همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

عدم حضور مردان در خانه باعث افسردگی زنان میشود

نتیجه تصویری برای درمان افسردگی زنان خانه دا

برخی کارشناسان اجتماعی معتقدند رقم افسردگی در میان زنان خانه‌دار رو به افزایش است. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران آنها، احساس تنهایی، ترک خانه توسط فرزندان، کار بدون دستمزد، فقر اقتصادی، بها ندادن به ارزش اقتصادی و اجتماعی خانه‌داری در جامعه، قدرناشناسی نسبت به تلاش زنان خانه‌دار، پرخاشگری و خشونت همسران، خستگی ممتد ناشی از حجم کار خانه، نداشتن مشارکت اجتماعی، کمبود مراکز تفریحی و فرهنگی در جامعه، بالابودن هزینه تفریح و پرکردن اوقات فراغت، وجود تبعیضهای جنسیتی در بهره‌مندی از تفریحات اجتماعی و فرهنگی در خانواده‌ها، فقدان مهارتهای زندگی در میان زنان خانه‌دار، شروع یائسگی، برخی بیماریهای جسمی و روانی و ... را از جمله علل بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار عنوان می‌کنند.

دکتر قرائی مقدم، جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی با اشاره به افسردگی 13 میلیون نفر در جامعه، حدود 2 تا 3 میلیون مورد از این نرخ افسردگی‌  را مربوط به زنان خانه‌دار می‌داند.

  

مردانی که دیر به خانه می‌روند و زنانی که در خانه افسرده‌ می‌شوند

دکتر انور صمدی‌راد، جامعه‌شناس که سن افسردگی زنان خانه‌دار را معمولا از سن 37 سالگی به بعد برمی‌شمارد، به خبرنگار ایسنا می‌گوید: به دنبال بروز علائم یائسگی، امکان تشدید افسردگی زنان خانه‌دار قوت می‌گیرد.

به گفته وی، همچنین مشکلات اقتصادی و اجتماعی فعلی جامعه بر افزایش افسردگی زنان خانه‌دار تاثیرگذار بوده است؛ چراکه مردان به منظور تامین نیازهای اقتصادی خانواده اکثرا دو و حتی چند شغله‌اند و حضور آنها در خارج از منزل تا دیروقت و نبودن در کنار اعضای خانواده بر مشکل یاد شده می‌افزاید.

برخی مردان قدرشناسی را در گفتار هم فراموش کرده‌اند

 صمدی راد در ادامه به عوامل فرهنگی افسردگی زنان خانه‌دار اشاره کرد و می‌گوید: مردان معمولان به دلیل نگرشهای سنتی و ریشه‌دار در فرهنگهای غلط ارزشی برای کار زنان خانه‌دار قائل نیستند. اغلب آنها قدرشناسی از مجموع زحمات زنان خانه‌دار و تشویق آنها را حتی در گفتار خود فراموش کرده‌اند و نتیجه این امر چیزی جز برجای ماندن احساس خستگی در زنان نبوده و رفته‌رفته آنها را مستعد ابتلا به افسردگی می‌کند.وی در ادامه عدم مشارکت زنان خانه‌دار در فعالیتهای اجتماعی جامعه را از علل مهم افسردگی آنها می‌داند و معتقد است: زنان به دلیل دور ماندن از انجام بسیاری از کارهای مورد علاقه مانند تحصیل در رشته و اشتغال در حرفه مورد نظر به دلایل فرهنگی، شدیدا دچار افسردگی می‌شوند.به گفته وی، از سویی دیگر برخوردار نبودن زنان از حقوق مساوی در مشارکتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر این مشکل دامن می‌زند.

احساس «سربار اقتصادی» بودن به افسردگی زنان خانه‌دار دامن می‌زند

زهرا نژاد‌بهرام، معاون فرماندار تهران نیز برجسته‌ترین عامل بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار را احساس بی‌اهمیتی و بی‌اعتمادی به کار آنها در جامعه می داند.

