بسیاری از دوستانم که درگیر اضطراب هستند و حتی آنهایی که اختلال روانی ندارند، می گویند که گذر از چند هفته اول پاییز برایشان سخت است. گینی اسکالی (Ginny Scully) درمان گری در ولز، می گوید: از اواسط شهریور تا اوایل پاییز مراجعین زیادی دارد که احساس نگرانی و اضطراب از اتفاقات پیش رو دارند که من به حال آن ها اضطراب پاییزی (autumn anxiety) می گویم.
با شروع پاییز دچار اضطراب و دلهره می شوید؟ آیا اضطراب و دلهره در شروع پاییز نوعی بیماری است؟
هر ساله اتفاق می افتد. همان طور که به اولین برگ های طلایی که از درخت کنار خانه مان می افتد، نگاه می کنم و صدای خش خش برگ های پاییزی را می شنوم، اضطراب من هم نمایان می شود. سابقا تصور می کردم که به افسردگی مبتلا شده ام، ولی تکرار آن سال ها پشت سر هم (و ثبت آن در دفتر وقایع روزانه ام) به من نشان داد که فقط از سالگرد اضطراب پاییزه ام گذر می کنم، احساس عصبی و پریشانی در دلم که از اواسط شهریور آغاز شده و تا هفته های اول مهر ادامه دارد.
بسیاری از دوستانم که درگیر اضطراب هستند و حتی آنهایی که اختلال روانی ندارند، می گویند که گذر از چند هفته اول پاییز برایشان سخت است. گینی اسکالی (Ginny Scully) درمان گری در ولز، می گوید: از اواسط شهریور تا اوایل پاییز مراجعین زیادی دارد که احساس نگرانی و اضطراب از اتفاقات پیش رو دارند که من به حال آن ها اضطراب پاییزی (autumn anxiety) می گویم.
افراد بسیار حساس (Highly sensitive persons یا HSPs) به تعریف پروفسور ایلاین آرون (Elaine Aron)، مستعد ابتلا به اضطراب در طول پاییز هستند، چون هر گونه تغییری می تواند منجر به شکننده شدن سیستم عصبی شان شود و تغییر فصلی پاییز و اضطراب بسیار چشمگیر است. پاییز سرشار از اتفاقات جدید است، برنامه ریزی های جدید، مشاغل جدید، مدارس جدید، وظایف جدید. پس جای تعجب نیست که چرا بعضی از افراد احساس تپش قلب پیدا می کنند و سعی در پردازش این وقایع جدید دارند. در ادامه مقاله، چند تکنیک کاربردی که در طول این سال ها برای کنار آمدن با اضطرابم در طول این فصل انجام داده ام را با شما در میان می گذارم. شاید شما هم تا حد امکان بتوانید آرامش خود را بدست آورید.
برای درمان اضطراب پاییزی احساسات درونی خود را تحت کنترل درآورید
هر پاییز که می شود، خیلی از ما با حس درونی مان که می خواهد زمان مان را به صورت داوطلبانه در اختیار هر کسی که درخواست کمک می کند، قرار دهیم، مقابله می کنیم (یا نمی کنیم). گاهی اوقات چیزی در ذهن تان فریاد می کشد: ثبت نام کن ! ثبت نام کن! این آخرین فرصتی است که می توانی کاری ارزشمند در زندگی انجام دهی. بعد چشم تان را باز می کنید و می بینید یا دستیار مربی شده اید یا سرپرست جمع آوری اعانه در سطح شهر یا در حال بدو بدو برای انجام کارهای داوطلبانه دیگر.
