همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

اختلالات خلقی و خودکشی در کودکان و نوجوانان

این اختلالات تقریباً 2 تا 3 درصد کودکان و تا 8 درصد نوجوانان را مبتلا می کنند بنابراین شناسایی زودرس و دسترسی به مداخلات مبتنی بر شواهد نظیر درمان های شناختی و داروهای ضد افسردگی اهمیت اساسی دارد.هر چند اختلال افسردگی در خانواده ها تکرار می شود این خطر در کودکانی که والدین شان افسردگی زود آغاز را تجربه کرده اند بیشتر است و مطالعات دوقلوها نشان داده است که افسردگی اساسی توارث پذیری متوسطی دارد (حدود 40 تا 50%) که این امر اهمیت عوامل استرس زای محیطی و رویدادهای ناگوار را به عنوان عوامل عمده اختلال افسردگی اساسی در کودکان مطرح می سازد. ویژگی های اصلی افسردگی اساسی در کودکان و نوجوانان و بزرگسالان شباهت های چشمگیری نشان می دهد؛ اما تظاهران بالینی به میزان زیادی تحت تأثیر سطح رشد کودک یا نوجوان است. 

خودکشی در نوجوانان

اکثر کودکان و نوجوانان دچار اختلالات افسردگی نه اقدام به خودکشی می کنند و نه خود را می کشند. اما کودکان دچار افسردگی شدید اغلب افکار خودکشی دارند و خودکشی همچنان جدی ترین خطر افسردگی اساسی است. با این همه بسیاری از کودکان افسرده حتی افکار خودکشی هم ندارند و بسیاری از کودکان و نوجوانانی که رفتار انتخاری نشان می دهند اختلال افسردگی ندارند. شواهد همه گیرشناسی نشان می دهد که کودکان افسرده با افکار خودکشی فعال تکرار شونده اقدام قبلی دارند نسبت به کودکانی که فقط افکار انفعالی خودکشی را بیان می کنند بیشتر در معرض خودکشی موفق هستند.اختلالات خلقی در کودکان و نوجوانان در طول دو دهه گذشته به میزان فزاینده ای بررسی شده اند و منجر به کارآزمایی های کنترل شده تصادفی چند مرکزی با حجم نمونه بزرگ نظیر مطالعه درمان افسردگی نوجوانان شد که شواهدی به نفع اثربخشی درمان شناختی رفتاری و نیز مهارکننده های انتخابی بازجذب را ارائه نمود. به علاوه وقتی این وجوه درمانی با هم تلفیق می شوند کارایی بیشتری حاصل می شود. افزایش شناسایی اختلالات افسردگی در کودکان پیش دبستانی بالینگران و محققین را به طراحی مداخلات روانی اجتماعی نظیر درمان تعامل والد-کودک و رشد هیجان واداشته که به طور اختصاصی هدف آن درمان این گروه سنی است.تظاهر خلق آشفته و افسرده بسته به مرحله رشد متفاوت است. کودکان بسیار خردسال دچار افسردگی اساسی اغلب غمگین، بی حال یا بی احساس به نظر می رسند هرچند ممکن است این احساسات را به زبان نیاورند. نکته شگفت انگیز این است که توهمات شنوایی هماهنگ با خلق در کودکان خردسال دچار افسردگی اساسی ناشایع نیست. شکایات جسمانی نظیر سردرد و دل درد، ظاهر غمگین و کناره جو و عزت نفس پایین علائم همگانی تری هستند.

اختلالات خلقی

بیمارانی که در اواخر نوجوانی  بوده و دچار انواع شدیدتر افسردگی هستند اغلب بی لذتی نافذ، کندی شدید روانی حرکتی، هذیان و حس درماندگی را بروز می دهند. علائمی که صرف نظر از سن و وضعیت رشد بسامد یکسانی دارند عبارت اند از افکار خودکشی، خلق افسرده یا تحریک پذیر، بی خوابی و کاهش توانایی تمرکز.

با این حال مسائل رشد بر تظاهر تمام علایم تأثیر می گذاردو برای مثال، بچه های کوچک غمگینی که به طور مکرر افکار خودکشی بروز می دهند، عموماً قادر به طرح نقشه ای واقعی برای خودکشی یا تبدیل افکارشان به عمل نیستند. خلق کودکان مخصوصاً در مقابل چندین عوامل استرس زای اجتماعی نظیر اختلاف خانوادگی مزمن، سوء رفتار و غفلت و شکست های تحصیلی آسیب پذیر است. بسیاری از بچه های کوچک مبتلا به اختلال افسردگی اساسی قبلاً قربانی سوء رفتار یا غفلت بوده اند و خانواده آن ها بار روانی اجتماعی بالایی دارند مانند بیماری روانی والدین، سوء مصرف مواد یا فقر.کودکان دچار اختلالات افسردگی در محیط های مسموم ممکن است با کاهش استرس یا بیرون آمدن از آن محیط علایم افسردگیشان بهبود یابد. اختلالات افسردگی عموماً به صورت دوره ای تظاهر می کنند، هرچند ممکن است شروع آنها تدریجی باشد و ممکن است تا زمان بروز تخریب در روابط با همسالان و افت تحصیلی یا کناره گیری از فعالیت ها شناسایی نشوند. اختلال کم توجهی-بیش فعالی، اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک در مواردی که چندان هم ناشایع نیست همراه با دوره افسردگی اساسی بروز کنند.

خودکشی دومین علت مرگ در بین کودکان و نوجوانان است

در برخی موارد اختلالات یا آشفتگی های سلوک ممکن است در زمینه دوره افسردگی اساسی دیده شود و با بهبود دوره افسردگی از بین برود. برای تعیین اینکه رفتاری خاص (مثلاً تمرکز ضعیف، نافرمانی یا حملات قشقرق) قبل از دوره افسردگی وجود داشته داشته و ربطی به آن ندارد یا وقوع آن برای اولین بار است و با دوره افسردگی جاری ارتباط دارد، بالینگر باید ترتیب زمانی علائم را مشخص کند.

