همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

راه های کاهش اضطراب درکودکان

 

اضطراب کودکان، مشکل شایعی در میان کودکان و بزرگسالان است و حدود ده تا بیست درصد کودکان دبستانی علایم اضطراب را تجربه می‌کنند. نسبت کودکانی که استرس را تجربه می‌کنند از این نیز بیشتر است. اگر کودکتان دچار استرس و اضطراب است می‌توانید به او کمک کنید تا از فشار نگرانی‌ها رها شود؟

به او بیاموزیدکه با ترس‌هایش روبرو شود نه اینکه از آنها فرار کند

 انسان از موقعیت‌‌هایی که از آنها اجتناب می‌کند، ترس دارد، این اجتناب از موقعیت‌‌های اضطراب زا خودش باعث ایجاد اضطراب می‌شود. وقتی کودک با ترس‌هایش روبرو می‌شود، یاد می‌گیرد که اضطراب به طور طبیعی با گذر زمان کاهش پیدا می‌کند.بدن انسان نمی‌تواند برای طولانی مدت مضطرب باقی بماند بنابراین مکانیزمی وجود دارد که پس از مدتی باعث آرامش می‌شود.معمولا اضطراب بعد از بیست تا چهل دقیقه فروکش می‌کند. ‏

به او بیاموزید انسان کاملی نبودن اهمیتی ندارد

خیلی از والدین گمان می‌کنند موفقیت در ورزش، درس و یا هنر بسیار اهمیت دارد. اما آنها فراموش می‌کنند کودک باید تجربه‌های منحصر به فرد کودکی خودش را داشته باشد.اگر برای کودکمان نمره شانزده نمره قابل قبول اما کافی نباشد، مدرسه برای او فقط جایی برای نمره گرفتن می‌شود نه جایی برای آموزش و لذت از آموزش. این به این معنا نیست که نمره عالی گرفتن و نفر اول بودن اهمیتی ندارد، بلکه مهمترین موضوع تشویق کودک برای تلاش است و البته در عین حال باید بدانید که پذیرفتن اشتباه و غلط‌های جزیی او امری طبیعی است.‏

بر نکات مثبت توجه بیشتری داشته باشید

گاهی اوقات کودک مضطرب و نگران در افکار منفی و انتقاد از خود غرق می‌شود. ممکن است او در مورد اتفاقات آینده بیشتر بر نیمه خالی لیوان تمرکز کند. هرچه شما بیشتر بتوانید بر افکار مثبت کودکتان و نکات خوب موقعیت تمرکز کنید، کودک شما نیز می‌تواند نکات مثبت را ببیند و به آنها توجه کند.‏

برای فعالیت‌های آرامش بخش برنامه‌ریزی کنید

کودکان احتیاج به فعالیتهای آرامش بخش دارند و باید کودکی کنند. اما گاهی فعالیت‌‌های جالب مانند ورزش می‌تواند بیشتر جنبه قهرمانی و پیروزی به خود بگیرند.

پس باید مطمئن شوید کودکتان فقط برای لذت و سرگرمی بازی می‌کند. این نوع فعالیت‌ها می‌تواند برنامه ریزی روزانه برای بازی با اسباب بازی یا یک ورزش، یوگا، نقاشی یا معاشرت با دیگر کودکان باشد.

برای کودکتان الگوی رفتار مناسب، اهمیت به خود و مثبت اندیشی باشید

کودک معمولا رفتار والد را تقلید می‌کند. بنابراین اگر شما از موقعیت‌‌های اضطراب زا اجتناب کنید، کودکان نیز از شما تقلید می‌کنند. اگر شما با ترس‌‌هایتان روبرو شوید، او نیز همین کار را می‌کند.اگر شما به خودتان اهمیت بدهید و برای نیازهایتان وقت بگذارید، او هم از شما تقلید می‌کند. پس اگر می‌خواهید کودکی سالم از نظر روان داشته باشید خود شما نیز باید به روان خود اهمیت بدهید.‏

رفتارهای شجاعانه کودکتان را تشویق کنید

اگر کودک با ترس‌هایش روبرو شد، این کار او را تشویق کنید. این تشویق می‌تواند یک آغوش، یک استیکر و یا یک جایزه کوچک باشد. اما شما هیچگاه نباید از قبل برای کودک جایزه‌ای تعیین کنید. اگر رفتار مناسب کودکتان در مقابل ترس‌هایش با تشویق همراه باشد، او برای ادامه این رفتار دلگرمتر می‌شود.‏

خواب مناسب را جدی بگیرید

برای کودکتان زمان خواب منظمی در نظر بگیرید و بر آن پافشاری کنید. این کار به کودک شما کمک می‌کند تا خواب کافی داشته باشد و بدون استرس به خواب برود و یا از خواب بیدار شود.‏

کودک را تشویق کنید که اضطراب خود را بازگو کند

اگر کودکتان با شمااز ترس‌ها و اضطراب‌هایش حرف زد به او نگویید «مشکلی نیست» یا «نه تو نمی‌ترسی.» این کار به کودک شما کمکی نمی‌کند بلکه باعث می‌شود کودکتان فکر کند که به او گوش نمی‌کنی یا او را نمی‌فهمی. به جای این کار می‌توانید بگویید «بله، به نظر می‌رسد که ترسیده ای. نگران چه چیزی هستی؟» بعد می‌توانید در مورد احساسات و ترس‌هایش با او صحبت کنید.‏

به او کمک کنید که مشکلش را حل کند

وقتی که به کودکتان اطمینان می‌دهید که او را می‌فهمید و به حرف‌های او گوش می‌دهید، باید این کار را با کمک برای حل مشکل واقعی او تکمیل کنید. باید به او کمک کنید که راه حل‌های مختلفی برای مشکلش پیدا کند. اگر کودکتان خودش می‌تواند راه حل خوبی برای مشکلش پیدا کند که عالی است. در غیر این صورت می‌توانید در این کار او را یاری کنید. ‏

آرام باشید

بازخورد کودک به موقعیت‌ها معمولا بر اساس مشاهده والدین است. حتما بارها کودکی را دیده‌اید که بعد از زمین خوردن به پدر و مادرش نگاه می‌کند و بعد عکس العمل نشان می‌دهد. کودکان در هر سنی به احساسات والدینش توجه می‌کنند و معمولا واکنش او منطبق با رفتار والدین است. اگر شما مضطرب باشید، کودک نیز مستعد اضطراب بیشتری است.اگر می‌خواهید اضطراب و استرس کودکتان را کاهش دهید خودتان نیز باید آرام باشید. شما باید با صدای آرام صحبت کنید، صورت شما آرام باشد و رفتار آرامی داشته باشید.‏

با کودکتان تمرینات آرامش بخش انجام دهید

گاهی چند تمرین آرامش بخش ساده می‌تواند راهکار کاهش اضطراب کودکتان باشد. این کار می‌تواند چند نفس عمیق باشد و یا می‌توانید از کودکتان بخواهید به چیزی که دوست دارد مثل قدم زدن در ساحل فکر کند. می‌توانید از او بخواهید چشمانش را ببندد و به یک صدا، بو و یا تصویر فکر کند.

مثلا از او بخواهید که چشمانش را ببندد و به ساحل و بوی دریا فکر کند و شن‌ها را در زیر پاهایش تصور کند، به صدای مرغان دریایی و صدای موج‌ها فکر کند. اگر این کار برای او اثر داشت می‌توانید از او بخواهید خودش در زمان اضطراب این تمرین را انجام دهد.‏

تسلیم نشوید

اضطراب و استرس می‌تواند یک درگیری مزمن شود و موضوع اضطراب زا می‌تواند تغییر کند اما او ممکن است دایم برای چیزهای متفاوتی احساس اضطراب کند.

آنچه از نظر علمی واضح است اضطراب و استرس درمان پذیر است پس آنچه اهمیت دارد این است که تسلیم نشوید پس اگر اضطراب کودکتان حاد شد حتما به روان پزشک کودک مراجعه کنید. ‏

اضطراب درکودکان ونوجوانان

اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشأ ناشناخته، که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوﮊی است. وقوع مجدد موقعیت‌های قبلی که استرس‌زا بوده‌اند یا طی آن‌ها به فرد آسیب‌ رسیده است، باعث اضطراب می‌شود. همه انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکل‌ساز است.تحقیقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌درآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتردیده می‌شود.

تنیدگی (استرس) یا اضطراب

اسـترس و اضطراب در لغت به معنای جنبیدن، لرزیدن، تپیدن، پریشان حال شدن، یک‌دیگر را با چیزی زدن، به هم واکوفتن، آشفتگی، بیتابی، بی‌آرامی است. این‌ها کلماتی هستند که در زندگی روزمره از آن‌ها برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده می‌شود؛ برای مثال، هنگام سخنرانی در برابر جمع، امتحان، روبه‌روشدن با مشکلات مادی، تأخیر سر یک قرار و ... . در شرایطی چون شرایط یادشده، وقتی در سخنان خود از این دو کلمه استفاده می‌کنیم، توجه چندانی به تفاوت موجود میان آن دو نداریم ولی برای مثال هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شایع در کودکان و نوجوانان، باید دقیق‌تر باشیم و تفاوت میان استرس و اضطراب را به خوبی درک کنیم. در روانشناسی، اضطراب مرحله پیشرفته استرس مزمن است و هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی درمی‌آید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد، مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند.

اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به‌طور مکرر رخ دهد و یا این‌که دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت، بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیب‌پذیر می‌شود.

به‌طور کلی، عوامل زیر به عنوان علل اصلی اضطراب در نظر گرفته می‌شوند:

عوامل زیست‌شناختی و جسمانی

 در افراد مضطرب، میزان بعضی از هورمون‌های موجود در خون غیرعادی است؛ بنابراین، هر آنچه باعث اختلال در سیستم هورمونی شود، برای بدن خطربه حساب می‌آید. بارداری، کم‌کاری یا تیروئید، پایین بودن قند خون، وجود غده‌ای در غدد کلیوی که هورمون اپی‌نفرین تولید می‌کند، و بی نظمی ضربان قلب از جمله این عوامل‌اند.

عوامل محیطی و اجتماعی

عوامل اجتماعی و ارتباطی بسیاری باعث به‌وجود آمدن اضطراب در افراد می‌شود؛ مانند مشکلات خانوادگی و احساس جدایی و طردشدگی. از جمله عوامل محیطی می‌توان تغییرات ناگهانی و غیر منتظره همچون زلزله، بیماری و مرگ یکی از نزدیکان را نام برد.

عوامل ﮊنتیکی و ارثی

یکی از مهمترین عوامل اضطراب، ﮊنتیک است و احتمال اضطراب در فرزندان افراد مضطرب بسیار بالاست. البته الگو قرار دادن رفتار پدر و مادر و یادگیری و تکرار کارهای آنان نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد (عامل اجتماعی) ولی تحقیقات و بررسی‌های انجام شده بر روی حیوانات و دوقلوهایی که با هم یا جدا از هم زندگی می‌کنند و از والدین مضطرب به دنیا آمده‌اند، نشان می‌دهند که عوامل ﮊنتیکی نیز بسیار موثرند. با وجود این، به‌نظر نمی‌رسد که ﮊن به خصوصی در این مورد نقش داشته باشد بلکه ترکیب بعضی از ﮊن‌ها چنین پیامدی دارد. طبق آخرین تحقیقات، عوامل ﮊنتیکی در بعضی انواع اضطراب مانند اختلال ترس از مکان‌های بازی نقش زیادی دارد.