من این وسوسه ها را می شناسم. سال گذشته من در هفت برنامه ثبت نام کردم و می خواستم به عنوان بخشی از یک بنیاد جدید برای بالا بردن سطح آگاهی مردم نسبت به افسردگی مقاوم، فعالیت داشته باشم. من دچار تب پاییزی شدم و محدودیت های خود را به عنوان شخصی که خودش درگیر یک بیماری مزمن است، فراموش کردم. امسال خلاف قبل عمل کردم، هر احتمال استرس زا یا مسئولیت هایی که از قبل در برنامه ام داشتم را محدود کردم. من واقعیت دوم زندگی ام را پذیرفتم و دیگر مثل سابق احساس نمی کنم که حتما باید خودم را ثابت کنم و کارهایی انجام دهم که در نهایت اهمیتی ندارند.
برای درمان اضطراب پاییزی یک چالش بدون استرس انتخاب کنید
اشتباه نکنید، تلاش برای داشتن تجربیات جدید برای مغزتان مفید است. چیزهای کوچک جدید سناپس هایی جدید در مغز ما می سازد و ما را باهوش تر و شادتر می کند. افراد حساسی مثل من باید، به جای همکاری در نوشتن یک کتاب، یا جمع آوری کمک های مالی در این فصل، فعالیت هایی را انتخاب کنند که مغزشان را به چالش بکشانند و با این کار سطح استرسشان را کاهش داده و با آن مقابله کنند.
من تصمیم گرفتم که از زمان اضافه ام برای رفتن به کلاس یوگا و گذراندن دوره آموزشی نحوه پخت غذاهای سرشار از مواد مغذی استفاده کنم تا با افسردگی و اضطرابم مقابله کنم. همین چند سال پیش حتی نمی دانستم که چطور آب را به جوش بیاورم، پس رفتن به کلاس آشپزی برای من واقعا چالش برانگیز بود، ولی نه به شکلی که باعث استرسم شود.
برای درمان اضطراب پاییزی مراقب آلرژی فصلی باشید
پاییز شباهت زیادی به بهار دارد، برای بسیاری از افراد با آلرژی همراه است که قطعا می تواند اضطراب و افسردگی را تشدید کند. به نظرم اطلاع داشتن از این مشکل می تواند به آرام شدن شما کمک کند، زیرا می توانید به همسرتان بگویید که یک توضیح بیولوژیکی برای تغییر حالت های لحظه ای شما وجود دارد. سیستم ایمنی شما مورد حمله قرار گرفته و سیتوکین ها (cytokines، پروتئینی که سبب التهاب سلولی شما می شود) وارد جریان خون تان شده است.
بر اساس مطالعه ای که سال 2009 در مجله اختلالات عاطفی منتشر شد، روند درمانی شخصی که در معرض عفونت قرار گرفته، مشابه روند درمانی او در زمانی است که دچار افسردگی یا شیدایی شده است. مطالعات نشان داده اند که، این تغییرات در علایم آلرژی در فصل هایی که گرده افشانی کم و زیاد می شود با افزایش میزان اضطراب و افسردگی در ارتباط است. بعضی از کارشناسان می گویند که این امر حتی می تواند افزایش هر ساله آمار خودکشی در فصل بهار را توضیح دهد.
برای درمان اضطراب پاییزی درست نفس کشیدن را به خاطر داشته باشید
این ساده ترین تکنیک است، و کاری است که من اغلب در اواخر شهریور انجام می دهم، درست قبل از بازگشت به اولین شب مدرسه و پیش آمدن هرگونه اضطرابی. تنها کاری که لازم است انجام دهم، این است که دم و بازدم هایم را منظم کنم، 5 ثانیه دم سپس 5 ثانیه نگه داشتن نفس، 5 ثانیه بازدم و دوباره 5 ثانیه نگه داشتن نفس.
تمرین یوگا من را با اساس تنفس صحیح آشنا کرد و من با کمک این تکنیک ها سعی می کنم بیشتر از طریق قفسه سینه تنفس کنم (نفس های سریع و کم عمق) که سیستم عصبی سمپاتیک من را برای ارسال ارتباط سریع و انفجاری با اندام ها از جمله مغز، آماده می کند تا بدانند که قرار نیست برای تهدید یا موقعیت خاصی در آماده باش باشند. زمانی که با دم و بازدم طولانی، به صورت دیافراگمی تنفس می کنم، تنفس عمیق، سیستم عصبی پاراسمپاتیکم را درگیر می کنم تا پیام بعدی را بفرستم که بگویم مشکلی نیست.