شواهد قابل ملاحظه حاکی است که اساس اختلالات خلقی در دوره کودکی همانند بالغین است و احتمالاً زیست شناسی عصبی آن حاصل تعامل عوامل آسیب پذیری ژنتیکی و عوامل استرس زای محیطی است.

افسردگی در کودکان

کودک یا نوجوانی که به مرحله خودکشی رسیده است قطعاً آسیب های روحی زیادی دیده است. ممکن است این افراد قبل از اقدام به خودکشی صحبت ها یا تهدیدهایی انجام دهند که باید توسط اطرافیان و والدین جدی گرفته شود.

علل خودکشی در نوجوانان:

- کسب توجه

- اختلالات روانی و بیماری های روحی

- مشکلات خانوادگی

- اتفاقات شدید استرس زا

- تغییرات فیزیکی و ظاهری

- مرگ و از دست دادن نزدیکان

در صورتیکه نشانه های خودکشی در کودک یا نوجوان مشاهده کردید یا فرد تهدید به خودکشی کرد می بایست سریعاً به روانپزشک مراجعه کنید و فرد تحت مراقبت ها و درمان های روانپزشکی قرار گیرد. می بایست تهدیدهای خودکشی را در افراد کم سن و سال جدی گرفت. کلینیک روانپزشکی دی با پرسنل مجرب آماده مشاوره و درمان این بیماران است.

اختلالات خلقی افسردگی در کودکان

اختلال خلقی افسردگی در کودکانافسردگی از زمان های گذشته به عنوان یک بیماری شناخته شده بوده که به نام های متفاوتی از آن یاد شده است. ابرس پاپیروس یکی از قدیمی ترین مستندات و مدارک پزشکی دنیا در مصر قدیم، حالتی را توضیح می دهد که یک نوع دلسردی و غم و غصه زیاد و یا به اصطلاح امروزی افسردگی است. نوشته‌های بقراط نیز نشان می دهد یک نوع حالت «ملانکولی» و افسردگی ناشی از عدم تعادل در روان و بدن وجود دارد. 

در کتب طب قدیم ایران این بیماری به تاثیر از طب یونان ، مالیخولیا یا ملانکولی نامیده شده است . بر اساس این اعتقاد قدیمی در نتیجه ی افزایش صفرای سیاه فرد دچار مالیخولیا می شود . مالیخولیا هنوز هم به گروه معینی از افسردگی ها نسبت داده می شود.در سال ۱۹۷۵ ، سلیگمن در مقاله ای اظهار نمود که افسردگی در آسیب شناسی روانی همتا و مشابه سرماخوردگی در پزشکی است دلیل این مشابهت به گستردگی بیماری ، نمودهای متنوع آن و پنهان بودن بیماری مربوط می گردد . انسان ها در هر سنی که باشند گهگاه هیجانات را تجربه می کنند؛ به این معنا که همه ی افراد گاهی غمگین یا افسرده می شوند؛ از شنیدن یک خبر ناراحت کننده یا رو به رو شدن با یک اتفاق ناخوشایند مضطرب می شوند؛ گاهی با ترس دست و پنجه نرم می کنند و خلاصه با انواع هیجانات به گونه ای آشنایی دارند.

افسردگی یکی از اختلالات خلقی در کودکان نیز هست و درمان شناختی _ رفتاری کودکان افسرده پژوهشی نو در تلاش های علمی است . اگر چه سال هاست که به رویکرد های شناختی _ رفتاری افسردگی بزرگسالان توجه شده و درباره ی آن تحقیق شده است تا قبل از دو دهه ی اخیر اختلال های خلقی در کودکان و نوجوانان به دلایلی مورد توجه متخصصان بالینی نبود. پژوهش ها نشان داده است که افسردگی می تواند از آغاز زندگی یعنی دوران نوزادی هم پدید آید. برای مثال ، زمانی که نوزاد به مرحله ای از رشد می رسد که مادر خود را می شناسد جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگی در طفل می شود.

از آن جایی که اصولا افسردگی به معنای فقدان یا از دست دادن است. کودکان افسرده فرد ،محیط یا چیزی دوست داشتنی را از دست داده اند و یا آن را هرگز به دست نیاورده اند. حتی بعضی از روانکاوان افسردگی را معادل عزاداری دانسته اند و عنوان کرده اند که کودک افسرده برای از دست دادن شخص یا چیزی عزیز و دوست داشتنی ، گویی عزاداری می کند. شاید در پاره ای موارد به نظر برسد که کودک چیزی را از دست نداده ، اما مسلماً در بین چیزهایی که دارد. فقدان چیزی را احساس می کند؛ شاید کودک مادر دارد ، ولی مادر دلخواهش نیست ؛ یا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. این گونه مضامین هم به عنوان فقدان سمبلیک مطرح هستند و موجب افسردگی می شوند . شاید والدین از نوع آزاردهنده ، تحقیر کننده و مقایسه کننده هستند که حالات افسردگی در کودک به وجود آمده است. در موارد بسیاری نیز مادر خود افسرده است و کودک در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت کرده است. به طور کلی چنانچه محیط زندگی کودک ، مطلوب نباشد و نیازهایش ارضا نشود؛ خطر افسردگی برای او محتمل است .

بر طبق آمار حدود ۲% کودکان پیش از سن بلوغ و حدود ۵ تا ۸ درصد نوجوانان دچار نوعی افسردگی می باشند . این در حالی است که درمان افسردگی کودکی یکی از چالش انگیزترین موضوعات بالینی و بهداشت روانی عمومی است و از این جهت بازبینی ادبیات مربوط برای دستیابی به بهترین گزینه های درمانی ضرورت دارد.افسردگی در کودکان و نوجوانان بیشتر از بقیه سنین با خودکشی همراه می‌باشد. فقط در سال ١٩٩٦ خودکشی به‌عنوان سومین عامل مرگ و میر در افراد ٢٤-١٥ ساله و چهارمین علت مرگ و میر در افراد ١٤-١٠ سال بوده است. اختلال افسردگی در کودکانی که قبل از سن مدرسه هستند بسیار نادر می‌باشد. اما در ۲ درصد بچه‌های دبستانی اختلال افسردگی شدید (عمده) شیوع دارد و این میزان برای نوجوانان حدود ۵ درصد در جامعه می‌باشد.