عوامل جانبی موثر در ابتلا به اضطراب

به گفته بعضی متخصصان، تغذیه نادرست نیز در ابتلا به اضطراب تاثیر دارد. کمبود بعضی از اسیدهای آمینه، منیزیم، اسیدفولیک و ویتامین ب۱۲  باعث تسریع در ابتلا به اضطراب می‌شوند.

استفاده از مواد مخدر و داروهای روانگردان

برخی از ضایعه‌های مغزی (که باعث ایجاد علائمی شبیه به علائم اختلال وسواس می‌شوند).

به‌طور کلی، اختلالات اضطرابی شش نوع هستند و هر کس می‌تواند به یک یا چند نوع از آن‌ها دچار شود.   

 اختلال اضطراب فراگیر یا منتشر

این حالت در افرادی دیده می‌شود که به‌طور مداوم نگران وقوع حادثه‌ای هستند. موضوع این نگرانی‌ها ممکن است بسیار متنوع باشد: نگرانی از بیمار شدن فرزندان، نگرانی از مرگ یکی از آشنایان، نگرانی از ته‌گرفتن غذا، ... این حالت به مرحله مقاومت استرس شباهت دارد و خطر چندانی ندارد. از علائم آن می‌توان تپش قلب، بی‌قراری، خستگی، بی‌خوابی، تنگی نفس، اختلال در تمرکز و حافظه را نام برد.

اختلال هراس

 در این حالت، افراد دچار حملات اضطرابی ناگهانی می‌شوند که معمولاً چند دقیقه یا گاهی بیشتر به‌طول می‌کشد. این حملات بسیار اتفاقی هستند و طوری رخ می‌دهند که عامل تحریک‌کننده آن‌ها مشخص نیست. افراد مبتلا به این نوع اضطراب اغلب جوان‌اند. احساس تنگی و فشردگی در قفسه سینه، تپش شدید قلب، عرق کردن، لرزش، گیجی، احساس از دست‌دادن تعادل،... از علائم این نوع اضطراب است. ولی این علائم بسیار گسترده‌اند و باعث می‌شوند که فرد مبتلا تصور کند دچار سکته قلبی شده‌ و ممکن است بمیرد.

ترس‌های ساده یا اختصاصی

ترس‌های خاص شایع‌ترین نوع ترس مرضی هستند، که طی آن‌ها فرد از مواجهه با  مواجهه با بعضی موقعیت‌ها، فعالیت‌ها یا اشیا اجتناب می‌کند؛ مانند بعضی از حیوانات (عنکبوت، موش، مارمولک، ...)، بلندی، دریا، خون و مرگ.

هر چیزی ممکن است باعث این نوع اضطراب شود (که خطر خاصی هم به دنبال ندارد). از جمله ترس‌های شایع، ترس از مکان‌های بسته، ترس از اجتماع و ترس از مکان‌های باز است. در ترس اخیر، که افراد مبتلا از حضور در فضای باز و پرازدحام و شلوغ و خروج از محیط منزل خودداری می‌کنند از این نوع ترس‌ها هستند. این اختلال معمولاً در نوجوانی شروع می‌شود ولی سابقه آن ممکن است به دوران کودکی و تجربه اضطراب جدایی در آن زمان برگردد.

 اختلال اضطراب اجتماعی

این نوع ترس در اواخر کودکی یا اوایل نوجوانی شروع می‌شود و ترس و شرمساری از اشتباه کردن، صحبت کردن در جمع، غذاخوردن، سرخشدن یا لرزش صدا و ... در برابر جمع است و با خجالت ساده تفاوت دارد. این حالت اضطراب مانع شناخت افراد جدید می‌شود و فرد را به انزوا و گوشه‌گیری می‌کشاند.

 اختلال وسواس

در این حالت، فرد افکار یا اعمالی را برخلاف میل خود تکرار می‌کند. این بیماری میتواند به صورت وسواس فکری یا وسواس عملی و یا هر دو در فرد ظاهر می‌شود. در وسواس فکری فرد قادر نیست فکر، احساس یا عقیده‌ای تکراری و مزاحم را از ذهن خود بیرون کند. افکار وسواسی ممکن است بسیار ناراحت کننده، وحشت آور یا وحشیانه باشند. و باعث گرایش فرد به عادت‌های وسواسی شوند. یعنی او را وادار کنند که عمل یا عملی را به طور مکرر انجام دهند(وسواس عملی)، مانند شستن مکرر دست‌ها یا بالا کشیدن بینی. اعمال وسواسی هیچ‌گونه توجیه منطقی ندارند.

اختلال تنش‌زای پس از رویداد

اختلال تنش‌زای پس از رویداد را به نام «سندرم موج انفجار» نیز می‌شناسند. این حالت مربوط می‌شود به حادثه‌ای (از قبیل جنگ، تصادفات شدید، سوانح طبیعی، ... ) که با استرس شدید هیجانی همراه است و شدت آن می‌تواند به هر کسی آسیب برساند. یک دوم افرادی که دچار چنین استرس شدیدی می‌شوند، علائم مربوط به آن (مانند خواب‌های تکراری، خاطراتی مبهم ولی فراگیرنده، از دست رفتن تعادل و پرخاشگری شدید،...) را پس از گذشت حدود سه ماه از دست می‌دهند. هر چه اقدام‌های لازم برای درمان زودتر انجام گیرد، احتمال ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمتر می‌شود. در صورتی که این حالت بیش از چند ماه طول بکشد احتمال این‌که تا آخر عمر با فرد باقی بماند بسیار زیاد می‌ود.

اضطراب در کودکان و نوجوانان

تشخیص اضطراب و درمان آن در کودکان است؛ و نوجوانان بسیار مهم چون شخصیت آنان طی دوره‌های کودکی و نوجوانی شکل میگیرد. بسیاری از کودکان زمانی که در شرایط جدیدی قرار میگیرند، دچار ضطراب می‌شوند و واکنش‌های متعددی از خود بروز می‌دهند (لکنت‌زبان، آویزان شدن به پدر و مادر، خجالتی شدن، جویدن ناخن و ....). وظیفه والدین در چنین موقعیت‌هایی این است که با فرزند خود با صبر و حوصله برخورد کنند و اعتماد بهنفس لازم برای مواجهه با آن شرایط را به او بدهند. تشویق والدین در ارتباط برقرار کردن فرزندان با محیط خارج از خانه و افراد غیر فامیل بسیار مؤثر است. بسیاری از والدین از این احساس فرزندشان تا زمانی که به مشکل نخورده‌اند (مثل اولین روز مدرسه) بی‌اطلاعاند.یکی از شایعترین دلایل دلدرد و حالت تهوع که در کودکانی دبستانی دیده می‌شود، ترس و اضطراب آن‌ها از مدرسه است. نگرانی پدر و مادر (از ورود تازه کودک به مدرسه، وضعیت درسی او و ... ) به فرزندان منتقل می‌شود و اضطراب او را افزایش می‌دهد. از اختلالات اضطرابی شایع در کودکان میتوان اضطراب اجتماعی، ترس از مدرسه، اضطراب امتحان و اضطراب جدایی را نام برد.

با بزرگ شدن کودک و پا گذاشتن او به دوره نوجوانی، ممکن است اختلالات اضطرابی جدیدی در وی پدید آید. در این زمینه می‌توان به عوامل زیر اشاره کرد:

اضطراب ناشی از پذیرفته نشدن از جانب همسالان

نوجوانان در این مرحله از زندگی خویش به همسالان خود گرایش دارند و به‌دنبال برقراری ارتباط و دوستی با آنان هستند. والدین باید نیاز طبیعی مورد توجه همسالان قرار گرفتن فرزندشان را درک کنند و برای دوستان او احترام قائل باشند. حفظ اعتبار و شخصیت نوجوان در مقابل همسالان نیز بسیار مهم است. ترس از برقرار کردن روابط عاطفی و اجتماعی و سرزنشهای والدین در انتخاب دوستان به د لیل متفاوت بودن فرهنگ و آداب و رسوم و ارزشهای خانواده‌ها، باعث اضطراب در نوجوان می‌شود. برای جلوگیری از پنهان کاری، پدر و مادر باید در زمان مناسب و با منطق و ملایمت او را متوجه نتایج نامطلوب بعضی از معاشرت‌ها کنند.

تغییرات جسمی

نگرانی و اضطراب در این مورد می‌تواند ناشی از دیررسی یا زودرسی بلوغ، احساس خجالت، ناآگاهی و یا ترس از شرایط جدید و ناتوانی در تطابق دادن رفتار خود با این شرایط باشد. برای جلوگیری از اضطراب، پدر و مادر یا مربیان باید به طور مناسب و شایسته، نوجوان را (قبل از پیدایش علائم ثانویه بلوغ) از تغییرات جسمانی این دوره و آثار روانی آن آگاه سازند.

بروز رفتارهای پرخاشگرانه

مخالفت با افراد مختلف در خانه و یا خارج از آن، از خصوصیات بعضی از نوجوانان است که ممکن است با پرخاشگری کلامی یا غیر از آن همراه باشد. ناتوانی در کنترل این رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب در بسیاری از نوجوانان می‌شود. برای جلوگیری از این حالت، تربیت مناسب والدین، مقاوم ساختن  فرند در برابر سختی‌ها از دوران کودکی و ایجاد امنیت روانی می‌تواند موثر واقع شود. امر و نهی‌های غیر اصولی و محدودیت‌های بی‌مورد در کسب استقلال و آزادی، باعث تحریک عصبانیت و خشم‌های کنترل نشده در نوجوانان می‌شود. والدین باید به نوجوانان بیاموزند که به هنگام خشم، منطقی برخورد  کند و بدون توهین و تحقیر دیگران عواطف خود را بیان کند. همچنین باید به او بفمانند که نحوه برخورد دیگران با او تا حدود نتیجه رفتار او با دیگران است.

ترس از مستقل شدن

یکی از عمومی‌ترین نیازهای نوجوانان، نیاز به استقلال و آزادی است. کسب استقلال در بسیاری از نوجوانان باعث اضطراب می‌شود. از جمله مشکلاتی که در مسیر دستیابی به استقلال در نوجوانان دیده می‌شود، تضاد و دوگانگی است؛ یعنی نوجوانان با اینکه می‌خواهند مستقل شوند. ضرورت این مسئله را هم می‌دانند، از استقلال می‌ترسند. ناآگاهی از وضعیت پس از استقلال، یکی از دلایل اصلی این امر است. برای جلوگیری از ابتلا به اضطراب و دوگانگی، والدین باید به نوجوان اعتمادبهنفس و جرئت تجربه‌کردن دهند و برای او امنیت روانی فراهم کنند. دادن مسئولیت و اجازه اظهارنظر و تصمیم‌گیری به نوجوان بدون تنبیه و تحقیر او به خاطر اشتباهاتش، باعث می‌شود که او از خطاهایش عبرت بگیرد، راه‌های مختلف زندگی را بیاموزد و برای مستقل شدن آماده شود.