برای درمان اضطراب پاییزی ویتامین D و منیزم کافی مصرف کنید
اواسط شهریور زمانی مناسب برای مصرف ویتامین D است، چون قرار گرفتن در معرض نور خورشید رو به کاهش است. دکتر جیمز ام گرین بلات ( James M. Greenblatt) روان پزشک، در وبلاگ روان شناسی خود نوشته: همه بافت های بدن دارای گیرنده های ویتامین D هستند، از جمله مغز، قلب، ماهیچه ها و سیستم ایمنی بدن که به این معنی است که ویتامین D در هر سطحی برای عملکردهای بدن لازم است. مطالعات زیادی کمبود ویتامین D را با افسردگی و اضطراب مرتبط دانسته اند، بنابراین هر موقع احساس بی تابی داشته باشم، اولین ویتامینی که استفاده می کنم، ویتامین D است.
همچنین منیزیم یک ماده معدنی آرامش بخش است که سیستم عصبی مرکزی را تقویت و تغذیه می کند و به کاهش اضطراب و ترس و عصبانیت کمک می کند. مطالعه ای که در نوروفارموکولوژی (Neuropharmacology) منتشر شد، نشان داد که کمبود منیزیم موجب اضطراب و تداخل با عملکردهای محور هیپوتالاموس، هیپوفیز، آدرنال (HPA axis یا hypothalamic-pituitary-adrenal axis) می شود که برای تنظیم حالت خلق و خو حیاتی است. سبزیجات تیره با برگ سبز مثل اسفناج، کلم کیل و برگ چغندر منابع عالی منیزیم هستند. من صبح ها یک لیوان اسموتی کلم کیل و آناناس می خورم. مغز ها و دانه ها هم منابع غنی منیزیم هستند. به خصوص دانه کنجد، آجیل برزیلی، بادام و بادام هندی، همینطور لوبیا و عدس. و شکلات تلخ که سرشار از منیزیم است، ولی مراقب شکر اضافه اش باشید.
افسردگی می تواند باعث بروز علایم جسمی (فیزیکی) نیز بشود. افراد افسرده اغلب به این نتیجه می رسند که آنها دارای یک بیماری جسمی هستند زیرا احساس خستگی زیاد و درد دارند.
افسردگی چه مشکلات جسمی ایجاد می کند
افسردگی بیماری است که ممکن است در هر سنی برای یک فرد ایجاد شود. افسردگی علائم روحی و جسمی خاصی دارد که بروز هریک از این علائم بر کیفیت زندگی او تاثیر میگذارد.این که گهگاه احساس ناراحتی کنیم، طبیعی است اما افسرده بودن یک چیز کاملا متفاوت است. افسردگی می تواند علائم گوناگونی داشته باشد که هم روحیست و هم جسمی. این علائم و عوارض، زندگی روزمره ی فرد را تحت تاثیر قرار می دهند.
آنهایی که افسردگی دارند، احساس اندوه، ناامیدی و تنهایی کرده و معمولا علاقه و تمایل خود را به چیزهایی که زمانی برای شان لذت بخش بوده از دست می دهند. تمام این احساسات می توانند در توانایی فرد برای عملکرد مناسب مداخله کرده و اثری وحشتناک بر کیفیت زندگی او بگذارند.هر چند خیلی از افراد نسبت به علائم روحی افسردگی آگاهی دارند اما علائم جسمی مربوط به افسردگی اغلب نادیده گرفته می شود چون ظاهرا ارتباطی دیده نمی شود. برای فهم و درک افسردگی باید از علائم جسمی آن نیز مطلع باشید تا به موقع آن را تشخیص داده و به دنبال درمان بروید.