در دهه های اخیر تمایل در جهت تعریف افسردگی دوره کودکی-همانند افسردگی بزرگسالی -بوده است ولی به دلیل وجود تفاوت های تکاملی بین کودکان و بزرگسالان،افسردگی دوره کودکی خصوصیات مجزایی دارد و معنای مشابهی ندارد و نشانه های هر کدام متفاوت است. به طور کلی ، افسردگی عبارت است از احساس درماندگی و به بن بست رسیدن ؛ گاهی این اختلال علائم جسمانی دارد و گاهی علائم روانی ؛ در بسیاری ازموارد نیز علائم جسمانی و روانی همزمان دیده می شود. 

● چگونه کودک افسرده خود را بشناسیم ؟

کودک افسرده از لحاظ ظاهر رنگ پریده است . افکار خودکشی آنی و بدونه برنامه ریزی در او دیده می شود. یک کودک افسرده تابع امیال آنی خود است. او اعتماد به نفس ضعیفی دارد و خود را فردی می داند که دست به هر کاری بزندمطمئنا در آن شکست می خورد او هیچگاه باور نمی کند که بتواند مشکلاتش را حل کند. او هیچ کاری را به صورت پیگیر انجام نمی دهد.هیچگاه برای کاری داوطلب نمی شود چون شرکت خود را بی ارزش و بی فایده می داند. خودش را دست کم می گیرد و فکر می کند که او همیشه باعث نا امیدی دیگران از خود می شود.این کودکان معمولا معلومات کمی دارند و به دلیل ترس از عدم تایید اطرافیان بسیار محتاط سخن می گویند. برخی از کودکان افسرده دچار عذاب شدید روحی اند، بهانه تراشی های متفاوت از انواع دردها و بیماری ها نیز از علایم بارز این کودکان است آنها کلکسیونی از انواع بیماریها را در خود دارند بسیار تمارض می کنند و احتمالاً معتقدند که اطرافیان ، زمانی آنها را دوست دارند که ترحم برانگیز رفتار کنند. این کودکان دوست دارند شخص دیگری باشند.تمرکز ندارد و یا مدت زمان تمرکز کوتاهی دارند.

به لحاظ پایین بودن سطح توجه تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیستند. یادگیری کُند ی دارند و علاقه ای به درس نشان نمی دهند. در اغلب موارد افت تحصیلی حاصل می شود. سردرد، دل درد ، سرگیجه و حالت تهوع ، بی‌تفاوتی، سطح پایین انرژی، گوشه‌گیری اجتماعی، آشفتگی های خوردن و خوابیدن، دیدگاه بدبینانه آشکار ، از دیگر نشانه های جسمانی افسردگی کودکان است. همچنین این کودکان در برخی موارد دزدی می کنند ، دروغ می گویند و نسبت به هم سن و سالهای خود بسیارحسادت می ورزند. در گذشته نیازهای کودکان در زمینه ی بهداشت روانی به اندازه ی کافی برطرف نمی شد در سال های اخیر روان شناسان کودک اهمیت زیادی برای پیشگیری از بروز مشکلات دوران کودکی قایل هستند . به روشنی می توان دریافت که اختلالات خلقی چون افسردگی محدود به جمع بخصوصی نیست، بلکه موضوع فراگیر در سطح جهان است که توجه همه ی افراد را در سطح اجتماع طلب می کند .

اختلالات دوقطبی در کودکان وعلائم آن

آیا اختلال دوقطبی در کودکان نیز شکل می‌گیرد؟ بله، کودکان هم ممکن است مبتلا به اختلال دوقطبی شوند. اگرچه این اختلال بیشتر در سال‌های پایانی کودکی یا در نوجوانی تشخیص داده می‌شود، اما کودکان در هر سنی ممکن است به آن مبتلا شوند. همراه ما باشید، در این مقاله می‌خواهیم درباره‌ی اختلال دوقطبی در کودکان و راه‌های کمک به کودک مبتلا به آن صحبت کنیم.اختلال دوقطبی در کودکان مانند بزرگسالان با تغییر حالت رفتاری از بیش فعالی یا شیدایی به افسردگی شدید همراه است. تشخیص این اختلال در کودکان مسئله‌ی بغرنجی است. برخی متخصصین باور دارند بروز این اختلال در کودکان بسیار نادر است و در این‌باره اغراق می‌شود، برخی دیگر خلاف این را باور دارند. تاکنون کارشناسان نتوانسته‌اند با اطمینان درباره‌ی میزان شیوع این اختلال در کودکان نظر بدهند.

تغییرات احساسی و رفتارهای ناهنجار برای هر کودک و نوجوانی طبیعی است. بیشتر وقت‌ها این موارد نشانه‌ی هیچ بیماری یا مشکل روانی که نیازمند درمان باشد، نیست. هر بچه‌ای ممکن است روزهای سختی را پشت سر بگذراند؛ احساس سرخوردگی، کسالت، عصبی‌بودن، خشم، بیش‌فعالی یا طغیان در دوره‌های مختلف امری طبیعی است، اما اگر این نشانه‌ها در کودک‌تان بروز شدیدتری دارد، ادامه‌دار است و مشکلاتی جدی ایجاد می‌کند، ممکن است مسئله‌ی مهم‌تری درمیان باشد.

در کودکان ۶ تا ۱۸ ساله همچنین ممکن است اختلال خلقی مخرب از هم‌ گسیخته (DMDD) بروز کند. این اختلال با کج‌خلقی و خشم شدید و به صورت تکرارشونده همراه است که با تعریف رایج اختلال دوقطبی، هم‌خوانی ندارد. مسئله‌ی مهم این است که سریع نتیجه‌گیری نکنید. اگر تشخیص داده شد کودک‌تان مبتلا به اختلال دوقطبی است، پیش از هر اقدام درمانی با یک متخصص دیگر هم مشورت کنید. باید نسبت به کسی که درمان کودک‌تان را به‌عهده دارد، اطمینان داشته و با او راحت باشید.