برای جلوگیری از اضطراب راهکارهای مختلفی وجود دارد؛ از جمله:

استفاده از رﮊیم غذایی سالم

خوردن غذاهای متنوع و حاوی انواع مواد لازم در حفظ سلامت بدن نقش اساسی دارد.

فعالیت بدنی به‌طور منظم

 ورزش کردن به خصوص به طور منظم یکی از راه‌های پیشگیری از اضطراب و درمان آن است. پیاده‌روی تند و سریع به مدت  ۴۰ دقیقه میزان اضطراب را به‌طور متوسط تا ۴۱ درصد کاهش می‌دهد. ورزش کردن نیز باعث بالا رفتن کارایی دستگاه تنفسی وگردش خون، حفظ تعادل وزن و شادابی فرد می‌شود. ورزش‌هایی چون یوگا هم باعث افزایش آرامش می‌شوند و در جلوگیری از اضطراب بسیار مفیدند.

افزایش اعتماد به‌نفس

اعتماد به‌نفس بالا به بدن کمک می‌کند که از حداکثر نیروی خود برای مقابله با استرس بهره بگیرد.

اجتماعی بـودن و پرهیـز ازگوشه‌نشینی

هنگامی که افراد دچار فشار روانی می‌شوند، به‌طور غریزی از صحنه عمل و اجتماع کنار می‌کشند و به گوشه‌ای پناه می‌برند؛ در حالی که گوشه‌گیری باعث تشدید استرس می‌شود. ارتباط با افراد و دوستان، به خصوص کودکان، که می‌توانند فرد را به خنده وادارند،  باعث فراموش کردن نگرانی حتی برای مدتی کوتاه می‌شود.

حمایت اجتماعی

وجود حمایت اجتماعی در زندگی هر فرد باعث می‌شود که او بتواند در مقابل بحران‌های زندگی از خود دفاع کند. حمایت اجتماعی، احساس امنیت و اعتماد به‌نفس را افزایش می‌دهد و فرد را در مقابل استرس و فشار روانی مقاوم می‌سازد.

اندیشیدن به زمان حال

اندیشیدن به زمان حال و کنار گذاشتن رؤیاها و آرزوها برای موقعیت‌های مناسب‌تر، آرامش ذهنی را افزایش می‌دهد. مشغول کردن ذهن به کاری که در حال انجام است و فکر نکردن به زمینه‌های اضطرابزای آن راهکار مؤثر دیگری است.

کسـب اطلاعات در مورد شرایط تنش‌زا

 بی‌اطلاعی از موقعیت فشارآور باعث استرس و اضطراب بیشتری در افراد می‌شود. در صورتی که فرد از شرایط و مواردی که با آن‌ها مواجه خواهد شد آگاهی داشته باشد، کمتر دچار نگرانی و دلواپسی می‌شود. برای مثال، مطلع کردن بیماران از نحوه عمل جراحی و دردهای پس از آن، باعث می‌شود که آنان کمتر دچار اضطراب شوند.

خندیدن

خنده از سالم‌ترین راه‌های جلوگیری از فشار روانی است. هنگام خندیدن، هورمونی ضد درد (که احساس خوشی و سلامتی در شخص ایجاد می‌کند) در مغز آزاد می‌شود و میزان هورمون‌های استرس‌زا را در خون پایین می‌آورد.

ابراز هیجان بر روی کاغذ

نوشتن ساده هیجانات و احساسات بر روی کاغذ موجب تسکین فشارهای روانی ناشی از رویدادهایی چون از دست دادن شغل و مشکلات خانوادگی می‌شود.

درمان اضطراب

بعضی از موارد اضطراب اصولاً بیماری نیستند و بدون نیاز به پزشک درمان می‌شوند. به این موارد، «اضطراب طبیعی» می‌گویند. این گونه اضطراب به خوبی توسط بیماری کنترل و برطرف می‌شود (مثل اضطراب ناشی از امتحان). اضطراب طبیعی را می‌توان با روش‌هایی چون حمام کردن به مدت طولانی، تنفس عمیق، صحبت کردن با شخصی مورد اعتماد و استراحت در یک اتاق تاریک کنترل کرد.

مراجعه به پزشک زمانی ضروری می‌شود که خود درمانی جواب ندهد یا فرد دچار هراس بیش‌ از حد یا علائمی جدید و غیر قابل توجیه شود. در آن صورت، پزشک درمان دارویی یا درمان غیردارویی (روش‌های کلاسیک) را به او پیشنهاد می‌کند. از داروهایی که امروزه برای درمان اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرند می‌توان فلوکستین (پروازک، داروهایی از خانواده بنزودیازپین‌ها) برای مدت کوتاه و سرتالین ۱۰  را مثال زد. درمان‌های دارویی گاه در برخی بیماران عوارضی دارند. از بین درمان‌های غیردارویی میتوان تن‌آرامی( آرامسازی) حساسیت‌زدایی، توقف تفکر و سرمشق‌دهی بیوفیدبک را مثال زد. در این روش‌ها به بیمار آموزش داده می‌شود که بدن خود را برای مقابله مؤثر و مستقیم با عوامل تنش‌زا آماده کند.

