شکست و ناکامی مواجه می‌کند. پناه بردن به مواد مخدر برای چنین فردی دست آویزی است برای فرار از مشکلات واقعی زندگی و بازگشت به وضعیت آزاد پیشین 

  • ۳-۶- کم سوادی، نبود آگاهی و آموزش لازم

از میان عوامل خانوادگی اعتیاد جوانان، نباید از نقش آگاهی و سواد غافل شد. افرادی که از آگاهی و سواد کمتری برخوردار هستند آسیب پذیرترند. در واقع، اشخاصی که از پیامدهای منفی مواد مخدر آگاهی دارند، در مقایسه با اشخاصی که چنین اطلاعاتی ندارند، کمتر احتمال خطر اعتیاد برایشان متصور است. در نتیجه، خانواده‌ها باید نقش خود را به عنوان یک مرکز اطلاعاتی و آموزشی به درستی ایفا کنند.

در پژوهشی که به بررسی رابطه بین میزان آگاهی از مواد مخدر و اعتیاد با نوع نگرش نسبت به آن در دانش آموزان مقطع متوسطه استان بوشهر صورت گرفت، نتایج نشان داد که بین سطح آگاهی و نوع نگرش دانش آموزان نسبت به اعتیاد و مواد مخدر رابطه ی معناداری وجود دارد. در جنس پسر، آگاهی نسبت به مواد مخدر کمتر و نگرش مثبت تری نسبت به جنس دختر وجود دارد. همبستگی بین میزان آگاهی و نوع نگرش منفی در جنس دختران بسیار بیشتر از پسران بود و در مجموع، میانگین سطح آگاهی دانش آموزان بالاتر از نوع نگرش منفی نسبت به اعتیاد و مواد مخدر است. بنابراین، با توجه به مطالب ذکر شده، بالا بردن سطح آگاهی خانواده‌ها یکی از مهم ترین اقدامات اساسی پیشگیری از اعتیاد در میان نوجوانان و حتی اعضای دیگر خانواده است. بالابردن سطح آگاهی خانواده‌ها برای آگاه سازی فرزندان پیرامون معضلات فردی و اجتماعی اعتیاد باعث تغییر نگرش آنان شده و رفتارهای فرد بر اساس همین نگرش شکل می‌گیرد 

  • ۳-۷- تأثیر گروه‌های دوستی و همسالان

از دیگر عوامل مهم اعتیاد جوانان می‌توان به گروه‌های دوستی ناسالم، که اصطلاحاً به آن «رفقای ناباب» می‌گویند، اشاره کرد. گروهی از جوانان و نوجوانان به دلیل سازگاری با دوستان و همسالان و یک رنگ شدن با آنها، در برابر هر تقاضایی سر تسلیم فرود می‌آورند. نقش خانواده‌ها در انتخاب دوستان بسیار مهم و اساسی است. اکثر افراد معتاد وجود گروه‌های دوستی نابهنجار، که اغلب اعضای آن نیز اعتیاد دارند، را از عوامل مهم معتادشدن خودشان عنوان می‌کنند. این در حالی است که اعضای خانواده می‌توانند با نظارت و کنترل صحیح بر روابط دوستی و معاشرت‌های دیگر، اعضای خود آنها را از افتادن در دام اعتیاد برهانند.

در ضمن به این نکته نیز باید توجه داشت که هرچه رابطه ی بین والدین و فرزندان نوجوانشان کاهش یابد، ارزش همسالان و روابط گروهی در نظر آنان بیشتر می‌شود. بنابراین پدر و مادر باید بکوشند جایگاه خود را در خانواده حفظ کنند تا همواره مأمن و پناهگاه فرزندان خود بوده و رابطه‌ای صمیمانه با ایشان برقرار سازند.

  • ۳-۸- محرومیت از والدین

برخی از فرزندان با جنبه‌های متعدد محرومیت از مواظبت پدر و مادر سروکار دارند. در خانواده‌هایی که یکی از پدر و مادر به دلایلی فوت کرده است، شخصیت فرزند بسیار آسیب پذیر می‌شود. خلأ وجود پدر به عنوان الگوی زندگی فردی و اجتماعی به خصوص برای فرزندان پسر به خوبی احساس می‌شود. بسیاری از پدران و مادران نیز ظاهراً در محیط خانواده حاضر هستند، اما از لحاظ عاطفی غایب محسوب می‌شوند. فرزندان این خانواده‌ها اغلب از خلأ عاطفی برخوردارند و سعی دارند خود با روش‌های گوناگون این خلأ عاطفی را پر کنند. چنین خانواده‌هایی بستر مناسب برای بروز انواع بزهکاری از جمله اعتیاد را فراهم می‌کنند.

  • ۳-۹- خصوصیات و ویژگی‌های خود افراد

برخی از خصوصیات و ویژگی‌های فردی نوجوان نیز در اعتیاد او دخیل است. نوجوانان و جوانانی که مضطرب، پریشان، افسرده و منزوی هستند، مرتب دچار سرخوردگی و شکست‌های گوناگون می‌شوند، عزت نفس خود را از دست می‌دهند و به سیگار، الکل، مواد مخدر و ... به عنوان مفری برای رهایی از این مشکلات روی می‌آورند. اما باز هم در شکل گیری هر یک از ویژگی‌های شخصیتی فرد نباید از نقش تأثیر خانواده غافل شدبا توجه به موارد بالا، اهمیت و نقش خانواده بر گرایش جوانان به سوی مواد مخدر و اعتیاد مشخص شد. حمایت‌های خانواده نه تنها در پیشگیری از اعتیاد در فرزندان و اعضای خانواده مؤثر است، بلکه می‌تواند عاملی برای بازگرداندن فرد معتاد به زندگی سالم و ترک اعتیاد او باشد. در واقع، با شناخت و آگاهی از میزان تأثیرگذاری خانواده‌ها در فرایند ترک اعتیاد، می‌توان به ترسیم و برنامه ریزی واقع بینانه جهت آموزش خانواده‌ها و ارائه حمایت‌های لازم از این نهاد اجتماعی جهت دستیابی به دوران ترک موفقیت آمیز و به تأخیر انداختن مدت زمان عود اعتیاد امیدوار شد.

نتایج پژوهشی در این خصوص نشان می‌دهد: بین میزان حمایت روانی، اقتصادی و اجتماعی خانواده‌ها از افراد معتاد و انگیزه ی آنان جهت ترک اعتیاد، رابطه ی معناداری وجود دارد. همچنین بین برخی ویژگی‌های دموگرافیک خانواده نظیر حجم خانواده، درآمد و تحصیلات با ارجاع معتادان به مراکز درمان سرپایی اعتیاد، رابطه معناداری وجود دارد. نوع مواد مصرفی، مدت زمان اعتیاد و دفعات ترک قبلی با میزان حمایت خانواده‌ها از ارجاع معتادان برای ترک مرتبط است ( قجاوند، ۱۳۸۳: ۲ ).

۴- نتیجه‌گیری

عوامل متعدد در بروز اعتیاد به خصوص در میان جوانان مؤثر هستند. در واقع، نمی‌توان تنها به یک عامل در مورد ابتلا به اعتیاد یک فرد اشاره کرد، بلکه مجموعه‌ای از عوامل فردی، اجتماعی، خانوادگی و … دست به دست هم می‌دهند تا زمینه‌های گرایش افراد به سمت مواد مخدر فراهم آید. اما در میان تمام این علل و عوامل، نقش خانواده و تأثیر آسیب‌های خانوادگی در گرایش اعضایش به سمت اعتیاد پررنگ تر و قابل توجه تر است، زیرا خانواده اولین نهاد اجتماعی است که فرد در آن رشد می‌کند و شخصیت پیدا می‌کند.