علائم اختلال دوقطبی در کودکان

برخی از نشانه‌ی اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان عبارتند از:

تغییر حالت و رفتار شدید که متفاوت از تغییر رفتارهای دوره‌ای و عادی کودک است؛

بیش‌فعالی، رفتارهای عصبی، پرخاشگرانه و مخالف هنجارهای اجتماعی؛

رفتارهای بی‌پروا و مخاطره‌آمیز که با شخصیت او هم‌خوانی ندارد، مانند مصرف مواد یا ولخرجی‌های بی‌قاعده؛

بی خوابی یا کاهش چشمگیر نیاز به خواب؛

کج‌خلقی و افسردگی در بیشتر روز و تقریبا هر روز؛

خودبزرگ‌بینی و اغراق در مورد توانایی‌های فردی؛

فکر خودکشی و رفتارهایی در جهت آن در کودکان بزرگ‌تر و نوجوان‌ها.

نشانه‌های اختلال دوقطبی در کودکان در دوره‌های ناپیوسته و مجزا آشکار می‌شوند؛ در فاصله‌ی بین این دوره‌ها رفتار کودک به حالت طبیعی و عادی برمی‌گردد.

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان

تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان دشوار است؛ زیرا بسیاری از نشانه‌های آن مشابه نشانه‌های بیش‌فعالی-کم‌توجهی (ADHD)، اختلال سلوک (رفتاری که حقوق اساسی دیگران و هنجارهای اجتماعی متناسب با سن را نقض می‌کند) و حتی رفتارهای رایج کودکانه است. یک مشکل عمده این است که داروهایی که برای درمان اختلال بیش‌فعالی-کم‌توجهی تجویز می‌شوند، معمولا محرک شیدایی در کودکان مبتلا به اختلال دوقطبی هستند.

شیدایی در کودکان نسبت به بزرگسالان با آسیب‌های بیشتری همراه است؛ روان پریشی، دیدن یا شنیدن چیزهای غیرواقعی در حالت شیدایی کودکان بیشتر رخ می‌دهد. کودکان در دوره‌ی افسردگی بیشتر از نشانه‌های فیزیکی افسردگی مانند درد و تیرکشیدن شکایت می‌کنند.

یکی از تفاوت‌های عمده‌ی این اختلال در کودکان این است که چرخه‌های تغییر رفتار در کودکان مبتلا به دوقطبی بسیار سریع‌تر از بزرگسالان رخ می‌دهند. درحالی‌که دوره‌های شیدایی و افسردگی در بزرگسالان هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌ها طول می‌کشد، تغییر دوره‌ها در کودکان ممکن است به‌طور روزانه رخ بدهد!

چطور به کودک مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کنیم؟

اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوان ها

اگر فرزندتان مبتلا به اختلال دوقطبی است، راه‌های زیادی برای کمک‌ به او وجود دارد. برخی از این راه‌ها را در ادامه معرفی می‌کنیم.

۱. به زمان‌بندی مصرف داروها پایبند باشید

باید کاری کنید کودک‌تان داروهای لازم را برای درمان اختلال دریافت کند. از یادآور، یادداشت یا هر چیزی که به شما کمک می‌کند زمان مصرف داروها را به‌یاد بسپارید، بهره بگیرید. اگر کودک‌تان باید در زمان مدرسه دارو مصرف کند، با مسئولین مدرسه و مربی بهداشت در این‌باره صحبت کنید.

۲. به عوارض جانبی توجه کنید

بسیاری از داروهای درمان اختلال دوقطبی در بزرگسالان موردآزمایش قرار گرفته‌اند و تأثیر تعداد اندکی از داروها روی کودکان و نوجوانان مطالعه شده‌ است. کودکان با مصرف این داروها معمولا دچار عوارض بیشتری مانند افزایش وزن، تغییر قند خون و کلسترول خون می‌شوند. از پزشک کودک‌تان درباره‌ی عوارضی که باید تحت‌نظر قرار بدهید، پرس‌وجو کنید. بنابر هشدار سازمان غذا و داروی آمریکا برخی داروهای ضدافسردگی ممکن است، احتمال اقدام به خودکشی را در کوکان، نوجوانان و جوان‌های زیر ۲۴ سال افزایش دهند.

۳. با معلم‌های کودک‌تان صحبت کنید

در برخی موارد کودک مبتلا به اختلال دوقطبی به توجه ویژه‌ای در مدرسه نیاز دارد. به‌طور مثال ممکن است به استراحت بیشتر یا تکلیف کمتری در دوره‌های بحرانی داشته باشد. گاهی ممکن است مجبور شوید مدتی کودک‌تان را به مدرسه نفرستید، دست‌کم تازمانی‌که نشانه‌های اختلال پایدار شوند.

۴. برنامه‌ای منظم و یکنواخت داشته باشید

برنامه‌ی یکنواخت روزانه به‌شکل چشمگیری به کودکان مبتلا به دوقطبی کمک می‌کند. به او کمک کنید یاد بگیرد هر روز در ساعت معینی بیدار شود، غذا بخورد، ورزش و بازی کند و بخوابد. تمام تلاش‌تان را برای کاهش تنش در خانواده بکنید.

۵. درمان خانوادگی را درنظر بگیرید

فرزند مبتلا به اختلال دوقطبی بار بزرگی به دوش همه‌‌ی خانواده است. حتی ممکن است زندگی زناشویی را دچار تنش کند. ممکن است فرزندان دیگر متوجه مشکل خواهر یا برادرشان نشوند یا از توجه‌ بیشتر و ویژه به او آزرده شوند. جلسه‌های درمانی خانوادگی به همه‌ی اعضای خانواده کمک می‌کند با وضعیت آشنا شوند و بهتر با آن کنار بیایند.

۶. مراقب نشانه‌های میل به خودکشی باشید

هیچ پدر و مادری دوست ندارد به اینکه فرزندش ممکن است به خودش آسیب بزند، فکر کند، اما بدبختانه این تهدید وجود دارد؛ حتی در مورد کودکان. اگر کودک‌تان از میل به پایان زندگی صحبت می‌کند یا دست به کاری می‌زند که زندگی‌اش را تهدید می‌کند، به آن بی‌توجه نباشید. ابزار و داروهای خطرناک را از خانه خارج کنید و به‌سرعت کمک حرفه‌ای بگیرید.