نشانه جسمی افسردگی
1. افزایش یا کاهش وزن
افسردگی، روی هورمون های تنظیم کننده ی اشتها اثر گذاشته و باعث می شود میل داشته باشید بیشتر یا کمتر از حد معمول غذا بخورید. همچنین مشکلات خواب ِ مربوط به افسردگی هم می تواند مشکل اشتها را تشدید کند چون کمبود خواب هم هورمون های گرسنگی و سیری را مختل می کند.
مطالعه ای که در سال 2008 در نشریه ی روانشناسی سلامت منتشر شد گزارش می دهد که افراد افسرده، به میزان زیادی در معرض ابتلا به چاقی هستند. این یافته ها، نتیجه ی مرور و بررسی اطلاعات جمع آوری شده از 16 مطالعه هستند. اگر شما یا کسی که می شناسید، تغییرات نسبتا ناگهانی در وزن داشته است، لازم است به پزشک مراجعه کرده تا احتمال افسردگی بررسی شود
2. احساس درد
گاهی درد عضله یا مفصل می تواند نشاندهنده ی افسردگی باشد. وقتی شما احساسات خود را درون تان نگه می دارید، این احساسات نهایتا به شکل دردهای جسمی بروز خواهند کرد. فرقی نمی کند سردرد باشد یا کمردرد، هیجانات و احساسات سرکوب شده می توانند دردهای جسمی را تشدید کنند.
مطالعه ای که در سال 2014 انجام شده و در PLOS ONE منتشر شد دریافت بیمارانی که افسردگی دارند یا افسردگی شان درمان شده یا دچار اختلال اضطراب هستند و همچنین آنهایی که علائم شدیدتری دارند، در مقایسه با آنهایی که افسردگی یا اضطراب ندارند، دردهای طاقت فرسای بیشتری از نظر قلبی و تنفسی دارند. همچنین کمردرد در میان افراد دچار اختلالات خلقی یا اضطرابی شایع است. دلیلش هم این است که افراد افسرده، عادت به پایین انداختن شانه ها دارند که منجر به کمردرد می شود.
3. مشکلات معده
بین مشکلات گوارشی- نفخ و یبوست و سندرم روده ی تخریک پذیر و ...- و افسردگی نیز ارتباط وجود دارد. روده نسبت به وضعیت روحی واکنش نشان می دهد. همچنین سلول های عصبی موجود در روده ی شما، 80 تا 90 درصد سروتونین بدن تان را تولید می کنند. سروتونین، یک فرارسان ِ عصبی ِ بهبود دهنده ی خلق و خوست.
ضمنا افراد افسرده بیشتر به غذاهای بسیار شیرین تمایل دارند که موجب التهاب مغز شده و تعادل باکتری های خوب و بد را در روده بهم می زند. مطالعه ای که در سال 2011 توسط دانشکده ی پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شد اینطور اعلام می کند که برخی از بیماری های روانشناسی مانند افسردگی بیشتر می توانند نتیجه ی اختلالات معدی و روده ای مانند سندرم روده ی تحریک پذیر باشند تا علت آن.
مطالعه ی دیگری هم که در سال 2014 صورت گرفته و نتایج آن در سالنامه ی روده شناسی منتشر شد گزارش می دهد، اضطراب و افسردگی هر دو به سندرم روده ی تحریک پذیر و کولیت زخمی مربوط هستند. یک ارتباط دیگری که بین این اختلالات روانشناسی و ناهنجاری های گوارشی وجود دارد این است که بیماری های روده ای و معده ای مزمن می توانند روی رفتارهای روانی – اجتماعی اثر بگذارند. در مطالعه ی جدیدتری که در سال 2016 انجام شده و در PLOS ONE منتشر شد، محققان اطلاعات مربوط به 6483 نوجوان آمریکایی را تجزیه و تحلیل کرده و دریافتند کودکان و نوجوانانی که سابقا از ناهنجاری های روحی خاصی رنج می برده اند، به دفعات بیشتری دچار بیماری های جسمی می شوند.