مشکلات و معضلات خانوادگی از جمله اعتیاد والدین، مشکلات اقتصادی، مشکلات روانی سایر اعضا، نارضایتی پدر و مادر از زندگی عاطفی والدین، نداشتن سرپرست مناسب، طلاق و جدایی و عوامل بسیار دیگر می‌توانند زمینه ساز گرایش هر یک از اعضا به سمت مواد مخدر باشند. به نظر می‌رسد، با آگاهی دادن و آموزش سایر اقشار جامعه نه تنها در خصوص اعتیاد، بلکه در خصوص تأمین سلامت روانی خانواده‌ها می‌توان گام بزرگی را در تأمین سلامت و امنیت روانی جامعه برداشت.

به عقیده ی نگارنده، بایدها و نبایدهای زندگی خانوادگی را باید از سنین کودکی به کودکان آموزش داد و با ترغیب والدین برای گذراندن دوره‌های آموزشی در این خصوص، به سطح آگاهی خانواده‌ها افزود. تصحیح روابط میان اعضای خانواده، به خصوص پدر و مادر، می‌تواند محیط خانه را به محیطی امن و دوست داشتنی برای فرزندان تبدیل کند و بی تردید چنین خانواده‌ای کمتر در خطر اعتیاد اعضای خود قرار می‌گیرد.

بنابراین، سرمایه گذاری برای آموزش و بالا بردن آگاهی اقشار مختلف اجتماع در خصوص اعتیاد و خطرات آن، بسیار سودمندتر از سرمایه گذاری برای درمان معتادان و یا دستگیری فروشندگان مواد مخدر است.

تأمین سلامت روانی خانواده‌ها از طریق بالا بردن سطح سواد و آگاهی ایشان- که می‌تواند به وسیله ی رسانه‌های گروهی هم چون رادیو و تلویزیون صورت پذیرد- نیز زیربنایی برای پیشگیری از اعتیاد در میان اعضای خانواده است.

تاثیراعتیاد والدین برآینده روحی وروانی فرزندانشان

نتیجه تصویری برای تاثیر اعتیاد بر خانواده و جامعه 

اعتیاد پدیده‌ای است که توانایی جامعه را در سامان‌یابی و شکل‌گیری نظم موجود کاهش داده و عملکرد نرمال و به هنجار زندگی خانوادگی را به طور کامل مختل می‌کند، خانواده‌های مبتلا به سو مصرف مواد، آشفتگی زیادی را تجربه می‌کنند، ارتباطات درون این خانواده‌ها در هم آمیخته و طلاق به وفور در آنها اتفاق می‌افتد. در این حالت ثبات خانواده دچار تزلزل شده و خانواده مختل و آشفته می‌شود. از طرفی دیگر پدران معتاد مشکلات روانی فراوانی برای مادر خانواده ایجاد می‌کنند و این عامل باعث افسردگی شدید در فرزندان این خانواده‌ها می‌شود. خشونت، آزار، بدرفتاری، غفلت از فرزندان و بدرفتاری‌ها بخش کوچکی از رفتارهای آسیب‌رسان والدین دارای اعتیاد است.

 در حال حاضر اعتیاد از اساسی‌ترین مسائل اجتماعی جامعه است،  اعتیاد به ویژه در والدین از عواملی است که موجب بروز آسیب‌های بسیاری می‌شود، اگرچه فرزندان دارای والدین معتاد حضور فیزیکی پدر و مادر خود را احساس می‌کنند اما والدین آنها نقش مخرب و آزاردهنده‌ای برای فرزندانشان دارند، با این وجود پژوهش‌های چشمگیری در مورد وضعیت فرزندان خانواده‌های دارای پدر یا مادر معتاد صورت نگرفته است.تجربه مصرف مواد مخدر توسط بیش از نیمی از فرزندانی که با والدین معتاد زندگی می‌کنند

یکی از عوامل مهم اجتماعی در گرایش افراد به مواد مخدر را "نوع محیط خانوادگی" است انسان‌ها در خانواده رشد و در سنین اولیه همه حرکات اطرافیان به خصوص پدر و مادر خود را تقلید می‌کنند چراکه رفتار خانواده در ضمیر ناخودآگاه آنها حک می‌شود. پژوهش‌های انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد که اعتیاد والدین منجر به کاهش سلامت روان و افزایش اختلالات روانی فرزندان آنهاست. بیش از نیمی از فرزندانی که با والدین معتاد زندگی می‌کنند، به نوعی مصرف مواد را در دوران نوجوانی و بزرگسالی تجربه می‌کنند این درحالی است که در حال حاضر کودکان خانواده‌های معتاد به دست فراموشی سپرده شده‌اند.

فرزندان از بودن در کنار والدین معتاد خجالت می‌کشند

خانواده‌هایی که در آن پدر یا مادر مبتلا به بیماری اعتیاد است، سطوح بالای استرس، دوستی‌های ناسالم، تعارض خانوادگی و خشونت را تجربه می‌کنند. همچنین کیفیت زندگی، مهارت‌های فرزندپروری و نقش حمایتی والدین به شدت کاهش پیدا کرده و فرزندان از بودن کنار والدین خود احساس خجالت و شرم می‌کنند. این والدین با اعتیاد خود به فرزندانشان یاد می‌دهند تا برای مقابله با استرس یا بحران از مواد مخدر استفاده کنند و مصرف مواد به عنوان روش مقابله ناسالم در این فرزندان رشد می‌کند.درباره شرایط زندگی و رشد فرزندان دارای والدین معتاد، : والدین مبتلا به اعتیاد عموماً خانواده‌هایی منزوی هستند، فضای خانه سرشار از نگرانی و اضطراب دائم برای فرزندان است. به عبارتی دیگر فرزندان از رفتارها و روابط والدین خود سر در گم‌اند، چراکه والدین هنگام مصرف مواد مخدر خوش‌خلق و نوازشگر و هنگام خماری بی‌قرار و لبریز از خشم هستند که این تعارض‌های رفتاری، مشکلات هیجانی، شناختی و اجتماعی زیادی برای فرزندان ایجاد می‌کند.

 فرزندان این خانواده‌ها به کرات با این واژه مواجه‌اند که مصرف مواد مخدر از نظر والدین هیچ مشکلی ندارد و همین مسئله باعث می‌شود این فرزندان به نوعی به مواد مخدر دسترسی بیشتری داشته باشند و از سنین کودکی و نوجوانی با انواع مواد مخدر آشنا شوند. آنها سرشار از احساس تنهایی، طرد شدگی و دوست داشتنی نبودن هستند. دلبستگی ایمن در این فرزندان به شدت کاهش پیدا می‌کند. آنها نسبت به بقیه همسالان کم حرف‌تر بوده و تمایل شدیدی به انزوا گزینی دارند.

نگرانی فرزندان از آشکار شدن اعتیاد والدینشان

 اختلالات خواب، رفتارهای ضد اجتماعی، دروغ‌گویی، افسردگی، ترس و تاییدجویی، سرخوردگی و بزهکاری را از دیگر رفتارهای بارز فرزندان خانواده‌های مبتلا به اعتیاد است این کودکان مشکلات جدی در برقراری روابط صمیمانه با دیگران دارند و چراکه هر لحظه از این مسئله می‌هراسند که مبادا اعتیاد پدر یا مادرشان برای دیگران آشکار شود. به همین دلیل اعتماد به نفس در این فرزندان به شدت کاهش پیدا کرده و به سمت کمال‌گرایی گرایش پیدا می‌کنند.