وسواس فکری باعث اضطراب میشود

به‌ندرت پیش می آید که این افکار مثبت باشند و معمولاً یا به ترس‌هایتان وابسته هستند یا به احساساتتان و در بسیاری از موارد وجود این فکرها به نوبه‌ خود باعث اضطراب بیشتر و منجر به وسواس بیشتر می‌شود.افکار وسواسی یکی از نشانه‌های مهم اختلال وسواس-جبری (OCD) است ولی انواعی از افکار وسواسی در انواع مختلف اختلالات اضطراب وجود دارد که ممکن است منجر به تشخیص اختلال وسواسی-جبری نشوند. در زیر به نمونه‌هایی از این افکار وسواسی و تاثیرات آنها می‌پردازیم.
افکار وسواسی و استرسی - 
همه‌ انواع اضطراب‌ها می‌توانند منجر به افکار وسواسی شوند
وسواس یعنی نمی‌توانید روی چیزی به جز یک موضوع خاص تمرکز کنید و هرقدر هم که تلاش کنید، نخواهید توانست حواس خودتان را از آن موضوع پرت کنید. افراد زیادی بدون اینکه به اختلالات اضطراب مبتلا باشند، دچار این افکار هستند. به‌عنوان مثال، عشق زمان دبیرستانتان ممکن است به یک فکر وسواسی برایتان تبدیل شده باشد چون این تنها چیزی است که می‌توانید به‌ آن فکر کنید.ولی وقتی این افکار منفی باشند و در شما ایجاد استرس و اضطراب کند، احتمال اینکه دچار اختلالات اضطراب باشید زیاد است.
وسواس‌های ناشی از اختلال وسواسی-جبری
فردی که اختلال وسواسی-جبری برایش تشخیص داده شده، حتماً می‌بایست دچار افکار وسواسی هم باشد. این افکار وسواسی اغلب خشن، جنسی و ترسناک هستند. این فکر ممکن است برحسب موقعیت تغییر کند ولی وقتی وارد ذهنتان می‌شوند، هر کاری می‌کنید که از شرشان خلاص شوید.
بعضی از نمونه‌های افکار وسواسی عبارتند از:
ترس از بیمار شدن
تصور ناراحت کردن عزیزان
تمرکز بر نوعی عمل جنسی خشونت‌آمیز (با کسی که می‌شناسید یا غریبه‌ها)
نیاز به سازماندهی یا تقارن
نگرانی برای مسائل پیش‌پاافتاده (مثلاً در را قفل کردم یا نه؟)
دقت کنید که بعضی از اینها منفی‌تر از بقیه هستند. بعضی از آنها حتی شامل خیال‌پردازی‌های ناخواسته از جنایت، قتل و تجاوز هم می‌شوند ولی بعضی‌هایشان افکاری خیلی ساده هستند مثل اینکه آیا زیر گاز را خاموش کرده‌اید یا نه. ولی وجه اشتراک همه‌ی اینها این است که این افکار ناراحتی و عذابی شدید ایجاد می‌کنند و وقتی این فکرها وارد ذهن کسی می‌شوند، بیرون انداختن آن تقریباً غیرممکن می‌شود.
همین است که ایجاد اجبار و اضطرار می‌کند. جبرها اعمالی هستند که فرد برای کاهش افکار وسواسی خود انجام می‌دهد. وقتی فرد از میکروب‌ها می‌ترسد، آنوقت لازم است که دست‌هایش را بشوید. وقتی فرد از بسته بودن یا نبودن در می‌ترسد، آن‌وقت مجبور می‌شود آن را سه بار یا بیشتر قفل کند تا خیالش راحت شود. آنهایی که از چیزی خشونت‌آمیز یا جنسی می‌ترسند ممکن است هر عادتی پیدا کنند که باعث کاهش این فکر شود.
خیلی مهم است که به خاطر داشته باشید اضطراب موجب بروز این افکار منفی می‌شود. جوری که اضطراب شیمی مغز شما را تغییر می‌دهد باعث می‌شود متمرکز شدن روی چیزهای مثبت یا آینده برایتان دشوار شود. بنابراین این که نمی‌توانید حواستان را از آن فکر پرت کنید تقصیر خودتان نیست.
هرچه بیشتر سعی کنید متوقف شان کنید…
تحقیقات و مطالعات علمی متعددی نشان داده‌اند اینکه سخت تلاش کنید به چیزی فکر نکنید باعث می‌شود حتی بیشتر به آن فکر کنید. دلیلش این است که مغز پیوسته آن فکر را به شما یادآور می‌شود تا به شما یادآوری کند که نباید به آن فکر کنید. همین باعث می‌شود به سادگی نتوانید از شر آن فکر خلاص شوید.
افکار وسواسی در سایر اختلالات اضطراب
همچنین ممکن است انواعی از افکار وسواسی به همراه سایر اختلالات اضطراب در شما ایجاد شود. البته این افکار به اندازه افکار وسواسی در اختلال وسواسی-جبری حاد نیستند و احتمال اینکه درنتیجه‌ این افکار دچار اعمال جبری شوید بسیار کم است ولی معمولاً شباهت‌هایی بین هر دو نوع این اختلالات اضطراب دیده می‌شود. این متخصص روانشناستان است که تشخیص می‌دهد دچار چه مشکلی هستید. در زیر به بعضی از این نوع افکار اشاره می‌کنیم:
اختلال وحشت‌زدگی (پانیک)
افراد مبتلا به این اختلال و حمله‌های وحشت دچار هراس‌هایی مربوط به سلامتی خود می‌شوند و تصور می‌کنند که سلامتی‌شان دچار مشکل است. این افکار ممکن است آنقدر قدرت پیدا کنند که فرد فقط و فقط به آنها فکر کند.
اختلال استرس پس از سانحه
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً به صورت وسواسی فقط به اتفاقی که از سر گذرانده‌اند فکر می‌کنند و تصور می‌کنند که این سانحه دوباره برایشان اتفاق می‌افتد.
 انواع فوبیا
افرادی که دچار فوبیاهای حاد هستند، به‌مرور بیشتر و بیشتر درمورد موضوع فوبیای خود فکر می‌کنند. مثلاً گشتن لباس‌ها به‌دنبال عنکبوت می‌تواند نوعی فوبیا باشد.
 فوبیای اجتماعی
افراد مبتلا به این اختلال معمولاً در موقعیت‌های اجتماعی احساس ترس و خجالت می‌کنند. در بعضی موارد، ممکن است موضوع فکر اتفاقی باشد که قبلاً افتاده است یا بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد.
اختلال اضطراب فراگیر
این اختلال ایجاد نگرانی‌های بیشمار می‌کند. این احتمال وجود دارد که بعضی از این نگرانی‌ها در فرد ماندگار شود. مثلاً، نگران بودن مداوم از اینکه فرزندتان بعد از رفتن به دانشگاه در خطر باشد.
بنابراین با اینکه افکار وسواسی یکی از مشکلات اختلال وسواسی-جبری است، می‌تواند افراد دیگر با هر نوع اختلال اضطراب هم به نوعی اتفاق بیفتد.
متوقف کردن افکار وسواسی 
چطور باید افکار وسواسی را متوقف کنید
باید نسبت به اضطرابتان رویکردی جامع داشته باشید. نباید فقط افکار وسواسی را هدف قرار دهید. برای اینکه بتوانید به‌خوبی بر تاثیر این افکار روی خودتان متمرکز شوید و با استرس‌های آینده مقابله کنید، باید اضطرابتان را به طور کل هدف قرار دهید. از روش‌های زیر هم می‌توانید استفاده کنید:
دست از شرمنده کردن خودتان بردارید
اول از همه باید یاد بگیرید این افکار را همانطور که هستند بپذیرید: یعنی به‌عنوان یکی از نشانه‌های اختلالتان. باید دست از خجالت کشیدن و شرمنده شدن بردارید و حس نکنید که باید این افکار را از خودتان دور کنید.پذیرش خیلی مهم است. این افکار در کنترل شما نیستند و نباید توقع داشته باشید که بتوانید کنترلشان کنید. باید یاد بگیرید که بپذیرید آنها قسمتی عادی از اختلال شما هستند و وقتی بتوانید اختلالتان را درمان کنید، آنوقت این فکرها هم کمتر خواهند شد.
البته این کار سختی است ولی باید راهی برای آن پیدا کنید. فکرهای شما همانی‌اند که هستند. ممکن است باعث شوند احساس احمق بودن یا غیرمنطقی بودن کنید، ولی خُب که چه؟ برای چه کسی اهمیت دارد که شما درب را سه بار چک می‌کنید تا مطمئن شوید که قفلش کرده‌اید یا دست‌هایتان را چندین و چند بار در روز می‌شویید؟ به چه کسی مربوط است که شما گاه و بیگاه به افکار جنسی خشونت‌آمیز یا ترسناک فکر می‌کنید؟
بله، این مشکل باید برطرف شود، ولی این هم مثل سرماخوردگی یک نوع بیماری است. مطمئناً هیچوقت به‌خاطر پشت سر هم عطسه کردن از دست خودتان عصبانی نمی‌شوید، پس نباید سعی کنید با افکارتان هم بجنگید یا آنها را بخش بدی از شخصیتتان بدانید.
افکار ماندگار را یادداشت کنید
گاهی‌اوقات فکری در ذهنتان دارید که آنقدرها که ماندگار است وسواسی نیست. در بعضی موارد، این فکرها هم آنقدر اذیتتان می‌کنند که کم‌کم نگران می‌شوید مبادا به افکار وسواسی تبدیل شوند.سعی کنید این افکار را در یک دفترچه یادداشت کنید. ذهن شما وقتی بداند این افکار در جایی ماندگار نگهداری می‌شوند، تمایل کمتری به تمرکز روی آنها پیدا می‌کند.
به اضطراب عادت کنید
یکی از سخت‌ترین قسمت‌های زندگی کردن با افکار وسواسی این است که این افراد باید قبول کنند که باید با این اضطراب‌ها زندگی کنند. یاد گرفتن اینکه چطور با این اضطراب‌ها کنار بیایید درمانی بسیار موثر است.بخشی از آن همانطور که در بالا گفته شد، از پذیرش این اضطراب‌ها ناشی می‌شود. ولی قسمت بزرگی از آن این است که به خودتان اجازه دهید نگران باشید.اعمال جبری معمولاً راه‌حلی بسیار سریع برای این وسواس‌ها هستند و باعث می‌شوند نتوانید به درستی با این وسواس‌ها برخورد کنید. اگر بتوانید به بهترین شکل ممکن با این اعمال جبری مقابله کنید و به خودتان اجازه دهید تا جایی که ممکن است نگران باشید، آن‌وقت خواهید دید که این وسواس‌ها به مرور ترس کمتری برایتان ایجاد می‌کنند چون خواهید دید که موجب اتفاق خاصی نمی‌شوند.لازم است این کار در حضور یک روانشناس انجام شود. روانشناس به شما روش‌های لازم برای کنار آمدن با افکار وسواسی‌تان را آموزش می‌دهد.
خودتان ایجاد اضطراب کنید
و بالاخره کار دیگری که می‌توانید با اجازه‌ مشاورتان انجام دهید این است که خودتان آن اضطراب را ایجاد کنید. به‌عبارت دیگر، عمداً به آن چیزی که برایتان ایجاد ناراحتی می‌کند، فکر کنید.ایده‌ی پشت این روش ایجاد عادت کردن رفتاری است.  اگر دست از جنگیدن با آن فکر بردارید و سعی کنید تا جایی که ممکن است عمداً آن را تجربه کنید، کم‌کم این فکر دیگر آنقدرها استرس‌زا نخواهد بود و حتا ممکن است برایتان خسته‌کننده شود. اگر کاری هست که بتوانید انجام دهید، مثلاً دست‌هایتان را کثیف کنید، در خانه را باز بگذارید، عمداً خانه را به هم بریزید و از این قبیل، آنقدر این کار را تکرار کنید که به حسی که این اضطراب در شما ایجاد می‌کند عادت کنید و یاد بگیرید کمتر از این اضطراب بترسید. اگر موضوع چیزی است که معمولاً با خودتان به آن فکر می‌کنید، مثل افکار خشونت‌آمیز، سعی کنید عمداً به آن موضوعات فکر کنید تا زمانیکه بپذیرید این افکار هیچ معنا و مفهومی ندارند.البته بهتر است این کار را در حضور مشاور روانشناستان انجام دهید زیرا این تکنیک ممکن است برای همه مناسب نباشد. با این‌ وجود مطالعات نشان داده است که هرچه بیشتر این اضطراب‌ها را بپذیرید، کنار آمدن با آنها برایتان ساده‌تر خواهد شد.
همه‌ افکار وسواسی اختلال اضطراب نیستند
یکی از دلایلی که اختلال وسواسی-جبری و اختلالات اضطراب معمولاً سوءتعبیر می‌شود این است که خیلی‌ها می‌گویند دچار این اختلالات هستند، در حالی که اینطور نیست. ممکن است حتی از خیلی افراد مشهور بشنوید که چون دوست دارند چنگالشان سر میز غذا به یک صورت خاص قرار داده شود یا چون وقتی کثیف می‌شوند دوست ندارند، مبتلا به اختلال وسواسی-جبری هستند.میلیون‌ها نفر دچار این مسائل هستند ولی دلیل بر این نیست که دچار اختلال اضطرا‌‌ب‌اند. برای اینکه بگوییم افکار وسواسی شما بخشی از یک نوع اختلال اضطراب است این افکار باید تکرارشونده باشند. یعنی آنقدر تکرار شوند که به طور قابل‌توجهی بر کیفیت زندگی شما اثر بگذارند. اگر هرازگاه دچار یک فکر وسواسی می‌شوید که تقریبا اثر چندانی بر سلامت شما ندارد، احتمال اینکه دچار اختلال وسواسی-جبری باشید بسیار کم است.
ولی اگر این وسواس‌ها ناراحتی شدیدی برایتان ایجاد کرده است، احتمالاً دچار یک نوع اختلال هستید.
راه‌حل کلی برای افکار وسواسی
اینکه در زمان اوقات‌فراغت در خانه چه می‌کنید مهم نیست، باز هم باید به صورت مستقیم با اضطرابتان روبه‌رو شوید. یادتان باشد، اختلال شما ایجاد افکار وسواسی می‌کند، بنابراین تنها راه متوقف کردن این افکار، متوقف کردن اختلالتان است.

نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی رابشناسید

به گزارش گروه فضای مجازیخبرگزاری میزان، اضطراب اجتماعی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته می‌شود. اضطراب اجتماعی حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل می‌کند. در واقع اختلال اضطراب اجتماعی بسیار ناتوان کننده‌ است و در موارد شدید اضطراب اجتماعی می‌تواند کیفیت زندگی فرد را تا حد نازلی کاهش دهد.

اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟

اضطراب اجتماعی (social anxiety disorder) یا هراس اجتماعی نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیتهای اجتماعی شناخته می‌شود. اضطراب اجتماعی حداقل بخشی از فعالیتهای روزمره شخص را مختل می‌کند.افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی یا هراس اجتماعی به شدت نگران اینکه در مقابل افراد دیگر چه خواهند گفت هستند. این شامل طرز صحبت کردن دراجتماع با مردم در طول روز می باشد. اما بیشتر اوقات آنها قبل از صحبت کردن در اجتماع عصبی هستند.

ترس می تواند هفته ها یا ماه ها قبل از واقعه آغاز شود. این می تواند دلیلی باشد برای ضربان قلب شدید و عدم تمرکز. برای بعضی افراد،در بسیاری از مواقع ترس می تواند باعث بروز استرس شود. اختلال اضطراب اجتماعی بر زندگی روزمره شما تاثیر می گذارد. در اضطراب اجتماعی شما ممکن است استرس و ترس از دست دادن کار و شغل را نیز داشته باشید.

اضطراب اجتماعی در چه کسانی رخ می دهد؟

افراد در هر سنی، حتی کودکی، مبتلا به استرس می شوند. اضطراب اجتماعی به تدریج ظاهر می شود و علایم اولیه آن بیشتر بین کودکی و میان سالی رخ می دهد. اختلال اضطراب اجتماعی در زنان دو برابر مردان رخ می دهد.

چه عاملی باعث ایجاد اختلال اضطراب اجتماعی می شود؟

این افراد هنگام تعاملات اجتماعی از این می ترسند که کاری انجام دهند یا علائم اضطرابی شان را به گونه ای بروز دهند که باعث قضاوت منفی دیگران شوند. یعنی نگران این هستند که اشتباهی کنند و شرمنده شوند یا مورد تمسخر واقع شده و طرد شوند و مورد اهانت قرار گیرند و این ترس و اضطراب به صورت قابل توجهی بیشتر از آن چیزی است که از موقعیت اجتماعی مذکور و زمینه فرهنگی- اجتماعی فرد انتظار می رود.موقعیت ها می توانند بیشترین ترس و اضطراب را ایجاد کنند

در مطالعه هایی که در این زمینه انجام شده، بیشترین موقعیت هایی که می توانستند ترس را به وجود آورند به این شکل مشخص شده است:

• صحبت کردن در مقابل یک جمع ناآشنا یا غریبه

• پاسخ دادن به سوالات در کلاس

• صحبت کردن در مقابل بزرگ ترها و افراد مهم

• گزارش دادن شفاهی یا بلند روخوانی کردن

• مهمانی های شبانه

اضطراب اجتماعی با خجالتی بودن چه تفاوتی دارد؟

گرچه برخی بر این عقیده اند که خجالتی بودن ممکن است با اضطراب اجتماعی همراه باشد، اما داده های اخیر کمیته ملی هم ابتلایی ها نشان می دهد که فقط 12 درصد از نوجوانان خجالتی معیارهای اضطراب اجتماعی را دارند از طرفی حدود 70 درصد از نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی به اشتباه، خود را به صورت خجالتی می شناسند.