اختلال دوقطبی در نوجوان‌ها

نشانه‌ها و روش درمان اختلال دوقطبی در نوجوانان تا اندازه‌ی زیادی مشابه بزرگسالان است، اما درگیربودن فرزند نوجوان‌تان با این اختلال، با مشکلات ویژه‌ی دیگری همراه است.وقتی نوجوان‌ها بزرگ‌تر می‌شوند، دلِ خوشی از اینکه مجبور به پیگیری روش درمانی خاصی شوند، نخواهند داشت و ممکن است در برابر آن مقاوت کنند. پس با آنها صحبت کنید؛ روراست و همراه با پزشک فرزندتان درباره‌ی روش‌های درمانی مختلف گفت‌وگو کنید. هنگام بحث درباره‌ی انتخاب روش درمان و داروهای مورداستفاده کاری نکنید، فرزندتان احساس کند در مقابل او هستید.درست مانند بزرگسالان، نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی باید از مصرف الکل و مواد مخدر خودداری کنند. درغیر این‌‌صورت ممکن است این مواد در ترکیب با داروی مصرفی‌شان باعث بروز یا تشدید تغییر حالت رفتاری شود. احتمال اعتیاد به داروهای مصرفی در نوجوانان بیشتر از کودکان و بزرگسالان است. درمورد نوجوانان هم تعیین برنامه‌ی خواب و بیداری معین و یکنواخت (تنظیم ساعت خواب) اهمیت دارد. همچنین باید روشی مؤثر برای مقابله و کنارآمدن با اضطراب و پریشانی‌های دوره‌ای تعیین کنید.

اگر فرزندتان دچار تغییرهای جدی در حالت‌ و رفتار، افسردگی یا مشکلات رفتاری است، با مشاور یا پزشک متخصص در زمینه‌ی درمان کودکان مشورت کنید. تغییر حالت و رفتار ناشی از اختلال دوقطبی یا دیگر مسائل روانی ممکن است به مشکلات و ناهنجاری‌های جدی منجر شود. درمان به‌موقع و زودهنگام از پیامدهای آسیب‌زا جلوگیری می‌کند و از اثرات منفی اختلالات روانی بر سلامت فرزندتان می‌کاهد.

اختلالات خلقی در کودکان

گروهی از ناراحتی ها و بیماری های روانی را اختلالات خلقی می گویند. د کودکتان تا دیروز خوب و سرحال بود اما حالا مدتی است بهانه گیری می کند و حتی دیگر حرفتان را گوش نمی دهد. او که تا همین چند وقت پیش جزو بچه های آرام بود حالا دعوا می کند و در مقابل حرف های شما می ایستد. از کنار چنین علائمی راحت می گذرید؟ نکته اینجاست که این تغییرات واضح در خلق و خوی فرزندتان بدون شک علتی دارد که پیداکردن آن توسط متخصص می تواند خیالتان را از بابت تشخیص و درمان به موقع اختلالات خلقی راحت کند.

انواع اختلالات خلقی در کودکان

اختلالات خلقی در کودکان درحقیقت همان اختلالاتی است که در بزرگسالان وجود دارد اما علائم کودکان با توجه به سطح رشدی، شناختی و رشد تکاملی تفاوت می کند. در بزرگسالان اختلال خلقی 2 گروه است؛ 

اختلال افسردگی و دوقطبی.

در کودکان نیز همین 2 گروه را برای اختلال خلقی درنظر می گیرند. هرچند در مورد میزان شیوع این 2 نوع اختلال در کودکان مطالعات دقیقی انجام نشده اما به طور کلی افسردگی تک قطبی به نسبت اختلال دوقطبی در کودکان شیوع کمتری دارد.

نشانه های اختلال دوقطبی

در اختلال دوقطبی معیارهای شناختی همانند بزرگسالان است. اما نکته اینجاست که ظهور علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. شایع ترین علامت در اختلال دوقطبی شیدایی و تحری پذیری یا همان خلق بالاست. به همین دلیل است که اختلال دوقطبی را بیشتر به نام شیدایی یا مانیا می شناسند. در اختلال دوقطبی یک طیف شیدایی یا خلق بالا و یک طیف افسردگی است. باید توجه داشت که اگر کودک فقط یک بار هم تجربه خلق بالا را داشته باشد باز هم اختلال دوقطبی در مورد او مطرح می شود. در کودکان معمولا تحریک پذیری شایع تر است.

به این ترتیب که  مثلا کودکی که آرام بوده حالا پرخاشگر شده یا خلق بالا را نشان می دهد و بی  جهت می خندد و شادی بی دلیل دارد. نشانه دیگر این اختلال افزایش اعتماد به نفس است که در بزرگسالان به این صورت دیده می شود که فرد فکر می کند مهم است و هذیان بزرگ بینی دارد ولی در کودکان ممکن است این طور خود را نشان دهد که کودک بچه های دیگر را بزند و این تصور را داشته باشد که قوی تر از بچه های دیگر است.

براساس سطح شناختی ممکن است افزایش اعتماد به نفس خود را این طور نشان دهد که کودک لجباز و نافرمان شود. در این شرایط نافرمانی معادل اعتماد به نفس بالاست. کودکی که اختلال دوقطبی دارد دچار بی خوابی و افزایش انرژی است. به این صورت که اگر پیش تر یک ساعت فوتبال بازی می کرد حالا ساعات طولانی را به بازی می پردازد و اصلا احساس خستگی نمی کند. بی قراری یکی دیگر از علائم این اختلال است. وجود این علامت کودک را کلافه می کند به طوری که مدام راه می رود و وقتی از او درباره مشکلش سوال می شود علت را نمی داند. این موضوع می تواند خودش را به صورت تمایل به خروج از منزل نشان دهد و کودک مدام تقاضا کند که مثلا به پارک بروند.از جمله علائم دیگر می توان به ولخرجی اشاره کرد. به این شکل که خواسته های کودک بیشتر یا به صورت غیرطبیعی بخشنده می شود و اسباب بازی هایش را به دیگران می بخشد و خودش را درگیر کارهایی می کند که عاقبت خوشی ندارد. یکی از علائم مهم دیگر در کودکان کمی بزرگ تر افزایش میل جنسی است که در آن دختر و پسر نوجوان به جنس مخالف تمایل نشان می دهند و گاهی اوقات ممکن است درگیر روابط جنسی شوند. در کودکان کم سن تر چون میل جنسی هنوز بروز ندارد ممکن است این حالت خودش را به صورت فحش های رکیک جنسی یا دست زدن به بدن مادر و خواهر نشان دهد. پرحرفی هم از دیگر علائم اختلال دوقطبی تشخیص داده شده است.