با بیان اینکه اغلب این فرزندان در دوران بزرگسالی تمایل زیادی به مصرف انواع مواد مخدر دارند، می‌گوید: با توجه به اینکه پیشگیری مقدم بر درمان است باید رفتارهای مخرب را از طریق مداخله مناسب کاهش داد. آموزش، پرورش مهارت‌های زندگی مثل حل مسئله، افزایش اعتماد به نفس، یادگیری مدیریت زمان، رفتار جرأت‌مند، مدیریت استرس و خشم، مدیریت هدفمندی و برنامه‌ریزی از مهارت‌هایی است که فرزندان این خانواده‌ها به شدت به آن نیاز دارند. همچنین لازم است مادر خانواده به سرعت وارد حیطه حمایتی شده و با یادگیری مهارت‌های زندگی و فرزندپروری فرزندان خود را از شرایط ناایمن محافظت کند.

احتمال اعتیاد پسران دارای والدین معتاد بیشتر از دختران است

آسیب‌پذیری دختران در اعتیاد پدر یا مادر بسیار بیشتر از پسران است، این در حالیست که احتمال اعتیاد پسر به مواد مخدر چنانچه دارای والدین معتاد باشد بسیار بیشتر از دختر است.

عوامل مخرب اعتیادبرجامعه وخانواده

نتیجه تصویری برای تاثیر اعتیاد بر خانواده و جامعه

اعتیاد نوعی بیماری است که عوارض مخربی را برای سلامت روح و روان، سلامت جسم و زندگی شغلی بیمار به دنبال دارد. اعتیاد گونه‌های متعددی دارد که هر یک عوارض خاص خود را ایجاد می‌کند. هرچند سوء مصرف مواد مخدر و الکل غالباً به میل و اراده مصرف کننده شروع می‌شود، اما اعتیاد تغییراتی شیمیایی را در مغز ایجاد می‌کند که بر حافظه، رفتار و درک درد و لذت اثر می‌گذارد. تصمیم‌های آگاهانه به کنش‌هایی اجباری تبدیل می‌شود و سلامت، وضعیت اقتصادی و روابط اجتماعی بیمار را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در ادامه به بررسی پی‌آمدهای اجتماعی، روانی و سلامتی اعتیاد می‌پردازیم.

عوارض کوتاه و بلند مدت اعتیاد به مواد در همه افراد یکسان نیست

عوارض کوتاه مدت و درازمدت اعتیاد به الکل و مواد مخدر در تمام بیماران یکسان نیست؛ متاسفانه در حال حاضر بیماران بسیاری با هیولای اعتیاد به الکل و مواد مخدر دست و پنجه نرم می‌کنند. علائم و عوارض اعتیاد به عامل‌هایی همچون سن، جنسیت، فیزیولوژی، آرایش ژنتیکی و وضعیت سلامت روحی و جسمی بیمار بستگی دارد.

اگرچه هر ماده مخدر عوارض خاص خود را دارد، اما تمام مواد مخدر روان‌گردان دارای موادی شیمیایی هستند که بر مغز اثر می‌گذارد. عوارض کوتاه مدت مواد مخدر به مقدار مصرف، درجه خلوص ماده و ترکیب شدن آن با دیگر مواد تاثیرگذار بر مغز بستگی دارد. مواد مخدر بر شیوه تفکر، اخلاق، میزان انرژی و ادراک بیمار اثر می‌گذارد. مواد مخدر عملکرد حرکتی را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد، توانایی حل مسئله و تصمیم‌گیری را مختل می‌کند و مشکلات و عوارض جسمی متعددی را ایجاد می‌کند.

اعتیاد چه اثرات طولانی مدتی را به دنبال دارد؟

هر چه اعتیاد طولانی‌تر باشد، فشار و استرس بیشتری را به بیمار تحمیل می‌کند. اعتیاد عوارض جسمی و روانی درازمدت بی‌شماری دارد که یک فرد سالم و شاداب را به سایه‌ای کم‌رمق از خود تبدیل می‌کند.  

تاثیر اعتیاد بر روح و روان

اعتیاد رابطه تنگاتنگی با بروز مشکلات ذهنی و روانی دارد، هرچند این ارتباط همواره یک جهت مشخص ندارد. برای مثال بیمارانی که از اختلال‌های رفتاری یا اضطراب رنج می‌برند، تقریباً دو برابر دیگران در معرض خطر اعتیاد قرار دارند، از طرفی افرادی که درگرداب سوء مصرف مواد مخدر افتاده‌اند، تقریباً دو برابر بقیه با اختلال‌های رفتاری و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند. بااین توصیف مشخص نیست که کدام مشکل علت و کدام یک معلول است، اما تردیدی نیست که یک ارتباط قوی بین اعتیاد و مشکلات روحی وجود دارد.شدت اضطراب و استرس روانی ناشی از سوء مصرف مواد مخدر از خفیف تا شدید متغیر است. این اضطراب، صرف نظر از شدت آن تاثیر مخربی بر زندگی قربانی اعتیاد دارد. در ادامه شایع‌ترین مشکلات روحی مزمن ناشی از اعتیاد و سوء مصرف مواد را شرح می‌دهیم.

افسردگی

در ارتباط بین سوء مصرف مواد و افسردگی یا دیگر اختلال‌های روانی تردیدی وجود ندارد. ممکن است ابتلا به افسردگی فرد را به سمت اعتیاد سوق داده باشد یا این که سوء مصرف مواد مخدر تغییراتی را در ذهن ایجاد کرده باشد که علائم افسردگی را تشدید کرده باشد. برخی بیماران مواد مخدر را خودسرانه برای تسکین علائم افسردگی مصرف می‌کنند، اما واقعیت این است که مواد علائم را فقط در زمان نشئگی تسکین می‌دهد و چنانچه مصرف مواد قطع شود یا فرد برای ترک تلاش کند، علائم افسردگی تشدید می‌شود. ترک بسیاری از مواد مخدر با علائم آزاردهنده‌ای، همچون افسردگی و اختلال‌های روحی دیگری همراه است که فرایند ترک را پیچیده‌تر می‌کند.

اضطراب

اعتیاد با اضطراب و حمله‌های عصبی نیز مرتبط است؛ باز هم نمی‌توان به درستی تشخیص داد که کدام علت و کدام معلول است. ممکن است فردی پس از آن که برای مدیریت علائم بیماری‌های روحی، داروهایی مانند بنزودیازپین‌ها (برای مثال زاناکس) مصرف کرد، به این داروها وابسته شود. از طرفی برخی معتادان پس از مصرف درازمدت مواد مخدر دچار اضطراب می‌شوند. اضطراب جزء عوارض بسیاری از مواد مخدر، به ویژه محرک‌هایی مانند کوکائین است که شدت آن به دوز مصرف بستگی دارد. به علاوه افزایش اضطراب جزء عوارض ترک داروهای دیگری مانند بنزودیازپین‌ها است.

پارانویا

بعضی مواد مخدر، مانند کوکائین و ماری جوانا احساس پارانویایی را در مصرف کننده ایجاد می‌کنند که میل فرد را برای مصرف مواد افزایش می‌دهد. مهم‌تر این که بیماران معتاد احساس می‌کنند که باید مخفی شوند یا درباره مصرف مواد دروغ بگویند و در واقع همواره از گیر افتادن می‌ترسند. غیرقانونی بودن اکثر مواد مخدر به این ترس و پارانویا دامن می‌زند.

