اختلال خُلقی (به انگلیسی: mood disorder) به نوعی از اختلالات روانی اطلاق میشود که با تجربه افسردگی یا شیدایی (یا هر دو) تعریف میشود.اختلالات خلقی شامل دو ردهٔ اصلی افسردگی تکقطبی و اختلال دوقطبی هستند.
این اختلالات در ICD-10 تحت عنوان «اختلالات خلقی (عاطفی) (به انگلیسی: mood (affective) disorders)» طبقهبندی میشوند.
مراقبتهای پرستاری در اختلالات خلقی
پرستار میتواند دادههای ارزیابی را از بیمار، خانواده بیمار، سایر افراد درگیر در امر درمان و مراقبت ویا در صورت وجود پروندههای پزشکی قبلی بیماردریافت نماید. در بررسی بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی باید خطر خود کشی و دیگر کشی، ارزیابی تواناییهای بیمار، میزان فعالیتهای اجتماعی، نگرش نسبت به خود و ارزیابی منابع اجتماعی بیمار، مورد توجه قرار گیرد، بررسی این موارد با اخذ شرح حال کامل و معاینه وضعیت روانی امکانپذیر میگردد.
درمعاینه وضعیت روانی باید این موارد بررسی شوند:۱)توصیف کلی ۲)خلق، عاطفه و احساسات ۳)تکلم ۴)ادراک ۵)اختلالات تفکر ۶)موقعیت سنجی ۷)حافظه ۸)قضاوت و بینش ۹)علایم جسمی
تشخیصهای پرستاری
کاهش مراقبت از خود مشخص با ظاهر نامتناسب و ژولیده به علت افسردگی
توانایی بالقوه جهت آسیب زدن به خود ودیگران مشخص با گفتههای مستقیم یا غیرمستقیم به علت احساس درماندگی
اشکال در پنداشت از خود مشخص با احساس بیارزشی، کاهش اعتماد به نفس به علت داشتن افکار منفی
اختلال در تعاملات اجتماعی مشخص با عدم علاقه به برقراری رابطه با دیگران به علت افسردگی
اختلال در الگوی خواب به علت افسردگی
تغییر در تغذیه، کمتر از نیاز بدن، مشخص با بی اشتهایی به علت افسردگی
مداخلات پرستاری
مداخلات مربوط به کاهش مراقبت از خود:شرکت دادن بیمار در امر شستشو و نظافت شخصی و هر زمان که بیمار در انجام آنها موفق شد مورد تشویق قرار گیرد، تقویت مثبت موجب ارتقا عزت نفس میشود. گاهی لازم است به بیمار بهطور واقعی و عینی نشان داد که چگونه میتواند فعالیتی را که احساس میکند که برایش مشکل است، انجام دهد.
مداخلات مربوط به خودکشی و دگرکشی:برقرار نمودن ارتباط خوب با بیمار یک روش خوب در پیشگیری از خود کشی است، چون احساس میکند که فرد با ارزشی است. تدابیر امنیتی مانند دور کردن وسایل خطرناک و نظارت دقیق بیمار الزامی است؛ تشویق بیمار به بیان احساسات و در جریان دادن پزشک، اطرافیان و پرسنل بخش نیز از اقدامات دیگر میباشد.
مداخلات مربوط به اشکال در پنداشت خود:باید به بیمار کمک شود تا تواناییهای خود را شناسایی کند. ترتیب دادن برنامهای برای فعالیت در طول روز، البته این فعالیتها نباید خارج از تواناییهای فرد باشد، که بیمار بتواند فعالیتها را با موفقیت به پایان برساند و تقویت دریافت نماید، در غیر این صورت سبب احساس بیکفایتی و کاهش بیشتر اعتماد به نفس بیمار میشود. تشویق بیمار به شرکت در فعالیتهای گروهی که از آن بیمار بازخورد مثبت دریافت کند.
مداخلات مربوط به اختلال در تعاملات اجتماعی:بررسی رفتارهای اجتماعی بیمار و تلاش دربرطرف کردن کمبودهای او در این زمینه، حائز اهمیت است. در کنار بیمار افسردهای که از دیگران کنارهگیری میکند بنشینید و به خواندن روزنامه یا کار دیگری مشغول شوید. به این طریق، بیماراحساس میکند فرد با ارزشی است. گاهی از خود میتوان واکنشی نشان داد مثلاً خود را معرفی کنید ویا اعلام آمادگی جهت شنیدن حرفهای او، بعد از برقراری ارتباط و احساس راحتی بیمار، او را به شرکت در فعالیتهای گروهی تشویق کنید.
مداخلات مربوط به اختلال در الگوی خواب:تهیه گزارش دقیقی از الگوی خواب بیمار در طول شب. بهطور کلی اقدامات لازم عبارتند از:مشغول کردن بیمار در طول روز، روشهای ساده و معمولی مثل نوشیدنی گرم ولی غیر محرک، غذای مختصر و سبک، حمام گرم. باید مصرف مواد حاوی کافئین مانند چای، قهوه و غیره محدود شود. موسیقی ملایم نیز میتواند کمککننده باشد، داروهای ضد افسردگی نیز بهتر است در هنگام خواب به بیمار داده شود.