تشخیص چطور انجام می شود؟

معمولا زمانی تشخیص اختلال دوقطبی داده می شود که علائم برای یک هفته وجود داشته باشد. گاهی اوقات که شدت علائم زیاد نیست می توان به صورت سرپایی درمان را انجام داد. اما چون معمولا این علائم شدید است به بستری شدن و مراقبت کامل نیاز است.در بزرگ تر ها اختلال شیدایی به صورت 1 تا 2 هفته ای و مجزا از دوره های دیگر زندگی است و می توان گفت فرد بزرگسال تا مدتی قبل علائمی نداشته اما در مورد کودکان ممکن است این علائم یک سال ادامه داشته باشد. به این صورت که دوره مجزایی وجود ندارد که بتوان تشخیص دوقطبی داد و حتی گاهی ممکن است علائم به تغییرات دوران نوجوانی نسبت داده شود. به همین دلیل بسیار مهم است که روان پزشک کودک را معاینه کند و شرح حال کامل از او بگیرد.هرگونه تغییر خلق کودک باید به اطلاع پزشک برسد. در کودکی که یک دوره اختلال دوقطبی وجود داشته باشد حداقل 2 سال باید دارودرمانی انجام شود. هرچه تعداد عود اختلال بیشتر باشد مدت استفاده از دارو هم بیشتر است. به همین دلیل والدین نباید احساس کنند درمان کوتاه مدت است. اگر بعد از 2 سال هیچ گونه عود بیماری وجود نداشته باشد دارو کم به تدریج و در نهایت قطع می شود.

نشانه علائم اختلال دوقطبی با بیش فعالی

بسیاری از اوقات افتراق اختلال دوقطبی و بیش فعالی سخت است ولی کودک بیش فعال علائم را از 4-3 سالگی نشان می دهد و علائم ام مربوط به یک دوره خاص نمی شود درحالی که اختلال دوقطبی در یک دوره خاص اتفاق می افتد. ممکن است کودکی بیش فعال باشد و بعد دچار اختلال دوقطبی شود که به صورت تغییر سطح عملکرد نسبت به قبل خود را بروز می دهد. ضمن آنکه در فردی که دوقطبی دارد افزایش میل جنسی وجود دارد در حالی که در بیش فعالی این حالت دیده نمی شود. در کودکان نیز مانند بزرگسالان، علت بروز اختلال پایین تر باشد سهم ژنتیک بیشتر است اما عوامل محیطی هم نقش دارد. گاهی اوقات کودک بعد از طلاق یا استرس محیطی دچار این اختلال می شود اما ژنتیک هم برای بروز آن لازم است.

روند درمان افسردگی تک قطبی

علائم این نوع اختلال باید دست کم 2 هفته وجود داشته باشد تا بتوان تشخیص اختلال افسردگی داد. اگر افسردگی تک قطبی خفیف باشد روان درمانی یا درمان شناختی رفتاری انجام می شود اما فقط تحت نظر متخصص و با تعداد جلسات مناسب. در صورت دسترسی نداشتن به روان درمانی دارودرمانی انجام می شود.داروهای این اختلال بازجذب کننده سروتونین هستند که فلوکستین و ستالوپرام در این دسته دارویی قرار دارند. برخی والدین ممکن است اقدام به خوددرمانی کنند و خودسرانه به کودک فلوکستین بدهند در حالی که برخی اوقات داروهای ضدافسردگی در کودکانی که افسردگی شان از نوع دوقطبی است باعث شروع دوره شیدایی می شود. بنابراین ابتدا باید معیارهای افسردگی دوقطبی رد شود سپس اقدام به تجویز این داروها شود.

افسردگی تک قطبی، نوع دیگر اختلال خلقی

افسردگی ممکن است طی اختلال دوقطبی بروز کند یا به صورت تک قطبی باشد. در کودکان افسردگی تک قطبی کمتر بروز می کند. علائم این اختلال مانند بزرگ ترهاست اما تظاهر علائم با توجه به رشد شناختی متفاوت است. یکی از علائم مهم، خلق پایین یا تحریک پذیری است به طوری که کودک عصبی و زودرنج می شود و مدام دعوا می کند. خلق پایین به صورت بهانه گیری و گریه هم بروز می کند. در افسردگی کاهش انرژی وجود دارد و کودک فعالیت های معمولش را انجام نمی دهد.لذت نبردن از زندگی و تفریحات یکی دیگر از نشانه هاست و ممکن است کودکی که با همسالانش بازی می کرد دیگر میلی به بازی نداشته باشد. خواب کودک افسرده هم به هم می خورد و او یا پرخواب می شود یا کم خواب. کم اشتهایی و پراشتهایی نیز از نشانه های افسردگی تک قطبی است. کودک افسرده ناامید است و انگیزه ندارد و اظهار ناتوانی می کند. افکار منفی در کودک به صورت فکر مرگ خود یا مرگ دیگران است. مثلا می گوید «کاش به دنیا نیامده بودم» اما در نوجوانان به صورت افکار خودکشی است.

پرخاشگری می‌تواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود.پرخاشگری می‌تواند به علت بسیاری از مشکلات اساسی در کودکان پدیدار شود. پرخاشگری مساله‌ای چند جانبه است که معمولا به واسطه وضعیت درمانی، مشکلات پزشکی و شرایط زندگی رخ می‌‌دهد. اولین قدم اساسی برای درمان پرخاشگری یافتن علت بروز آن است.