سوءمصرف مواد مخدر احتمال ابتلا به اختلال‌های روحی را افزایش می‌دهد. برای مثال کشیدن ماری جوانا در دوران نوجوانی خطر ابتلا به روان‌پریشی (پسیکوز) را در دوران بزرگسالی بیشتر می‌کند. استعداد ژنتیکی ابتلا به مشکلات روانی این ارتباط‌ها را قوی‌تر می‌کند. اعتیاد به مواد مخدر و بیماری‌های روحی اختلال‌هایی هستند که عامل‌های مختلف بسیاری، همچون ژنتیک و عامل‌های محیطی در ابتلا به آنها نقش دارند. چناچه فردی با استعداد ژنتیکی ابتلا به اختلال‌های روانی، سوء مصرف مواد را شروع کند، احتمال ابتلا به این اختلال‌ها در آینده افزایش قابل ملاحظه‌ای می‌یابد.

عوارض جسمی اعتیاد

همان‌طور که اشاره شد، سوء مصرف درازمدت مواد مشکلات روحی متعددی را ایجاد می‌کند، اما این پایان ماجرا نیست، چون اعتیاد عوارض جسمی خطرناکی را نیز به دنبال دارد.

سوءمصرف طولانی مدت مواد، می تواند بر برخی از اعضای بدن مانند موارد زیر اثر بگذارد:

کلیه

سوء مصرف مواد مخدر در درازمدت به طور مستقیم و غیرمستقیم به کلیه‌ها آسیب می‌زند. مصرف بعضی مواد مخدر باعث کاهش آب بدن، تحلیل رفتن عضلات و افزایش دمای بدن می‌شود که تمامی این عوارض به مرور به کلیه‌ها آسیب می‌زند. ازکارافتادگی کلیه یکی از عوارض شایع سوء مصرف درازمدت هروئین، MDMA (اکستازی)، کتامین و دیگر مواد مخدر خطرناک است.

کبد

ازکارافتادگی کبد یکی از عوارض شایع اعتیاد به الکل است، البته مشکلات کبدی در میان افرادی که برای مدتی طولانی تریاک، استروئید، مخدرهای استنشاقی یا DXM مصرف کرده‌اند، نیز مشاهده می‌شود. کبد برای پاک کردن سموم از جریان خون بسیار مهم است، اما سوء مصرف مزمن مواد فشار بیش از اندازه‌ای را به این اندام حیاتی تحمیل می‌کند و باعث التهاب مزمن، زخم شدن و باقی ماندن جای زخم، نکروز بافت و حتی سرطان کبد می‌شود. چنانچه فرد هم‌زمان چند ماده مخدر مصرف کند، احتمال بروز مشکلات کبدی بیشتر می‌شود.

قلب

ابتلا به بیماری‌های قلبی ـ عروقی پی‌آمد سوء مصرف بسیاری از مواد مخدر است. این عوارض از افزایش ضربان قلب و بالا رفتن فشار خون تا ضربان قلب غیرعادی و سکته قلبی (آنفارکتوس میوکارد) متغیر است. معتادان تزریقی با مشکلاتی همچون از بین رفتن رگ و عفونت‌های باکتریایی روبرو می‌شوند که در جریان خون منتشر می‌شود و ممکن است به قلب نیز برسد.

ریه

کشیدن یا استنشاق مواد مخدری، مانند ماری جوانا، کرک و کوکائین به دستگاه تنفسی آسیب می‌زند. به جز این آسیب مستقیم، مواد مخدری، مانند هروئین یا مخدرهای تجویزی که تنفس را آهسته می‌کند، عوارض جدی را برای مصرف کننده ایجاد می‌کنند.خطر دیگری که پی‌آمد سوء مصرف درازمدت مواد مخدر است، بالا رفتن مقاومت بدن است که باعث می‌شود، فرد مقدار مصرف را به مرور بیشتر و بیشتر کند تا همان اثر نشئگی و سرخوشی قبلی را تجربه کند. این افزایش مصرف فرد را در معرض خطر اوردوز و حتی مرگ قرار می‌دهد.

پی‌آمدهای رفتاری

دامنه اعتیاد بسیار فراتر از سوءمصرف مواد مخدر است، و مجموعه کاملی از رفتارها و عادت‌ها را شامل می‌شود. زمانی که اعتیاد بر زندگی بیمار سایه بیاندازد، فرد کارهایی را انجام می‌دهد، که هیچ‌گاه تصور آنها را نمی‌کرد و خود را در شرایطی غیرقابل باور می‌یابد. برخی معتادان درباره سوء مصرف دارو دروغ می‌گویند یا هنگامی که موضوع اعتیاد مطرح می‌شود، رفتار پرخاشگرانه و دفاعی عجیبی نشان می‌دهند. عده‌ای خانواده و دوستان خود را به نفع مواد مخدر کنار می‌گذارند. نمودهای اعتیاد در تمام بیماران یکسان نیست.

متخصصین برای تشخیص اختلال سوءمصرف مواد مخدر (SUD) از راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روحی استفاده می‌کنند. در میان معیارهای تشخیصی ذکر شده در این راهنما، تغییرات رفتاری و روانی زیر از علائم اعتیاد شمرده شده است:

مصرف مواد در دوزهای بالا یا برای مدتی طولانی

بیمار می‌خواهد مواد را ترک کند، اما توانایی این کار را ندارد.

صرف زمان زیاد برای پیدا کردن، مصرف کردن یا ترک کردن مواد مخدر

میل غیرقابل مهار به مصرف مواد مخدر

ناتوانی در انجام دادن تکالیف تحصیلی و وظایف شغلی و خانگی به دلیل سوءمصرف مواد مخدر

ادامه دادن مصرف مواد مخدر علی‌رغم تحمل مشکلات اجتماعی یا فردی مکرر و مداوم ناشی از سوءمصرف مواد

کم یا قطع کردن فعالیت‌های اجتماعی، تفریحی یا شغلی به دلیل سوءمصرف مواد

سوءمصرف مواد در شرایط خطرناک جسمی

ادامه دادن مصرف مواد، علی‌رغم آگاهی از اثر مواد مخدر بر تشدید یا شروع شدن مشکلات جسمی یا روحی

به علاوه معتادان تغییرات رفتاری زیر را نیز تجربه می‌کنند:

دروغ گفتن به دوستان/ اعضاء خانواده

رفتار مرموز و مشکوک معتاد

تغییر کردن دوستان بیمار

درگیر شدن در مشکلات قانونی

به قرض افتادن و ولخرجی بی‌سابقه

علائم اعتیاد هر چه که باشد، باید قبل از آن که خیلی دیر شود برای نجات معتاد اقدام کرد.

اعتیاد به مواد پی‌آمدهای ناگواری را برای بیمار، نزدیکان وی و کل جامعه ایجاد می‌کند.

اعتیاد سلامت روحی و جسمی بیمار را به تباهی می‌کشاند. فرد معتاد غالباً شغل و خانواده خود را از دست می‌دهد و به باری برای جامعه تبدیل می‌شود.