نشانه های فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی چیست؟ 

*اضطراب اجتماعی: علائم عاطفی

نشانه اصلی اختلال اضطراب اجتماعی تنش و اضطراب دایمی و بیش از حد است. شاید نتوانید بگویید که چرا احساس تنش می کنید یا شاید در مورد مسایل عادی مثل درآمد، روابط خانوادگی یا سلامتی خود بیش از حد نگران باشید.

همه این علایم استرس زا در خواب و توانایی درست فکر کردن اختلال ایجاد می کند. شاید به دلیل بدخوابی یا همین بیماری اضطراب اجتماعی احساس ناخوشایندی داشته باشید.

*اضطراب اجتماعی: علائم جسمانی

بیماری های جسمی معمولا با اضطراب زیادی همراه هستند که عبارتند از:

¤ انقباض یا درد ماهیچه

¤ سردرد

¤ تهوع یا اسهال

¤ لرزش یا کشش عضلات

*اضطراب اجتماعی یا نگرانی های روزمره

اکثر افراد زمانی را به نگران بودن در مورد مشکلات خود می گذرانند، مسایلی مثل صورت حساب ها، پیشنهادهای شغلی یا روابط خانوادگی درحال تغییر. چیزی که اختلال اضطراب اجتماعی را متمایز می کند، نوعی احساس نگرانی است که نمی توانید آن را متوقف کنید. حتی اگر لحظات خوشی را نیز داشته باشید، احساس می کنید، آرامش غیرممکن است. در موارد حاد، اختلال اضطراب اجتماعی در کار، روابط خانوادگی و فعالیت های روزانه اختلال ایجاد می کند.

اضطراب اجتماعی کودکان و بزرگسالان چه تفاوتی دارد؟

از آنجا که کودکان معمولا در برابر بزرگسالان، به خصوص بزرگسالانی که نگران قضاوتشان هستند مضطرب می شوند، یکی از معیارهایی که در کودکان به ما کمک می کند که اضطراب اجتماعی را تشخیص دهیم این است که در کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی این ترس و اختلال اضطراب اجتماعی فقط در برابر بزرگترها بروز نمی کند بلکه در موقعیت هایی که همسالان و همتایان کودک هستند نیز بروز می کند.نکته دیگر اینکه مواجهه با موقعیت ترسناک اجتماعی یا موقعیتی که فرد را در معرض دید قرار می دهد، در کودکان می تواند خود را به صورت گریه کردن، قشقرق راه انداختن، چسبیدن به مراقب، میخکوب شدن، لرزیدن، یا امتناع از صحبت کردن نشان دهد.

برای کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی دوست پیدا کردن یا عضو گروهی بودن، یا بیان احساسات به صورت خودگزارش دهی، کار مشکلی است. در موقعیت ترس آور، کودک متبلا به اضطراب اجتماعی احساسات آزاردهنده ای چون خجالت و طردشدگی را به شدت تجربه می کند و پاسخ های این کودکان نشانه تمرکز افکار منفی این کودکان درباره خودشان است.

اضطراب اجتماعی و عوارض آن

احتمال دارد افرادی که مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی هستند به افسردگی، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر مبتلا شوند. اگر یکی از این بیماری ها علاوه بر اضطراب اجتماعی پیش بیاید، به یک طرح درمانی دیگری نیز نیاز خواهد بود. معمولا افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی، به اختلالات اضطرابی دیگری نیز مبتلا هستند که عبارتند از:

• اختلال هراس

• اختلال استرس پس از سانحه

• اختلال وسواس جبری و ترس از اجتماع.

اضطراب اجتماعی چگونه تشخیص داده می شود؟

علائم اصلی اضطراب اجتماعی یا هراس اجتماعی، ترس معنادار و دائمی از یک یا چند موقعیت اجتماعی است که باعث تعاملات اجتماعی می شود (مثل محاوره با افراد دیگر) یا تحت نظر قرار گرفتن را ممکن می کنند (مانند در معرض دید قرار گرفتن هنگام غذا خوردن در رستوران) و فرد از اینکه به خاطر نشان دادن اضطرابش رفتاری را بروز دهد که باعث قضاوت منفی دیگران شود، می ترسد. افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی ممکن است فعالانه از این موقعیت ها اجتناب کنند یا هنگام مواجهه با این موقعیت ها دچار ترس و اضطراب شدیدی شوند.

نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که ترس یا اضطراب نباید به دلیل وجود شرایط پزشکی دیگری مثل بدشکلی ها یا چاقی مفرط یا بدریختی ناشی از سوختگی یا جراحت که ممکن است هر فردی را کمی نگران قضاوت دیگران کند، این ترس و اضطراب یا اجتناب بسیار افراطی باشد. این علائم اضطراب اجتماعی باید همیشگی باشند و یا حداقل به مدت 6 ماه طول کشیده و به طور مشخصی باعث اختلال در تعاملات اجتماعی و عملکرد فرد شده باشند.

یک روش گفتگو درمانی در درمان اضطراب اجتماعی بسیار موثر است که به آن درمان رفتاری شناختی می گویند. یک مشاور به شما کمک می کند تا افکار و اعمال منفی خود را شناسایی کنید. درمان رفتاری شناختی برای درمان اختلال اضطراب اجتماعی تاحدی به معنی نوشتن تکلیف است یعنی افکاری را که منجر به اضطراب زیاد می شوند، می نویسید.یک بخش دیگر درمان اضطراب اجتماعی تکنینک های آرامش بخش است که با این روش ها افراد سه تا چهار ماه احساس بهتری خواهند داشت. ترکیبی از دارو و درمان رفتاری شناختی بهترین راهکار درمان برای اضطراب اجتماعی است.

♦ درمان اضطراب اجتماعی: دارو

برخی از داروهای ضدافسردگی به پایین آوردن اضطراب و درمان اضطراب اجتماعی کمک می کنند که نام تجاری آن ها سیمباتلا، ایفکسر، لگزاپرو و پاکسیل است. با مصرف این داروها سه تا شش هفته بعد، احساس خوبی پیدا خواهید کرد.

شاید پزشک شما برای مدت کوتاهی، بنزودیازپین تجویز کند که نام های تجاری آن آتیوان، کلونوپین، والیوم و زاناکس است. احتمال دارد با مصرف این دارو ها به آن ها وابسته شوید. داروی جدیدتر بوسپار است که در درمان اختلال اضطراب اجتماعی تجویز می شود. قبل از مصرف این داروها با پزشک خود درمورد معایب و محاسن آن ها صحبت کنید.

♦ اضطراب اجتماعی و مراقبت های لازم در صورت ابتلا

با ایجاد چند تغییر کوچک در عادات خود می توانید در جهت درمان اختلال اضطراب اجتماعی حرکت کنید. از مصرف کافئین، داروهای بدون نسخه، حتی داروی سرماخوردگی، اجتناب کنید. چون این داروها می تواند علایم اضطراب و در نتیجه اختلال اضطراب اجتماعی را تشدید کند.

سعی کنید استراحت کافی داشته باشید و غذاهای سالم مصرف کنید. از فنون آرام کننده مثل یوگا یا مدیتیشن استفاده کنید. حتما ورزش کنید؛ شواهدی وجود دارد که فعالیت متعادل فیزیکی اثر آرام بخشی دارد.

♦ درمان های گیاهی اضطراب اجتماعی

شواهدی وجود دارد که کاوا، در میان درمان های گیاهی، به درمان استرس و در نتیجه اضطراب اجتماعی به صورت کم تا متوسط کمک می کند. شواهد کافی وجود ندارد که بتوان گفت سنبل الطیب به کاهش علایم اختلال اضطراب اجتماعی کمک می کند. اما قبل از آغاز هرنوع درمان گیاهی اضطراب اجتماعی با پزشک خود صحبت کنید. برخی از درمان ها برای اختلال اضطراب اجتماعی، اثرات جانبی دارند یا با دارو های شیمیایی واکنش می دهند.

اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟

اختلال اضطراب اجتماعی (به انگلیسی: social anxiety disorder) یا جمع‌هراسی (به انگلیسی: social phobia) نوعی اضطراب است که با ترس و اضطراب شدید در موقعیت‌های اجتماعی شناخته می‌شود و حداقل بخشی از فعالیت‌های روزمره شخص را مختل می‌کند. اضطراب اجتماعی یک اختلال بسیار ناتوان‌کننده‌است که می‌تواند بسیاری از جنبه‌های زندگی فرد را مختل کند. در موارد شدید، اضطراب اجتماعی می‌تواند کیفیت زندگی فرد را به شکل چشمگیری کاهش دهد. بعضی از مبتلایان ممکن است هفته‌ها از خانه خارج نشوند یا از بسیاری موقعیت‌های اجتماعی مانند موقعیت‌های شغلی و تحصیلی خود صرف نظر کنند.اضطراب اجتماعی می‌تواند از نوع خاص یا specific (زمانی که فقط برخی موقعیتهای اجتماعی خاص موجب اضطراب می‌شود. مثل سخنرانی در حضور جمع) یا از نوع فراگیر(Generalized) باشد. اضطراب اجتماعی فراگیر عموماً شامل نوعی نگرانی شدید، مزمن و پایدار می‌شود که فرد از قضاوت دیگران در مورد ظاهرش یا رفتارش یا خجالت کشیدن و تحقیر شدن در حضور دیگران دارد. در حالی که شخص مبتلا معمولاً متوجه غیرمنطقی بودن یا زیاده روی در این احساس ترس و نگرانی می‌شود ولی غلبه کردن بر این ترس برایش بسیار سخت است. حداکثر حدود ۱۳٫۳ درصد مردم در مقطعی از زندگی خود معیارهای هراس اجتماعی را دارا هستند که نسبت مردان به زنان مبتلا ۲ به ۳ است.علائم جسمی که معمولاً همراه اضطراب اجتماعی هستند شامل سرخ شدن، تعریق زیاد، لرزش، تپش قلب، احساس دل آشوب و لکنت زبان می‌شود. در موارد نگرانی و ترس شدید حملات اضطرابی(panic attack) نیز ممکن است اتفاق بیفتد تشخیص و دخالت زودهنگام در این اختلال می‌تواند به حداقل شدن علائم و کند شدن پیشرفت آن کمک قابل توجهی کند و از بروز عوارض بعدی نظیر افسردگی شدید جلوگیری کند. بعضی از مبتلایان از الکل یا مواد مخدر و روانگردان برای کاهش ترس، افزایش اعتماد به نفس و عملکرد اجتماعی بهتر استفاده می‌کنند.با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض می‌شود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی روی می‌آورند. عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به روانشناس به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش می‌دهد. فرد مبتلا را می‌توان به روش‌های دارویی یا روان درمانی یا هر دو درمان کرد. تحقیقات نشان داده رفتار درمانیِ شناختی (cognitive behavior therapy) به صورت فردی یا گروهی در درمان اضطراب اجتماعی مؤثر است. هدف این روش تغییر الگوهای فکری و واکنش‌های فیزیکی فرد در موقعیت‌های اضطراب زای اجتماعی است. با وجود اینکه این روش‌ها امروزه به‌طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند، بسیاری از مبتلایان به اضطراب شدید اجتماعی معتقدند این روش‌ها در موارد شدیدتر به تنهایی تأثیرگذار نیست و درمان‌های دارویی معمولاً نتایج بهتری به دنبال دارد.

