همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

همه چیز درباره اعصاب و روان

همه چیز درباره بیماری های اعصاب و روان و راههای درمان آنها ( نکته مهم: مطالب تنها جنبه اطلاع رسانی دارد و توصیه پزشکی تلقی نمی شوند)

بیماری اختلال شبه جسمی

اصطلاح شبه جسمی (SOMATOFORM) از کلمه یونانی soma به معنی "بدن" گرفته شده است. اختلالات شبه جسمی گروه وسیعی از بیماری ها هستند که نشانه ها و علایم جسمی مؤلفه اصلی آنها را تشکیل می دهند. این اختلالات در برگیرنده تعاملات میان ذهن و بدن هستند و در آنها مغز، از راههایی که هنوز شناخته نشده است، پیامهای مختلفی ارسال می کند که بر آگاهی فرد تاثیر می گذارد و از وجود یک مشکل جدی در بدن خبر می دهد. به علاوه مکانیسم های ناشناخته روانی یا مغزی نیز وجود دارند که تغییرات جزئی یا غیرقابل شناسایی در شیمی عصبی، فیزیولوژی عصبی و ایمنی شناسی عصبی ایجاد می کنند و باعث بروز این بیماری می شوند.

پنج اختلال شبه جسمی خاص شناخته شده است. 

1- اختلال جسمانی کردن که وجه مشخصه آن شکایات جسمانی متعددی است که با دستگاه های عضوی مختلفی مرتبط هستند.

2- اختلال تبدیلی که با یک یا دو شکایت عصبی مشخص می شود.

3- خود بیمارانگاری که بیشتر با باور بیماران به داشتن بیماری خاصی مشخص می شود تا تمرکز روی علایم.

4- اختلال بدریختی بدن، باور غلط یا مبالغه آمیزی است مبنی بر ناقص بودن بخشی از بدن

5- اختلال درد، عبارتست از نشانه هایی از درد که به طور کامل با عوامل روانی مرتبط هستند یا بر اثر این عوامل تشدید می شوند.   

اختلال تبدیلی conversion

اختلال تبدیلی نوعی آشفتگی در کارکردهای جسمی است که با مفاهیم کنونی مربوط به آناتومی و فیزیولوژی دستگاه های عصبی مرکزی یا محیطی مطابقت نمی کند. این اختلال نوعاً در زمینه استرس رخ می دهد و کژکاری قابل ملاحظه ای به بار می آورد.

اختلال تبدیلی عبارت است از یک یا چند نشانه عصبی (مثلاً فلج، کوری و پارستیزی) که با یک اختلال طبی یا عصبی شناخته شده قابل توجیه نیست. به علاوه تشخیص این اختلال ایجاب می کند که عوامل روانشناختی با شروع یا تشدید علایم ارتباط داشته باشند.

تشخیص اختلال تبدیلی مختص نشانه هایی است که بر حرکت ارادی یا کارکرد حسی تأثیر می گذارند، یعنی نشانه های عصبی که پزشک نمی تواند نشانه های عصبی مذکور را صرفاً براساس یک اختلال عصبی شناخته شده توجیه کند.

نشانه های حسی: در اختلال تبدیلی، بی حسی و پارستزی بخصوص در اندام ها شایع است.

نشانه های اختلال تبدیلی ممکن است، اندام های حسی ویژه را درگیر کند و سبب کری، کوری و دید تونلی گردد. این علایم ممکن است یک طرفه یا دوطرفه باشند ولی ارزیابی عصبی سالم بودن راههای حسی را نشان می دهد. برای مثال در کوری تبدیلی، بیمار بدون برخورد با اشیای اطرافش یا آسیب رساندن به خود راه می رود. مردمک هایش نسبت به نور واکنش نشان می دهد و پتانسیل های فراخوانده قشر مخش طبیعی است.

نشانه های حرکتی: نشانه های حرکتی مشتملند بر حرکات غیرطبیعی، اختلال در راه رفتن، ضعف و فلج، لرزش های موزون آشکار، حرکات کره ای، تیک و حرکات پرتابی نیز ممکن است مشاهده شود. کلاً هنگام توجه به این حرکات شدت آنها بیشتر می شود.