اعتیاد به روش های زیر بر جامعه تاثر می گذارد:

جرم و جنایت

بسیاری از جرائم از اعتیاد نشأت می‌گیرد، چون بسیاری از معتادان در تلاش برای به دست آوردن پول برای خرید مواد مرتکب جرم می‌شوند. زمانی که حین این خرید غیرقانونی مشکلی پیش آید یا معتاد دیگر پولی برای تهیه مواد نداشته باشد، بستر برای ارتکاب جرم و خشونت آماده می‌شود. نیمی از مجرمینی که در صحنه‌های بزه‌های مهمی، مانند قتل، سرقت و ضرب و جرح دستگیر شده‌اند، تحت تاثیر مخدرهایی، عموماً غیرقانونی بوده‌اند. در این شرایط جامعه باید هزینه اجرای قانون، دادگاه و حبس مجرمین را بپردازد.

از هم پاشیدن خانواده

خانواده‌هایی که یکی از عزیزان‌شان در باتلاق اعتیاد دست و پا می‌زند، متحمل مشکلات بسیار زیادی می‌شوند. اعتیاد خشونت خانگی، تجاوز و مشکلات اقتصادی را به خانواده تحمیل می‌کند. چنانچه چنین خانواده‌ای از هم متلاشی شود، ممکن است کودک بی‌گناه از خانواده خود جدا شود و سرپرستی او به بهزیستی سپرده شود.

محیط

عوارض محیطی مربوط به سوءمصرف مواد از کاشت ماری جوانا در فضای آزاد و تولید مت‌آمفتامین نشأت می‌گیرد. مواد شیمیایی که برای تولید مت آمفتامین به کار برده می‌شود، قابل احتراق و خطرناک است. به علاوه این مواد شیمیایی معمولاً به شیوه مناسب نگهداری نمی‌شود و احتمال آتش گرفتن و انفجار آنها بالا است.

پیامد های اعتیاد بر خانوده

فردی که گرفتار اعتیاد می شوند، نه تنها خود بلکه خواسته یا ناخواسته، اعضای خانواده را نیز درگیر عوارض و تأثیرات بیماری خود می کند. این تأثیرات، بسته به این که کدام یک از اعضا، درگیر اعتیاد هستند، به شکل های مختلف اتفاق می افتد که در ادامه بررسی خواهند شد:

تاثیر اعتیاد والدین به الکل یا مواد مخدر بر بنیان خانواده

اعتیاد یکی از والدین به الکل یا مواد مخدر تمام اعضاء خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اعتیاد مانند فرورفتن در باتلاق است، و دیگر اعضاء خانواده نیز در تلاش برای نجات دادن عزیزشان، در باتلاق فرومی‌روند. یافتن یک تکیه‌گاه مناسب و قرار دادن پاها روی زمین سفت و محکم نخستین گام برای نجات دادن فرد در حال غرق شدن است، شکست دادن اعتیاد نیاز به فکر و تدبیر دارد.

تاثیر اعتیاد والدین بر فرزندان

فرزندان والدین معتاد در برابر اعتیاد آسیب‌پذیرتراند. این فرزندان غالباً نقش‌هایی را در خانواده تقبل می‌کنند، اما ممکن است بیش از حد درگیر نقش خود شوند و نیازهای خودشان را فراموش کنند. کودکانی که خانواده‌شان در دام اعتیاد افتاده است، غالباً در شرایط زیر قرار می‌گیرند.

قهرمان خانواده

برزگترین فرزند خانواده تقاص اعتیاد والدین خود را پس می‌دهد. فرزند بزرگتر مسئولیت‌پذیر است، به سختی برای برآورده کردن نیازهای دیگران کار می‌کند و غالباً موفق به نظر می‌رسد. اما چنین فردی از درون احساس ناامنی می‌کند، همواره انتظار وقایع ناخوشایند را می‌کشد و احساس شکست، گیجی و عصبانیت می‌کند.

قربانی

هر زمان که مشکلی پیش می‌آید، کودک خود را مقصر می‌داند. تمام اعضاء خانواده بر خطاهای وی متمرکز می‌شوند و در واقع اشتباهات جزئی کودک راه فراری برای فکر نکردن به مشکلات بزرگتر است. بنابراین فرزند تقصیرکار شورشی، دردسرساز، قانون‌شکن و لجباز شمرده می‌شود و ممکن است خودش هم در دام اعتیاد گرفتار شود. این فرد به ظاهر سرسخت از درون آسیب‌پذیر، بسیار تنها و سرشار از حس ترس و خشم است، احساس می‌کند که همواره مورد آزار و اذیت قرار گرفته، عدالت در حق‌اش اجرا نشده و دیگران او را طرد کرده‌اند.

رویایی

کودک همواره در رویا است و به نظر می‌رسد که فرسنگ‌ها با مشکلات آزاردهنده پیرامون‌اش فاصله دارد. اما این کودک برخلاف ظاهر آرام، درون آشفته‌ای دارد، تنها و خشمگین است، احساس می‌کند مورد آزار و اذیت واقع شده است و فرد کارآمدی نیست.

بی‌خیال و شوخ

کودک مانند یک دلقک شاد و سرحال به نظر می‌رسد، شوخ‌طبع است و دیگران را سرگرم می‌کند. بعضی از این کودکان بیش‌فعال‌اند و مدام از این شاخ به آن شاخ می‌پرند، گاهی اوقات بسیار زودرنج می‌شوند اما واقعیت این است که این گروه از کودکان می‌توانند احساسات خود را به خوبی مخفی کنند و تنهایی، احساس ناامنی، ترس و اعتماد به نفس پایین خود را نشان ندهند.اگر علائم فوق برایتان آشنا است و احساس می‌کنید که توصیفی از خود شما است، نخستین گام برای نجات خود و خانواده‌تان این است که برای خودتان وقت بگذارید و با مشاور یا دوستان معتمدتان مشورت کنید. هرچند آسان نیست، اما سعی کنید برای مدتی به فرد معتاد فکر نکنید و به نیازهای واقعی خودتان توجه کنید.

تاثیر اعتیاد فرزندان بر خانواده

زمانی که یکی از والدین در دام اعتیاد به مواد مخدر یا الکل گرفتار می‌شود، بنیان خانواده ازهم می‌پاشد. والدین یکدیگر را برای اعتیاد فرزندشان مقصر می‌شمارند و بر سر شیوه‌ مناسب نجات دادن عزیزشان با هم مشاجره می‌کنند. تمام توجه والدین معطوف به فرزند معتاد می‌شود و فرزندان دیگر فراموش می‌شوند. نزاع‌ها و ناسزاها آرامش خانواده را به هم می‌زند. عشق و آرامش مانند اکسیژن برای حیات خانواده لازم است و بدون آن خانواده دوام نخواهد آورد. اگر هنگام سفر با هواپیما شرایطی پیش بیاید که ماسک‌های اکسیژن آزاد شود، والدین قبل از گذاشتن ماسک روی صورت فرزندشان، باید اول ماسک را روی صورت خود بگذارند. این روال برای نجات یافتن از چنگال اعتیاد نیز صحت دارد، والدین باید ابتدا نیازهای خود را برطرف کنند و سپس با روحیه‌ای قوی به کمک فرزند بیمارشان بروند.

حتی اگر در خانواده فرد دیگری از مشکل اعتیاد شما آگاهی ندارد، سعی کنید خودتان به خودتان کمک کنید و از مشاور، معلم یا یکی از دوستان مورد اعتماد خود بخواهید که در این راه تنهایتان نگذارند.