از سال ۱۹۹۹ پس از آنکه برخی داروها برای درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت و به بازار عرضه شد توجه به این اختلال در ایالات متحده آمریکا به‌طور گسترده‌ای افزایش یافته‌است. بخشی از داروهای تجویزی را داروهای ضد افسردگی(antidepressants) شامل مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین (selective serotonin reuptake inhibitors یاSSRIs) مانند فلوکستین، پاروکستین، سرترالین و سیتالوپرام، مهارکننده‌های بازجذب سروتونین و نوراپینفرین (serotonin-norepinephrine reuptake inhibitors یا SNRIs) و مهارکننده‌های مونوآمینو اکسیداز (monoamine oxidase inhibitors یا MAOIs) تشکیل می‌دهند.


داروهای دیگری که معمولاً بدین منظور تجویز می‌شوند شامل بتا بلاکرها(beta-blockers) و بنزودیازپینها(benzodiazepines) و برخی ضدافسردگی‌های جدیدتر هستند. علی‌رغم اینکه SSRIها عوارض بسیار کمی دارند و بسیار امن هستند و به عنوان رده اول درمانی در اضطراب اجتماعی شناخته می‌شوند شواهد بسیاری نشان دهنده مؤثر نبودن این گروه از داروها در موارد شدید دارد. اخیراً شواهدی مبنی بر اختلال در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان به اضطراب اجتماعی یافت شده‌است. بسیاری از مبتلایان به اضطراب اجتماعی نیز داروهای دوپامینرژیک مانند آمفتامین‌ها را مؤثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال می‌دانند. بنزودیازپین‌ها و مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز نیز بسیار مؤثر گزارش شده‌اند. با این وجود خطرات احتمالی مهارکننده‌های مونوآمینو اکسیداز این داروها را به عنوان آخرین گزینه در درمان قرار می‌دهد.درمان‌های گیاهی بسیاری نیز در اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته‌است. برای مثال گیاهی به نام کاوا(kava) به عنوان درمان گیاهی اضطراب اجتماعی توجه‌های بسیاری را به خود جلب کرده‌است هر چند نگرانیهایی هم در مورد آثار جانبی درمان با این گیاه وجود دارد.

تعریف

در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی اختلال اضطراب اجتماعی به صورت «ترس یا اضطراب آشکار دربارهٔ یک یا چند موقعیت اجتماعی که در آن‌ها فرد در معرض وارسی توسط دیگران است» تعریف شده‌است.فرد مبتلا به این اختلال به‌شدت از خطر بالقوهٔ انجام رفتار نامناسب یا نشان‌دادن نشانه‌های اضطراب وحشت دارد

علائم

جنبه‌های ادراکی

فردی که دچار اضطراب اجتماعی است هیچ گونه تمایلی به آغاز ارتباط با دیگران ندارد و با احساسی از ترس از هر موقعیتی که ممکن است در معرض داوری دیگران قرار گیرد، اجتناب می‌ورزد. برداشت یا تصور شخص از موقعیت‌های اجتماعی که احتمال دارد شخصیت، ظاهر یا توانایی‌های او مورد سنجش و ارزشیابی ضعیف دیگران قرار گیرد، می‌تواند واقعی یا خیالی باشد. مبتلایان به اضطراب اجتماعی از اینکه چگونه در نظر دیگران به نظر می‌رسند احساس نگرانی می‌کنند. آن‌ها معمولاً در جمع متوجه به ظاهر و رفتار خود هستند و معیارهای بالایی برای رفتار و عملکرد خود در نظر دارند. شخص مبتلا تلاش می‌کند تا تأثیر مثبتی بر دیگران بگذارد و جلوه عادی از خود ارائه دهد اما در عین حال معتقد است که قادر به این کار نیست. این افراد پیش از روبرو شدن با موقعیت اجتماعی اضطراب زا بارها و بارها شرایط را به صورت ذهنی تصور می‌کنند و مسائل و موقعیتهای اضطراب زای بالقوه و طریقه برخورد با آن را مرور می‌کنند. آن‌ها اتفاقاتی که ممکن است برایشان خجالت‌آور باشد را بررسی می‌کنند و حتی رشته تفکراتشان پس از رویارویی با آن موقعیت خاتمه نمی‌یابد بلکه تا روزها بعد رفتار خود را بررسی می‌کنند و معمولاً خود را به خاطر اشتباهات و نمایش ضعیف سرزنش می‌کنند.مبتلایان به اضطراب اجتماعی بدبین تر از دیگران هستند و صحبتهای عادی یا مبهم را با نگاه منفی تفسیر می‌کنند. بسیاری از تحقیقات نیز نشان داده‌است که این افراد خاطرات منفی را بهتر از دیگران به یاد می‌آورند.

برخی دیگر از خصوصیات این افراد شامل عادت به خواندن طرز فکر دیگران، تمرکز روی اتفاقات منفی، کوچک شمردن نکات قوت خود، تعمیم دادن بیش از حد مشکلات و پرهیز از برقراری روابط صمیمی است. برخی از موقعیتهایی که موجب بروز اضطراب در مبتلایان می‌شود به صورت زیر است:

مورد قضاوت ضعیف دیگران قرار گرفتن، عدم تأیید یا انتقاد توسط دیگران

ملاقات با دیگران برای نخستین بار

مرکز توجه واقع شدن (مثلاً در زمان وارد شدن به مجلسی که دیگران نشسته‌اند)

زیر نظر قرار گرفته شدن به هنگام انجام کار

دعوت کردن یا دعوت شدن

شرایط خاص اجتماعی مثل عصبانیت‌ها و پرخاشگری‌ها

موقعیتی که می‌بایست مصمم و قاطع جواب داد یا اظهار نظر کرد

مکالمهٔ تلفنی در حضور دیگران

خوردن یا آشامیدن در حضور دیگران

جنبه‌های رفتاری

اضطراب اجتماعی ترسی ماندگار از یک یا چند موقعیت است که فرد در آن‌ها در معرض نگاه موشکافانه دیگران قرار می‌گیرد و ترس از اینکه به گونه‌ای عمل یا رفتار کند که اشتباه و در نتیجه تحقیرآمیز یا خجالت‌آور باشد. این مسئله فراتر از خجالتی بودن عادی است به گونه‌ای که در موارد بسیاری به اجتناب از موقعیتهای قابل توجه اجتماعی و شغلی منجر شود. موقعیتهای اضطراب زا می‌تواند تقریباً شامل هرگونه روابط اجتماعی خصوصاً شرکت در گروه‌های کوچک، مهمانی، صحبت با افراد غریبه، هتل و امثال آن شود. علائم جسمی و فیزیکی می‌تواند شامل خالی شدن ذهن، تپش قلب، سرخ شدن، سوزش معده و دل آشوب شود.

هراس‌ها معمولاً با فرار(escape behavior) یا رفتارهای اجتنابی(avoidance behavior) کنترل می‌شوند. به عنوان مثال یک دانش آموز ممکن است در زمان صحبت کردن در جلوی جمع، کلاس را ترک کند (فرار) یا از ارائه گزارش شفاهی خودداری کند (اجتناب) چرا که قبلاً در موقع صحبت در جلوی جمع دچار اضطراب شدید یا حملات اضطرابی شده‌است. برخی از رفتارهای اجتنابی کوچک زمانی دیده می‌شود که فرد از برخورد چشمی(eye contact) با دیگران اجتناب می‌کند مثلاً فرد محلی را برای نشستن انتخاب می‌کند که ارتباط رودرروی چشمی با دیگران نداشته باشد. در موارد شدیدتر فرد از مواجهه با هر موقعیت اجتماعی که باعث بروز اضطراب شود پرهیز می‌کند. این‌گونه رفتارهای اجتنابی در فرد مبتلا باعث افت شدید در کیفیت زندگی فرد می‌شود و باعث بدتر شدن و پیشرفت این اختلال می‌گردد لذا مبتلایان باید از رفتارهای اجتنابی به‌طور جدی پرهیز کنند.

جنبه‌های فیزیولوژیکی

واکنش‌های فیزیولوژیکی همانند دیگر اختلال‌های اضطرابی در اضطراب اجتماعی هم دیده می‌شود. در زمان مواجهه با موقعیتهای اضطراب زا کودکان مبتلا ممکن است علائمی مثل کج‌خلقی، گریه، چسبیدن به والدین یا سکوت از خود نشان دهند. در بزرگسالان چشمان اشکی(teary eyes)، تعریق زیاد، دل آشوب، لرزش و تپش قلب دیده می‌شود که در نتیجه پاسخ فیزیولوژیکی استرس (fight or flight response) بوجود می‌آید. سرخ شدن هم معمولاً در این افراد دیده می‌شود.این واکنش‌های قابل مشاهده باعث افزایش اضطراب شخص می‌شود.

تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که قسمتی از مغز که آمیگدالا(amygdala) نامیده می‌شود و بخشی از سیستم لیمبیک(limbic system) می‌باشد در افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی در زمان رویارویی با چهره‌های خشمگین یا موقعیتهای ترسناک بیش از حد طبیعی فعال است. این تحقیقات نشان می‌دهد که شدت این واکنش با شدت اضطراب اجتماعی رابطه مستقیم دارد

همایندی مرضی(comorbidity)

اضطراب اجتماعی معمولاً با طیف گسترده‌ای از اختلالات روانی دیگر همراه است. اضطراب اجتماعی معمولاً با اعتماد به نفس پایین و افسردگی همراه است که از کمبود روابط اجتماعی و دوره‌های طولانی مدت انزواء (در نتیجه اجتناب از موقعیتهای اجتماعی) ناشی می‌شود. به منظور کاهش اضطراب و تسکین افسردگی معمولاً مبتلایان از الکل یا داروهای روانگردان استفاده می‌کنند که ممکن است به وابستگی دارویی و سوء مصرف مواد منجر شود. بر اساس یک گزارش تخمین زده می‌شود که یک پنجم مبتلایان هم‌زمان به الکل وابستگی دارند. معمولترین اختلال شایع در میان بیماران اضطراب اجتماعی افسردگی است. پس از افسردگی حملات اضطرابی(panic attacks)، اضطراب فراگیر(generalized anxiety disorder)، اختلال استرس پس از سانحه(post-traumatic stress disorder)، وابستگی به مواد و خودکشی شایع‌ترین اختلالات موجود در بیماران اضطراب اجتماعی می‌باشد. اختلال شخصیت کناره گیر(Avoidant personality disorder) نیز علائم بسیار مشابه و ارتباط بسیار نزدیک و تنگاتنگی با اضطراب اجتماعی دارد با توجه به پس زمینه‌های مربوط به اختلالات موجود در سیستم دوپامینرژیک، اختلال کم توجهی - بیش فعالی(Attention-deficit hyperactivity disorder)نیز در بخشی از مبتلایان دیده می‌شود.