علل پرخاشگری

شما می‌توانید علل پرخاشگری را در گروه‌های مختلفی تقسیم بندی کنید.

اختلالات خلق کودک

در ابتدا باید دید آیا فرزند شما از مشکلات خلقی رنج می‌برد؟ کودکان مبتلا به بیماری دو قطبی، هنگامی که در حالت عادی نیستند، غالبا پرخاشگر می‌شوند.آن‌ها کنترل خود را از دست داده و به یک‌بار تصمیم می‌گیرند. از طرفی دیگر هنگامی که این کودکان دچار حالت افسردگی می‌شوند، با وجود اینکه در این وضعیت به ندرت پرخاشگری می‌کنند، اما باز هم می‌توانند تند مزاج باشند و در مواردی این کج خلقی و زود رنجی پرخاشگری را به دنبال دارد.

روان پریشی کودک

 افراد مبتلا به بیماری‌های روانی نیز پرخاشگر هستند. برای مثال کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به محرک‌های درونی به گونه ای آشفته واکنش نشان می‌دهند.بعضی از کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی بدگمان و مشکوک بوده ـ یا دچاراختلال شخصیت پارانویید می‌شوند ـ بنابراین آنان به علت ترس درونی خودشان حالتی پرخاشگرانه دارند.

ناامیدی کودک

کودکانی که دچار مشکلاتی از جمله ناتوانی رشدی یا مشکلات برقراری ارتباط (از جمله اتیسم) هستند نیز می‌توانند پرخاشگر باشند.

معمولا، هنگامی که این کودکان عصبانی شده پرخاشگر می‌شوند. آنان غالبا به این علت که در مواجهه با ترس و نا امیدی خود دچار مشکل هستند و نمی‌توانند احساسات خود را همانند دیگران بیان کنند، دچار پرخاشگری می‌شوند. پرخاشگری در این کودکان می‌تواند فرم دیگری از تکانشگری باشد.

تکانشگری و رفتار‌های مخرب کودک

 اختلال کم توجهی ـ بیش فعالی که متداول ترین آن تکانشگری و ناتوانی در تصمیم گیری می‌باشد، در کودکان مبتلا به آن موجب بروز رفتار‌هایی می‌شود که پرخاشگرانه به نظر می‌رسند. غالبا کودکان عواقب کار‌های خود را در نظر نمی‌گیرند، در نتیجه بعضی از رفتار‌ها و اعمال آنان می‌توانند بد خواهانه و سنگدلانه به نظر برسند، در حالی که در واقع آنان اصلا به عواقب آن عمل فکر نکرده اند.

اختلال رفتاری کودک

 پرخاشگری بخش عظیمی از بیماری اختلال رفتاری است. بر خلاف کودکانی که عواقب عمل خود را مد نظر قرار نمی‌دهند، کودکان مبتلا به اختلال رفتاری، از روی عمد رفتاری بد خواهانه دارند بنابراین پیش بینی و درمان بیماری در آنان متفاوت است.

آسیب اندام‌ها

در مواردی آسیب اندام‌ها دلیل فوران عصبانیت و پرخاشگری است. هنگامی که لب قدامی مغز کودک دچار آسیب می‌شود و در انواع مختلفی از بیماری صرع پر خاشگری صورت می‌گیرد. این احتمال وجود دارد که در این موارد هیچ گونه توضیح قابل قبولی برای حالت‌های پرخاشگرانه کودک وجود نداشته باشد. این وضعیت می‌تواند با رفتار‌های خشونت آمیز همراه باشد.

نکته

در پایان باید اشاره کرد که در مواردی خشونت و پرخاشگری موجود در کودکان و نوجوانان به واسطه عوامل استرس‌زایی که با آن مواجه هستند ایجاد می‌شود و به بیانی دیگر به علت وجود یک مشکل روحی اساسی نمی‌باشد. با این وجود باید در نظر داشت که این موارد به ندرت رخ می‌دهند و اگر کودکی به دفعات دچار پرخاشگری و خشونت شود، نشانگر وجود یک مشکل و یا اختلال عاطفی در او می‌باشد.


 

اختلالات دوقطبی و حاملگی

شما باید هر برنامه برای حاملگی را با روانپزشک خود در میان بگذارید. با هم فکری هم، شما میتوانید برای کنترل حالات روحی خود در طول حاملگی و پس از تولد نوزاد برنامه ریزی کنید.

اگر باردار هستید، بهتر است برای آگاهی از قطع یا ادامه مصرف لیتیوم با روانپزشک خود مشورت کنید. گرچه لیتیوم از دیگر تثبیت کننده ها بی خطرتر است، اما باید خطر احتمالی آن برای نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگی یا شیدایی در شما مقایسه شود. این احتمال در سه ماه اول بارداری بیشتر است.

پس از گذشت هفته بیست و ششم، لیتیوم بی خطر است. اما اگر لیتیوم مصرف میکنید، نباید به نوزاد شیر بدهید.در طول زمان حاملگی، تمام کسانی که با این موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده روانپزشک و پرستار روانپزشک- باید با هم در ارتباط باشند.

دوره افسردگی

داروهای افسردگی معمولا باید به داروهای تثبیت کننده خلقی اضافه شود. متداول ترین این داروهاSSRIs (مهار کننده های جذب سروتونین) است.

این داروها بر یک ماده شیمیایی در مغز به نام سروتونین تاثیر گذاشته و به نظر میرسد که با مصرف این دارو نسبت به داروهای دیگر احتمال تغییر خلق به حالت شیدایی کمتر است. داروی قدیمی ضد افسردگی تری سیکلیک به علت نداشتن این خصوصیت توصیه نمیگردد.در صورتی که شما به تازگی یک دوره شیدایی داشته و یا اختلال خلق تناوبی سریع را تجربه کرده اید، داروهای ضد افسردگی ممکن است منجر به بازگشت حالت شیدایی شوند. در این حالت بهتر است سطح داروی تثبیت کننده را افزایش داده و از داروهای ضد افسردگی استفاده نکرد. داروهای ضد افسردگی پس از 2 تا 6 هفته استفاده باعث بهبود حالت خلقی میشوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پیدا میکند. مصرف این دارو باید حداقل 8 هفته پس از بهبود افسردگی ادامه پیدا کند و سپس باید به آرامیاز مقدار آنها کاسته شود.