وی معتقد است زنان خانه‌دار، به دلیل این که بیشتر وقت خود را در خانه سپری می‌کنند، فرصتی برای محک‌ زدن استعدادهای خود را نداشته و به دلیل سرکوب علائق، اغلب دچار افسردگی می‌شوند.معاون فرماندار تهران با بیان این که شغل خانه‌داری از سوی جامعه و خانواده، معمولا ارزش واقعی و جایگاه لازم را نیافته است، افزود: کم توجهی و القای بی‌ارزش بودن کار خانه‌داری، این احساس را در زنان ایجاد می‌کند که آنها «سربار» اقتصادی هستند و به هیچ وجه نمی‌توانند بازده اقتصادی برای جامعه و خانواده داشته باشند.

90 درصد زنان تحت خشونت همسر خانه‌دارند

وی، عامل دیگر افسردگی در زنان خانه‌دار را اعمال خشونت از سوی همسران عنوان کرده و می‌افزاید: نتایج تحقیقات نشان می‌دهد که 90 درصد زنانی که مورد خشونت قرار می‌گیرند، خانه‌دار هستند.به اعتقاد وی، از سویی دیگر، جامعه با ناتوانی در زمینه برنامه‌ریزی برای زنان خانه‌دار و عدم توجه به نیازها و احساسات آنها روبه‌رو بوده و نتوانسته پاسخ مناسبی برای بخش بزرگی از خواسته‌های آنان فراهم کند.

ارزش اقتصادی کار زنان خانه‌دار کمتر از زنان شاغل نیست

دکتر قرائی مقدم، جامعه‌شناس نیز، برنامه‌های رادیو و تلویزیون را در ایجاد یاس و افسردگی در میان زنان خانه‌دار تاثیرگذار می‌داند.وی می‌گوید: زنان خانه‌دار جزو جمعیت فعال جامعه هستند و ارزش اقتصادی کار آنها اعم از سرپرستی، مدیریت و تربیت فرزندان، از یک زن کارمند کمتر نیست؛ اما متاسفانه بسیاری از زنان خانه‌دار کار خود را به عنوان شغلی مفید قبول ندارند و از سویی دیگر و بیش از همه، احساس وابستگی شدید اقتصادی به همسر و ترس از فقر اقتصادی در صورت تنها ماندن، امنیت روان آنها را به خطر می‌اندازد و بازتاب این امر نه تنها به درون خانواده، بلکه به درون جامعه نیز نفوذ می‌کند.وی می‌افزاید: حتی در برخی تفکرات سنتی نیز به زنان خانه‌دار چندان اجازه صحبت کردن در جمع را هم نمی‌دهند و احساس پوچی و حقارت را در آنها ایجاد و تشدید می‌کنند.

کودکان نخستین گروهی هستند که تاوان افسردگی زنان خانه‌دار را می‌پردازند

قرائی مقدم، ادامه می‌دهد: وقتی زن خانه‌دار از نظر روحی مشکل داشته باشند، دلواپسی و سایر عوارض افسردگی خود را به افراد خانواده منتقل کرده و لذا در کل، بازدهی جامعه در تمام شؤونات ممکن است کاهش یابد.

این جامعه‌شناس، برهم زدن نظام و سازمان خانواده را حادترین نوع بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار ذکر کرده و می‌افزاید: حالت ناامیدی و دلسردی زن خانه‌دار، تشنج و از هم پاشیدگی خانواده و به دنبال آن پدیده فرار فرزندان، همسرآزاری و کودک‌آزاری را به دنبال دارد.

وی می‌گوید: از سویی دیگر، زنان خانه‌دار کمتر فرصت تطبیق شرایط خود با صنعت و تکنولوژی را داشته و دچار نوعی تأخر فرهنگی هستند. همچنین ناآشنایی زنان خانه‌دار با حقوق قانونی خود، موجب تشدید تفکرات نادرست و شکل‌گیری رفتارهای جدید تبعیض‌آمیز می‌شود.

