کم نیستند افراد توهمزدهای که مدام با خود درگیرند و صداهایی در گوششان میشنوند که باعث میشود ارتباط با واقعیت را از دست بدهند. روانپزشکان به این حالت «روانپریشی» میگویند و در روانشناسی، روانپریشی یا رواننژندی
تصویر اختلالی که روان را پریشان و ذهن را مضطرب میکند
اصطلاحی که روانپزشکان برای این اختلال از آن استفاده میکنند از دست دادن تماس با واقعیت است و کسانی که به آن دچارند حالات روحی - روانی و رفتاری خاصی پیدا میکنند که گاهی ممکن است خطرناک نیز باشد.
نشانههای روانپریشی
اختلالات مرتبط با روانپریشی اختلالاتی هستند که در آن فرد بیمار از نظر روانی و ذهنی با واقعیتهای بیرون دچار مشکل میشود و مانند افراد معمولی دیگر نمیتواند مسائل را تجزیه و تحلیل کند. این افراد از نظر واقعیتسنجی مشکل دارند و مهمتر اینکه دچار توهم و هذیان هستند. هذیان به صورت عقاید نادرست درباره حوادث و اطرافیان و توهم به معنای دیدن و شنیدن چیزهایی که در محیط خارجی وجود ندارد. شاید صداهایی را در گوش خود احساس کنند که واقعا در محیط خارج چنین صدایی وجود نداشته باشد. یا چیزهایی را در خیال خود ببینند که در دنیای واقعی دیده نشود. توهمهای آنها نیز ممکن است از نوع لمسی باشد مثلا کسی به آنها دست میزند ولی فردی در کنار آنها نباشد. هر یک از اینها اگر در فردی وجود داشته باشد، میتوان گفت که به اختلال روانپریشی مبتلاست و تشخیص آن فقط به عهده روانپزشک است. معمولا مردم عادی اصطلاح دیوانه را برای این افراد به کار میبرند، ولی این بیماری در حقوق قضایی، جنون نام دارد (جنون نیز به دو صورت دورهای و دائمی است.)
3مرحله روانپریشی
مرحله یک: تشخیص بیماری در این مرحله کمی دشوار است، حتی ممکن است اطرافیان بیمار نیز متوجه نباشند چون علائم خیلی خفیف هستند، مثلا ممکن است فرد دچار بدبینی شود ، زود از کوره در برود یا دیگر انگیزهای برای مراودههای اجتماعی یا ادامه تحصیل و کار نداشته باشد.
مرحله دو: در این مرحله توهم و هذیان کاملا مشهود است بهطوریکه ممکن است اطرافیان تصور کنند بیمار دیوانه شده است.
مرحله سه: مرحله بهبود است. بعضی از بیماران فقط یک دوره از روانپریشی را تجربه میکنند و بهبود پیدا میکنند ولی گروهی دیگر حتما نیاز به درمان دارند.