تاثیر اعتیاد همسر

مسلماً زندگی کردن با رفد معتاد به الکل یا مواد مخدر آسان نیست. فرد معتاد سرشار از تعارض است، از یک طرف نمی‌تواند میل به مصرف مواد یا الکل را سرکوب کند و از طرف دیگر نمی‌خواهد عوارض این سوءمصرف را تحمل کند. بنابراین فرد معتاد در دنیای پرکشاکش خود غالباً به دنبال مقصری می‌گردد که بتواند او را برای مشکلات‌اش سرزنش کند.همسر فرد معتاد غالباً خود را مقصر می‌داند و از خود سوال می‌کند که آیا او همسر خوبی نبوده است؟ چطور می‌تواند همسرش را نجات دهد؟ چطور می‌تواند از فرزندانش مراقبت کند؟ چطور می‌تواند معضل اعتیاد را از خانواده‌اش مخفی کند؟

همسر فرد معتاد غالباً شرمسار و هراسان است و از احساس گناه رنج می‌برد. بسیاری از همسران مجبوراند که برای اصلاح این وضعیت، سخت‌تر کار کنند، مسئولیت‌های بیشتری را قبول کنند و خراب‌کاری‌های همسرشان را بپوشانند.اگر شما نیز شاهد تقلای همسرتان در باتلاق اعتیاد هستید، نخستین گام برای اصلاح این وضعیت این است که اول برای خودتان وقت بگذارید و از افراد معتمد و مطمئنی مانند مشاور یا دوستان نزدیک کمک بگیرید.

تأثیر اعتیاد بر طلاق

مطالعات متعدد نشان داده است که دائم‌الخمری و افراط در مصرف نوشیدنی‌های الکلی باعث گسسته شدن پیمان ازدواج می‌شود. رفتارهای ناشی از اعتیاد باعث انتخاب‌های خودخواهانه‌ای می‌شود که به نوبه خود شادی زندگی زناشویی را به مخاطره می‌اندازد. پنجاه درصد از زوجین مشکلات ارتباطی را دلیل طلاق می‌دانند و در واقع این رفتارهای ناشی از اعتیاد بوده است که مشکلات ارتباطی را تشدید کرده است.اعتیاد عامل اصلی بسیاری از طلاق‌های امروزی است، چرا که اعتیاد اعتماد بین همسران را خدشه‌دار می‌کند و مشکلات اقتصادی و ارتباطی متعددی را به وجود می‌آورد.فردی که نجات همسر خود از چنگال اعتیاد را غیرممکن می‌داند، تصمیم می‌گیرد که برای آرامش خاطر خود و دور شدن از محیط مسموم اعتیاد از همسرش جدا شود.

رابطه مشکلات روانی و اعتیاد

نتیجه تصویری برای زمینه های روانی اعتیاد

اکثر کسانی که در زمینه اعتیاد مطالعه کرده اند ، به این نتیجه رسیده اند که معتادین انسان هایی ظریف، حساس و زود رنج هستند . 

این قبیل افراد متاسفانه مسائل و مشکلات درونی ذهنی دارند و در مقابل امری که چندان مشکل و ناراحت کننده نیست سریعا و در حد زیاد ناراحت، عصبانی و آزرده می شوند ، و به صورت منطقی با آن برخورد نمی کنند . آنها می خواهند همه مسائل ، طبق میل و یا خواسته آنها باشد و اگر در مساله ای چنین وضعیتی نباشد موجب رنجش آنها می شود .

بیماریهای عصبی ، سرخوردگی و مشکلات روانی و حالات ناشی از آنها نظیر : اضطراب در موارد بسیاری موجب اعتیاد می گردند. زندگی قبل از اعتیاد معتادین از دو جهت با مسائل روانی ارتباط دارد یکی خود فرد و دیگری محیط اطراف او ،کلیه معتادین یا حداقل کلیه افراد مورد مطالعه ، اکثر این خصوصیات رادارا بوده اند ، حساس ، زود رنج ، متوقع ، مضطرب ،پوچگرا هستند و همه چیز حتی زندگی را پوچ و بیهوده انگاشته و بی منطق ،مطلق گرا ، بهانه گیر ، عصبانی و پرخاشگر هستند .

● شناخت شخصیت و طرز رفتار معتادین 

معتادین از گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی هستند چون هم افراد مرفه معتادند و هم افراد فقیر و هم افراد بیکار ، هم آنهائی که پایگاه اجتماعی خوبی ندارند معتاد میشوند و هم آنهائی که موقعیت اجتماعی جالبی دارند ، بنابراین در اینگونه مواقع افراد از هر طبقه اجتماعی و اقتصادی ممکن است معتاد شوند. افراد معتاد یعنی کسانیکه به این بیماری اجتماعی مبتلا شده اند اغلب به ارتکاب جرم میپردازند .چون برای تامین مواد مورد نیاز خود به پول احتیاج دارند و این پول را باید اغلب از راه نامشروع تامین کنند و بهمین علت به ارتکاب جرم میپردازند . 

افراد معتاد بیشتر لذت طلب هستند وحتی بعد از مصرف از هر کار و هر چیز ی لذت میبرند .ولی در عین حال زودرنج و خشن هستند و از اطرافیان توقع زیادی دارند . از لحاظ عاطفی در برابر هیچکس و هیچ چیز مسئولیت را احساس نمی کنند و همیشه همه مردم بویژه اطرافیان خود را مسئول رفتار خویش میدانند .همواره یک نوع مکانیسم دفاعی در برابر دیگران دارند و همیشه در حال اعتراض هستند . 

● وابستگی روانی 

عبارت است از حالتی که شخص از نظر عاطفی به دارو یا ماده های مانند مواد مخدر وابستگی پیدا می کند و با اینکه نتایج سوء آ ن را می داند با وجود این ، احتیاج دارد که به مصرف ماده مخدر ادامه دهد بنابراین وابستگی باعث می شود که شخص معتاد در موقع معینی که باید دارو یا ماده مخدر به او برسد به هر نحو که شده حتی با وجود خطرات سوء مصرف مواد مخدر بی اختیار به سوی آن کشیده شود و برای رسیدن به دارو به هر اقدامی دست زند . 

در سال ۱۳۵۶ آمار تقریبی معتادان در ایران را حداقل سیصد هزار نفر یعنی حدود ۱ درصد افراد جامعه تخمین زده اند . اگر هر نفر ۵ سر عائله می داشتند حداقل بهداشت ۵/۱ میلیون نفر در خطر بوده است . 

و در سال ۱۳۶۲ تعداد معتادان حدود ۱ میلیون نفر بود که اگر هر نفر ۵ سر عائله داشته باشد بهداشت روانی و سلامت جامعه حدود ۶ میلیون نفر در خطر است . در حال حاضر با ادامه این روند احتمال حدود ۳ میلیون نفر معتاد در جامعه کنونی وجود دارد که بهداشت روانی ، خانوادگی و سلامت جامعه حدود ۱۵ میلیون نفر در معرض خطر قرار گرفته است . لذا تصور کنید که سوداگران مرگ چه بلای مهلکی را بر پیکر جامعه جوان ما وارد ساخته است .

● رابطه فشار روانی و اعتیاد 

فشار روانی ( استرس ) یک واکنش غیر طبیعی در برابر مشکلات است که اصطلاحا تغییر بزرگ در زندگی خوانده می شود .این بدشانسی یا تغییر عمده در زندگی را استرسور نیز می نامند اساسا این اختلال روانی بیش از تحمل فرد است و موجب احساس درماندگی و نومیدی نسبی یا کامل می شود و معمولا باعث برگشت شخص به روش های انطباقی ناقص می گردد که در دوران کودکی از آنها استفاده می کرده است . 

