در بررسی اختلال درد که از زیر مجموعه های اختلالات شبه جسمی میباشد باید گفت وجود درد در یک محل یا بیشتر که نتوان آن را به طور کامل وابسته به یک اختلال طبی یا عصبی غیرروانی دانست. به همراه درد، بیمار دچار درماندگی هیجانی و اختلال در عملکرد میباشد و در ضمن میتوان درد را وابسته به عوامل ایجادکننده روانی دانست. این اختلال قبلا تحت عنوان « اختلال درد شبه جسمی » نامیده میشد و به نام «درد روانی» نیز نامیده میشود.
بررسی اختلال درد
درد این بیماران را نمیتوان با اختلالات خلقی – اضطرابی یا پسیکوتیک به گونه بهتری توجیه کرد و درد بیمار واجد معیارهای درد زمان مقاربت نمیباشد.
اختلال درد در زنان دو برابر مردان است. این اختلال شایعترین سن بیماری دهههای چهارم و پنجم زندگی است.
بیماری در کارگرانی که به کارهای سخت و طاقتفرسای جسمی اشتغال دارند، بیشتر دیده میشود که شاید علت آن جراحات وارده به بدن افراد میباشد. اختلالات افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد در اعضاء خانواده این افراد شایعتر میباشد.
روانکاوان علت بیماری را تظاهر عقدههای روانی درونی فرد به صورت درد جسمانی میدانند. گناهکار بودن و مهار حالتهای تهاجمی را نیز علت دیگری در ایجاد بیماری میدانند.برخی از بیماران که دردهای غیر قابل درمان دارند، افرادی هستند که همیشه خود را سزاوار رنج کشیدن میدانند
درد در این افراد میتواند به عنوان روشی برای رسیدن به یک عشق، تنبیهی در ازای یک کار اشتباه، تاوانی در مقابل انجام گناه و پاسخی برای احساس ذاتی بد بودن باشد.
اختلال خود بیمار انگاری
مکانیسمهای دفاعی عمده در این بیماران جابهجایی، وا پس زدن و همانندسازی میباشد. عدهای عوامل رفتاری را در ایجاد این بیماری دخیل میدانند.
بدین صورت که با ابراز درد، در صورت گرفتن پاداش، درد تشدید خواهد شد و در صورت عدم توجه، درد فروکش میکند. عوامل بین فردی نیز در سببشناسی بیماری مطرح شدهاند. نظیر وجود یک نفع ثانوی (مثلا تحکیم پایههای ازدواجی لرزان).
خصوصیات اختلال درد
این بیمارها ممکن است انواع مختلف درد از قبیل کمردرد، سردرد، درد غیر معمولی صورت، درد مزمن لگنی را تجربه نمایند. درد معمولا به طور ناگهانی شروع شده و در طی هفتهها یا ماهها تشدید میشود.
این بیماران سابقه طولانی طبی نظیر مراجعات مکرر پزشکی و جراحیهای متعدد دارند.
اختلال جسمانی شدن
خود بیمار نیز اکثرا اصرار بر انجام عمل جراحی داشته و اشتغال ذهنی شدید با درد دارد و همه بدبختیهای خود را ناشی از آن میداند و ممکن است برای کاهش درد به الکل یا مواد دیگر روی آورد. این بیماری اغلب با افسردگی دیده میشود.
راه های درمان اختلال درد
مهمترین اقدام درمانی در برخورد با این بیمارها کنار گذاشتن علل طبی درد میباشد. در این بیمارها درد روانی است و با داروهای ضد درد و منحرف ساختن توجه بیمار حتی موقتا نیز کمتر نمیشود.درد این بیمارها را هیچگاه نباید یک درد غیرواقعی محسوب کرد. داروهای ضد افسردگی معمولی ( سه حلقهای) و سروتونرژیک در درمان بیماری موثرند. روشهای مختلف رفتاردرمانی و رواندرمانی نیز موثرند.