حتی پس از بهبودی بهتر است همواره این قرصها را با توجه به نظر روانپزشک همراه داشته باشید. اگر خیلی زود مصرف قرصها را ترک کنید، احتمال عود افسردگی در شما زیاد است. اگر شما به یکباره مصرف را قطع کنید، ممکن است دچار علایم ترک (Withdrawal ) شوید.در صورتی که دوره شیدایی را تجربه کردید، نباید داروهای ضد افسردگی را برای مدت طولانی مصرف کنید.

متوقف کردن نوسانات خلقی خود درمانی

تحت نظر گرفتن رفتار شحصی

نشانه های تغییر حالت خود را یاد بگیرید تا بتوانید در موقع مناسب کمک بگیرید. با اینکار شما میتوانید از بروز کامل عارضه و یا بستری شدن در بیمارستان اجتناب کنید. نوشتن حالات روحی روزانه میتواند به شما در این کار کمک کند.

اطلاعات

تا میتوانید در مورد بیماری تان و آنچه برای درمان آن مفید است اطلاعات کسب کنید.

استرس(تنش)

از شرایط تنش زا بپرهیزید. پرهیز کامل از تنش غیر ممکن است بنابر این بهتر است یاد بگیرید چگونه این شرایط را کنترل کنید. شما میتوانید از طریق CD یا DVD و یا گروهای تمدد اعصاب و یا پیشنهادهای روانشناسان به استرس خود غلبه کنید.

روابط اجتماعی

افسردگی یا شیدایی میتوانند اثرات نامطلوبی بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازی روابط تان بعد از یک دوره افسردگی یا شیدایی بشوید.داشتن حداقل یک نفر که بتوانید به او اعتماد کنید بسیار مفید است. دوستان و خانواده نیاز دارند بدانند که چه اتفاقی برای شما میافتد و آنها چه کاری میتوانند برای شما انجام دهند.

فعالیت

سعی کنید زندگی، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنید. در صورتی که شما بیش از اندازه مشغول باشید ممکن است دچار دوره شیدایی شوید.مطمین باشید که زمان کافی برای استراحت دارید. در صورتی که شما بیکار هستید به دنبال گذراندن یک دوره اموزشی و یا کار داوطلبانه که وابستگی با بیماری روانی ندارد باشید .

ورزش

20 دقیقه ورزش ، سه بار در هفته برای بهبود شرایط روحی مفید است.

تفریح

به طور مرتب کارهایی انجام دهید که شما را شاد کرده و به زندگی شما معنا میبخشد.

ادامه درمان

ممکن است شما بخواهید قبل از اینکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداری کنید. متاسفانه اینکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر میشود. با دکتر و خانواده خود هنگامیکه بهبود یافتید در این مورد صحبت کنید.

افسردگی

دانستن اینکه به افراد بسیار افسرده چه بگوییم سخت است. آنها همه چیز را از دیدگاه منفی میبینند و قادر نیستند بگویند از شما چه میخواهند.آنها ممکن است زودرنج و گوشه گیر باشند اما در همان حال به کمک شما نیاز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولی نخواهند یا نتوانند که نصیحت شما را بپذیرند.

سعی کنید در حد امکان صبور باشید و آنان را درک کنید.

شیدایی

در شروع یک دوره شیدایی، شخص شاد و پرانرژی به نظر میرسد. هرچند که اینگونه هیجانات منجر به بدتر شدن شرایط روحی آنان میگردد. بنابراین سعی کنید آنان را متقاعد کنید که کمکشان نمایید و به آنان در مورد بیماری شان توضیح دهید.

کمک به شخص محبوبتان برای بهبودی

اطلاعات بیشتری در مورد اختلالات دوقطبی پیدا کنید. همراهی شما با بیمار در جلسات روانپزشکی بسیار موثر خواهد بود.

از خودتان مراقبت کنید

به خودتان زمان و فضا ی کافی برای تجدید قوا بدهید . مطمین باشید که زمانهایی برای خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده اید. در صورتی که دوست یا فامیل شما در بیمارستان است، مدت نگهداری از انها را با دیگران تقسیم کنید. شما به دوستتان وقتی خسته نیستید بهتر میتوانید کمک کنید.

در مواقع اضطراری

در شیدایی شدید، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگمانی به خود گرفته و یا به صورت لفظی ویا فیزیکی درگیر شود.

در افسردگی شدید، شخص ممکن است تصمیم به خودکشی بگیرد.

در صورتی که متوجه شدید که آنها:

با نخوردن و نیاشامیدن کاملا از خود غافل شده اند

خود یا دیگران را در شرایط خطرناک قرار میدهند.

از آزار دادن یا کشتن خود حرف میزنند.

سریعا برای آنان از مراکز درمانی کمک بخواهید. نام و شماره یک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشید. گاهی بستری کوتاه مدت در بیمارستان لازم است.

مراقبت از کودکان

در صورتی که شما شیدا یا افسرده هستید، به طور موقت نمیتوانید از کودکانتان مراقبت کنید. در این مدت همسر یا فرد دیگری از خانواده باید این وظیفه را به عهده بگیرد.بهتر است در دوران بهبودی در این مورد تصمیم گیری کنید.ممکن است بچه شما هنگامیکه شما سالم نیستید احساس نگرانی و سر در گمی کند. این موضوع را از رفتارشان نیز میتوان فهمید.برای بچه ها بسیار مفید خواهد بود اگر بزرگترها ی آنان حساس و فهیم بوده و بتوانند با خونسردی و سازگاری به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها میتوانند به آنان بفهمانند که چرا پدر یا مادر آنها رفتار متفاوتی دارد. سوالات انها باید با خونسردی، به درستی و به زبانی که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتری خواهند داشت اگر به برنامه عادی زندگی شان بازگردند