● تعداد افراد مبتلا به بیماری روانی و اعتیاد : 

تعداد افراد بیماری که بطور همزمان مبتلا به بیماری روانی و اعتیاد هستند در دو دهه قبل ، کمتر از ۱۰ % کل مراجعین به روان پزشکی را تشکیل می داده است . در حالیکه اخیرا این میزان به ۴۰ – ۶۰ درصد افزایش یافته است . 

مطالعات اخیر نشان داده است که ۷۶ % مردها و ۶۵% زنهائی که تشخیص سوء مصرف مواد دریافت کرده اند یک تشخیص روان پزشکی دیگری نیز داشتند و حتی در برخی از آمارهای ارائه شده این ارقام به ۹۰ % رسیده است . 

● از شایعترین اختلالات روانی همزمان با اعتیاد می توان به موارد زیر اشاره کرد : 

▪ اختلال افسردگی اساسی و اختلال افسرده خویی 

▪ اختلال شخصیت ضد اجتماعی 

▪ اختلال اضطرابی 

▪ اختلال وابسته به الکل 

مطالعه ای در مرکز پذیرش و پیگیری معتادان خود معرف بهزیستی تبریز انجام شده است که در آن ۲۰۰ نفر از معتادینی که به این مرکز مراجعه کرده بودند انتخاب شدند در نمونه بررسی شده ، در ۹۰ % موارد اختلال روان پزشکی توام با اعتیاد وجود داشت و شایعترین اختلال روان پزشکی توام در محور افسردگی با فراوانی ۶۷ % و اختلال شخصیت ضد اجتماعی با فراوانی ۴۱%  بود.

فردی که در یک دوره یکساله حداقل ۳ علامت از  ۷ علامت  زیر را داشته باشد:

۱.  مصرف مداوم مواد بدون آنکه بتواند آن را متوقف کند (مصرف مواد مخدر حالت تکانشی و ناخواسته است )

۲.  نوسان

۳.  علائم ترک

۴. تلف کردن وقت جهت تهیه ، مصرف و  ریکاوری ،

۵. ادامه مصرف علیرغم محدودیتها،

۶.  افت دائمی و پایدار شخصیت اجتماعی، شغلی و خانوادگی،

۷. کاهش دیگر فعالیتهای روزمره.

●  انواع مواد اعتیاد آور :

۱-  کانابیس ها (Canabis) – حشیش و ترکیبات مشابه

این گروه از مواد به نام های ماری جوانا، علف ، گرس ، بنگ ، و غیره وجود دارد

در این دسته ماری جوانا یک توهم زا سبک محسوب می شود .

۲-  محرک ها (Stimulants)

مواد محرک که موجب وابستگی شدید می شوند : کوکائین ، آمفتامین ، متیلن دی اکسی آمفتامین و مت آمفتامین ( شیشه ) ریتالین ، فرم تدخینی کوکائین ( کراک )

توضیح : هرچند در دسته بندی فوق کراک در گروه محرک ها قرار گرفته اما کراک موجود در بازار مصرفی ایران به علت داشتن ترکیب های اپیوئیدی صناعی نوعی مخدر اپیوئیدی محرک محسوب می شود

از مواد محرک با وابستگی کم نیز می توان از کافئین ، نیکوتین ، افدرین ، سودوافدرین، تئوفلین ، فن فلورامین

۳- توهم زاها (Hallucinogenes)

عبارتند از لیزرژیک اسید دی اتیل آمید (Lsd) قارچ های جادوئی (Magic musharoom)

دی متیل تریپتامین ، مسکالین، متیل دی اکسی آمفتامین((MDA

متیل دی اکسی مت آمفتامین ) MDMA یا Extasy یا X ( که با توجه به ترکیب و عوارض Mda,Mdma   جز توهم زاهای محرک محسوب می شوند .

۴-  فن سیکلیدین و کتامین

 یک گروه متنوع و غیر متجانس هستند که برخی اثرات توهم زاها را داشته اما اثرات مجزای دیگری هم تولید میکنند

۵- داروهای خواب آور / تسکین بخش

این داروها معمولا برای کاهش اضطراب و درمان بی خوابی به کار می روند بنزودیازپام ها شامل دیازپام ، کلرودیازپوکساید ، لورازپام ، فلورازپام ، و… هستند

گروه دوم این دسته داروهای Sedative Hypnotics شامل بار بیتورات ها مانند فنوباربیتال ، سکو باربیتال ، آموباربیتال هستند

۶- مواد استنشاقی (Inhulants)

انواع بسیار متنوعی از این مواد وجود دارد مانند : بنزین ، اتر ، تینر ، انواع اسپری ، برخی مواد پاک کننده ، برخی محلول ها ، برخی رنگ ها ، و…

۷- اپییوئید ها (Opioid)

این گروه از نظر طبیعی یا صانعی بودن به دوگروه تقسیم می شوند :

طبیعی : تریاک ،شیره ، پاراگوریک

صناعی : مورفین ، و اپییوئیدهای مشابه آن ( متادون، Laam پروپوکسی فن ، Daroon )،

مپردین و اپیوئیدهای مشابه آن ( پتیدین ، آنیلیریدین ، دیفنوکسیلات ، لوپرامید ، آلفاپرودینو دیگر اپیوئیدها نظیر پنتازسین ، بوپره نورفین ، ( تمجیزک و نام های مشابه تجاری مشابه ) بوترفانل، نالوکسان ، نالترکسون ،…

نوع دیگر طبقه بندی مواد اپیوئیدی بر حسب آگونیست خالص یا آگونیست نسبی یا آنتاگونیست بودن آنهاست :

اپیوئیدهای آگونیست خالص : مورفین ، متادون ، اکسی کدون، مپریدین ، پروپوکسی فن ، هروئین ، تریاک ، شیره ، هیدرومورفین ، و کدئین

اپیوئید های آگونیست نسبی : پنتازوسین ، نالبوفین ، بوپره نورفین ، بوتور فانول

آنتاگونیست های اپیوئیدی : نالوکسان و نالترکسون

۸- الکل /  اتانول

هرچند به شکل و بسته بندی متفاوت وجود دارد اما در واقع در ساختار مولکولی الکل :

۲ اتم کربن ، ۶ اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن با یکدیگر یکسان هستند

 ● عوارض اعتیاد بر سلامت جسمی و روانی فرد : 

▪  کاهش وزن 

▪  سوء تغذیه 

▪  اختلالات گوارشی متعدد 

▪  آسیبهای عضلانی 

▪  اختلالات کبدی و کلیوی 

▪  عفونتهای خطرناک ( ایدز – هپاتیت – کزاز )

▪  بیماریهای مزمن تنفسی 

▪  اختلالات قلبی عروقی 

▪  آتروفی مغزی 

▪  ناتوانی جنسی و عقیمی 

▪  اختلال خواب

علل و عوارض اعتیاد : ( چه عواملی باعث گرایش افراد به سمت مواد مخدر میشود )

▪  علل فردی و شخصیتی : 

▪ معمولا مصرف دارو و تاثیر آن بر سلسله اعصاب آنها بدو صورت متفاوت تاثیر میگذارد : 

الف – اگر دارو برای انسان مثبت باشد یعنی شخصی از مصرف دارو احساس لذت جسمی و روحی ببرد برای کسب لذت مجدد سعی می کند روزهای دیگر بهر طریق و از هر راه مقداری مواد مخدر بدست آورد تا مصرف کند و یا اگر اولین باری که مواد مصرف نموده است مثلا در یک مهمانی مجلل و خاطره انگیز بوده و با مصرف دارو توانسته است خود را به لذت جسمی و روحی برساند سعی میکند در مجالس مهمانی دیگر شرکت کند تا همان‌خاطرات خوش برایش زنده شود . 