4.مشکلات پوستی
هورمون های استرس به پوست آسیب می زنند. افسردگی باعث افزایش سطح هورمون کورتیزول می شود بنابراین مشاهده ی مشکلات پوستی در میان افراد مبتلا به افسردگی، شایع است. حتی افسردگی می تواند بیماری های چون اگزما، پسوریازیس و آکنه را تشدید کند.
بنا به گزارشی از Dermatologic Clinics، تقریبا 30 درصد از بیماران پوستی، دچار اختلالات روانپزشکی هستند. مطالعه ای در سال 2015 نشان داد افسردگی و اضطراب در میان بیماران مبتلا به پسوریازیس، درماتیت آتوپیک، اگزمای دست و زخم های پا شایع است. ارتباط بین افسردگی و مشکلات پوستی ممکن است به دلیل خودنادیده انگاری باشد که از پیامدهای معمول در افسردگیست.
5. میگرن
سردردها و میگرن هم مانند دردهای مزمن، با افسردگی مرتبط هستند. هر چند افسردگی می تواند منجر به میگرن شود اما خود ِ افسردگی یک علامت شایع در افراد مبتلا به سردردهای میگرنی است. میگرن می تواند دلیل ِ پنهان ابتلا به اختلالات خلق و خو مانند افسردگی باشد و یا برعکس. این ارتباط مخصوصا در افرادی که تجربه ی میگرن همراه با هشداردهنده ی حسی (آئورا) هستند، قوی تر است؛ آئورا، دیدن جرقه های نور، نقاط کور و یا سوزن سوزن شدن دست ها و پاها حین یک حمله ی میگرن است.
مطالعه ای که در سال 2011 در نشریه ی سردرد و درد منتشر شد گزارش می دهد آنهایی که دچار میگرن همراه با آئورا هستند، بیشتر از کسانی که میگرن بدون آئورا را تجربه می کنند، در معرض افسردگی هستند.
6. مشکلات خواب
افسردگی می تواند طیف وسیعی از مشکلات مربوط به خواب را به بار بیاورد، شامل مشکل در به خواب رفتن، مشکل در خواب مستمر و خواب آلودگی در طول روز. افسردگی اغلب همراه با کمبود انرژی و احساس گیج کننده ی خستگی است که می تواند جزو ناتوان کننده ترین علامت های افسردگی باشد. نکته ی عجیبی که وجود دارد این است که با وجود اینکه ممکن است خیلی احساس خستگی و خواب آلودگی کنید اما خواب تان کیفیت خوبی نداشته باشد.
نداشتن خواب با کیفیت و آرامشبخش می تواند موجب اضطراب شده و بیماری تان را بدتر کند. مطالعه ای که در سال 2008 انجام شد گزارش می دهد، ناآرامی ها و شوریدگی های ذهنی و عینی در افسردگی بسیار شایع هستند که آزاردهنده، فرسوده کننده و معمولا درمان نشده باقی می مانند. اختلالات خواب بیانگر تغییراتی در عملکرد فرارسان های عصبی در مغز هستند که آسیب های چشمگیری به کیفیت زندگی وارد می کنند.
7. درد قفسه سینه
درد قفسه سینه، علامتی معروف در بیماری های قلبی است. اما چیزی که خیلی از افراد نمی دانند این است که درد قفسه سینه، با افسردگی ارتباط دارد و برعکس. افسردگی می تواند روی ریتم قلب اثر بگذارد، فشار خون را بالا ببرد و انسولین را افزایش بدهد، کلسترول و هورمون استرس را هم افزایش بدهد.