مداخلات مربوط به تغییرتغذیه:برای بیماران افسردهای که اشتهای غذا خوردن ندارند لازم است یک رژیم غذاییی کامل در نطر گرفته شود گاهی با تجویزپزشک به بیمار ویتامین داده میشود. شرایطی جهت تحریک اشتهای بیمار مانند گذاشتن یک گلدان سر میز غذا، و حتی در صورت امکان غذای مورد علاقه بیمار فراهم شود.
سایرمداخلات:پرستار باید به بیمار فرصت دهد که احساسات خود را بیان کند، این کار باعث میشود که بیمار بداند به احساسات خود مسلط است. گاهی لازم است به بیمار اجازه داده شود که گریه کند، فریاد زند یا حتی به بالش و تشک مشت بزند تا بدین ترتیب دشمنی و خصومت خود را بدون احساس گناه خالی کند.
ارزشیابی
ارزیابی برنامه مراقبتی وابسته به دستاوردهای هر بیمار است. مهم است که بیمار احساس امنیت کند و میل شدید به خود کشی نداشته باشد. مشارکت در جلسات درمانی نتایج مطلوب تری را برای بیمار فراهم میکند. اگر بتوانیم علائم عود بیماری را زود شناسایی کنیم و برای درمان سریعاً اقدام کنیم میتوانیم دورههای افسردگی را کاهش دهیم.
فرایند پرستاری در مانیا
معاینه وضعیت روانی بیماران مانیا به صورت زیر است: ۱)ظاهر کلی ۲)خلق، عاطفه و احساسات ۳)تکلم ۴)تفکر ۵)ادراک ۶)موقعیت سنجی ۷)رفتارهای تکانهای ۸)تعاملات اجتماعی ۹)قضاوت و بینش ۱۰)وضعیت جسمانی
تشخیصهای پرستاری
توانایی بالقوه برای صدمه به خود یا دیگران مشخص با رفتارهای تحریکی به علت بیماری
اختلال در تعاملات اجتماعی مشخص با دخالتهای بیجا و بازی گرفتن دیگران به علت بیماری
تغییر در فرایندهای تفکرمشخص با هذیانهای بزرگ منشی به علت بیماری
اختلال در الگوی خواب مشخص با کاهش نیاز به خواب به علت بیماری
مداخلات پرستاری
مداخلات مربوط به توانایی بالقوه برای صدمه و آسیب رساندن به خود و دیگران: محیطی برای بیماران مانیا فراهم شود که فعالیتهای آنها را محدود کند، به عبارتی در آن محیط آرام شوند. این محیط حداقل امکانات تحریکی را داشته باشد؛ مانند نور ملایم، رفت وآمد کم، تزئین سادهتر و سر و صدای کمتر. بهتر است به فعالیتهای انفرادی مشغول شوند؛ زیرا در فعالیتهای جمعی میل به رقابت دارند. فعالیتهایی نظیر قدم زدن، باغبانی، جارو کردن، نقاشی، نویسندگی و.. میتواند انرژی زیاد آنها را کاهش دهد. بیماران مانیا علاقه زیادی به لطیفه گویی و خنداندن دیگران دارند که نباید در این جهت توسط دیگران تشویق شوند، زیرا ممکن است بیمار را تحریک کند. درصورتیکه بیمار رفتار کلامی یا غیر کلامی تهدیدکننده دارد باید تحت نظارت دقیق قرار گیرد.
مداخلات مربوط به اختلال در تعاملات اجتماعی: رفتارهای اجتماعی نامناسب بیماران مانیا با دخالتهای بیجا و بازی گرفتن دیگران مشخص میشود؛ لذا ضمن احترام به شخصیت آنها، باید حد و مرزی برای آنها در نظر گرفت. زمانی که بیماررفتاراجتماعی مناسبی را از خود نشان میدهد، مورد تشویق قرارگیرد.
مداخلات مربوط به تغییرات تفکر: برخورد با هذیانهای بیماران مانیا، مشابه برخورد با هذیانهای سایر بیماران سایکوتیک است.
مداخلات مربوط به اختلال در الگوی خواب: اقدامات معمولی جهت فراهم کردن شرایط لازم برای قبلاً توضیح داده شد. ایجاد محیطی نسبتاً تاریک و حداقل سر و صدا برای بیماران مانیا مفید است.
ارزشیابی کلی بیماران خلقی
تأثیر مداخلات پرستاری برای بیماران مبتلا به اختلالات خلقی و به وسیلهٔ تغییرات در شناخت، عاطفه، رفتار و عملکرد بیمار مشخص میشود.نتایج کوتاه مدت مورد قبول شامل کاهش افکار خودکشی، عدم صدمه به خود، جلوگیری از تهاجم، کاهش تکانهها، افزایش ابراز احساسات و تمرکز،انتخاب اهداف واقعی، بهبود وضعیت ظاهری و بهداشت و حفظ یک الگوی خواب مناسب است. نتایج بلند مدت شامل بهبود موقعیت عملکردی فرد و کیفیت زندگی و پیشگیری از عود بیماری خواهند بود.