یک نوع اختلال راه رفتن در اختلال تبدیلی دیده می شود که ناایستی-بدگامی نام دارد و شامل تلوتلوخوردن، حرکات پرتابی خشن و نامنظم تنه و حرکات موجی دست ها است. چنین بیمارانی بندرت روی زمین می افتند و اگر هم بیفتند معمولاً آسیبی نمی بینند.

سایر اختلالات حرکتی شایع عبارتند از: فلج و ضعف که ممکن است یک، دو یا هر چهار اندام را گرفتار کند، هرچند توزیع عضلات درگیر با راههای عصبی هماهنگ نیست.

تشنج های کاذب نشانه دیگری در اختلال تبدیلی است.

نشانه های روانشناختی مختلفی با اختلال تبدیلی همراه هستند مانند:

بی تفاوتی زیبا. این اصطلاح به نگرش جسورانه و نامتناسب بیمار نسبت به نشان های جدی اطلاق می شود، یعنی به نظر می رسد بیمار در این حالت نسبت به آنچه که اختلالی مهم محسوب می شود بی اعتناست. با این حال این بی اعتنایی آرام ممکن است در برخی بیماران دیده نشود.

همانند سازی: بیماران مبتلا به اختلال تبدیلی ممکن است به طور ناخودآگاه نشانه هایشان را از افراد مهم زندگیشان الگوبرداری کرده باشند. برای مثال پدر، مادر یا شخصی که اخیراً فوت کرده است، ممکن است به صورت الگویی برای اختلال تبدیلی بازماندگان درآید. در جریان واکنش سوگ بیمارگونه، بازماندگان به طور شایعی دچار علایم فرد فوت شده می شوند.

روشهای درمان بیماری

نشانه های اختلال تبدیلی معمولاً خودبه خود برطرف می شوند گرچه احتمالاً روان درمانی حمایتی یا رفتاری رفع آنها را تسهیل می کند. در مورد بیمارانی که نسبت به موضوع روان درمانی مقاوم هستند، درمانگر ممکن است روان درمانی معطوف بر مسائل استرس و مدارا را پیشنهاد نماید.

هیپنوتیزم، داروهای ضداضطراب و تمرینات آرامش رفتاری و تمدد عضلانی در برخی موارد مؤثرند.

رویکردهای روان پویشی مشتملند بر، روانکاوی و روان درمانی بینش گرا که در آنها بیمار به جستجوی تعارضات درون روانی خود و نمادگری نشانه های اختلال تبدیلی می پردازد.اختلالات شبه جسمی دسته ای از اختلالات روانی می باشد.مشخصه اصلی اختلالات شبه جسمانی علایم و نشانه های جسمی است.در این نوع اختلال ارتباط بین ذهن و بدن نقش مهمی را ایفا می کند.در اختلالات شبه جسمانی مغز انسان پیام هایی را از راه های گوناگون ارسال می کند. پیام های ارسال شده توسط مغز بر آگاهی فرد تاثیر گذاشته و از وجود یک مشکل جدی در بدن انسان خبر می دهد.در این بیماری با مکانیسم های روانی ناشناخته ای روبه رو هستیم که این مکانیسم ها بر کارکردهای شیمی عصبی،فیزیولوژی عصبی و ایمن شناسی عصبی تغییراتی اندک و غیرقابل شناسایی وارد می کند که باعث بروز اختلالات شبه جسمی می شود.در این نوع بیماری بیش تر عملکردهای جسمی بدن مورد توجه واقع شده که تحت تاثیر اختلالی در ذهن قرار می گیرند.افرادی که به اختلالات شبه جسمی مبتلا می شوند تصور می کنند که نوعی بیماری با اختلال جسمی در آن ها وجود دارد که تاکنون تشخیص داده نشده و یا به درستی درمان نشده است.

انواع اختلالات شبه جسمی:

1)اختلال جسمانی سازی

2)اختلال تبدیلی

3)اختلال خود بیمار انگاری

4)اختلال بدریخت انگاری بدن

5)اختلال درد

اختلال جسمانی سازی:

اختلال جسمانی سازی عبارت است از شکایات بدنی متعددی که به دستگاه عضوی بدن مربوط می شود که اثرات مخرب زیادی داشته و فرد در جستجوی درمان می باشد.در این نوع بیماری دستگاه های گوارش و اعصاب شدیدا در گیر هستند و همین عامل باعث تمایز این نوع اختلال با سایر اختلالات شبه جسمی می شود.اختلال جسمانی سازی مزمن بوده و در کارکردهای شغلی و اجتماعی فرد تاثیرات منفی بر جای می گذارد.شخص مبتلا به صورت غیر طبیعی به دنبال راه های درمان وکمک های طبی است.