مطالعه ای در سال 1998 انجام شد نشان داد افسردگی بالینی می تواند یک ریسک فاکتور غیروابسته برای بیماری عروق کرونری، دهها سال بعد از شروع افسردگی بالینی باشد. افراد افسرده، یک سیستم استرس بیولوژیکی اختلال گر دارند که توصیه می شود افراد دچار افسردگی شدید، آزمایشات مربوط به بیماری های قلبی و عروقی را حتما انجام بدهند. همچنین مطالعه ای در سال 2013 نشان دریافت، آنهایی که دچار نارسایی های قلبی هستند و افسردگی متوسط یا شدید دارند، در مقایسه با آنهایی که افسردگی ندارند، چهار برابر بیشتر در معرض مرگ زودرس اند.
8. مشکلات دهان و دندان
افسردگی می تواند روی سلامت دهان و دندان ها نیز اثر بگذارد که عموما به دلیل عدم رعایت کافی بهداشت و مراقبت های فردی است که از پیامدهای افسردگی می تواند باشد. محققان دریافتند افسردگی و اضطراب موجب از دست دادن دندان می شود.
مطالعه ای که در سال 2016 انجام شد توصیه کرده است امروزه روانشناسان باید از عواقب رژیم غذایی نامناسب و داروهای روانپزشکی که بیماران دچار افسردگی مصرف می کنند آگاه باشند و اقدامات لازم برای بررسی وضعیت بهداشت دهان و دندان را انجام دهند.
به جرأت میتوان ادعا کرد که یکی از اساسیترین معضلاتی که دامنگیر انسانِ عصر حاضر گریدیدهاست، بیماری اضطراب وافسردگی است. اگرچه انسانِ قرن 21 با تمام وجود به دنبال یافتن مسیر رهایی از اضطرابها و دلهرههای زندگیست، اما با این وجود در بسیاری از مواقع سر از کورهراه درمیآورد. از نگاه دین مبین اسلام ارتباط با الله یگانه مسیر راستین کسب آرامش و دوری از استرسهای زندگی است...
عوامل و درمان اضطراب از نگاه قرآن
به جرأت میتوان ادعا کرد که یکی از اساسیترین معضلاتی که دامنگیر انسانِ عصر حاضر گریدیدهاست، بیماری اضطراب وافسردگی است. اگرچه انسانِ قرن 21 با تمام وجود به دنبال یافتن مسیر رهایی از اضطرابها و دلهرههای زندگیست، اما با این وجود در بسیاری از مواقع سر از کورهراه درمیآورد. از نگاه دین مبین اسلام ارتباط با الله یگانه مسیر راستین کسب آرامش و دوری از استرسهای زندگی است...
عوامل اضطراب
برخی از مهمترین عواملی که باعث پریشانی خاطر می گردند و آرامش روحی انسان را بر هم میزنند، عبارتند از:
1-ترس از آینده:
انسان همواره از آینده خود نگران است و میترسد مطلوبی را از دست بدهد یا نامطلوبی دامنگیرش شود. ترس از آیندهی فرزندان، تأمین هزینه زندگی، فقر، ازدواج، شغل، از دست دادن موقعیتهای اجتماعی و... همواره فکر انسان را به خود مشغول میدارد.
2- شداید و گرفتاریها:
عواملی چون بیماری، فقر، بلاها و مصایب، همواره انسان را مضطرب و نگران میسازد.
3- احساس پوچی:
افرادی که احساس پوچی میکنند، احساس آرامش نمیکنند و همواره در پی گمشدهای میگردند ولی هرچه میکوشند خلأ روانیشان برطرف نمیشود و در نتیجه زندگی را تکرار مکررات، یکنواخت و خویشتن را توخالی و بیهدف مییابند و روزگار خود را در اضطرابی جانکاه سپری میکنند و احساس تنهایی، ناامیدی و شکست میکنند.
4- نداشتن پشتیبان و تکیهگاه:
یکی ازعوامل اضطراب، نداشتن تکیهگاه معنوی است زیرا وقتی انسان خدا را فراموش کرد زندگی مادیش هم دشوار میشود.