ب – اگر پاداش منفی باشد ممکن است با مصرف اولین بار حالش بهم بخورد و دیگر به قصد تجربه مجدد نیفتد و هیچ وقت بدنبالش نرود . متاسفانه درصد اینگونه افراد با این خصوصیات جسمی خیلی کم است . 

●  کنجکاوی: 

عده ای که در مجالس دوستانه و یا مجالس میهمانی که از اینگونه مواد مخدر مصرف میکنند حضور دارند مصرف دیگران حس کنجکاوی آنها را تحریک نموده تصمیم به تجربه میگیرند و متاسفانه پاداش اولین مصرف در اغلب مردم مثبت است و همین کنجکاوی کم‌کم آنها را به مصرف مواد معتاد میکند . 

●  مسائل و مشکلات روانی فردی : 

▪ علت دیگری برای کشش بطرف دارو ست افراد فکر میکنند با مصرف دارو گرفتاریهای فردی آنها بدست فراموشی سپرده می شود و چون دارو اثر تخدیری دارد اغلب تا مدتی آنها را نسبت به مسائل و مشکلات بی تفاوت می کند و همین فرار از زیر بار مشکلات فردی ، عامل عمده ای برای کشش بطرف مواد مخدر است .

▪ بوالهوسی و بی بندو باری و تن دادن به ذوق و هوس بر اثر معاشرت با دوستان ناباب . 

▪ وجود مشکلات شخصی و خانوادگی که زمینه را برای فرار از مشکلات پدید می آورد .

▪ ناسازگاری شخصیتی و مشکل شخصیتی داشتن . 

▪ بی اهمیت جلوه دادن به آثار مواد مخدر که ناشی از جهل و نادانی است .

▪ خستگی های جسمانی ، روانی ، فکری که خود با استفاده از اعتیاد در پی‌یافتن راحتی و آرامش است . 

▪ احساس خود کم بینی و حقارت و گاهی هم خود خواهی و غرور 

▪ احساس بی ارزشی و بی هدفی در زندگی 

▪ ستیزه والدین و روابط نامطلوب والدین با یکدیگر و با جوانان و نوجوانان . 

●  در دسترس بودن دارو : 

یکی از مهمترین عوامل اعتیاد در دسترس بودن داروست ، چون چیزی که با آسانی در اختیار مردم قرار گیرد گرایش به آن آسانتر صورت می پذیرد . مثلا در کشور نپال که مصرف حشیش و ماری جو انا و هروئین آزاد است بالاترین رقم جذب توریست جوان را از جوامع صنعتی غرب دارد و حتی برخی از دخترانی که به نپال می آیند و مدت اقامتشان طولانی می شود ممکن است برای خرید مواد مخدر تن به خود فروشی بدهند .

●  نابرابری اقتصادی و اجتماعی : 

اختلاف طبقاتی در هر جامعه به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت شرایط اقتصادی موجود منتهی میشود و همین بی ایمانی نسبت به شناخت اجتماعی در گرایش به اعتیاد تاثیر بسزائی دارد . یکی از دلائل عمده ای که جامعه امریکا بالاترین رقم معتادین را دارد وجود طبقات اجتماعی مختلف در آن جامعه است . طبقاتی بودن آن جامعه تضاد اجتماعی را زیاد می کند و شاید مواد مخدر راه درمان مناسبی در این زمینه برای مردم باشد . 

●  بیکاری : 

بیکاری بعنوان یک مسئله اجتماعی زمینه مساعدی برای انحرافات اجتماعی بویژه اعتیاد است افراد بیکار چون بیشترین اوقات خود را در قهوه خانه و یا تریاها میگذارند و اینگونه اماکن بهترین و مناسبترین جا برای فروش و مصرف مواد مخدر است در نتیجه گرایش و کشش بطرف اعتیاد عامل مساعدی بشمار می آیند که در اصل از بیکاری مردم ناشی میشود . 

●  رشد مخرب صنعت : 

اگر در جامعه ای رشد صنعت بسرعت افزایش یابد و در آمد ناشی از آن صنعت بطور عادلانه توزیع نگردد و کارکنان برای اداره زندگی خود مجبور باشند ساعات بیشتری را بکار مشغول شوند خود بخود به خستگی جسمی و روحی آنها منجر شده و ناگزیر می شوند که این خستگی را از طریق مصرف مواد مخدر بر طرف نمایند . 

●  تسلط گروه های اقلیت نژادی : 

نمونه زنده این مسئله در جامعه امریکا وجود سیاه پوستان و یا سرخپوستان معتاد است که نسبت به سفید پوستان رقم بیشتری از معتادین آن جامعه را تشکیل می دهند . 

●  رفاه اقتصادی خانواده : 

تعداد چشمگیری از مشتریان مواد مخدر را افراد ثروتمند و پر درآمد جامعه تشکیل‌میدهند چون در خانواده هائی که رفاه زیاد است روابط انسانی بر اثر کثرت کار و یا سرگرمی ضعیفتر میگرددو ضعف روابط انسانی به نوبه خود عامل مساعدی برای کشش به مواد مخدر است‌. 

بهترین دلیل افزایش روزانه درصد معتادین در جوامع صنعتی غرب است که با رشد صنعت روابط انسانی ضعیف تر می گردد . 

●  فقر مادی خانواده : 

بیشترین معتادان هر جانعه را افراد فقیر تشکیل می دهند مثلا افرادیکه در محله های شلوغ و پرجمعیت شهرهای صنعتی و تجاری زندگی می کنند . بیشترین درصد معتادین شهر نیویورک هستند . عللی که این افراد را به این راه میکشاند یکی محرومیتهای ناشی از فقر است که تنها را ه فرار از این ناراحتیها را مصرف مواد مخدر می دانند . دومین علل اینکه تولیدکنندگان سعی میکنند عوامل توزیع را از اینگونه افراد انتخاب کنند چون اولا بعلت فقر ، تخصص و حرفه ای ندارند و در نتیجه بازار کارشان بی رونق است عوامل تولید سعی می کنند اول آنها را معتاد کنند و بعد از آنها برای فروش مواد مخدر استفاده نمایند . 

●  تمتع: 

چون پس از مصرف دارو احساس لذت و شعف و حالتهای شادی بخش به فرد دست میدهد که در مواقع عادی چنین حالتهایی برایش پیش نمی آید بنابراین سعی میکند هر طور شده روز دیگر نیز برای کسب چنین حالتی خود را به دارو برساند و پس از چند بار مصرف مکرر ، شخص معتاد می گردد . 

●  جنگ و بحران : 

جنگ یک پدیده نامساعد اجتماعی است و مردم کشورهای جنگ زده بعلت از دست دادن عزیزترین اعضاء خانواده هایشان نسبت به زندگی و آنچه در اوست بد‌بین شده و برای رهائی از این ناراحتی ها بمواد مخدر پناه می برند . مصرف بیش از حد متادون در آلمان در جنگ جهانی و یا مصرف بیش از حد هروئین و مرفین بوسیله سربازان آمریکائی در جنگ ویتنام نمونه زنده ای از این مسئله است .