اختلال تبدیلی:

در اختلال تبدبلی جنبه ها و کارکردهای حسی و حرکتی ارادی دارای علایم و نواقصی هستند.در اینجا هم این نوع اختلال وجود یک بیماری طبی را به ذهن تلقین می کند.علایم و نواقصی که در این نوع اختلال بر کارکردهای حسی و حرکتی ارادی تاثیر می گذارد عمدی و متاثر ازمصرف مواد و محدود به نشانه ها و علایم جنسی  نیست.اختلال تبدیلی به دلیل تعارضات و عوامل استرس زا بروز می کند. این نوع اختلال تغییرات و تبدیل مشکل سازی را در جنبه های حسی و حرکتی بدن به وجود می آورد که ظاهرا ناشی ار اختلالات عصب شناختی می باشد. فرد به دلیل تعارضات و نیازهای روانی که دارد احساس تنش و پریشانی می کند وهمین عامل سبب می شود تغییر غیرعادی در کارکردهای بدن رخ دهد.

طبق تحقیقات انجام شده افرادی که در محیط های روستایی زندگی می کنند و افراد کم سواد و یا کم هوش و هم چنین افرادی که متعلق به گروه های پایین اجتماعی هستند بیشتر در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند.اختلال تبدیلی معمولا با اختلالات اضطرابی ،اختلال افسردگی اساسی و اسکیزوفرنی همرا و در ارتباط می باشد.

ختلال خود بیمار انگاری:

اختلال خودبیمار انگاری اختلالی است که فرد همیشه از اینکه بیمار شود می ترسد و یا اعتقاد دارد که به یک بیماری جدی مبتلا می شود.ترس  از بیماری و یا اعتقاد به بیمار شدن به این دلیل می باشد که ممکن است شخص نشانه ها و کارکردهای بدن را به اشتاه تفسیر کند و این عامل عملکرد بیمار را تحت تاثیر قرار می دهد.این گونه افراد نسبت به بیماری ها و ناراحتی های جسمی تحمل کم تری دارند.به دلیل اشتغال ذهنی که به بیماری و بیمار شدن دارند باعث می شود احساس های جسمی خود را تشدید کنند.این گونه افراد احساس های جزیی بدنی را مانند یک فشار شکمی را به درد شکم تعبیر می کنند و معتقدند که به یک بیماری جدی مبتلا شده اند که هنوزتشخیص داده نشده و یا درمان نشده است و بسیار دشوار است که آن ها را برخلاف نظر و عقیده ای که دارند قانع کرد.

اختلال بدریخت انگاری بدن:

افرادی که دچار این نوع اختلال هستند تصور می کنند که نقص و یا مشکلی در ظاهر و یا چهره شان وجود دارد حتی اگر ناهنجاری کوچک و مختصری وجود داشته باشد بسیار مضطرب و پریشان شده و به صورت افراطی اظهار نگرانی می کنند که  ناراحتی ها و اضطرابی که در فرد وجود دارد تاثیرات مخربی بر عملکرد فرد می گذارد.متاسفانه این گونه افراد به جای مراجعه به روان پزشک و حل مشکلشان به متخصصین پوست و جراحی پلاستیک مراجعه می کنند.این نوع اختلال بیشتر  در افراد مجرد و زنان مشاهده شده و معمولا در محدوده سنی 15 تا 35 سالگی اتفاق می افتد.

اختلال درد:

این اختلال می تواند در هر سنی شروع شود و با اختلالات عاطفی و اضطرابی در ارتباط باشد.از مشخصه های اصلی این اختلال وجود درد در یک یا چند ناحیه از بدن می باشد که فرد بر روی آن ها تمرکز می کند.شدت درد به اندازه ای می باشد که کانون توجه بالینی قرار می گیرد.عوامل روانشناختی در پیدایش و شدت درد نقش مهمی دارند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.