5- ترس از مرگ:
ترس از مرگ، عامل مهم دیگری است که سبب دلهره و نگرانی در انسان میشود. و از آن جا که امکان مرگ تنها در سنین بالا نیست، بلکه در سنین دیگر مخصوصاً به هنگام بیماریها، جنگها، ناامنیها و.. . وجود دارد، این نگرانی میتواند عمومی باشد.
6- ضعف و ناتوانی:
عامل بخشی از نگرانیها، ناتوانی انسان در برابر عوامل طبیعی، مانند سیل، زلزله، بیماری و ناتوانی در برابر دشمنان است.
7- دنیاپرستی:
دنیاپرستی و دلباختگی در برابر زرق و برق زندگی مادی، یکی از بزرگترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان ها بوده و هست، تا آنجا که گاهی عدم دستیابی به رنگ خاصی از لباس، کفش و کلاه یا یکی از هزاران وسایل زندگی، ساعتها و یا روزها فکر دنیاپرستان را ناآرام و مشوش میکند.
8- گذشته تاریک:
گاه، گذشتهی تاریکِ زندگی فکر انسان را به خود مشغول میدارد و همواره او را نگران میسازد. از گناهانی که انجام داده، از کوتاهیها و لغزشها و... نمونهای از اینگونه عوامل هستند.
درمان اضطراب:
برای کسب آرامش، برخی به دنبال دنیاطلبی و کسب مال و ثروت میروند، برخی آرامش خود را در سایهی استفاده هرچه بیشتر از امکانات رفاهی میدانند و برخی به بیتوجهی به قید و بندها و تکالیف شرعی میدانند و برخی به آرامبخشها و مواد مخدر روی میآورند،
اما راههای اصلی رسیدن به آرامش مسائل دیگری است که در این جا به چند نمونه از آنها اشاره میشود:
1- ایمان به خدا:
ایمان به خداوند، ریشهها و زمینههای اضطراب را از میان میبرد؛ زیرا دین با دستورات اخلاقی خود، آتش حرص، آز و جاه طلبی را که از عوامل اضطراب هستند؛ فرو مینشاند.
- دین در سایه اعتقاد به معاد و روز رستاخیز، رشتهی زندگی را در دوران پس ازمرگ متصل میکند ومرگ را دروازه زندگانی جاوید میداند و از این رهگذر به زندگی مادی بشر معنا و طراوت میبخشد.
- انسان مؤمن در مصائب و سختیها از آرامش برخوردار است؛ زیرا از یک سو همواره خود را از تکیهگاهی محکم و پناهگاهی ایمن برخوردار میداند و از سوی دیگر در پرتو خداباوری، دیگر احساس تنهایی نمیکند چرا که خود را به نیروی شکستناپذیر متکی میداند که همه چیز در دست اوست. قرآن کریم میفرماید:
آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت یافتگانند!
زیرا ایمان راستین به خدا، انسان را نسبت به کمک و حمایت و لطف خداوند امیدوار میسازد و احساس میکند خداوند همواره با اوست و به او کمک میکند. لذا از مصائب روزگار نمیهراسد، زیرا عقیده دارد حوادث، آزمایش و کمالی است از طرف خداوند برای او. مؤمن واقعی برای چیزهای از دسترفته افسوس نمیخورد. مؤمن واقعی هیچگاه دچار اضطراب ناشی از احساس گناه نمیشود، چون میداند خداوند بخشنده است.
مؤمن از چیزهایی که اکثر مردم از آن میترسند، مانند مرگ، فقر، بیماری، گرفتاری روزگار و... نمیهراسد. و از آن جا که مصائب را آزمایش الهی میداند و میداند که در برابرش باید صبر کرد، دارای توانایی زیاد در تحمل گرفتاری است.
مؤمن میداند روزیرسانش خداست و اوست که ارزاق را بین مردم تقسیم میکند. بنابراین از فقر و تنگدستی نمیترسد.
مؤمن از مرگ نمیترسد و به آن با دید واقعبینانه مینگرد؛ زیرا میداند که هیچ گریزی از آن نیست.