زهرا نژاد بهرام، معاون فرماندار تهران در این باره می‌گوید: وقتی زنی مورد ظلم شوهر خود قرار می‌گیرد، ناخواسته آموزش می‌بیند که به دیگری هم آزار برساند و این احساس گاه در قالب کودک‌آزاری نمایان می‌شود. به گونه‌ای که در بسیاری از موارد، کودکان اولین گروهی هستند که تاوان افسردگی زنان خانه‌دار و ناکامی آنها در رفع مشکلات خود را پس می‌دهند.

وی، همسرآزاری و خودآزاری را از دیگر اشکال بروز افسردگی در میان زنان خانه‌دار می‌داند و می‌گوید: زنان وقتی نمی‌توانند نیازهای خود را از طریق جامعه یا خانواده پاسخ دهند، به خودآزاری، شک و تردید نسبت به همسر و فرزندان خود و حتی آزارهای فیزیکی دیگران می‌پردازند.

شهرداریها برای کاهش افسردگی در میان زنان خانه‌دار فعال شوند

صمدی راد، عضو هیات علمی دانشگاه ، شهرداریها را یکی از عناصر مهم برای پیشگیری از افسردگی در میان زنان خانه‌دار می‌داند و معتقد است که شهرداریها با ایجاد مراکز فرهنگی، ورزشی، تفریحی و فرصتهایی برای گردهمایی زنان خانه‌دار می‌تواند به آنها در حل مشکلاتشان کمک کند.

به گفته وی از آن جا که بسیاری از زنان مهارتهای زندگی را نمی‌دانند و با نحوه پرکردن اوقات فراغت خود آشنایی ندارند، بر این تصورند که یک زندگی شاد و مفرح لزوما متحمل هزینه‌های بسیار است. درحالیکه با درایت و دانایی می‌توان از چنین زندگی، بدون هزینه‌های زیاد هم برخوردار شد.

اصلاح رفتارهای اجتماعی پیش از مراجعه به روانپزشک ضروری است

نژاد‌بهرام، معاون فرماندار تهران نیز اصلاح دیدگاه جامعه نسبت به زنان خانه‌دار را از جمله راههای درمان افسردگی زنان خانه‌دار قبل از مراجعه به پزشک می‌داند و معتقد است که جامعه ما بیشتر از درمان پزشک و روانپزشک، احتیاج به ایجاد تغییر و تحولات در رفتار اجتماعی افراد دارد.

وی می‌افزاید: زنان باید از سوی شوهران خود، برای مشارکت بیشتر در جامعه و برقراری ارتباط با دیگران مورد تشویق قرار گیرند تا با ورود به عرصه اجتماعی، به حفظ منافع جامعه و در کنار آن تقویت خودباوری کمک کنند.نژاد‌بهرام، وجود انجمن‌های محلی و شورایاری‌های محلات را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی زنان، موثر دانسته و می‌افزاید: زنان خانه‌دار می‌توانند با مراجعه به این تشکلها و شرکت در برنامه‌های آنها، اوقات فراغت خود را به طور مفید، سپری و به نوعی از بروز افسردگی، جلوگیری کنند.وی تصریح می‌کند: کانون‌های مددکاری، مراکز بهزیستی و بهداشتی و همچنین شهرداریها، موظف به ارائه آموزش به زنان خانه‌دار برای مبارزه با کاهش عوامل افسردگی هستند.نژاد‌بهرام به نقش رسانه‌ها و مطبوعات اشاره کرده و می‌افزاید: آگاهی‌بخشی از طریق رسانه‌های جمعی که تهیه بیشترین برنامه‌های اوقات فراغت زنان خانه‌دار را بر عهده دارند، در کاهش عوامل بروز افسردگی بسیار مؤثر است.

 زنان خانه‌دار ایرانی، فرصت تطبیق با تکنولوژی و تمدن جدید را نداشته‌اند

قرائی‌مقدم، جامعه‌شناس نیز آموزش به زنان خانه‌دار را مهمترین عامل نفوذ فرهنگ و تکنولوژی در میان آنان ذکر کرده و می‌افزاید: هیچ چیز را نمی‌توان در میان زنان‌ خانه‌دار گسترش داد، مگر از طریق آموزش و به وسیله رسانه‌هایی که بیشتر اوقات فراغت آنان را پر می‌کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.