عوامل ایجادکننده

تحقیقات در زمینه عوامل ایجادکننده اضطراب اجتماعی محدوده گسترده‌ای را در بر می‌گیرد که از منظر علم اعصاب(neuroscience) گرفته تامنظرجامعه‌شناسی(sociology) این پدیده را بررسی می‌کند. محققین هنوز نمی‌توانند به‌طور دقیق عوامل ایجادکننده این اختلال را مشخص کنند ولی تحقیقات نشان دهنده تأثیر هم‌زمان عوامل ژنتیکی و شرایط اجتماعی در بروز این اختلال است.

عوامل ژنتیکی و خانوادگی

ژن حامل سروتونین به‌طور مستقیم با رفتارهای مربوط به اضطراب، مرتبط است. ثابت شده‌است که احتمال وجود اضطراب اجتماعی در بین افرادی که یکی از بستگان درجه اولشان به این اختلال مبتلاست ۲ تا ۳ برابر بیشتر از دیگران است. این مسئله می‌تواند ناشی از عوامل ژنتیکی یا اکتساب فرد از طریق الگوگیری، آموزش و رفتار والدین باشد. مطالعه دوقلوها در خانواده‌های جدا نشان داده‌است که اگر یکی از دوقلوها به اضطراب اجتماعی مبتلا باشد احتمال ابتلای نفر دوم نیز ۳۰ تا ۵۰ درصد بیش از مقدار متوسط است مطالعات دیگری نیز نشان داده‌است که والدین کودکان مبتلا به اضطراب اجتماعی خودشان نیز تمایل بیشتری به انزواء و تنهایی دارند و خجالتی بودن در والدین و کودکان ارتباط مستقیمی دارد. همچنین احتمال بروز این اختلال در نوجوانهایی که در دروه کودکی ارتباط عاطفی نامناسبی با مادر خود داشته‌اند و احساس امنیت عاطفی نمی‌کنند دو برابر افراد عادی است

عوامل محیطی

یک تجربه ناموفق اجتماعی می‌تواند شروعی برای اضطراب اجتماعی باشد. . در حدود نصف مبتلایان وقوع یک ضربه روانی یا یک واقعه اجتماعی تحقیرآمیز با شروع یا بدتر شدن اضطراب اجتماعی مرتبط است.همچنین اضطراب اجتماعی می‌تواند اثرات بلند مدت طرد شدن، نادیده گرفته شدن، آزار جسمی یا جنسی در دوره کودکی باشد. محافظت بیش اندازه والدین از کودکان(overprotection) و عدم اجازه بروز احساسات و هیجانات نیز در بروز این اختلال در بزرگسالی مؤثر است. مشکل در کسب مهارت‌های اجتماعی نیز می‌تواند عامل تقویت‌کننده اضطراب اجتماعی باشد چرا که باعث کاهش اعتماد به نفس و ناتوانی در برقرار کردن ارتباطات اجتماعی موفق و اخذ واکنش‌های مثبت و پذیرش از طرف دیگران می‌شود. هر چند برخی مطالعات این موضوع را رد می‌کند. برخی دیگر از مطالعات این موضوع را تأیید می‌کند.به هر حال در این مسئله شک چندانی وجود ندارد که افراد مبتلا مهارت‌های اجتماعی خود را ضعیف و ناکافی می‌دانندحتی اگر این مسئله نقشی در ایجاد اضطراب اجتماعی نداشته باشد اضطراب و اجتناب از موقعیتهای اجتماعی در دراز مدت به کاهش مهارت‌های اجتماعی فرد منجر می‌شود و به همین دلیل آموزش و تمرین مهارت‌های اجتماعی می‌تواند برای مبتلایان مفید باشد. تأکید جامعه بر نیاز روزافزون به افرادی با توانایی‌های اجتماعی بالا در مشاغل و ارتباطات می‌تواند بر افزایش شیوع اضطراب اجتماعی حداقل در بین نوجوانان کمک کند.[۲۳] اضطراب اجتماعی در بین فرزندان خانواده‌هایی که محیط زندگی خود چندین بار تغییر داده‌اند بیشتر است.

ناشی از مصرف مواد

در حالیکه مصرف اتانول در ابتدا به اضطراب اجتماعی کمک می‌کند، سوء مصرف مقادیر زیاد الکل می‌تواند علائم اضطراب اجتماعی را بدتر کند یا در زمان مستی یا در زمان ترک باعث ایجاد حملات اضطرابی شود. این اثر تنها به الکل مختص نمی‌شود بلکه ممکن است با سوء مصرف بلند مدت داروها و مواد دیگری که مکانیزم اثر مشابهی دارند مانند بنزودیازپین‌ها که به عنوان آرامبخش تجویز می‌شوند نیز اتفاق بیفتد بنزودیازپین‌ها اثر ضداضطراب دارند و می‌توانند در درمان کوتاه مدت اضطراب شدید مؤثر باشند. بنزودیازپین‌ها معمولاً بسیار امن هستند با این وجود انجمن جهانی اضطراب استفاده بلند مدت از بنزودیازپین‌ها را برای درمان اضطراب توصیه نمی‌کند چرا که استفاده بلند مدت آن می‌تواند اثرات منفی ای شامل تحمل دارویی(tolerance)، تخریب ادراک و حافظه، وابستگی فیزیکی و سندرم ترک(discontinuation syndrome) را ایجاد کند.هرچند استفاده از داروهای ضدافسردگی در درمان اضطراب بسیار رایج شده‌است بنزودیازپین‌ها به دلیل کارایی بسیار بالا، شروع سریع اثرات درمانی و اثرات جانبی مطلوبتر همچنان به عنوان یکی از رده‌های اصلی درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.در مجموع قطع ناگهانی الکل یا داروهایی مثل بنزودیازپین‌ها و آگونیستهای دوپامین می‌تواند به بدتر شدن اضطراب اجتماعی منجر شود. به همین دلیل قطع تدریجی(taper down) این داروها توصیه می‌شود. برخی مطالعات نیز نشان داده‌اند برخی داروهای آنتی سایکوتیک(antipsychotic) و آنتاگونیستهای دوپامین مثل هالوپریدول ممکن است در افراد غیرمبتلا علائم اضطراب اجتماعی ایجاد کند.

عصب‌شناسی

مطالعات بسیاری در مورد زمینه‌های عصب‌شناسی اضطراب اجتماعی صورت گرفته‌است. هر چند هنوز دلیل قطعی این اختلال مشخص نشده‌است ولی شواهدی از ارتباط بین اضطراب اجتماعی و عدم تعادل در برخی از مواد شیمیایی مؤثر در سیستم عصبی یافت شده‌است و فرضیه‌هایی در این زمینه مطرح شده‌است.

دوپامین

ارتباط بین اجتماعی بودن و دوپامین بسیار شناخته شده‌است. سوء استفاده از مواد دوپامینرژیک مثل آمفتامین‌ها جهت بهبود عملکرد اجتماعی، افزایش اطمینان و اعتماد به نفس بسیار رایج است. در یک مطالعه جدید ارتباط مستقیمی بین موقعیت اجتماعی افراد و میزان چسبندگی گیرنده‌های دوپامین نوع دوم و سوم (D۲/۳ binding affinity) در استریاتوم(striatum) یافت شده‌است. برخی از مطالعات نیز دقیقاً کاهش میزان چسبندگی گیرنده‌های نوع دوم دوپامین را در استریاتوم افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی نشان می‌دهد. برخی مطالعات دیگر به غیرطبیعی بودن میزان ترانسپورترهای دوپامین(dopamine transporter) در استریاتوم افراد مبتلا اشاره کرده‌اند. هر چند برخی از محققین نیز نتایج متفاوتی بدست آورده‌اند ولی شواهد بسیاری بر نوعی ناهنجاری در سیستم دوپامینرژیک مبتلایان تأکید می‌کند. به عنوان مثال نقص در تمرکز، خستگی، بی علاقگی به امور روزمره و روابط اجتماعی، کاهش اعتماد به نفس و… در مبتلایان دیده می‌شود. مبتلایان نیز داروهای دوپامینرژیک را مؤثرترین داروها در برخورد کوتاه مدت با این اختلال می‌پندارند. برخی تحقیقات نیز میزان بالای شیوع اضطراب اجتماعی در بین بیماران مبتلا به پارکینسون و شیزوفرنی را نشان می‌دهد. در یک مطالعه اضطراب اجتماعی در ۵۰ درصد از مبتلایان به پارکینسون تشخیص داده شده‌است. مطالعات دیگری نیز نشان داده‌اند برخی آنتاگونیستهای دوپامین(dopamine antagonists) مثل هالوپریدول ممکن است در افراد غیرمبتلا علائم اضطراب اجتماعی ایجاد کند.که نقش دوپامین در اضطراب اجتماعی را پررنگ تر می‌کند.

ناقلهای عصبی دیگر

تأثیرگذاری خوب بنزودیازپین‌ها از جمله کلونازپام(clonazepam) در اضطراب اجتماعی نشان دهنده دخالت ناقل عصبی گابا(GABA) یا گلوتامات(glutamate) در اضطراب اجتماعی است. پرکاری گلوتامات یا نوراپینفرین نیز برخی دیگر از فرضیه‌های مطرح شده هستند مطالعات کنترل شده بسیاری اثر داروهای سروتونرژیک مثل مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین در اضطراب اجتماعی را نشان داده‌اند و برخی از مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین از جمله پاروکستین و سرترالین توسط وزارت بهداشت آمریکا(FDA) برای درمان اضطراب اجتماعی تأیید شده‌اند. هر چند میزان تأثیر این داروها در موارد شدیدتر مورد تشکیک قرار گرفته‌است.

هورمونها و نئوروپپتایدها

مطالعات بسیاری تأثیر اکسیتوسین(oxytocin)، واسوپرسین(vasopressin)، سی آر اف(CRF) و کورتیزول(cortisol) را در اضطراب اجتماعی و اعتماد به نفس گزارش کرده‌اند.

نقش نواحی مختلف مغز

آمیگدالا(amygdala) بخشی از سیستم لیمبیک(limbic system) است که در ادراک ترس و یادگیری احساسی(emotional learning) نقش دارد. مطالعات بسیاری حساسیت و عملکرد بیش از اندازه آمیگدالا را در پاسخ به تهدیدهای اجتماعی (مواجهه با چهره‌های خشمگین خصومت‌آمیز یا در زمان انتظار کشیدن برای سخنرانی) در مبتلایان به اضطراب اجتماعی نشان داده‌است. برخی از تحقیقات نشان می‌دهد مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین میزان عملکرد آمیگدالا را کاهش می‌دهد. برخی تحقیقات جدید نیز نقش بخش دیگری از مغز به نام Anterior cingulate cortex را که در ادراک درد فیزیکی نقش دارد در اضطراب اجتماعی نشان می‌دهد

تشخیص

اضطراب اجتماعی معمولاً جدی گرفته نمی‌شود یا با اختلالات دیگری مثل افسردگی اشتباه گرفته می‌شود. جهت تعیین شدت اضطراب اجتماعی و رفتارهای اجتنابی در افراد مشکوک پرسشنامه‌هایی طراحی شده‌است. معیار لایبویتز(Liebwitz scale) و معیار مختصر هراس اجتماعی(brief social phobia scale) معمولاً بدین منظور استفاده می‌شوند.

درمان

مهمترین مسئله‌ای که از مطالعات اضطراب اجتماعی برداشت می‌شود اهمیت قابل توجه تشخیص و درمان زودهنگام است چرا که با گذر زمان جنبه‌های شناختی، روانی و فیزیکی اختلال تقویت می‌شود و غلبه بر آن به مراتب سخت‌تر خواهد بود. با این وجود غالباً افراد مبتلا بسیار دیر و پس از برخورد با مشکلات فراوان در زندگی برای درمان مراجعه می‌کنند. با توجه به اینکه این اختلال در بسیاری از نقاط جهان چندان شناخته شده نیست و ناشی از اختلالات شخصیتی فرض می‌شود مبتلایان به هراس اجتماعی معمولاً به خود درمانی(self-medication) روی می‌آورند. عامل دیگری که در این مسئله مؤثر است پرهیز مبتلایان از مراجعه به روانشناس به علت خود اختلال است. این مسایل احتمال اعتیاد به مواد مخدر، روانگردان و تداخلات خطرناک دارویی را افزایش می‌دهد. تحقیقات تأثیرگذاری دو نوع درمان را در اضطراب اجتماعی نشان داده‌اند: درمان دارویی و روان درمانی کوتاه مدت مثل روش‌های رفتاری- شناختی که عنصر اصلی آن مواجهه تدریجی(gradual exposure) با موقعیتهای اجتماعی است.

درمان دارویی

مهارکننده‌های انتخابی بازجذب سروتونین

SSRIها که دسته‌ای از داروهای ضد افسردگی هستند به علت عوارض جانبی ناچیز انتخاب اول در درمان اضطراب اجتماعی هستند. اثر اصلی این داروها از طریق افزایش مقدار ناقل عصبی سروتونین در سیناپس‌ها اعمال می‌شود. اولین دارویی که توسط وزارت بهداشت آمریکا برای درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت پاروکستین(paroxetine) بود که در آمریکا با نام تجاری paxil فروخته می‌شود. پس از آن یک SSRI دیگر به نام سرترالین جهت درمان اضطراب اجتماعی مورد تأیید قرار گرفت. احتمال بروز مقاومت دارویی و وابستگی در SSRIها بسیار کمتر از داروهای دیگر است. با این وجود شواهدی مبنی بر افزایش ریسک خودکشی در نوجوانان و کودکان پس از استفاه از SSRIها بدست آمده‌است.مطالعات بسیاری تأثیر پاروکستین، سرترالین، سیتالوپرام(citalopram)، اسیتالوپرام(escitalopram) و فلووکسامین(fluvoxamine) را در درمان اضطراب اجتماعی نشان داده‌اند[۴۵][۴۶] با این وجود معلوم نیست آیا این تأثیرگذاری به علت اثر ضدافسردگی دارو است یا مستقیماً بر خود این اختلال مؤثر است. بسیاری از مبتلایان به اضطراب اجتماعی تأثیر این داروها را از طریق بهبود مود روانی(elevated mood)، تأثیر بر عواقب این اختلال مثل افسردگی و ایجاد حالت بی‌تفاوتی(apathy) نسبت به عواقب اجتناب اجتماعی می‌دانند ولی تأثیر SSRIها را در حل خود این اختلال ناچیز می‌دانند و در موارد شدیدتر تجویز این داروها را یک سیکل بی‌فایده معرفی می‌کنند. به نظر می‌رسد استفاده از SSRIها در صورت تشخیص و درمان زودهنگام در دوران نوجوانی می‌تواند مؤثرتر باشند.

مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز

MAOIها جزو اولین و مؤثرترین داروها در درمان اضطراب اجتماعی هستند. تحقیقات نشان داده‌اند ترانیل سیپرومین(tranylcypromine) و فنلزین(phenelzine) که از دسته مهارکننده‌های غیرانتخابی(non-selective) و برگشت‌ناپذیر(irreversible) مونوآمینواکسیدازها هستند در درمان اضطراب اجتماعی بسیار مؤثرند.[۴۶][۴۷] با این وجود استفاده از این داروها نیازمند رعایت رژیم غذایی بدون تیرامین(tyramine) است در غیر اینصورت به عوارض جانبی بسیار خطرناکی مثل افزایش ناگهانی فشار خون و مرگ منجر می‌شوند این مسئله و همچنین سمیت(toxicity) بالای این داروها در زمان استفاده بیش از اندازه(overdose) و احتمال بالای تداخل با داروهای دیگر MAOIها را به عنوان انتخاب آخر در درمان اضطراب اجتماعی قرار داده‌است. در تلاشی به منظور استفاده بی‌خطر از مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز در اضطراب اجتماعی مهارکننده‌های برگشت‌پذیر مونوآمینواکسیداز مثل موکلوبماید(moclobemide) مورد استفاده قرار گرفتند که خطرات یادشده را ندارند ولی تحقیقات بعدی نشان دادند مهارکننده‌های برگشت‌پذیر مونوآمینواکسیداز به اندازه مهارکننده‌های برگشت‌ناپذیر مونوآمینواکسیداز مؤثر نیستند. به نظر می‌رسد تأثیر مهارکننده‌های مونوآمینواکسیداز در اضطراب اجتماعی به علت تأثیر هم‌زمان بر دوپامین و سروتونین باشد.

بنزودیازپینها

بنزودیازپین‌ها جزو مؤثرترین و کم خطرترین داروها در درمان کوتاه مدت اضطراب هستند. تحقیقات بسیاری اثر بسیارخوب کلونازپام و برومازپام(bromazepam)را در اضطراب اجتماعی نشان داده‌اند.بنزودیازپین‌ها به دلیل کارایی بسیار بالا، شروع سریع اثرات درمانی و اثرات جانبی مطلوبتر همچنان به عنوان یکی از رده‌های اصلی درمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده بلندمدت بنزودیازپین‌ها ممکن است موجب تحمل نسبت به دارو یا تأثیر نامناسب بر حافظه شود. همچنین احتمال وابستگی یا استفاده تفریحی(recreational) نیز وجود دارد. اثرات درمانی بنزودیازپین‌ها از طریق تأثیر بر گیرنده‌های گابا(GABA) اعمال می‌شود. داروهای دیگری که بر گابا تأثیرگذار هستند مثل گاباپنتین(gabapentin) و تیاگابین(tiagabine) نیز در درمان اضطراب اجتماعی مؤثر گزارش شده‌اند.

بیو فیدبک و نوروفیدبک

جزو درمان‌های مکمل اضطراب و استرس است که از حدود ۲۵ سال پیش تحقیقات وسیعی در مورد اثر بخشی آن انجام شده‌است و در مجموع تاکنون در بیشتر تحقیقات مؤثر بوده‌است.

داروهای دیگر

تحقیقات زیادی در مورد اثر ضدافسردگی‌های سه حلقه‌ای(TCAs) در درمان اضطراب اجتماعی صورت نگرفته‌است ولی به نظر می‌رسد بعضی داروهای این دسته که مهارکننده‌های قوی بازجذب سروتونین هستند (مثل کلومیپرامین) تأثیری مشابه یا کمی بهتر از SSRIها داشته باشند ولی اثرات جانبی بیشتری نسبت به SSRIها دارند.

بتابلاکرها مثل پروپرانولول نیز در کاهش علائم فیزیکی اضطراب اجتماعی مؤثرند و معمولاً با داروهای دیگر به صورت هم‌زمان استفاده می‌شوند. این داروها در اضطراب اجتماعی خاص (مثلاً هنگام ارائه گزارش در حضور جمع) نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. SNRIها نیز در درمان اضطراب اجتماعی به‌طور گسترده‌ای مورد بررسی قرار گرفته‌اند و ونلافاکسین(Venlafaxine) به عنوان سومین دارو برای درمان اضطراب اجتماعی توسط وزارت بهداشت آمریکا تأیید شده‌است. با این وجود اثرات درمانی آن فراتر از SSRIها نیست.در یک تحقیق جدید نشان داده شده‌است که ترکیب دی-سیکلوسرین(D-Cycloserine)با درمان مواجهه‌ای(exposure therapy)اثرات درمان مواجهه‌ای را تقویت می‌کند. دی-سیکلوسرین یک آنتی‌بیوتیک قدیمی است که در درمان سل(tuberculosis) مورد استفاده قرار می‌گیرد و هیچگونه اثر ضداضطرابی ندارد. با این وجود این دارو یک آگونیست گیرنده‌های نوع NMDA گلوتامات(NMDA glutamate receptor) است که در حافظه و یادگیری مؤثر هستند. در این تحقیق نشان داده شده‌است که استفاده از مقادیر کمی دی-سیکلوسرین یک ساعت پیش از مواجهه، اثربخشی این نوع روان درمانی را افزایش می‌دهد.

علیرغم وجود شواهد بسیار گسترده مبنی بر تأثیر دوپامین در اضطراب اجتماعی داروهای دوپامینرژیک چندان در درمان اضطراب اجتماعی مورد مطالعه علمی قرار نگرفته‌اند ولی مبتلایان داروهای آزادکننده دوپامین(dopamine releasers) یا مهارکننده‌های بازجذب دوپامین(dopamine reuptake inhibitors) یا آگونیست‌های دوپامین را در درمان کوتاه مدت اضطراب اجتماعی مؤثرتر از دیگر داروها می‌دانند.

استفاده خودسرانه از GBL، الکل، نیکوتین، کافئین و خصوصاً محرک‌ها (آمفتامین، اکستازی و…) نیز در بین مبتلایان رایج است. داروهای مؤثر بر گیرنده‌های اوپیپوئید که باعث آزاد شدن دوپامین در بخش‌هایی از سیستم پاداش(reward system) مثل مسیر مسولیمبیک(mesolimbic pathway)می‌شوند هم در این اختلال بی تأثیر نیستند. استفاده بلندمدت از این داروها نیز می‌تواند به پدیده تحمل دارویی و وابستگی شدید منجر شود.

روان درمانی

روش‌های رفتاری-شناختی[۵۳]، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(acceptance-commitment therapy یا ACT)، درمان مواجهه‌ای(exposure therapy) و آموزش مهارت‌های اجتماعی در درمان اضطراب اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در یک تحقیق درمان دارویی با فنلزین بسیار مؤثرتر از درمان رفتاری- شناختی ارزیابی شده‌است با این وجود ترکیب روش‌های فوق با درمان دارویی ممکن است به بهبود اثرات درمان دارویی منجر شود.

درمان پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش اجتناب تجربی بیماران اضطراب اجتماعی اثربخشی بیشتری نشان داده‌است.