راز اصلی احساس امنیت روحی در میان مؤمنان، آن است که روح آدمی ماورائی است و آنگاه که به خدا توجه میکند، بر اثر احساس نزدیکی میان خود و خدا، آرامش مییابد.
در پژوهشی که بر روی 148 بیمار که منتظر عمل جراحی بودند انجام گرفت، نتیجهی این پژوهش نشان داد که اضطراب در افرادی که اعتقادات مذهبیشان قویتر بود به مراتب، کمتر از دیگران است.
2- تغییر بینش و نگرش و ایجاد نگرش مثبت:
بسیاری از دلهرهها و اضطرابها از آنجا ناشی میشود که انسان بینش و نگرشی صحیح به مسائل زندگی ندارد. ایمان طرز نگرش انسان را از خویشتن و جهان عوض میکند. با تغییر نگرش بسیاری از اضطرابها به آرامش مبدل میشود. به عبارت دیگر باورهای دینی، اطلاعاتی را در اختیار قرار میدهد که زندگی برای انسان در مجموعه هستی، شیرین، مطبوع و دلپذیر میگردد. و بین آدمی و جهان، آشتی برقرار میشود که همه چیز را به دید مثبت مینگرد. یکی از معرفتهای بنیادین که تأثیر بسیار زیادی در بینش و نگرش مثبت انسان به جهان به جای میگذارد، اعتقاد به عدالت و حکمت الهی است. خداوند عادل است یعنی استحقاق و شایستگی هیچ موجودی را مُهمل نمیگذارد و به هرکس هرچه استحقاق دارد میدهد و حکیم است.و با این نوع نگرش انسان آرامش پیدا میکند.
3- تلاوت و شنیدن صوت قرآن:
تلاوت و شنیدن صوت قرآن، اضطراب را از بین میبرد. بر اساس پژوهش جمعی از محققان که روی مجموعهای از داوطلبان در آمریکا انجامشد، گوش فرا دادن به صدای قرآنی که با ترتیل خوانده شده است، تغییرات فیزیولوژیک (غیرارادی) در دستگاه عصبی ایجاد میکند و موجب از میان رفتن حالتهای روحی نامتعادل، همانند اضطراب میشود.
به گفتهی این محققان، افرادی که به زبان عربی نیز آشنایی ندارند آرامش و شادی درونی را هنگام گوش دادن به قرآن احساس میکنند.
4- آخرتگرایی:
از دیگر سرچشمههای آرامش، داشتن روحیه آخرتگرایی است.
امام علی (ع) فرمود:
"کسی که زیاد در یاد مرگ باشد از زندگی دنیا به اندکی راضی و خشنود خواهد بود."
5- تناسب انتظارات با واقعیات:
اگر در زندگی مشکل داشته باشیم مانعی ندارد، زیرا اقتضای دنیا و زندگی چنین است ولی نباید با زندگی، مشکل داشته باشیم، باید خود را با زندگی سخت هماهنگ کنیم تا بتوانیم به آرامش برسیم.
6- ازدواج:
یکی از عوامل و زمینههای آرامش، ازدواج است. قرآن میفرماید:
"واز نشانه های او این است که از جنس خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنارشان آرام گیرید، و میانتان دوستی و مهربانی نهاد."
7- کاستن تعلقات:
هر قدر تعلقات و وابستگیها بیشتر باشد، زمینهی نگرانی بیشتر است. امام صادق (ع) فرمود:
"هر کس دلبستگی به دنیا پیدا کند، دلش سه خصلت پیدا خواهد کرد، اندوهی که به او سودی نمیرساند و آرزویی که به آن نخواهد رسید و امیدی که به دست نخواهد آورد."
8- تفویض امور به خداوند:
کسانی که تدبیر امورشان را به خدا واگذار کنند، خداوند امورشان را سهل و آسان میکند.
قرآن میفرماید:
"من کار خود را به خدا وا میگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست."